نگاهی به زندگی سیاسی مرتضی قلی‌خان بیات (سهام‌السلطان)؛

رازهای پنهان مرد میانه‌روِ قدرت

چگونه مردی که در سایه بزرگ‌ترین تحولات سیاسی ایران قدم گذاشت، نقش میانجی‌ و بازیگر بی‌حاشیه اما تأثیرگذار را بازی کرد؟ پشت پرده اولین نخست‌وزیر میانه‌رو در دوره پهلوی دوم چه رازهایی نهفته است؟
رازهای پنهان مرد میانه‌روِ قدرت
 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مرتضی‌قلی‌خان بیات‌ معروف‌ به‌ سهام‌السلطان‌، از فعالان سیاسی دوران‌ مشروطه و بعدها پهلوی‌، در سال ۱۲۶۶ش در اراک‌ متولد شد.‌ پدرش‌ حاج‌ عباسقلی‌خان‌ سهم‌الملک‌، از خوانین و مالکان‌ عمده‌ اراک و مادرش خواهر محمد مصدق بود. مرتضی‌قلی تحصیلات‌ خود را تا دوره متوسطه‌ نزد آموزگاران‌ سرخانه‌ آموخت‌، سپس‌ صرف‌ و نحو عربی‌ و زبان‌ فرانسه‌ را یاد گرفت‌ و در بیست‌سالگی‌ وارد خدمت‌ نظام‌ شد و به‌ فرماندهی‌ سواران‌ اراکی‌ وابسته‌ به‌ فوج‌ منصور منصوب‌ گردید و لقب‌ سهام‌السلطان‌ گرفت.[1]  
 
در نهضت‌ مشروطیت‌ با مشروطه‌طلبان‌ اراک‌ همفکری‌ کرد و خدمت‌ نظام‌ را ترک‌ گفت‌ و به‌ کار ملک‌داری‌ و سپس فعالیت‌های‌ سیاسی‌ پرداخت‌. با تضعیف حکومت قاجار و اقبال نخبگان سیاسی به تشکیل یک دولت مقتدر مرکزی، بیات نیز به طرفداران رضاخان پیوست و 15 آذر 1304ش به‌عنوان نایب‌ رئیس‌ مجلس‌ مؤسسان‌ برگزیده شد. به‌نظر می‌رسد که‌ بیات‌ در مجلس‌ مؤسسان‌ فعالیت‌ زیادی‌ به‌ نفع‌ رضاخان‌ انجام‌ داده‌ باشد که‌ در کابینه فروغی‌ (ذکاءالملک‌)، نخست‌وزیر منصوب‌ رضاشاه‌، در سمت‌ وزیر دارایی‌ قرار گرفت.[2] همچنین او‌ در دوره‌های‌ ششم‌ تا سیزدهم‌ نماینده مجلس‌ و اغلب نایب‌‌رئیس‌ مجلس‌ بود. بیات‌ در دوره محمدرضا پهلوی‌ نیز به‌ سمت‌های‌ مختلفی‌ از جمله استانداری آذربایجان، وزارت دارایی، نخست‌وزیری و... رسید.
 
ورود به عرصه سیاست
الف) دوره مشروطه و پهلوی اول
خاندان بیات یکی از خاندان‌های سیاسی بزرگ ساکن در اراک بودند که از اواخر دوره قاجار پا به عرصه سیاست نهادند و به بالاترین مقامات کشوری دست یافتند. عباس‌قلی بیات از جمله رجال قدرتمند این خاندان است که علاوه بر داشتن اموال و املاک فراوان در شهر اراک، به عرصه سیاسی نیز وارد شد و توانست در دوره سوم از طرف مردم اراک به مجلس راه یابد. پس از وی پسرش مرتضی‌قلی بود که پیشینه قدرتمند مالی و سیاسی خانوادگی مسیر ورود به عرصه سیاست و ارتباط با رجال برجسته سیاسی را برایش هموار ساخت.
 
بیات در آغاز مانند پدرش،‌ عمدتا در کار کشاورزی‌ و ملک‌داری‌ فعال‌ بود، اما رفته‌رفته به‌ امور سیاسی‌ گرایش‌ یافت‌. وی با مشارکت در بنیان گذاشتن حزب دموکرات اراک و همکاری با مشروطه‌خواهان نخستین گام‌‌های سیاسی خود را برداشت؛[3] سپس و در ادامه، در دوره‌ چهارم مجلس شورای ملی، که در سال 1300ش گشایش یافت، به وکالت مجلس انتخاب و وارد مجلس شد. در دوره‌ پنجم مجلس شورای ملی نیز همچنان نماینده‌ مجلس بود.[4] وی در مجلس از اعضای فراکسیون قیام بود و همیشه به عنوان نماینده‌ این حزب شناخته می‌شد.
 
از دیگر فعالیت مهم سیاسی وی در دوران حضور در مجلس، بازگرداندن رضاخان به نخست‌وزیری پس از کناره‌گیری صوری وی از صحنه‌ قدرت بود. بیات همراه نه نفر دیگر از اعضای مجلس، برای ملاقات با سردار سپه به بومهن رفت و از وی خواست از تصمیم جدی خود که کناره‌جویی است، بازگردد و‌ بار دیگر، هیئت دولت خود را تعیین و به مجلس معرفی کند.[5]
 
همچنین‌ در مجلس‌ مؤسسان‌ اول،‌ که در سال 1304ش برای تغییر سلطنت تشکیل شد، نایب‌رئیس‌ مجلس‌  بود. به نظر می‌رسد که بیات در این برهه حساس تاریخی در انقراض قاجاریه و انتقال سلطنت به خاندان پهلوی تأثیرگذار بوده است؛ چرا که در اولین کابینه‌ دوره رضاشاه که به ریاست محمدعلی فروغی تشکیل شد به عضویت دولت درآمد و وزیر مالیه شد. عمر این کابینه بیش از شش ماه طول نکشید،[6] ولی بیات بار دیگر به نمایندگی مجلس انتخاب گردید و تا پایان دوره‌ سیزدهم مجلس شورای ملی، جمعا ده دوره، از طرف مردم اراک به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و در اغلب دوره‌ها نیابت ریاست با او بود.[7]  
 
در انتخابات دوره‌ چهاردهم مجلس شورای ملی نتوانست کرسی نمایندگی را به‌دست آورد، ولی علی سهیلی انجام‌دهنده‌ انتخابات، رضایت او را به شکل دیگری فراهم کرد و او را به وزارت دارایی گمارد. پس از سقوط کابینه سهیلی، در دوره‌ نخست‌وزیری ساعد مراغه‌ای، بیات به عنوان وزیر مشاور انتخاب شد.
 
ب) دوره پهلوی دوم
پس از وقایع شهریور 1320ش و سقوط رضاشاه، بیات با همکاری سیدمحمدصادق طباطبائی و باقر کاظمی و امان‌الله اردلان و ابراهیم زند به تشکیل حزب مردم همت گماشتند. سوابق آزادی‌خواهی طباطبائی موجب شد که عده‌ی زیادی به این حزب بپیوندند و با توجه به این نکته که طباطبائی رئیس مجلس شورای ملی نیز بود، حزب یادشده در مجلس طرفدارانی پیدا کرد.[8] هم‌زمان با این تحولات، دولت ساعد مراغه‌ای روی کار آمد که به دلیل ناتوانی در حل‌وفصل اختلافات مربوط به امتیازات نفتی آبان 1323ش مجبور به استعفا شد. در این زمان، نمایندگان مجلس برای انتخاب نخست‌وزیری متوجه رجال صدر مشروطه شدند. صادق مستشارالدوله زمینه‌ مساعدی برای نخست‌وزیری
داشت، اما اقلیت پنجاه‌نفری مجلس به رهبری دکتر مصدق، به بیات توجه نشان دادند؛[9] او توانست فراکسیون‌های میهن و اتحاد ملی را با خود همراه کند؛ بدین‌ترتیب، بیات با پشتیبانی اقلیت مجلس، و بر اثر بی‌تفاوتی اکثریت، و البته با مخالفت فراکسیون دموکرات در 4 آذر 1323‌ش به نخست‌وزیری رسید.
 
نخست‌وزیری بیات: دولت مستعجل
بیات، ششمین نخست‌وزیر محمدرضا پهلوی بود که در دوره کوتاه نخست‌وزیری‌اش، با جدال‌های سیاسی پیچیده‌ای مواجه شد. در یک نگاه کلی، دوران نخست‌وزیری بیات که شش ماه و هشت روز دوام آورد، از ادوار متشنج و دشوار بود. دخالت قوه‌ مقننه در کار قوه‌ مجریه از یک طرف و توقف نیروهای متفقین در ایران از طرف دیگر، مشکلاتی از قبیل تیره شدن روابط با شوروی بر سر امتیاز نفت شمال و به دنبال آن طرح تحریم اعطای امتیاز نفت، اعتصاب و درگیری‌ها در خوزستان با تحریک توده‌ای‌ها‌، مسئله آذربایجان، بیرون راندن ملاکان از املاکشان، عدم تابعیت مردم از نمایندگان دولت در شمال ایران، عزل ابتهاج از ریاست بانک ملی توسط دکتر میلسپو، رئیس هیئت مستشاری مالی آمریکا در ایران، اعلان جنگ دولت ایران به ژاپن و... را به‌وجود آورده بود.[10]  
 



ماجرای امتیاز نفت شمال چه بود؟

 


 سرگئی کافتارادزه
مأموریت کافتارادزه در ایران

 
 
در چنین وضع پیچیده‌ای، با اشاره‌ دربار و سفارت انگلیس، سیدضیاء‌الدین طباطبائی، دولت را استیضاح کرد. نخست‌وزیر، که با مخالفت‌های گوناگون مجلسی‌ها مواجه شده بود، گفت: «رعایت نظر همه‌ آقایان برای کسی که پایبند اصول است بسیار دشوار، بلکه محال است». او گزارش مشروحی از کارشکنی‌ها ارائه کرد و سپس کار به رأی اعتماد کشیده شد. در جلسه رأی اعتماد مجلس 45 نفر رأی به ماندن دادند و 48 نفر ممتنع و بقیه مخالف بودند و همین آرا به سقوط دولت بیات در 12 اردیبهشت 1324ش منجر شد.[11]  
 
مرتضی قلی بیات (سهام‌السلطان)
مرتضی قلی بیات (سهام‌السلطان)
 
مرتضی‌قلی‌خان بیات بعد از نخست‌وزیری
بیات مدتی بعد از برکناری از نخست‌وزیری در آذرماه 1324ش به استانداری آذربایجان منصوب شد. در 21 آذر 1324ش اعلام موجودیت حکومت خودمختار آذربایجان، موجب شد او به تهران بازگردد.[12] در اواخر دوره‌ چهاردهم مجلس شورای ملی، وقتی قوام‌السلطنه با 52 رأی در مقابل 51 رأی مؤتمن‌الملک به نخست‌وزیری رسید. او بیات را وارد کابینه کرد و به او منصب وزارت دارایی و نایب نخست‌وزیری را داد. بیات مدت کوتاهی در این سمت بود. وی‌ در انتخابات‌ دوره اول‌ مجلس‌ سنا از حوزه همدان‌ به‌ سناتوری‌ انتخاب‌ و در انتخابات‌ هیئت‌‌رئیسه‌ به‌ نیابت‌ اول‌ ریاست‌ برگزیده‌ شد.[13] بیات مدتی نیز برای ملی شدن صنعت نفت، فعالیت بسیاری کرد و از اعضای هیئت‌مدیره‌ موقت مأمور اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت بود؛ همچنین وی در اردیبهشت سال 1331ش به عنوان مأمور فوق‌العاده دولت برای شرکت ملی نفت و کلیه‌ استان خوزستان به آبادان رفت. در همین سال نیز از طرف دولت مصدق به ریاست هیئت‌مدیره‌ و همچنین مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران منصوب شد و تا پایان عمر (1336ش) عهده‌دار این سمت بود.[14]  
 
در مجموع، عملکرد سیاسی سهام‌السلطان بیات با توجه به فعالیت‌های سیاسی‌اش نشان از آن دارد که او فردی میانه‌رو در عالم سیاست بود که کمتر وارد جنجال و حاشیه شد؛ برای مثال، او در تشکیل کابینه‌اش ــ که در یکی از دوره‌های بسیار متشنج تاریخ سیاسی معاصر ایران روی کار آمد ــ سعی کرد نظر تمام گروه‌های سیاسی را جلب کند و کمتر سمت و سویی از خود نشان دهد. با‌این‌حال نمی‌توان سهم او را در روی کار آمدن و تثبیت قدرت رضاخان نادیده گرفت؛ چه زمانی که میانجی شد تا او از بومهن به تهران بازگردد و چه زمانی که در دولت اول او وزیر شد.
 
در نهایت، سهام‌السلطان بیات، که بیشتر عمر خود را به نمایندگی مجلس و دیگر پست‌های دولتی گذرانده بود، در 71 سالگی در تاریخ 20 اردیبهشت 1336ش درگذشت و طبق وصیت وی، جنازه‌اش را در نجف اشرف دفن کردند.
  
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . ابراهیم‌ صفائی‌، رهبران‌ مشروطه‌ و نخست‌وزیران‌، تهران، .....؟،‌ 1348، ص 5.
[2] . اطلاعات‌ سالانه‌، ش ‌3، بخش ‌3، ص ‌37.
[3] . معاونت خدمات مدیریت و اطلاع‌رسانی اداره‌ کل آرشیو، اسناد و موزه، دولت‌های ایران از میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1378، ص 198.
[4] . باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران، ج 1، تهران، گفتار علمی، 1380، ص 350.
[5] . ملک‌الشعراء بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج 1، تهران، امیرکبیر، 1386، صص 76-77.
[6] . باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران، همان، ص 350.
[7] . مصطفی الموتی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال 1357، ج 2، لندن، پکا، 1374، ص 47.
[8] . هوشنگ عامری، از رضاشاه تا محمدرضا پهلوی، مشاهدات میرزا جوادخان عامری، (معین‌الممالک)، تهران، کتاب پارسه، 1387، ص 251.
[9] . منوچهر فرمانفرمائیان، از تهران تا کاراکاس، تهران، تاریخ ایران، 1378، ص 240.
[10]. همان، ص 241.
[11]. باقر عاقلی، نخست‌وزیران ایران، تهران، بدرقه جاویردان، 1402، ص 564.
[12] . مصطفی الموتی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال 1357، همان، ص 51.
[13] . باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران، همان، ص 351.
[14] . اردشیر زاهدی، خاطرات اردشیر زاهدی، تهران، کتاب سرا، 1385، ص 68.
 
https://iichs.ir/vdcjohe8.uqeimzsffu.html
iichs.ir/vdcjohe8.uqeimzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما