«نگاهی به فعالیت‌های هیئت‌های مذهبی تهران در دهه 1340» در گفت‌وگو با حاج احمد مرآتی شیرازی

امام(ره) تأکید می‌کردند که هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، حزبی نباشد

حاج احمد مرآتی شیرازی، مدیر عامل بنیاد خدمات اسلامی، متولد 1317ش در تهران است. از کودکی به واسطه حضور پدر، پایش به هیئت‌های مذهبی باز شد و در آن محیط، با معارف دینی آشنا گردید. در نوجوانی وارد دنیای کسب‌وکار و فعالیت‌های سیاسی ـ مذهبی توأمان شد و همراه جوانانی چون شهید حاج مهدی عراقی، مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی، حاج محسن رفیق‌دوست و... با شنیدن وصف حاج آقا روح‌الله خمینی از زبان علامه امینی، مؤلف کتاب «الغدیر»، پای در مسیری نهاد که امام خمینی آغازگر آن بود. متن زیر در واقع گفت‌وشنودی است که با حاج احمد مرآتی درباره هیئت‌های مذهبی تهران انجام شده است.
امام(ره) تأکید می‌کردند که هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، حزبی نباشد
مصاحبه: جواد عربانی
 
یکی از قدیمی‌ترین هیئت‌های مذهبی تهران هیئت احباب‌الحسین(ع) است. درباره نحوه آشنایی‌تان با این هیئت و اینکه در جلسات آن چه کسانی شرکت می‌کردند خاطراتی بفرمایید.
من از طریق پدرم، مرحوم آقا محمدباقر مرآتی شیرازی، با هیئت احباب‌الحسین(ع) آشنا شدم. مرحوم پدرم صنعت‌کار بود و کارگاه آینه‌سازی داشت، اما با وجود این، به خاطر سواد قرآنی که داشتند در کنار کسب و کارشان، قرآن را هم به افراد مختلف آموزش می‌دادند. ایشان از متدینان بازار بودند و ارتباطات خوبی با آیت‌الله کاشانی داشتند. پدرم در جلسات جمعیت فدائیان اسلام هم شرکت می‌کرد و گاهی مرا هم با خود به این جلسات می‌برد. یکی دیگر از فعالیت‌های مذهبی پدرم، حضور مداوم و مستمر در هیئت‌های مذهبی تهران بود که یکی از مهم‌ترین این هیئت‌ها هیئت‌ احباب‌الحسین(ع) بود.
 
احمد مرآتی شیرازی در دفتر کار
 
هیئت احباب‌الحسین(ع) به لحاظ قدمت، در شمار هیئت‌های قدیمی ‌تهران قرار دارد که البته هنوز هم دایر است. این هیئت بعد از تبعید رضاشاه تأسیس شد و هر هفته به صورت دوره‌ای روزهای چهارشنبه در منزل یکی از اعضا جلسه می‌‌گذاشتند.
 
آن زمان مسئول هیئت احباب‌الحسین آقای سرخه‌ای بود و پدرم هم از اعضای فعال این هیئت به‌شمار می‌آمد. گاهی هیئت احباب‌الحسین(ع) در منزل ما جلسه می‌گذاشتند و من با وجودی که کوچک بودم، در این جلسات شرکت می‌کردم و کارهای پذیرایی را برعهده داشتم.
 
به یاد دارم در آن سال‌ها مسئولان هیئت از سخنرانان برجسته و صاحب فکر برای سخنرانی در هیئت دعوت می‌کردند و این مسئله باعث شهرت بیشتر این هیئت شده بود. یکی از معروف‌ترین این سخنرانان، عالم پرهیزکار و اسلام‌شناس برجسته مرحوم آقای دکتر محمدابراهیم آیتی بود. آقای آیتی از روحانیانی بود که تحصیلات دانشگاهی داشت و در حوزه اسلام‌شناسی، از جمله دانشمندان شاخص و بنام بود. ایشان انسانی بسیار سلیم‌النفس بود. بحث‌هایی که ایشان درباره پیامبر اکرم(ص) و تاریخ ائمه اطهار(ع) داشتند در شناختی که ما از اسلام کسب می‌کردیم فوق‌العاده تأثیرگذار بود. ایشان خیلی زود از دنیا رفتند. فکر می‌کنم آقای آیتی حدود سال 1343ش در تهران از دنیا رفتند. گویا تازه تصدیق رانندگی گرفته و ماشین فولکسی هم خریده بودند. روزی که در خیابان در حال رانندگی بودند، فردی جلوی ماشین قرار می‌گیرد و ایشان از ترس اینکه مبادا آن عابر را زیر بگیرند، ماشین را منحرف می‌کنند و ماشین به تیر چراغ برق می‌خورد و در همان تصادف ایشان از دنیا می‌روند. پس از فوت مرحوم آیتی، مرحوم آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی در جلسات این هیئت سخنرانی می‌کردند و مدتی هم مرحوم محمدتقی شریعتی سخنران اصلی این هیئت بودند و حضور این افراد نشان می‌دهد که احباب‌الحسین(ع) از چه اعتباری برخوردار بود. 
 
هیئت‌های مذهبی تهران علاوه بر کارکردی‌های مذهبی که داشتند تأثیرات زیادی هم بر فضای سیاسی ایران، مخصوصا در ده 1340ش گذاشته‌اند. شما درباره این موضوع اگر خاطراتی به ذهن دارید بفرمایید.
به نظر بنده این نکته‌ای که شما گفتید نکته درستی است. در دهه 1340 یکی از هیئت‌های مهم تهران هیئت انصارالحسین(ع) بود و شخصیت‌های مهمی‌ چون مقام معظم رهبری، آیت‌الله اکبر ‌هاشمی ‌رفسنجانی و روحانیان سیاسی دیگری در آنجا سخنرانی می‌کردند. یکی از اصلی‌ترین موضوعاتی که در این سخنرانی‌ها به آن تأکید می‌شد توأم بودن سیاست با مذهب بود. البته این را هم بایستی اضافه کنم که اغلب اعضای این هیئت در دیگر هیئت‌هایی هم که در بازار تهران تشکیل می‌شد عضویت داشتند و آن هیئت‌ها هم متأثر از سخنرانی روحانیان سیاسی که پیرو امام خمینی بودند، به فعالیت‌های سیاسی سوق پیدا می‌کردند. شاید بتوانم با جرئت بگویم یکی از اولین عضوگیری برای هیئت‌های مؤتلفه اسلامی ‌از این هیئت شروع شد و خود من هم از طریق این هیئت جذب مؤتلفه اسلامی ‌شدم. در واقع من همراه مرحوم سیدمحسن امیرحسینی توسط آقای حاج مهدی عراقی جذب این هیئت فراگیر سیاسی ـ مذهبی شدیم و فعالیت‌هایمان را در قالب آن تشکل ادامه دادیم. پس از آن نیز هر کدام ما تعدادی از جوانان مذهبی را که می‌شناختیم برای عضویت در این جمع معرفی می‌کردیم.
 
یکی از تأکید‌های امام خمینی در این زمینه، عدم عضویت اعضا در جمعیت‌ها و گروه‌های سیاسی بود... اصرار امام خمینی در این زمینه به حدی بود که عضویت یکی از اعضای شورای مرکزی در نهضت آزادی ایران را برنتابیدند و وقتی مطلع شدند آقای شهید صادق اسلامی که به عضویت در شورای مرکزی هیئت‌های موتلفه اسلامی برگزیده شده بود در نهضت آزای نیز عضو هستند، گفتند: باید برود استعفا بدهد  
البته قبل از این جریان، هیئت‌های دیگر هم فعالیت‌هایی داشتند، اما هر کدام جداگانه کار می‌کردند. این هیئت‌هایی که می‌گویم اکثرا توسط بازاری‌ها اداره می‌شدند و فعال‌ترین آنها در بازار تهران تمرکز داشتند. یکی از مهم‌ترین هیئت‌های بازار تهران، هیئت مسجد امین‌الدوله بود که اعضای فعال آن مرحوم شهید حاج مهدی ابراهیم عراقی و مرحوم حاج حبیب‌الله عسگراولادی بودند.
 
علاوه بر هیئت مسجد امین‌الدوله، هیئت مسجد شیخ علی از دیگر هیئت‌های فعال بودند که شهید صادق امانی امورات آن را سازماندهی می‌کرد. این دو هیئت بسیار مهم بودند و بعضی از اعضای آن از بازاری‌هایی بودند که سابقه همکاری با جمعیت فدائیان اسلام و نهضت ملی را هم داشتند. بنابراین این افراد افرادی سیاسی و مذهبی به حساب می‌آمدند و به دلیل این تجربه، هیئت‌های مذهبی را به سمت فعالیت‌های سیاسی سوق ‌دادند. در کنار آن دو هیئت، هیئت اصفهانی‌ها هم از دیگر هیئت‌های مهم و فعال بود.
 
این هیئت‌ها متشکل نبودند، اما با فوت آیت‌الله العظمی ‌بروجردی، اغلب اعضای این هیئت‌ها، مقلد امام خمینی شدند و پیشنهاد اتحاد این هیئت‌ها هم توسط امام خمینی مطرح شد. بعد از صحبت‌های زیاد، جمعیت هیئت‌های مؤتلفه اسلامی به صورت همه‌گیر و از اتحاد سه هیئت مسجد امین‌الدوله، مسجد شیخ علی و هیئت اصفهانی‌ها ایجاد شد و کم کم هم اعضای هیئت‌های دیگر هم به هیئت‌های مؤتلفه اسلامی پیوستند.
 
امام خمینی با پیشنهاد یکی شدن هیئت‌های مذهبی اسلامی که بعدها هیئت‌های مؤتلفه اسلامی نامیده شد، شرط و شروط یا ضوابط خاصی هم در نظر گرفته بودند؟
یکی از تأکید‌های امام خمینی در این زمینه، عدم عضویت اعضا در جمعیت‌ها و گروه‌های سیاسی بود. در واقع ایشان تأکید می‌کردند نباید هیچ یک از اعضای این هیئت موتلف در احزاب یا تشکل‌ها و جمعیت‌های دیگر عضویت داشته باشد و اصلا این تشکل حزبی نباشد. اصرار امام خمینی در این زمینه به حدی بود که عضویت یکی از اعضای شورای مرکزی در نهضت آزادی ایران را برنتابیدند و وقتی مطلع شدند آقای شهید صادق اسلامی که به عضویت در شورای مرکزی هیئت‌های موتلفه اسلامی برگزیده شده بود در نهضت آزادی نیز عضو هستند، گفتند: باید برود استعفا بدهد.
 
آنچه درباره هیئت‌های مذهبی به ذهن متبادر می‌شود آن است که هیئت‌ها به‌واسطه عدم چهارچوب‌ها و نظم و انضباطی که مثلا در احزاب وجود دارد نمی‌تواند آن‌چنان کارکرد مؤثر و شبکه‌ای در ایجاد یک حرکت جمعی در سطح کشور داشته باشند، اما این فرض در حرکتی که هیئت‌های مؤتلفه در زمینه‌های مختلف از جمله پیام‌رسانی در دهه 1340 به انجام رساندند نقض می‌شود. دراین‌باره اگر نکته‌ای در ذهن دارید بفرمایید.
هیئت‌های مؤتلفه اسلامی برای مدیریت بهتر کارها و هم انتقال پیام آن هم نه تنها در تهران، بلکه در شهرهای مختلف در آن سال‌ها، به تقسیم‌بندی اعضا در گروه‌های ده‌نفره دست زد؛ یعنی هر یک از اعضای شورای مرکزی هیئت‌های مؤتلفه که دوازده نفر بودند، اداره یک یا چند گروه ده نفری را بر عهده داشتند. در واقع آنها مسئول انتقال پیام شورای مرکزی به آن گروه ده نفره بودند. هر یک از این گروه ده نفره  نیز موظف بودند گروه جدیدی متشکل از ده نفر دیگر تشکیل دهند و برنامه‌های تصویب‌شده در شورای مرکزی را به اطلاع آنان برسانند. به خاطر این موضوع، هیئت‌های مؤتلفه در همان روزهای اول به یکی از گروه فعال در تهران تبدیل شد. من خودم در گروه شهید عراقی عضویت داشتم و از طریق ایشان در جریان برنامه‌ها قرار می‌گرفتم. به این ترتیب شبکه‌ای از افراد مختلف در سراسر تهران تشکیل شد که به یکی از اعضای شورای مرکزی منتهی می‌شد و آن عضو نیز مستقیما در شورای مرکزی، در جریان برنامه‌ها قرار داشت.
 
 
https://iichs.ir/vdca.ynak49n6i5k14.html
iichs.ir/vdca.ynak49n6i5k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما