نگاهی به کارکرد سیاسی مسجد الجواد در دوره پهلوی دوم؛

مسجدی که چپ‌گرایان نیز در آن حضور می‌یافتند

مسجد الجواد در سال 1341، توسط فردی به نام مهندس ابراهیمی ساخته شد. آنچه باعث شهرت و محبوبیت این مسجد شد، فعالیت‌های سیاسی آن بود. اوج فعالیت‌های سیاسی مسجد الجواد به اواخر دهه 1340 بازمی‌گردد که حتی محل فعالیت‌های سیاسی برخی از گروه‌های چپ نیز شد
مسجدی که چپ‌گرایان نیز در آن حضور می‌یافتند
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مسجد، یکی از مهم‌ترین نهادهای مذهبی مسلمانان است که در تاریخ معاصر ایران، علاوه بر کارکرد دینی، کارکرد سیاسی نیز داشت. این نهاد مذهبی مقدس، در دوره پهلوی دوم، کانونی مهم جهت تجمع مخالفان سیاسی بود. البته پیش از آن یعنی در دوره پهلوی اول نیز، بسیاری از اعتراض‌های سیاسی، از مساجد ابراز می‌شد، اما این کارکرد در دوره پهلوی دوم، بسیار پررنگ‌تر شد. از میان مساجد متعدد و شناخته‌شده‌ای که وجود داشتند مسجد الجواد از جمله مساجدی است که کانون مبارزات سیاسی بسیاری از روحانیان و مخالفان رژیم همچون شهید مطهری بود. شرح فعالیت‌های سیاسی این مسجد و مبارزان سرشناسی که در این مسجد فعالیت کردند موضوعی است که در این نوشته بررسی شده است.
 
تأسیس مسجد الجواد و اولین فعالیت‌های آن
مسجد الجواد در سال 1341، توسط فردی به نام مهندس ابراهیمی ساخته شد و اولین امام جماعت آن، آقا سیدرضا زنجانی بود. این مسجد به دلیل معماری مدرن خود، مسجدی جالب و در خور توجه بود، حتی برخی از آن به عنوان اولین مسجد مدرن یاد می‌کنند. بااین‌حال آنچه باعث شهرت و محبوبیت این مسجد شد، نه معماری مدرن آن، بلکه فعالیت‌های سیاسی آن بود؛ زیرا این مسجد از همان ابتدای تأسیس به محلی برای فعالیت‌های سیاسی گروه‌های مذهبی تبدیل شد. بااین‌حال اوج فعالیت‌های سیاسی مسجد الجواد به اواخر دهه 1340 بازمی‌گردد که این مسجد را به یکی از مساجد مهم سیاسی در دوره پهلوی تبدیل کرد.
 
مسجد الجواد
مسجد الجواد
 
فعالیت‌های سیاسی مسجد الجواد در دهه 1340
مسجد الجواد در سال 1349، محل سخنرانی‌های سیاسی و مذهبی شهید آیت‌الله مطهری بود. همین موضوع علاوه بر آنکه مسجد را به محل تجمع چندهزار نفری مردم تبدیل کرده بود، باعث اهمیت سیاسی آن نیز شده بود؛ ازاین‌رو ساواک با حساسیت خاصی این مسجد را زیر نظر داشت. البته شهید مطهری، پیش از آن نیز در مساجد و حسینیه‌های دیگری سخنرانی می‌کرد، اما بعد از تعطیلی آن نهادها توسط ساواک، ایشان این مسجد را برای سخنرانی‌های خود انتخاب کرد.
 
بر این اساس، آیت‌الله مطهری، در سال 1348، به خاطر صدور اعلامیه‌ای با امضای خود و علامه طباطبائی و آیت‌اللّه حاج سیدابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان انفرادی به‌سر برد. پس از آن، او از سال 1349 تا 1351، برنامه‌های تبلیغی مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلی آن بود.[1]
 
شهید مطهری بعد از آنکه فعالیت‌های سیاسی خود را در مسجد الجواد آغاز کرد، چندین برنامه سیاسی و فرهنگی را در نظر گرفت. ایشان، گذشته از سخنرانی‌، اندیشمندان دیگر را نیز برای سخنرانی دعوت می‌کرد. او در آنجا به روشنگری و بیدارگری پرداخت؛ ازاین‌رو برنامه‌های سیاسی مذهبی که پیش از این در حسینیه ارشاد اجرا می‌شد، در آنجا استمرار یافت.[2] فعالیت‌های شهید مطهری در این مسجد، مصادف با مهم‌ترین سال‌های فعالیت‌های سیاسی ایشان بود.
  
سال‌های 1349- 1357، مهم‌ترین سال‌های فعالیت‌های سیاسی شهید مطهری است؛ زیرا این سال‌ها مصادف است با سال‌های تشدید فعالیت‌های سیاسی گروه‌های چپ. با توجه به این شرایط، شهید مطهری نیز فعالیت علمی و سخنرانی‌هایش را افزایش داد تا با روشن کردن افکار مردم و ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی، از انحرافات جلوگیری کند، اما رژیم سفاک پهلوی، که تحمل این روشنگری‌ها را نداشت، در سال 1354، سخنرانی استاد را ممنوع کرد. عمده سخنرانی‌های شهید مطهری در این دوره، در «حسینیه ارشاد» و پس از آن در «مسجد الجواد» و پس از تعطیلی آنجا، در «مسجد جاوید» و «مسجد ارک» تهران برگزار می‌شد.[3]
 
شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در حال سخنرانی در حسینیه ارشاد تهران (دهه 1340)
شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در حال سخنرانی در حسینیه ارشاد تهران (دهه 1340)
 
جالب آن است که مسجد الجواد محل فعالیت‌های سیاسی برخی از گروه‌های چپ نیز بود. برخی از افراد شاخص گروه‌های چپ همچون سازمان مجاهدین خلق نیز از این مسجد جهت نشر افکار و اندیشه‌های خود استفاده می‌کردند. علاوه بر این، برخی از اعضای چپ به سخنرانی‌های مذهبی علاقه‌مند بودند و به همین دلیل در آن حضور می‌یافتند. این موضوع نشان‌دهنده عمق تأثیرات سخنرانی‌های مذهبی بر افراد و قشرهای مختلف سیاسی ـ مذهبی بود. از جمله افرادی که با گرایش‌های چپ در مسجد الجواد حاضر می‌شدند می‌توان به اشخاصی چون مرتضی صمدیه لباف و محمدحسین اکبری آهنگر اشاره کرد.
 
مرتضی صمدیه لباف فرزند محمدعلی در سال 1325 در اصفهان، در خانواده‌ای مذهبی بـه دنـیا آمـد. او پس از تحصیلات متوسطه، در رشته مهندسی فیزیک دانشگاه صنعتی مشغول به تحصیل شد. در دانشگاه
با محمد یزدانیان، عضو سازمان، آشنایی پیدا کرد و توسط او به مطالعات مذهبی ـ سـیاسی و از جـمله خواندن کتاب‌های مهندس بازرگان و شرکت در جلسات سخنرانی‌های مذهبی مسجد الجـواد، مسـجد هدایت و حسینیه ارشاد علاقه‌مند شد.[4] ازآنجاکه گرایش‌های مذهبی لباف بر عقاید چپ‌گرایانه‌اش غالب بود، با اعضای سازمان مجاهدین اختلاف پیدا کرد و توسط آنان ترور شد که البته این ترور نافرجام بود، اما در بیمارستان، ساواک او را شناسایی کرد و به قتل رساند کرد.
 
محمدحسین اکبری آهنگر نیز از دیگر اعضای گروه‌های چپ بود که به سخنرانی‌های مذهبی در مسجد الجواد علاقه‌مند بود و در آن شرکت می‌کرد. آهنگر، در سال 1324 در تهران متولد و در خانواده‌ای مذهبی تربیت شد. او علاوه بر شرکت مـنظم در جلسات قرآن و هیئت‌های مذهبی در دوران دبیرستان به عضویت انجمن ضدبهائیت نیز درآمد و به علت پایبندی و علاقه به موضوعات مذهبی، در جلسات «حسینیه ارشاد» و سخنرانی‌های مسجد الجواد نیز شرکت می‌کرد.[5] آهنگر نیز به مانند لباف به دست نیروهای ساواک کشته شد.
 
از دیگر افراد و شخصیت‌های سرشناس سیاسی و مذهبی که در مسجد الجواد فعالیت می‌کردند می‌توان به آیت‌الله عراقچی و شهید مفتح اشاره کرد. البته آیت‌اﷲ عراقچی سال‌ها قبل از شهید مفتح در مسجد قبا نیز جلسات دینی و مذهبی برگزار می‌کرد و شهید مفتح نیز همین جلسات را در مسجد الجواد تهران داشت.[6] بااین‌حال محبوبیت و شهرت اصلی مسجد الجواد بیشتر به دلیل حضور شهید مطهری بود. آیت‌الله مطهری حدود سه سال، یعنی از سال‌های 1349 تا 1351، به فعالیت در این مسجد ادامه داد، اما در سال 1351، ساواک این مسجد را نیز تعطیل کرد؛ ازاین‌رو سال 1351 را می‌توان یکی از نقاط عطف مبارزات حکومت با گروه‌های مذهبی دانست.
 
ساواک که تا پیش از این، قدرت گروه‌های مذهبی را ناچیز قلمداد می‌کرد، در اوایل دهه 1350 به این باور رسید که گروه‌های مذهبی علاوه بر پایگاه مردمی بالا، در حال بر هم زدن معادلات سیاسی هستند؛ ازاین‌رو سیاست‌های خود را نسبت به این گروه تغییر و مقابله با مذهب و گروه‌های مذهبی را بیشتر از سال‌های قبل در دستور کار قرار داد. بر این اساس ساواک با خشونت به قلع و قمع هواداران نهضت پرداخت و علاوه بر دستگیری گسترده دانشجویان و طلاب و در پی تهاجم به مسجد هدایت، مسجد الجواد و حسینیه ارشاد و پایگاه‌های نهضت در تهران در سال 1351، حوزه قم را نیز مورد یورش قرار داد و شمار بسیاری از فضلا و مدرسان را به سراسر کشور تبعید کرد.[7]
 
هرچند بعد از تعطیلی مسجد الجواد، شهید مطهری فعالیت‌های خود را مجددا از سر گرفت و به‌رغم تهدیدات و بازجویی‌های متعدد ساواک، به نهضت مبارزاتی خود ادامه داد، بااین‌حال ساواک نیز با حساسیت بیشتر، اقدامات خشونت‌آمیز و سرکوبگرایانه خود را بر شهید مطهری و سایر مبارزین اعمال می‌کرد. با وجود خشونت‌های ساواک نسبت به افراد و گروه‌های مذهبی، مسجد توانست کارکرد سیاسی خود را با موفقیت پشت سر گذارد. در واقع مسجد، بزرگ‌‎ترین و مهم‌ترین نهادی بود که توانست معترضان را در قالب گروه‌های چندهزار نفری جمع کند و ساواک را در حالتی از انفعال سیاسی قرار دهد؛ ازاین‌رو ساواک، تنها کاری که توانست یا می‌توانست در برابر مساجد انجام دهد تعطیلی آنها بود. ساواک به‌خوبی می‌دانست برخورد خشونت‌آمیز با مساجد و شکستن حرمت و قداست آنها، می‌تواند نتیجه فاجعه‌آمیزی داشته باشد؛ اقدامی که یک بار پیش از آن در سال 1342 و در برابر نهاد مشابهی چون مدرسه فیضیه به‌کار بسته و بسیار برایش گران تمام شده بود؛ بنابراین ساواک از این واقعیت آگاه بود و از ترس تشدید افکار عمومی، قدرت نفوذ به مساجد و برخورد مستقیم با تجمع‌کنندگان مسجد را نداشت.
 
سخن نهایی
مسجد الجواد، ساختاری مدرن دارد که در یکی از کانون‌های مرکزی شهر تهران ساخته شده است. این موقعیت به همراه معماری جالب مسجد و تعبیه سالن سخنرانی در آن، شرایط خوبی را برای فعالیت‌های سیاسی مبارزین دوره پهلوی به‌وجود آورده بود. به‌ویژه آنکه محل احداث مسجد، به بازار آن مناطق نزدیک بود و از این جهت می‌توانست مبارزان سیاسی زیادی را جمع کند. هرچند بعد از آنکه شهید مطهری و شهید مفتح شروع کردند به فعالیت در این مسجد، جمعیت زیادی از نقاط مختلف شهر تهران در آن حاضر شدند. مسجد الجواد، با تربیت مبارزان سیاسی، نقش مهمی در پیشبرد انقلاب داشت و ازهمین‌رو ساواک و نهادهای امنیتی به‌شدت آن را زیر نظر داشتند؛ تا جایی که شاه ناچار شد دستور تعطیلی آن را صادر کند.
 
پی‌نوشت‌ها
----------------------------------------------------------
[1] . حسین انصاریان، عقل کلید گنج سعادت، قم، دارالعرفان، 1391، ص 134.
[2] . عبدالحسین جواهر کلام، تربت پاکان قم: شرح حال مدفونین در سرزمین قم، قم، نشر انصاریان، 1382، ص 2006.
[3] . جمعی از نویسندگان، اندیشه سیاسی شهید مطهری رحمه‌الله، قم، جامعه المصطفی، 1390، ص 16.
[4] . به کوشش جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام (1384-1344)، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384- 1385، ص 73.
[5] . همان، ص 67.
[6] . جمعی از نویسندگان، ستارگان حرم: اختران حریم معصومه(س)، ج 32، قم، انتشارات زائر، 1377، ص 110.
[7] . جمعی از نویسندگان، زندگی‌نامه مشاهیر ایران و جهان، ج 17، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، ص 3922.
https://iichs.ir/vdccosqi.2bq0m8laa2.html
iichs.ir/vdccosqi.2bq0m8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما