در فرانسه مانند یک کودک پانزده‌ماهه که می‌خواهد هر چیزی را به‌دست آورد می‌خواست تمام «آثار تمدن و مزایا و دارائی‌های آنها را ببلعد»
«کودک پانزده‌ماهه» فرانسه در ایران چه کرد؟
 
1. خانواده، تحصیلات ابتدایی و متوسطه
مهدی بازرگان در سال 1286ش، یعنی هم‌زمان با انقلاب مشروطیت، در تهران متولد شد. پدرش حاج عباس قلی تبریزی معروف به «آقای تبریزی» اصالتا اهل آذربایجان و شهر تبریز بود که در هیجده‌سالگی به تهران مهاجرت کرده بود. او تاجری ثروتمند بود که مدتی ریاست هیئت تجاری تهران را بر عهده داشت.1 راه‌اندازی شرکت صابون‌پزی و شرکت توزیع منظم و بهداشتی گوشت از اقدامات تجاری آقا تبریزی بود.2 پدر مهدی بازرگان فردی مذهبی و پایبند به فرایض بود. او در فعالیت‌های سیاسی هم نقش داشت و از مشروطه‌خواهان محسوب می‌شد؛ به‌علاوه او از حامیان سیاست‌های تجددطلبانه رضاشاه بود.3
 
مادر مهدی بازرگان از یک خانواده روحانی و دختر ارشد حاج رئیس‌الذاکرین بود. سواد او در حد روخوانی قرآن، دعاها و تیترهای درشت روزنامه‌ها بود.4 مهندس بازرگان تحصیلات ابتدایی را در مدارس ثروت سلطانی انجام داد. این تحصیلات هم‌زمان بود با سال‌های قحطی، فقر و بیماری بعد از جنگ جهانی اول. او بخشی از تحصیلات متوسطه را در مدرسه سلطانی و ادامه آن را در دارالمعلمین مرکزی گذراند.5 این مدارس از مدارس سبک جدید (اروپایی) واقع در تهران بودند و از معلمین او در این دوران ابوالحسن‌خان فروغی بود که نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به اندیشه بازرگان داشت. او فردی علمی ـ مذهبی محسوب می‌شد که مسائل علمی و مذهبی را به هم آمیخته بود.6
 
2. تحصیلات دانشگاهی و تألیفات
بازرگان جزء اولین گروه محصلان ایرانی بود که برای ادامه تحصیل به خارج اعزام شد. او این مجوز را با کسب رتبه پنجم در مسابقه علمی به‌دست آورد. مقصد او مدرسه لیسه در شهر نانت فرانسه بود. همچنین بازرگان به عنوان اولین محصل ایرانی در مسابقه علمی یک مدرسه عالی در فرانسه به نام مدرسه سانترال پذیرفته شد و تحصیلات مهندسی عالی را انجام داد. در واقع تحصیلات بازرگان در مدت حدود هفت سال اقامت در فرانسه در زمینه صنعت و مهندسی بود.7 خود بازرگان هدفش از رفتن به مدرسه سانترال و انتخاب رشته ترمودینامیک را تأسیس یک کارخانه صنعتی پس از بازگشت به ایران اعلام نموده بود. 8
 
او مدارس لیسه و سانترال را در مدت پنج سال به اتمام رساند و فارغ‌التحصیل مهندسی معدن شد، سپس در کارخانجات نساجی انگلستان به مدت یک سال کارآموزی نمود. تحصیلات مهدی بازرگان در اروپا از طرف وزارت فرهنگ ایران معادل دکترا تشخیص داده شد و برای تدریس به دانشکده فنی دانشگاه تهران دعوت شد.9 علاوه بر تحصیلات تخصصی مهندسی، زندگی و تحصیل در فرانسه به عقیده خود بازرگان باعث شد او بیشتر و بهتر از قبل به دین اسلام معتقد شود،10 تا جایی که به علت انجام فرائض مذهبی با اشتیاق فراوان، دوستان غیرمذهبی‌اش از او رنجیده‌خاطر می‌شدند.11 همچنین بازرگان به همکاری و زندگی اجتماعی در فرانسه بسیار علاقه‌مند شده بود و عامل پیشرفت و تمدن در اروپا و فرانسه را در شکل و نظام اجتماعی آنها می‌دانست. در این مورد او اشاره می‌کند در فرانسه مانند یک کودک پانزده‌ماهه که می‌خواهد هر چیزی را به‌دست آورد می‌خواست تمام «آثار تمدن و مزایا و دارائی‌های آنها را ببلعد».12
 
این اشاره مهندس بازرگان مؤید این مطلب است که سوسیالیسم و مذهب در فرانسه بسیار او را تحت تأثیر قرار داد؛ به‌طوری‌که در بازگشت به ایران و آغاز فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی متأثر از آنها عمل می‌نمود. بازرگان در زمینه مسائل علمی ـ دانشگاهی، دینی، سیاسی و اجتماعی، مقالات و کتاب‌های متعددی تألیف کرده است که از جمله آنها می‌توان به این مقالات و کتاب‌ها اشاره نمود: «مذهب در اروپا»، «مطهرات در اسلام»، «پراگماتیسم در اسلام»، «ضریب تعادل میان مادیات و معنویات»، «اسلام یا کمونیسم»، «آثار عظیم اجتماع» از جمله مقالات او هستند و «ترمودینامیک انسان»، «آزادی هند»، «ذره بی‌انتها» و «انقلاب ایران در دو حرکت» از جمله کتاب‌های نوشته‌شده توسط مهدی بازرگان هستند.13 در تمامی ‌آثار و تألیفات بازرگان بیش از هرچیز مباحث مربوط به خدا و آخرت و عمل نیک به چشم می‌آید. او خودش دراین‌باره گفته است که هدفش از نوشتن کتاب، هدایت و راهنمایی مردم و در پی آن رضایت الهی بوده است.14
 
3. فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی
بازرگان در سال 1313ش بعد از هفت سال تحصیل و کار در فرانسه به ایران بازگشت؛ ابتدا به خدمت نظام وظیفه رفت و سپس به استخدام دولت درآمد.15 او هم‌زمان با استادی دانشگاه در راه آهن مشغول شد، سپس به بانک ملی رفت. او جمعا به مدت شش سال ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران را هم بر عهده داشت.16 علاقه مهدی بازرگان به سیاست از آنجا نشأت گرفت که پدرش فعالیت سیاسی ـ دینی داشت و با استبداد رضاشاه مواجه شده بود؛ همچنین مشاهده آزادی در فرانسه باعث شد او به امور سیاسی علاقه‌مند شود.17
 
بااین‌حال در دهه 1320ش عمده فعالیت او مسائل سیاسی نبود، بلکه مسائل
فرهنگی ـ اجتماعی بود که در محیط دانشگاه انجام می‌شد و به معنای واقعی کودتای 28 مرداد 1332 و رویدادهای پس از آن بود که سبب شد بازرگان پایش به عرصه سیاست و مبارزات سیاسی باز شود.18 در سال 1320 مهندس بازرگان و همفکرانش «کانون مهندسین» را تحت تأثیر «انجمن‌های آزاد دانشجویی، مجامع آزاد مذهبی و احزاب آزاد سیاسی» در اروپا و فرانسه راه‌اندازی نمودند. همچنین تحت تأثیر عوامل ذکرشده، انجمن اسلامی‌ توسط بازرگان به هدف جلوگیری از گسترش و نفوذ حزب توده در دانشگاه تأسیس شد.19
 
بازرگان در سال‌های 1326 تا 1330 با مصدق همکاری نزدیک داشت؛ به همین دلیل در دوران نخست‌وزیری مصدق به عنوان نخستین مدیر شرکت ملی نفت منصوب و برای حل مسائل کارگران این شرکت به آبادان اعزام شد؛ همچنین در نخستین کابینه او به عنوان عضو سنتی جبهه ملی و مؤسس انجمن اسلامی، ‌معاون وزیر فرهنگ شد. بازرگان پس از کودتای 28 مرداد، مدیر و عضو هیئت‌مدیره سازمان آب تهران شد و هم‌زمان به تدریس در دانشگاه و به حمایت از انجمن اسلامی ادامه داد.20
 
بازرگان اصلی‌ترین و مهم‌ترین عامل اختلاف در میان ملّیون را که باعث کودتای 28 مرداد و شکست آنان شد، حزب توده و اقدامات آن می‌دانست و از نظر او توده‌ای‌ها و چپی‌های مارکسیست باطنا «ضد ملیت و ضد دیانت» بودند.21 بعد از کودتا، مهندس بازرگان به صورت جدی وارد مبارزات سیاسی شد و به عضویت سازمان مخفی به نام نهضت مقاومت ملی درآمد و در کنار آیت‌الله زنجانی و یدالله سحابی اعضای کادر رهبری نهضت شدند که هدف آن مبارزه با رژیم کودتایی شاه ـ زاهدی و همچنین استعمار خارجی بود که به همین منظور او در کنار یازده استاد دانشگاه دیگر به خاطر امضای اعلامیه اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفتی از دانشگاه اخراج شد. وی در سال 1339 با شکل‌گیری جبهه ملی دوم به عضویت شورای عالی جبهه درآمد.22
 
در سال 1340، «فعال‌ترین، مقاوم‌ترین و پرسروصداترین» سازمان سیاسی تاریخ معاصر ایران تحت عنوان «نهضت آزادی» متأثر از اندیشه‌های مهدی بازرگان، آیت‌الله طالقانی و یدالله سحابی تأسیس شد که ایدئولوژی آن حفظ اصالت نهضت ملی و ادغام و وحدت آن با جنبش نوین اسلامی بود.23 نهضت آزادی نقش بسیار مهمی‌ در انقلاب اسلامی داشت و موفقیتش بیشتر به خاطر ارتباط با امام خمینی و تا حدی هم به خاطر توانایی بازرگان و آیت‌الله طالقانی بود که توانستند شماری از متخصصان جوان و فن‌سالاران مسلمان را که تحصیلات جدید داشتند و درصدد تلفیق اسلام و علوم جدید بودند جذب نهضت آزادی کنند.24 پس از سرکوبی قیام 15 خرداد 1342، بازرگان در کنار علی شریعتی و روحانیت مبارز نقش اساسی را در معرفی افکار اسلامی ـ انقلابی و آشنایی نسل‌های جوان با این افکار را برعهده داشتند.25
 
بازرگان به عنوان رهبر نهضت آزادی از جمله کسانی بود که در پاریس به دیدار امام خمینی رفت. او به ایجاد حکومت اسلامی ‌بعد از سقوط شاه اعتقاد داشت، اما در مورد کیفیت و چگونگی حکومت دیدگاه‌های متفاوتی با نظرات امام خمینی ابراز می‌داشت.26 بازرگان که چند روز قبل از پیروزی نهایی انقلاب از سوی امام خمینی به نخست‌وزیری دولت موقت منصوب شد، این انتصاب را مهم‌ترین و خطیرترین مأموریتی دانست که در تاریخ 72ساله مشروطیت ایران به یک نخست‌وزیر محول شده بود. از مأموریت‌های او به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت پایان دادن به اعتصاب کارکنان شرکت نفت بود که با موفقیت همراه بود. با آنکه بازرگان به دلیل اختلاف سلیقه و عوامل دیگر از نخست وزیری دولت موقت استعفا داد، در مصاحبه‌ای اعلام نمود که استعفایش علیه امام خمینی و انقلاب نبود، بلکه او همچنان اعتقادش را به راه و خط امام خمینی بیان می‌کند و تنها راه پیشرفت امور انقلاب را حرکت در خط امام می‌داند.27 مهدی بازرگان سرانجام در 30 دی 1373 از دنیا رفت.28
 

مهدی بازرگان (نفر اول ایستاده از چپ) در کنار عمو و تنی چند از عموزادگان خویش

پی نوشت:
 
1. سعید برزین، زندگی‌نامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، تهران، نشر مرکز، 1374، صص 12-13.
2. خاطرات بازرگان، گفتگو با سرهنگ غلامرضا نجاتی، بی‌جا، انتشارات مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، بی‌تا، صص 12-13.
3. سعید برزین، همان، صص 13-14.
4. خاطرات بازرگان، گفتگو با سرهنگ غلامرضا نجاتی، همان، صص 10 و 23.
5. همان، صص 54-55 و صص 61-63.
6. سعید برزین، همان، صص 15-16.
7. مهدی بازرگان، مدافعات در دادگاه غیر صالح تجدید نظر نظامی، بی‌جا، انتشارات مدرس، 1350، صص 37، 39، 50 و 58.
8. خاطرات بازرگان، گفتگو با سرهنگ غلامرضا نجاتی، همان، ص 212.
9. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی‌معاصر ایران، ج 1، تهران، نشر گفتار و نشر علم، 1380، صص 250-251.
10. مهدی بازرگان، همان، ص 64.
11. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فیروزمند و دیگران، تهران، نشر مرکز، چ ششم، 1382، ص 420.
12. مهدی بازرگان، همان، صص 42 و 65.
13. سعید برزین، همان، صص 341-349.
14. شعبانعلی لامعلی، حکایت‌هایی از زندگی مهندس بازرگان، تهران، قلم، 1376، صص 21 و 254.
15. سعید برزین، همان، ص 28.
16. باقر عاقلی، همان، ج 1، ص 251.
17. خاطرات بازرگان، گفتگو با سرهنگ غلامرضا نجاتی، همان، ص 213.
18. همان، صص 268-269.
19. یرواند آبراهیان، همان، صص 169-170 و 420.
20. همان، صص 248 و 420.
21. مهدی بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، بی‌جا، بازرگان، 1363، ص 16.
22. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج‌ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)، ج 1، تهران، رسا، 1371، صص 99 – 100، 104، 109، 119 -120 و 146.
23. همان، صص 163 و 165.
24. یرواندآبراهامیان، همان، ص 424.
25. غلامرضا نجاتی، همان، ج 1، ص 374.
26. همان، ج 2، ص 156.
27. عبدالعلی بازرگان، مسائل و مشکلات نخستین سال انقلاب، بی‌جا، 1361، صص 2، 6 و 278.
28. باقر عاقلی، همان، ج 1، ص 266.
  https://iichs.ir/vdci.payct1a3vbc2t.html
iichs.ir/vdci.payct1a3vbc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما