امام و هیئت مؤتلفه اسلامی؛

رهنمودهایی برای یک حزب

امام خمینی در رابطه با نحوه فعالیت‌های سیاسی هیئت مؤتلفه اسلامی و سایر احزاب اسلامی توصیه‌هایی نیز داشتند. یکی از توصیه‌های مهم ایشان، توجه به نظر اقلیت بود. امام برخلاف سایر رهبران سیاسی که معتقد بودند نظر اکثریت باید بر اقلیت غالب شود، بر قانع کردن اقلیت نیز تأکید می‌کردند
رهنمودهایی برای یک حزب
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ دیدگاه امام خمینی در مورد احزاب و تشکل‌های سیاسی یکی از موضوعات مهمی است که آگاهی از آن می‌تواند راهنمای بسیاری از احزاب و تشکل‌های سیاسی کنونی نیز باشد. احزاب و تشکل‌های سیاسی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و تا اوایل دهه 1340 از نظر تعداد چندان زیاد نبودند، اما در این دهه شاهد شکل‌گیری احزاب مهمی همچون هیئت مؤتلفه اسلامی هستیم. هیئت مؤتلفه اسلامی از همان آغاز به شکل یک هیئت منسجم شکل نگرفت. این هیئت درواقع شامل چندین گروه سیاسی و مذهبی بود. اما بعد از مدتی فعالیت و نزدیک شدن برخی از اعضای این گروه‌ها به امام شاهد ایجاد انسجام و وحدت در آنها هستیم. شرح مبسوط شکل‌گیری هیئت مؤتلفه اسلامی و دیدگاه‌های امام موضوعی است که در این نوشته به آن پرداخته شده است.
 
چگونگی شکل‌گیری هیئت‌های اسلامی در دهه 1340
شکل‌گیری هیئت‌های اسلامی در دهه 1340 را می‌توان متاثر از تحولات سیاسی این دهه از جمله مطرح شدن لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی دانست. این لایحه به دلیل ماهیت خود، مخالفت امام و بسیاری از گروه‌های مذهبی را به دنبال داشت؛ زیرا یکی از مواد این لایحه حذف سوگند به قرآن بود که از نظر امام نوعی عناد و رویگردانی از شعائر دینی به‌شمار می‌آمد. اعتراض امام که به‌تازگی به عنوان مرجع دینی شیعیان انتخاب شده بود و مشی سیاسی متفاوتی نسبت به مرجعیت پیشین، یعنی آیت‌الله بروجردی، داشت، باعث تحرک سیاسی جدیدی میان گروه‌های مذهبی شد. در این شرایط بسیاری از افراد مذهبی در قالب هیئت‌های سیاسی مختلف شروع به فعالیت کردند. در رأس هر گروه نیز معمولا یکی از افراد سرشناس مذهبی کار هدایت هیئت را بر عهده داشت. هیئت مسجد امین‌الدوله، هیئت مسجد شیخ علی، هیئت اصفهانی‌ها و... از جمله این هیئت‌ها بودند.
 
از اعضای هیئت امین‌الدوله می‌توان به افرادی چون شهید مهدی عراقی، حبیب‌الله عسگراولادی، حاج حبیب‌الله شفیق، حاج ابوالفضل توکلی، مصطفی حائری، حاج مهدی احمد، حاج سیدمحمود محتشمی و حاج هاشم امانی اشاره کرد. اعضای هیئت مسجد شیخ علی نیز کسانی همچون صادق امانی، محمدصادق اسلامی، سیداسدالله لاجوردی، حاج احمد قدیریان، حاج حسین رحمانی و حاج عبدالله مهدیان بودند. حاج سیدعلاءالدین میرمحمد صادقی، حاج مهدی بهادران، عزت‌الله خلیلی، حاج محمد متین و اسدالله بادامچیان نیز از اعضای بنام هیئت اصفهانی‌ها به‌شمار می‌آمدند.[1] وجه مشترک هر سه این هیئت‌ها ارتباط با امام خمینی و نیز مراجع و روحانیان قم بود. البته میان این گروه‌ها نیز ارتباطاتی وجود داشت. بااین‌حال آشنایی اعضای این هیئت‌ها با یکدیگر و در نهایت ارتباط آنها با امام باعث شد این سه هیئت در قالب هیئت مؤتلفه اسلامی به فعالیت بپردازند.
 
محاکمه عوامل ترور حسنعلی منصور در دادگاه نظامی شماره سه ارتش
محاکمه عوامل ترور حسنعلی منصور در دادگاه نظامی شماره سه ارتش
در تصویر محمدصادق امانی، رضا صفارهرندی، مهدی عراقی و حبیب‌الله عسگراولادی دیده می‌شوند
شماره آرشیو: 5781-4ع
 
تاکتیک‌ها و روش‌های امام برای وحدت هیئت‌ها
اعضای هیئت مؤتلفه با وجود آنکه ویژگی‌های مشترک بسیاری داشتند، به صورت کاملا مجزا و مستقل فعالیت می‌کردند. این موضوع از نظر امام چندان مناسب نبود. همین موضوع باعث شد امام از اعضای هیئت‌ها بخواهد با کنار گذاشتن فعالیت‌های سیاسی جداگانه، در قالب یک هیئت فعالیت کنند و رابطه خود را با حوزه علمیه قم و روحانیت نیز تحکیم بخشند.[2] شهید اسلامی درباره چگونگی شکل‌گیری تشکیلات مؤتلفه اسلامی گفته است: «در اوایل کار قبل از تشکیل مؤتلفه اسلامی خود ما چندین اعلامیه دادیم که به نام شورای مسلمانان متحد امضا می‌کردیم از جمله اعلامیه‌ای دادیم در مورد رفراندوم ششم بهمن و در آن نظریات مراجع تقلید را در مخالفت با شش ماده تشریح کردیم. ... ما اینجا متوجه شدیم گروه‌های دیگر هم با امام ارتباط دارند و با اینها یواش یواش نزدیک شدیم و بعضی‌‌هایشان را هم در بازار قبلا می‌شناختیم، ولی نمی‌دانستیم در مبارزه هم هستند که متوجه شدیم اینها هم در مبارزه هستند».[3]
 
در واقع یکی از عواملی که باعث شده بود این گروه‌ها به طور مستقل فعالیت کنند آشنا نبودن آنها با یکدیگر بود. اما ارتباط این هیئت‌ها با امام خمینی و در نهایت توصیه امام به تشکیل یک هیئت مستقل باعث شد آنها بتوانند به عنوان هیئتی واحد اعلام موجودیت کنند. بدین‌ترتیب سه هیئت یادشده در قالب هیئت مؤتلفه اسلامی اعلام
موجودیت کردند. نام هیئت ابتدا جمعیت مؤتلفه اسلامی و هیئت‌های مؤتلفه اسلامی بود، اما در نهایت نام این گروه، به حزب مؤتلفه اسلامی تغییر کرد. بعد از ایجاد حزب مؤتلفه اسلامی، با نظر و تصویب حضرت امام خمینی(ره)، استاد شهید مرتضی مطهری و چند تن دیگر از شخصیت‌های روحانی، متکفل هدایت و تغذیه معنوی آن شدند.[4]
 
هم‌زمان با مطرح شدن ایده تشکیل گروه مستقل، امام خمینی رهنمودهایی را نیز درباره ساختار و سازمان‌دهی حزب بیان کردند؛ چنان‌که به توصیه امام، شورایی با عنوان شورای مرکزی برای حزب در نظر گرفته شد. این شورا متشکل از دوازده نفر بود که کار آنها سازمان‌دهی حزب بود. نحوه انتخاب اعضا نیز به این صورت بود که از هر گروه، چهار نفر انتخاب شدند: از مسجد امین‌الدوله، حبیب‌‎الله عسگراولادی، ابوالفضل توکلی، مهدی عراقی و حاج حبیب‌الله شفیق انتخاب شدند؛ از گروه مسجد شیخ علی، حاج صادق امانی، شهید اسلامی، سیداسدالله لاجوردی، حسین رحمانی جزء اعضای انتخابی بودند و در نهایت از گروه اصفهانی‌ها هم آقای علاء‌الدین میرمحمد صادقی و محمود میرفندرسکی و مهدی بهادران و عزت‌الله خلیلی آمدند.[5] البته بعدها برخی از اعضا تغییر کردند و افراد دیگری جایگزین آنها شدند. برخی از افراد نیز از حزب جدا شدند و به گروه‌های دیگری پیوستند، اما با وجود تغییرات رخ‌داده شاکله اصلی شورای مرکزی همچنان پایدار بود.
 
توصیه‌های امام خمینی در مورد نحوه فعالیت احزاب اسلامی
امام خمینی در رابطه با نحوه فعالیت‌های سیاسی هیئت مؤتلفه اسلامی و سایر احزاب اسلامی توصیه‌هایی نیز داشتند. یکی از توصیه‌های مهم ایشان، توجه به نظر اقلیت بود. امام برخلاف سایر رهبران سیاسی که معتقد بودند نظر اکثریت باید بر اقلیت غالب شود، بر قانع کردن اقلیت نیز تأکید می‌کردند. آقای عسگراولادی درباره نظر امام خمینی درباره روش‌های تشکیلاتی جمعیت مؤتلفه اسلامی در خاطرات خود آورده است که در یکی از ملاقات‌هایشاتن با امام، ایشان فرمودند: «شما الان مجموعه‌ای شده‌اید، شورای مرکزی دارید، حوزه دارید، شاخه دارید، بحث دارید اقلیت دارید، اکثریت دارید؛ شما باید بدانید تحزب اسلامی آن نیست که اکثریت نظر خود را به اقلیت تحمیل کند. باید سعی کنید اقلیت را قانع کنید. از قدرت برای ساکت کردن اقلیت استفاده نکنید؛ چون برای آینده شما مخاطراتی خواهد داشت».[6]
 
یکی دیگر از توصیه‌های امام خمینی درباره فعالیت‌های هیئت مؤتلفه اسلامی، عضو نگرفتن از سایر احزاب و گروه‌ها از جمله نهضت آزادی بود. البته توصیه امام دراین‌باره به دلیل مسائل امنیتی و نیز مصون ماندن جان اعضای هیئت بود؛ زیرا به اعتقاد امام اعضای نهضت آزادی کاملا شناخته‌شده بودند و ساواک آنها را زیر نظر داشت؛ ازاین‌رو عضوگیری از آنها می‌توانست باعث به خطر افتادن موجودیت و بقای حزب شود. از طرفی به نظر امام، دیدگاه‌های اعضای نهضت آزادی تا حدودی متفاوت از دیدگاه‌های سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی بود؛ هرچند در ابتدای شکل‌گیری هیئت مؤتلفه برخی از اعضای نهضت آزادی به آن پیوستند و جزء اعضای اصلی آن شدند.[7] 
 
راهکار یا توصیه دیگر امام خمینی برای فعالیت‌های سیاسی هیئت و استمرار روابط آن با امام، انتخاب برخی از روحانیان به عنوان نمایندگان امام بود. در واقع این موضوع وقتی مطرح شد که یکی از اعضای هیئت از امام سؤال کرد در صورت تبعید یا دسترسی نداشتن به شما چگونه می‌توانیم از توصیه‌ها و رهنمودهای شما استفاده کنیم؟ امام در پاسخ به این سؤال از اعضای هیئت خواسته بودند 25 روحانی را مشخص کنند تا امام پنج نفر را از بین آنها برگزینند و آن پنج نفر بتوانند رهنمودهای لازم را در چنین موقعیت‌های ارائه کنند.[8]  
 
سخن نهایی
از نظر امام خمینی وحدت احزاب از جمله هیئت مؤتلفه اسلامی، که در آن دوره یکی از تشکل‌های سیاسی ـ مذهبی مهم به‌شمار می‌آمد، سهم مهمی در موفقیت انقلاب و استقرار نظام اسلامی داشت. ایشان تأکید می‌کردند که قدرت انقلاب در تلاش جمعی احزاب اسلامی و حامیان آنهاست. از دید امام رویکرد پراکنده می‌توانست عامل تضعیف انقلاب و فرصتی برای بهره‌‌برداری نیروهای خارجی از شکاف‌های درون جنبش باشد. ندای امام خمینی مبنی بر وحدت احزاب نه تنها یک تصمیم راهبردی بود، بلکه برگرفته از بینش عمیق ایشان در مسائل مذهبی نیز بود. امام به خوبی واقف بود که حکومت در سرکوب مخالفان کاملا بی‌رحم است؛ ازاین‌رو اتحاد میان احزاب اسلامی برای بقای آنها بسیار مهم است.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. جمعی از نویسندگان، بانک جامع مقالات انقلاب اسلامی ایران، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1390، ص 6214.
[2]. حکیمه امیری، تاریخ شفاهی هیئت‌ موتلفه اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 71.
[3]. علیرضا اسلامی گیلانی، تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات شهید محمدصادق اسلامی (شهید مکتب روح‌الله)، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1394، ص 98.
[4] . جمعی از نویسندگان، روزشمار تاریخ، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1390، صص 166- 167.
[5] . علیرضا اسلامی گیلانی، همان، ص 98.
[6] . همان، ص 102.
[7] . همان‌جا.
[8] . همان، صص 102- 103.
https://iichs.ir/vdcdzf0x.yt0k96a22y.html
iichs.ir/vdcdzf0x.yt0k96a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما