انعکاس روز نکبت در مجلس پانزدهم (قسمت دوم)؛

اعلام آمادگی برای جهاد در فلسطین

در آن ایام دفتری در منزل آیت‌الله کاشانی دایر شده بود که داوطلبان اعزام به فلسطین برای جهاد را ثبت نام می‌کرد. شور عمومی جامعه علیه صهیونست‌ها و در دفاع از اسلام و مسلمانان بود و این، قدرت را به شدت آزار می‌داد.
اعلام آمادگی برای جهاد در فلسطین

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در یادداشت قبل توضیح داده شد که نهادهای دوره پهلوی به‌ویژه مجلس شورای ملی ذیل فضای سیاسی مسلط آن دوره تحت نفوذ قدرت‌های خارجی و دربار پهلوی بودند. با وجود این در نهاد یادشده بودند رجال و نمایندگانی که به ناسازگاری و مقاومت دست می‌زدند. از جمله عرصه‌های بروز این مقاومت مسئله فلسطین بود. رخداد موسوم به روز نکبت، که در ادیبهشت 1327 اتفاق افتاد، در زمان فعالیت مجلس پانزدهم شورای ملی (۲۵ تیر ۱۳۲۶‏ ـ ۶ مرداد ۱۳۲۸) بود. البته بیشتر نمایندگان این مجلس دربرابر مسئله یادشده سکوت کردند، اما اقلیتی از آن رجال ساکت ننشستند و درحالی‌که صدای مردم ایران را در مجلس طنین‎انداز می‌کردند درباره این مسئله نطق کردند. در مطلب پیشین به نطق‌های محمدرضا آشتیانی‌زاده اشاره شد و اینک به سراغ نطق‌های محمد طباطبائی و محمدابراهیم امیرتیمور خواهیم رفت.
 
اعضای دوره ششم مجلس شورای ملی (سال ۱۳۰۵) ــ امیرتیمور کلالی (نفر دوم از سمت چپ)
اعضای دوره ششم مجلس شورای ملی (سال ۱۳۰۵) ــ امیرتیمور کلالی (نفر دوم از سمت چپ)
 

طمع صهیونیست‌ها به ملک مسلمانان

سیدمحمد طباطبائی بروجردی (سلطان‌العلما) از سیاستمداران ایرانی بود که در دوره‌های پانزدهم، شانزدهم و هجدهم به عنوان نماینده بروجرد در مجلس شورای ملی حضور داشت. در مجلس پانزدهم وی نایب‌رئیس کمیسیون دادگستری بود. بعد از آنکه آشتیانی‌زاده سکوت مجلس را درباره بحران فلسطین و تجاوز صهیونیست‌ها به فلسطین شکست، طباطبائی در 4 خرداد 1327 در فرصت به‌دست‌آمده چنین گفت:
«ارض فلسطین قبل از طلوع اسلام از اراضى مقدسه بوده، پیغمبر اکرم به آنجا متوجه بوده و بیت‌المقدس را قبله خود فرمودند. فعلا این سرزمین مورد تهاجم یک مشت یهودى ماجراجو واقع شده و به ناموس و مال مسلمین آن سامان تعدى نموده و می‌خواهند آنها را از ملک خود برانند و ساعى هستند که با فجیع‌ترین وضعى مالکین محق و مسلم آنجا را بیرون نمایند و خود جانشین آنها بشوند».[1]
 
وی در ادامه ضمن تأکید بر شرایط سخت مسلمانان فلسطین پیشنهاد کرد نمایندگان و کارمندان دولت، که جنبه اسلامى دارند، یک روز حقوق خود را به نفع مسلمین فلسطین بدهند.[2]
 

محکومیت اقدام صهیونیست‌ها

شخص دیگری که بعد تلاش‌های بسیار موفق شد در مجلس درباره بحران فلسطین نطق کند محمدابراهیم امیرتیمور بود. وی اظهار کرد: «به طوری که همه آقایان نمایندگان محترم استحضار دارند از مصائب و پیشامدهایی که در فلسطین شده عالم اسلام متنفر و منزجر هستند و ما هم که ملت مسلمان هستیم به سهم خودمان در مقام همدردی با مسلمانان از این پیشامد نهایت تألم و تأثر را داریم. نکته‌ای که باید گفته شود [آن است که] برادران مسلمان ما در فلسطین شمشیری به روی یهود نکشیده‌اند، بلکه بر علیه تقسیم فلسطین که وطن مقدس آنهاست و سال‌های سال مرکز اسلامیت بوده قیام کرده‌اند. البته همان‌طوری که 1300 سال ملت یهود در پناه اسلام و در لوای اسلام با آسودگی و امنیت و آسایش و راحتی زندگی کرده‌اند باز هم می‌توانند اطمینان داشته باشند که در پناه اسلام و در لوای اسلام خواهند توانست زندگی کنند».[3]  
 
محمد مصدق، محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، وزیر کار، و احمد وثوق معاون وزارت دفاع ملی
محمد مصدق، محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، وزیر کار، و احمد وثوق معاون وزارت دفاع ملی
 

افشای پیش پرده بحران فلسطین

امیرتیمور در ادامه نطق خود این بحران را ناشی از دسیسه‌های قدرت‌های جهانی معرفی کرد؛ قدرت‌هایی که حتی جرئت آوردن نام آنها را نداشت:
«اندیشه تقسیم فلسطین یک خیال خام باطلی بیش نیست. محال است که این مقصود به انجام برسد. امروز مسلمانان عالم در هر نقطه و مرکزی که در دنیا سکونت دارند همه با هم یکدل و یک‌زبان هستند و با هم متفق هستند باید از این پیش آمد مسلمان و یهود پند و عبرت بگیرند که مطامع و حرص و آز معدودی از زمامداران
دنیا این آتش را برپا کرده
و برای دلسوزی با یهود نیست و از این پیش آمد اگر یهودی‌ها هر چه زودتر بیزاری نجویند، مخبر به نیستی و فنای آنها خواهند شد».[4]  
 

آمادگی برای اعزام و جهاد در راه فلسطین

بخش دیگری از صحبت امیرتیمور، که می‌توان آن را به‌وضوح تحت تأثیر جریان اجتماعی پیش‌آمده دید، اعلام آمادگی برای جهاد در راه فلسطین است. در آن ایام دفتری در منزل آیت‌الله کاشانی دایر شده بود که داوطلبان اعزام به فلسطین برای جهاد را ثبت نام می‌کرد. شور عمومی جامعه علیه صهیونست‌ها و در دفاع از اسلام و مسلمانان بود و این، قدرت را به‌شدت آزار می‌داد. امیرتیمور در ادامه نطق خود اظهار کرد:
«بنده به نام یک نفر مسلمان لازم می‌دانم از این مقام مقدس درود و سلام بی‌پایان خود را نسبت به پیشوایان بزرگ اسلام، که در فلسطین مجاهدت می‌کنند، تقدیم بدارم و به نام یک نفر مسلمان آمادگی خودم را برای جهاد و ریختن و فدا کردن خون خودم را در راه اعتلای اسلامیت اعلام می‌دارم و به محض اینکه مقامات مقدسه روحانیت اسلام اجازه و فتوای جهاد صادر بفرمایند با نهایت میل بنده هم یک فردی هستم که این فتوا را استقبال می‌نمایم و با جان ضعیفم خدمات خود را به اسلام انجام می‌دهم».[5]
 
این بخش از نطق امیرتیمور بسیار حائز اهمیت است. این رخداد به خوبی نشان می‌دهد که در کنار اعلام آمادگی گسترده برای جهاد توسط حوزه‌های روحانیت، در میان دولتمردان نیز اشخاصی با غیرت دینی و ملی حضور داشتند. گو اینکه همین افراد نیز با بیوت علما و مراجع در ارتباط بودند.
 

قرائت مرقومه سیدمحمد بهبهانى در حمایت از فلسطین

همان‌طور که قبلا نیز خاطر نشان شد، حتی در چنین مجلسی نیز از سخن گفتن علیه قدرت‌های خارجی و به طور خاص در مسئله فلسطین جلوگیری به عمل می‌آمد و برخی از سخنان نمایندگان سانسور می‌شد. در اینجا نیز امیرتیمور تأکید می‌کند که سه جلسه متوالی است که دنبال قرائت مرقومه آقای سیدمحمد بهبهانی درباره بحران فلسطین است که اجازه و فرصت به او داده نمی‌شد.[6] نهایت در همان جلسه هفتادوسوم مجلس پانزدهم این اجازه داده شد. پیام یادشده به این شرح بود:
 
«بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم مجلس مقدس شوراى ملى شیدالله ارکانه، در این اوان که فتنه و آشوب و جنگ خونین در فلسطین و اطراف بیت‌المقدس، که از مقامات مقدسه اسلام و چندى قبله مسلمین بوده و مقبره مقدسه جماعتى از انبیا و فرستادگان خداوند علی اعلی علیهم‌السلام است، برپا و آتش حزب ما بین جمعی از فرقه یهود عنود و مسلمانان فروزان است صبر و شکیبایی مسلمانان در اطراف ممالک اسلامیه تمام و از هر صنفی به قسمت خود عملا اظهار همدردی و مساعدت با مسلمانان نموده، مسلمانان ایران هم با نهایت افسردگی و تألم از این فتنه و ماجرایی، که به دست یک دسته از یهود پیش آمد کرده و تعدیاتی که نسبت به مسلمانان شده، متنفر و جدا بیزاری می‌جویند و در موقع خود هم برای کمک و مساعدات عملا به طوری که مقتضی باشد حاضر خواهند بود. چون مقام مقدس مجلس شورای ملی مرکز رسمی ملت ایران است، لازم می‌آید این اظهار تنفر و همدردی ملت ایران را به نام عموم ملت ایران خاصه مقام روحانیت اعلام و اعلان فرمایند. زیاده عرضی نیست الاحقر محمد‌الموسوی بهبهانی عفی عنه».[7]
 

برآیند

مسئله فلسطین در ایران دوره پهلوی و به‌ویژه در مجلس آن دوره مورد توجه برخی از رجال بود؛ بنابراین در کنار توجه روحانیت و مراجع به مسئله فلسطین، برخی رجال نیز در این مورد اعلام موضع کردند. همچنین باید توجه کرد که دربار به علت وابستگی ترجیح می‌داد از این جنس مسائل در نهادهای سیاسی مطرح نشود؛ به همین علت است که این مواضع اندک است. با وجود چنین وضعیتی همین مواضع و نطق‌های رجال و نمایندگان مجلس در دوره یادشده به لحاظ هویتی بسیار مهم است؛ چرا که به‎خوبی علقه‌ها و دغدغه‌های امت‌اندیشانه مردم ایران در تاریخ معاصر را نشان می‌دهد.
 

پس‌نوشت‌ها:
 
[1]. صورت مشروح مذاکرت مجلس، جلسه 72، سه‌شنبه 4 خرداد 1327.
[2]. همان‌جا.
[3]. همان‌جا.
[4]. همان‌جا.
[5]. همان‌جا؛ البته به محض آنکه این سخن امیرتیمور پایان یافت، نورالدین امامی به او طعنه زد و گفت: بنده که مرد میدان نیستم.
[6]. همان‌جا.
[7]. همان‌جا.
https://iichs.ir/vdch6zni.23nmidftt2.html
iichs.ir/vdch6zni.23nmidftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما