دو بالِ تسخیر افکار عمومی در دوره پهلوی

رقابت مسعودی و مصباح‌زاده در قالب دو روزنامه؛

عباس مسعودی سال‌ها روزنامه اطلاعات را بدون رقیب منتشر کرد و این روزنامه پرتیراژترین نشریه ایران به‌شمار می‌آمد، اما با برآمدن روزنامه «کیهان» وضع تغییر کرد
رقابت مسعودی و مصباح‌زاده در قالب دو روزنامه؛

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ با رخداد مشروطیت در ایران، مطبوعات رونق گرفت، اما با برآمدن حکومت پهلوی سازوکار فعالیت مطبوعات متفاوت شد. رویکرد حامی‌پروری حکومت پهلوی حتی در مدیریت مطبوعات نیز رسوخ کرد. این نوشتار به بررسی جایگاه و چرایی نفوذ عباس مسعودی و مصطفی مصباح‌زاده در فضای مطبوعاتی و سیاسی ایران اختصاص یافته است.
 
هم‌قطار رضاشاه؛ ریشه دواندن در فضای مطبوعات
انقلاب مشروطه باعث شکل‌گیری تحولات و تحرکاتی اساسی شد که راه را برای روزنامه‌نگاری و اظهارنظر درباره مسائل مختلف گشود. در این نخستین دوره شکوفایی مطبوعات در ایران، زنان و مردان روزنامه‌نگاری ظهور کردند که به‌نوعی تاریخ‌ساز شدند.[1] با برآمدن حکومت پهلوی سازوکار جدید و نگرش تازه‌ای نسبت به مطبوعات و کارکرد آنها شکل گرفت. در این دوره مطبوعات نسبت به دهه پیشین رفته‌رفته محدودتر شدند و روزبه‌روز از تعداد نشریات آزاد نیز کاسته شد و تنها نشریات همسو با منویات دولت اجازه انتشار یافتند.[2]
 
روزنامه «اطلاعات» به مدیریت عباس مسعودی، که از تیرماه 1305 پایه‌گذاری شد، یکی از نشریاتی بود که در دوره پهلوی اول همسو با سیاست‌های فرهنگی دولت، در پیشبرد نگرش جدید نسبت به مسائل مختلف سهم مهمی داشت. عباس مسعودی در سال 1306 با وارد کردن اولین دستگاه گراورسازی به ایران، روزنامه اطلاعات را توسعه داد و برای نخستین بار در روزنامه عکس‌هایی از اخبار روز و بازدیدهای رضاشاه از نقاط مختلف و همچنین عکس و بیوگرافی شخصیت‌های سیاسی چاپ ‌کرد.[3]
 
مسعودی تلاش کرد با تنوع‌بخشی به مطالب روزنامه اطلاعات و چاپ مستمر آن در دوره پهلوی اول و البته هماهنگ با سیاست‌های دولت، در میان حاکمان مقبولیت به‌دست آورد؛ به همین دلیل نگرش روزنامه نشان‌دهنده نوع نگاه طبقه حاکم به آن مسئله است. رهنمون کردن زنان به سمت‌وسوی زندگی نوین و نقش‌های جدید منطبق با فرهنگ اروپایی و غربی یکی از اهداف اصلی روزنامه اطلاعات بود. در این روزنامه، زنان غربی به عنوان یکی از الگوهای شخصیتی برای زنان ایران به تصویر کشیده شدند و جهت ترویج رفتارهای جدید در بین زنان ایرانی، زنان غربی همیشه در مرکز توجه این روزنامه قرار داشتند. در این روزنامه برخی مسائل مربوط به زنان از جمله بهداشت، آموزش، ورزش و ازدواج در قالبی نو و با تعاریفی مدرن، به تبعیت از خط‌مشی دولت در سوق دادن زنان برای ورود به دنیای همسو با سیاست‌های حکومت پهلوی اول منعکس شده است. نکته شاخصی که در این روزنامه درباره زنان به چشم می‌خورد این است که به هیچ عنوان از فعالیت‌های سیاسی زنان یا ضرورت حضور آنان در این عرصه سخنی به میان نیامده است؛ به‌عکس درباره ضرورت ورود آنان به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی فراوان قلم‌فرسایی شده است که منعکس‌کننده فرهنگ اروپایی جهت ترویج آن، یعنی همان خواسته حکومت پهلوی اول، بود.[4]
 
عباس مسعودی (نفر دوم از راست)
عباس مسعودی (۱۳۵۳ - ۱۲۷۴) (نفر دوم از راست)
شماره آرشیو: 579-111م
 
خدمت‌گزاری مسعودی
به حکومت پهلوی اول باعث نفوذ سیاسی وی شد. او در سال 1314 به نمایندگی دوره دهم مجلس شورای ملی انتخاب شد و روزنامه چهارصفحه‌ای او به هشت صفحه افزایش یافت. وی در سفر رضاشاه به ترکیه نیز او را همراهی کرد و در هیئتی که برای شرکت در مراسم عقد و عروسی فوزیه به مصر رفتند حضور داشت. مسعودی تا دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، شش دوره متوالی نماینده مجلس بود و بعد از آن نیز در ادوار اول تا چهارم مجلس سنا سناتور انتخابی و در ادوار پنجم و ششم سناتور انتصابی تهران بود. هنگامی که در خردادماه سال 1353 در پشت میز خود در روزنامه اطلاعات سکته کرد، نایب‌رئیس مجلس سنا بود.[5]
 
 
برآمدن کیهان؛ رقابت در خدمت‌گزاری
مسعودی سال‌ها روزنامه اطلاعات را بدون رقیب منتشر کرد و این روزنامه پرتیراژترین نشریه ایران به‌شمار می‌آمد، اما با برآمدن روزنامه «کیهان»، رقیب مسعودی در خدمت‌گزاری به دربار پهلوی ظهور کرد. در سال 1320 عبدالرحمن فرامرزی از دولت امتیاز روزنامه‌ای به نام کیهان را گرفت و سردبیری این نشریه را به دکتر مصطفی مصباح‌زاده سپرد. روز 6 خرداد سال 1321 روزنامه کیهان به عنوان یک روزنامه ملی ـ سراسری قدم به عرصه مطبوعات کشور گذاشت. مصباح‌زاده، استاد دانشگاه تهران و بعدها سناتور انتصابی مجلس سنا، و عبدالرحمن فرامرزی، از جمله روزنامه‌نگارانی بودند که در این روزنامه به فعالیت مشغول شدند.[6] مصباح‌زاده از ابتدای دهه 1320، با خاندان پهلوی در ارتباط بود. پدر او مباشریِ ابراهیم قوام، پدر علی قوام را بر عهده داشت. زمانی که قوام تصمیم گرفت پسرش (علی) را برای ادامه تحصیلات به خارج از کشور اعزام کند، مصباح‌زاده را نیز همراه او به خارج فرستاد. مصباح‌زاده و علی قوام در بیروت تحصیل کردند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود به فرانسه رفتند. دربار پهلوی در اوایل دهه 1320 که در موضع ضعف قرار داشت، در اندیشه تأسیس یک روزنامه هوادار افتاد و مصباح‌زاده پیشنهاد کرد که اگر به او کمک مالی شود، چنین روزنامه‌ای را انتشار خواهد داد. محمدرضا پهلوی نسبت به روزنامه اطلاعات و شخص مسعودی ناراضی بود؛ در نتیجه پیشنهاد مصباح‌زاده مبنی بر تأسیس یک روزنامه با نام کیهان را پذیرفت. شاه به وی کمک مالی کرد و مصباح‌زاده در روزنامه کیهان مطالب مثبت مربوط به حکومت پهلوی را انتشار می‌داد.[7]
 
مصباح‌زاده به تعهدات خود درباره طرفداری از شاه و اجرای نظریات او وفادار بود، تا اینکه نهضت ملی شدن نفت و حکومت مصدق پیش آمد و کیهان برای اینکه از غافله عقب نماند، در طرفداری از دکتر مصدق کم نمی‌گذاشت و دست کمی از روزنامه‌های جبهه ملی و دکتر مصدق مانند «باختر امروز» و «شاهد» نداشت. اطلاعات نیز چنین رویکردی نسبت به حکومت مصدق داشت، اما بعد از سقوط دولت مصدق هر دو روزنامه توقیف شدند، ولی با تلاش امیرانی، مدیر مجله «خواندنی‌ها»، که از دوستان نزدیک سپهبد زاهدی بود، اطلاعات و کیهان بعد از چند روز وقفه انتشار خود را از سر گرفتند و منطبق بر سیاست‌های حکومت پهلوی به کار خود ادامه دادند.[8]
 
عباس مسعودی و مصطفی مصباح‌زاده در کنار محمد مصدق
عباس مسعودی و مصطفی مصباح‌زاده در کنار محمد مصدق
شماره آرشیو: 56-۲۳۲م
 
دو بالِ تسخیر افکار عمومی
روزنامه اطلاعات و کیهان را باید دو بالِ حکومت پهلوی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در دفاع از خود دانست. اعتماد حکومت پهلوی به این دو
روزنامه این‌گونه بود که مؤسسه کیهان به تربیت کادر نویسنده و روزنامه‌نگار نیز مشغول شد. دانشگاهی به نام مدرسه عالی ارتباطات برای این کار پی‌ریزی شد که چندین رشته داشت و استادان به تدریس مشغول بودند.[9] آنان چنان خدمت‌گزار حاکمیت بودند که عَلَم به تاریخ 8 خردادماه سال 1353 در خاطرات خود نوشته است که نرخ فروش اطلاعات و کیهان، دو روزنامه مهم عصر پایتخت، به علت گرانی کاغذ از پنج ریال به یک تومان بالا رفت و مدیران این دو روزنامه به نزد وی آمده بودند. درخواست آنان چنین بود که «اجازه مرحمت فرمایند دولت به ما هم کمک کند و بعد ما بر حسب امر اعلیحضرت همایونی اعلام می‌کنیم که روزنامه پنج ریال شد».[10] حتی درج انتقادات تاکسی‌رانی در روزنامه اطلاعات نسبت به شرکت تعاونی باعث شد مسعودی مغضوب شاه شود. مسعودی تقاضای بخشش کرد و شاه به عَلَم گفت: «بگو مسئله عفو شما بسته به رفتار آینده شما خواهد بود».[11] جالب آن است که مسعودی در همان روزها، یعنی در تابستان ۱۳۵۳، در دفتر کار خود دچار سکته قلبی شد و درگذشت. بندگی قدرت روزنامه اطاعات پس از مسعودی، توسط خانواده او دنبال شد. مقاله توهین‌آمیز نسبت به امام خمینی نیز هنگامی در روزنامه اطلاعات منتشر شد که همسر مسعودی و فرزندش فرهاد، مدیریت گروه اطلاعات را در دست داشتند. صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول رسمی فرهاد مسعودی بود که تجربه زیادی در روزنامه‌نویسی نداشت و به واسطه نفوذ پدر ماندگار شده بود.[12]
 
عباس مسعودی، مصطفی مصباح‌زاده و مجید موقر در سفر به آمریکا
عباس مسعودی، مصطفی مصباح‌زاده و مجید موقر در سفر به آمریکا
شماره آرشیو: ۱-121-۲۶۸م
 
فشرده سخن
گردش اطلاعات در دوره مشروطه به شکل درخوری آغاز شد، اما با برآمدن حکومت پهلوی فضای فعالیت مطبوعات بسته شد. در این دوره فقط نشریاتی اجازه فعالیت داشتند که در مسیر به سرمنزل رساندن پروژه‌ها و برنامه‌های نوسازی رضاشاه فعالیت می­کردند. روزنامه اطلاعات از سیاست‌های حکومت پهلوی دفاع می‌کرد و روزنامه کیهان در ابتدای سلطنت محمدرضا پهلوی جهت بازنمایی مثبت از وی شکل گرفت. در مجموع این دو روزنامه از کوچک‌ترین انتقاد نسبت به رژیم پهلوی، که خود نیز از اعضای ارشد آن شده بودند، اجتناب می‌کردند و فقط کار ستایش از آن را در پیش گرفته بودند.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. عبدالرحیم ذاکرحسین، مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، تهران، موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 1395، ص 41.
[2]. سیروس رومی، تاریخ مطبوعات فارس: دوره رضاشاه، شیراز، نوید شیراز، 1388، صص 9-19.
[3]. محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، تهران، نشر علم، چ چهارم، 1376، ص 773.
[4]. شهرام یوسفی فر و شهناز جنگجو، «کارکرد فرهنگی آگهی‌های تجاری مرتبط با زنان در روزنامه اطلاعات (1305-1320)»، فصلنامه مطالعات فرهنگ ارتباطات، ش 36 (اسفند 1395)، صص 186-190.
[5]. محمود طلوعی، همان، صص 773-774.
[6]. همان، ص 783.
[7]. حسینعلی افخمی و مسعود علیدادی، «بازتاب ملی شدن صنعت نفت در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات (تحلیل محتوای مطالب دو روزنامه چهار هفته قبل و بعد از رویداد ملی شدن صنعت نفت)»، مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ش 53 (بهمن 1397)، صص 332-333.
[8]. محمود طلوعی، همان، ص 785.
[9]. باقر عاقلی، شرح‌حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، تهران، نشر نامک، چ دوم، 1399، ص 1452.
[10]. امیر اسدالله عَلَم، یادداشت‌های عَلَم، ج 4، تهران، کتاب‌سرا، چ دوم، 1390، ص 121.
[11]. همان، ص 134.
[12]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک: مسعودی‌ها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392، صص 319-337.
https://iichs.ir/vdcexo8w.jh8efi9bbj.html
iichs.ir/vdcexo8w.jh8efi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما