نگاهی به ارگان رسمی جنبش میرزا کوچک‌خان؛

وقتی جنگلی‌ها قلم را به میدان آوردند

در دل آشوب‌های گیلان، جایی که خبر درست به‌سختی به مردم می‌رسید، جنگلی‌ها به سراغ ابزاری رفتند که بتواند پل ارتباطی مطمئنی بسازد و واقعیت‌ها را به مردم نشان دهد
وقتی جنگلی‌ها قلم را به میدان آوردند
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک‌خان جنگلی، یکی از مهم‌ترین جنبش‌های مردمی تاریخ معاصر ایران است که به‌مدت هفت سال، از سال 1293 تا 1300ش، در گیلان شکل گرفت. این نهضت با هدف مبارزه با استبداد داخلی و نفوذ بیگانگان، برای پیشبرد اهداف و آگاهی‌بخشی به جامعه، از ابزارهای گوناگونی از جمله انتشار نشریه بهره می‌جست. نشریه «جنگل»، ارگان رسمی این نهضت، سهمی اساسی در تبیین اهداف، انتشار اخبار و بسیج مردمی داشت؛ از‌این‌رو در این نوشتار، هدف، محتوا و چرایی انتشار این نشریه بررسی خواهد شد.
 
هدف از انتشار نشریه «جنگل»
در شرایطی که رسانه‌های جمعی به شکل امروزی وجود نداشتند و حضور نیروهای استعماری روس و انگلیس استقلال ملی ایران را تحت شعاع خود قرار داده بودند، نشریات عامل بسیار مهمی در اطلاع‌رسانی و شکل‌دهی به افکار عمومی به‌شمار می‌آمدند. نهضت جنگل نیز با درک این اهمیت، به انتشار نشریه «جنگل» اقدام کرد. اهداف اصلی انتشار این نشریه را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:
 
الف) تبیین اهداف نهضت:
یکی از اهداف بسیار مهم نشریه «جنگل»، تبیین اهداف و آرمان‌های نهضت جنگل برای مردم بود. این نشریه می‌کوشید با زبانی ساده و قابل فهم، چرایی شکل‌گیری نهضت، اهداف آن در مبارزه با استبداد و استعمار و همچنین چشم‌انداز آینده را برای مخاطبان خود تبیین کند. در سرلوحه تمامی شماره‌های هفته‌نامه «جنگل» ــ از شماره 1 (یکشنبه ۲۰ خردادماه ۱۲۹۶) تا آخرین شماره آن (۲۸ تیرماه ۱۲۹۹) ــ که در «کسما»، به مدیریت غلامحسین نویدی کسمایی و سپس حسین کسمایی و از شماره ۹ دوباره به مدیریت نویدی (مدیر سابق) انتشار می‌یافت ــ این جملات به رنگ قرمز دیده می‌شد: «نگهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان».[1] از‌این‌رو، علاوه بر «استقلال ایران» و «اتحاد اسلام»، رفع بی‌عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و سرانجام برقراری دولتی مردمی ازجمله اهداف اصلی نهضت انقلابی جنگلی‌ها به‌شمار می‌آمد.[2]
 
ب) اطلاع‌رسانی و انتشار اخبار:
نشریه «جنگل» به‌عنوان یک رسانه خبری نیز عمل می‌کرد و اخبار مربوط به نهضت، تحولات سیاسی داخلی و خارجی و همچنین وضعیت منطقه گیلان را به اطلاع مردم می‌رساند. این امر به‌ویژه در شرایطی که اخبار به‌راحتی در دسترس نبود، اهمیت بسیاری داشت؛ برای مثال، در همان شماره نخست، نشریه از رفتار قشون روس در کرمانشاه و تعدیات فاحش ایشان و به دار آویختن هجده نفر از اهالی منطقه خبر می‌دهد.[3] در شماره پنجم، «روزنامه جنگل هشدار می‌دهد "هیئت اتحاد اسلام" برای گرفتن اعانه و کمک به هیچ اسم و رسم تا امروز [فردی] را نفرستاده و هر وقت هم در آتیه بخواهند بفرستند در کمال صداقت با اعتبارنامه
آشکار، که جزئا و کلا با قوانین جاریه مملکت منافی نباشد، خواهد بود»؛ از‌این‌رو، جنگلی‌ها به قوانین موضوعه مجلس شورای ملی و قوانین و محاکم ادارات کشوری و لشکری هیئت دولت احترام می‌گذارد و با خطاکاران برخورد می‌کنند.[4]
 
ج) بسیج مردمی و جلب حمایت:
نهضت جنگل برای پیشبرد اهداف خود نیازمند حمایت مردمی بود. نشریه «جنگل» با انتشار مطالب و مقالات مختلف، تلاش می‌کرد ضمن آگاهی‌بخشی به مردم، آنها را به حمایت از نهضت و پیوستن به آن ترغیب کند. نشریه همواره بر این موضوع که «ملتی که حق خودش را صاحب و جویا نیست، دیگران هرگز غم او را نخواهند خورد»[5] تأکید می‌کرد. گردانندگان نشریه معتقد بودند «چاره نابه‌سامانی‌ها، گفتن و فریاد زدن است و اگر باز هم درمان نشد، با لحن ناخوشی [یعنی با قوه قهریه] پیگیری خواهد شد».[6] از‌همین‌رو، در شماره سیزدهم اعلام می‌کند که «امروز که بهترین مواقع فرصت و استفاده است، ملت ایران با یک قیام عمومی و جنبش ملی مقام شرافتی و بنای استقلالی خود را به نوعی تثبیت نموده و به تحکیم آن نحوی موفق شوند که بعدها مجالی برای تجاوز متجاوزین باقی نماند».[7]
 
د) مقابله با تبلیغات دشمن:
در آن دوران، نیروهای مخالف نهضت نیز از ابزارهای تبلیغاتی برای تخریب چهره نهضت و ایجاد تفرقه استفاده می‌کردند. نشریه «جنگل» با انتشار مطالب روشنگرانه، با این تبلیغات مقابله می‌کرد و می‌کوشید آنها را خنثی کند. نشریه برای «روشنگری اذهان عمومی اشخاص غیوری مثل "آقا میرزا کوچک‌خان" را به‌عنوان دوست و اشخاصی مثل "سپهسالار" را افرادی وطن‌فروش و خائن اعلام می‌کند که تمام فکر خود را صرف آنتریک و افساد کرده و به‌کلی مانع ترقی مملکت و تحت نفوذ روس هستند».[8] به‌علاوه، در شماره دوازدهم به افشای تبلیغات دشمن پرداخته و نوشته است: «به ما خبر می‌دهند که بعضی اشخاص مجهول‌الهویه، جنگلی‌ها را متمرد خوانده، عدم اطاعت هیئت اتحاد اسلام را به شاهنشاه حریت‌پرور تاجدار و دولت ایران به مردم ایران القا می‌کنند، بلکه دامنه این تهمت را وسعت داده می‌گویند که قائدین این جمعیت فداکارِ حافظِ وطن در خیال استقلال‌اند [یعنی تجزیه‌طلب‌اند]».[9] در ادامه افزوده است: «این افراد عده‌ای بی‌شرف و عده‌ای بی‌وجدان‌اند که مجری خیالات دشمنان این آب و خاک گردیده، نوکری ادنی‌ترین نوکرهای اجانب را برای برتری و تعدی به ابنای وطن خویش اختیار کرده‌اند».[10]
 
نشریه با تأکید بر اینکه مسلم است که دزد از عسس (پاسبان) می‌ترسد، دشمن واقعی ایران را وطن‌فروشان و خائنینی می‌داند که مزدوری روس و انگلیس می‌کنند و در مقابل چند دانه «لیره» و «منات» انسانیت و دیانت خود را می‌فروشند.
 
محتوای نشریه «جنگل»
محتوای نشریه «جنگل» بسیار متنوع بود و موضوعات مختلفی را دربر می‌گرفت. این موضوعات در قالب‌های زیر در این نشریه مطرح می‌شدند:
 
الف) مقالات سیاسی:
این مقالات به تحلیل اوضاع سیاسی داخلی و خارجی، بررسی مسائل مربوط به استبداد و استعمار، تبیین مواضع نهضت جنگل در قبال این مسائل و افشای دسیسه انگلیس و برچیدن پلیس جنوب و عدم انطباق قول و فعل روسیه می‌پردازد. مهم‌ترین محور این نشریه این سخن است که «ایران مال ایرانی است و دست اغیار باید از استیلایِ به این مملکت به‌کلی قطع شود».[11] سپس، به
همسایه شمالی اخطار می‌کند که اگر قول می‌دهد باید به قول خود وفا کند و انجام دهد. به دیگر سخن «قول را فعل لازم است».[12] از‌این‌رو، درخواست‌هایی از روسیه آزاد [بعد از برافتادن تزارها] می‌کند و می‌نویسد: «ما منتظریم روسیه آزاد زیاده بر این آلت اجرای انگلیس نشده و ایران را از عساکر خود تخلیه نماید... به الغای امتیازات مشئومه قدیمه و جدیده و ابطال آن چیزهایی که ماحی استقلال ماست، اقدام کند تا نگذاریم انگلیس ایران را مانند سایر قطعات مستملکه خود به زنجیر اسارت مقید نماید».[13]
 
اما در مهم‌ترین بخش نشریه، که با تیتر «ما چه می‌گوییم؟ چه می‌خواهیم؟»، به مرزبندی و دشمن‌شناسی که با سنجه «استقلال» همراه است می‌پردازد و می‌گوید: «با هیچ‌کس نظر دوستی و دشمنی نداریم. با دوست ایران دوستیم و با دشمن این آب و خاک با تمام خصوصیت دشمن، هر کس باشد و هرچه، بی‌استثنا، بی‌تفاوت».[14] ما به نام اتحاد اسلام قیام کردیم و در این موقع تشت کلمه و اختلاف به نفع دشمن است و نباید مجال استفاده به دشمن داده شود.
 
ب) اخبار نهضت:
اخبار مربوط به فعالیت‌های نهضت جنگل، از جمله جنگ‌ها، مذاکرات، تصمیمات و بیانیه‌ها در این نشریه منتشر می‌شد. علاوه بر این، نشریه «جنگل» به مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز توجه داشت و مطالبی در مورد بهبود وضعیت زندگی مردم، آموزش و پرورش و مسائل مربوط به زنان منتشر می‌کرد. درهرحال، جنگلی‌ها دو مؤلفه را عامل پیشرفت قلمداد می‌کردند: عدم فساد اخلاق در جامعه[15] و ترویج معارف که به گردش نخبگان منجر می‌شود؛ از‌این‌رو، دو مدرسه به امر «هیئت اتحاد اسلام» با عنوان مدرسه «کسماء» مسمی به مدرسه اسلامی به مدیریت آقا میرزا جواد جنگلی، و مدرسه «فومن»، مسمی به پیام نصرت، به مدیریت آقا میرزا علی جنگلی تأسیس شد که نشان‌دهنده جایگاه علم و تربیت نزد آنهاست.[16]
 
ج) شعر و ادبیات:
شعر و ادبیات نیز جایگاه ویژه‌ای در نشریه «جنگل» داشت و اشعار و نوشته‌های ادبی با مضامین ملی، میهنی و انقلابی در آن منتشر می‌شد. به علاوه، اشعار گیلکی، غزل و اشعار فارسی، طنز (در قالب چرند پرند)، کنایه، و نصیحت نیز در بیشتر شماره‌های آن وجود دارد؛ برای نمونه این شعر که «ای جان و تنم فدای جنگل، جان تازه شد از ندای جنگل؛ شیران نرند خفته اینک، در پای درخت‌های جنگل؛ مردان ز جان و سر گذشته، گشتند چو رهنمای جنگل»[17] بخشی از ادبیات ملی و سیاسی نشریه را بازتاب می‌دهد.
 
نتیجه
نشریه «جنگل»، ارگان رسمی نهضت جنگل، به تبیین اهداف، انتشار اخبار و بسیج مردمی کمک بسیار زیادی کرد. این نشریه با محتوای متنوع خود، به موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی می‌پرداخت و تلاش می‌کرد صدای نهضت جنگل را به گوش مردم برساند؛ از‌این‌رو، به‌عنوان یک سند تاریخی ارزشمند، منبع مهمی برای شناخت این جنبش و اهداف آن، که شامل اخراج نیروهای بیگانه، رفع بی‌عدالتی، مبارزه با خودکامگی و برقراری دولتی مردمی است، به‌شمار می‌آید.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. ابراهیم فخرائی، سردار جنگل، تهران، انتشارات جاویدان، چ یازدهم، 1366، صص 141-142.
[2]. مجموعه‌ی روزنامه‌های جنگل (نشریه‌ی نهضت جنگل)، به‌کوشش امیر نعمتی لیمائی، مشهد، امید مهر، 1389، ص 6.
[3]. همان، ش 1، ص 10.
[4]. همان، ش 5، ص 35.
[5]. همان، ش 9، ص 63.
[6]. همان، ش 7، ص 58.
[7]. همان، ش 13، ص 85.
[8]. همان، ش 9، ص 61.
[9]. همان، ش 12، ص 78.
[10]. همان.
[11]. همان، ش 13، ص 85.
[12]. همان، ش 1، صص 7-9؛ ش 11، صص 71-73.
[13]. همان، ش 11، ص 72.
[14]. همان، ش 28، ص 189.
[15]. همان، ش 10، صص 65-66؛ ش 25، صص 170-172.
[16]. همان، ش 2، ص 18.
[17]. همان، ش 28، ص 194.
 
https://iichs.ir/vdcdss0x.yt09z6a22y.html
iichs.ir/vdcdss0x.yt09z6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما