نگاهی به زندگی سیاسی شوکت‌الملک جهانبانی؛

شاهزاده قجری که در خدمت پهلوی‌ها بود!

اگرچه ریشه‌ او قجری بود، در تجدد آمرانه پهلوی که در مورد زنان نیز بی‌محابا اجرا شد، نقش‌آفرینی کرد؛ ازاین‌رو توانست ارتباط خوبی با پهلوی‌ها برقرار کند و به مراتب بالای سیاسی دست یابد
شاهزاده قجری که در خدمت پهلوی‌ها بود!

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ شوکت‌الملک‌ جهانبانی (شوکت ملک)‌، دختر عبداللّه‌میرزا و نوه‌ جهانگیرمیرزا، از نوادگان فتحعلی‌شاه قاجار، در سال 1286ش‌ در تهران‌ متولد شد. اگرچه ریشه‌ او قجری بود، توانست ارتباط خوبی با پهلوی‌ها برقرار کند و ازاین‌رو به مراتب بالای سیاسی دست یافت. وی تحصیلات‌ مقدماتی‌ و متوسطه‌ را در تهران‌ به‌ پایان رساند و بعد از اتمام این دوره، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از گذراندن دوره تحصیل به ایران بازگشت. وى در جوانى با یکى از فرزندان ضیاءالدوله جهانبانى ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام ایران شد. اندکی بعد به عرصه آموزش و فرهنگ وارد شد و شغل معلمی را‌ برگزید. پس‌ از مدتی فعالیت در حوزه امور فرهنگی‌، مدرسه‌ای‌ به‌ نام‌ ایران‌ (دخترانه‌) در خیابان‌ مولوی بین چهارراه شاپور و خان‌آباد‌ تهران‌ تأسیس کرد. وی‌ هم‌زمان‌ با حضور در عرصه فرهنگی‌، در کانون‌ بانوان‌ و جمعیت‌های‌ مختلف‌ زنان‌ و احزاب‌ سیاسی‌ مشارکت‌ فعالی داشت‌؛ تاجایی که شوکت‌الملک جهانبانی یکی از اولین زنان ایرانی به‌شمار می‌آید که توانست به عنوان نماینده مجالس شورای ملی و سنا به طور رسمی وارد عرصه سیاست شود. همین فعالیت‌ها سبب شد او در تجدد آمرانه پهلوی که در مورد زنان نیز بی‌محابا اجرا شد، نقش‌آفرینی کند.
 
گام اول: از کانون بانوان تا مدرسه ایران
از منظر تاریخی، شوکت‌الملک جهانبانی در دوره‌ای از تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران ــ دوره رضاشاه و سپس محمدرضا پهلوی ــ پا به عرصه حیات و سپس فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی گذاشت که جامعه ایران با تأثیرپذیری از تفکرات غرب‌گرایانه، فرایند مدرنیزاسیون و تجددگرایی، تغییر بسیاری کرد. در این میان، وضعیت اجتماعی زنان ایران نیز بر اثر برنامه‌های رضاخان برای غربی‌سازی جامعه ایرانی ــ از جمله سر دادن شعارهایی همچون آزادی بانوان ایران ــ دگرگون شد. هم‌زمان با گسترش حضور اجتماعی زنان در دوره رضاخان، انجمن‌ها و گروه‌های متعددی با آرمان‌ها و اهدافی ویژه قدم به دایره فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نهادند. کانون بانوان یکی از مهم‌ترین نهادهایی بود که با اعلام آمادگی گروهی از زنان متجدد و همسو با اهداف خاص رژیم، در سال 1314ش با ریاست شمس پهلوی تأسیس شد.
 
شوکت‌الملک از نخستین زنانی بود که با عضویت و مشارکت در این کانون و نیز جمعیت‌های مختلف زنان توانست به حوزه‌های مختلف ورود پیدا کند و با توجه به نزدیکی به خاندان پهلوی در عرصه سیاسی صاحب منصب شود. در حقیقت، مطالعه و بررسی گروه‌های مختلف فعال در دوره بعد از به قدرت رسیدن رضاخان نشان می‌دهد زنانی به‌ظاهر آزادی عمل و میدان فعالیت بیشتری در اختیار داشتند که با اهداف فرهنگی طراحی‌شده رژیم پهلوی همساز و هماهنگ بودند؛ بنابراین هرچه زنان مخالف بیشتر سرکوب می‌شدند، برای آن دسته از زنان که همراه حکومت بودند، حتی زمینه ارتقای علمی و تحصیلی در چهارچوب رویکرد تجددمآبانه نیز فراهم شد. شوکت‌الملک جهانبانی نمونه بارز این دسته از زنان بود.
 
شوکت‌الملک جهانبانی
شوکت‌الملک جهانبانی
شماره آرشیو: 5987-5ع
 
وی پس از بازگشت از فرانسه، به‌سرعت وارد عرصه آموزش و پرورش شد[1] و کار آموزشی را در سِمت معلم و ناظم در دبیرستان شاه‌‌رضای مشهد آغاز کرد؛ حدود پنج سال نیز کارمند بانک ملی بود.[2] شوکت‌الملک چندی بعد به تهران
نقل مکان کرد و هماهنگ با سیاست‌های آموزشی و فرهنگی رژیم پهلوی ــ از جمله تربیت غربی دختران و تغییر پوشش و ظاهر آنان به سبک غربی ــ به‌تدریج مدارس بسیاری را بنیان گذاشت. او با تأسیس و مدیریت دبیرستان خصوصی دخترانه «ایران» شهرت چشمگیری در تهران پیدا کرد و در عرصه آموزش و پرورش اسم و رسمی از خود بر جای گذاشت.[3] رجبعلی اعتمادی، از روزنامه‌نگاران آن زمان، درباره شهرت مدرسه ایران چنین گفته است: «... یک مدرسه به نام مدرسه ایران در خیابان مولوی بود... صبح که می‌شد جلوی این دبیرستان همه ماشین‌های وزرا، سناتورها، وکلا می‌ایستادند و بچه‌هایشان به این مدرسه می‌رفتند چون یک خانمی به اسم شوکت‌الملک جهانبانی رئیس آن بود و این دبیرستان نمونه بود».[4]
 
شوکت‌الملک جهانبانی ‌در کنار این مشاغل فرهنگی، به کارهای دولتی و همکاری با اعضای مهم خاندان پهلوی نیز روی آورد. مشاغل دولتی مهمی که وی به آنها ورود پیدا کرد دبیر کلی «جمعیت خیریه فرح پهلوی» و نایب‌رئیس «شورای ورزشی بانوان ایران» بود.[5]
 
گام دوم: ورود به عرصه سیاست
بخش مهمی از هیئت حاکمه دوره پهلوی از خاندان قاجار بودند. خاندان‌های حکومتگر، یا به تعبیری الیگارشی وابستگان قجری، به‌رغم فروپاشی سلسله قاجار و تأسیس حکومت جدید در سال 1304ش، توانستند به حکومت جدید نیز راه یابند و در بخش‌های مهم سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی و در نهادهای مختلفی همچون مجلس، دولت، ارتش و شرکت‌های خصوصی صاحب نفوذ و قدرت شوند. شوکت‌الملک جهانبانی نیز به پشتوانه همین زمینه خانوادگی توانست در عرصه سیاست صاحب نفوذ و قدرت شود.
 
شوکت‌الملک هم‌زمان با فعالیت‌های فرهنگی منطبق بر سیاست‌های رژیم پهلوی، در احزاب سیاسی از جمله حزب ایران نوین (در مقام ریاست شورای زنان حزب) فعالیت می‌کرد.[6] او در همین سال‌ها مدتی عضو هیئت‌مدیره بانوان فرهنگی نیز بود و همین طور در گروه طرفداران پیشاهنگی نیز عضویت داشت.[7] شوکت‌الملک، که از پشتیبانی خاندان جهانبانی هم بهره‌مند بود، در سال 1342ش از طرف حزب ایران نوین نامزد نمایندگی دوره بیست‌ویکم مجلس شورای ملی از تهران شد و با پیروزی در این انتخابات، به مجلس راه یافت.[8] بدین‌ترتیب، شوکت‌الملک جهانبانی ــ در کنار هاجر تربیت‌، نیره ابتهاج سمیعی، مهرانگیز دولتشاهی، فرخ‌رو پارسا و نزهت نفیسی ــ یکی از شش زنی بود که نخستین بار در ایران در سال ۱۳۴۲ش به نمایندگی مجلس برگزیده شدند. وی پس از ورود به مجلس در سال 1342ش بر دامنه فعالیت‌های سیاسی خود افزود و با حمایت از انقلاب سفید و عضویت در ائتلاف ششم بهمن[9] بر دامنه نفوذ خود را در عرصه سیاست افزود و توانست در دوره‌های بیست‌ودوم و بیست‌وسوم هم به مجلس شورای ملی راه یابد. این خود نشان می‌دهد رمز و راز موفقیت این شاهزاده قجری در چه بود.
 
سخنرانی شوکت‌الملک جهانبانی در جلسه مشترک نمایندگان دوره چهارم و بیست‌ویکم مجالس سنا و شورای ملی با حضور اعضای کابینه امیرعباس هویدا
سخنرانی شوکت‌الملک جهانبانی در جلسه مشترک نمایندگان دوره چهارم و بیست‌ویکم مجالس سنا و شورای ملی با حضور اعضای کابینه امیرعباس هویدا
شماره آرشیو: 721-8ع
 
شوکت‌الملک با ورود به مجلس شورای ملی و فعالیت منسجم و مداوم در عرصه سیاست شرایط لازم براى سناتورى و عضویت در مجلس سنا را نیز پیدا کرد. وی در انتخابات دوره‏ هفتم مجلس سنا که در سال 1354ش انجام شد، به این مجلس راه یافت و با گرفتن رأی اعتماد، یکی از سناتورهای زن ایران گردید.[10] وی تا پیروزی انقلاب‌ اسلامی‌ ایران ‌(1357ش) عضو این‌ مجلس‌ بود. شوکت‌الملک جهانبانی‌ سرانجام در 4 آبان‌ 1374 در 88 سالگی در تهران‌ درگذشت‌.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . رجال عصر پهلوی امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک، ج ۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲، ص۳۱۰.
[2] . حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰، ص ۱۳۵.
[3] . باقر عاقلی، خاندان‌های حکومتگر ایران: دوره قاجار و پهلوی، تهران، نامک، 1393، ص 310.
[4] . قابل دسترسی در:
 https://www.bartarinha.ir
[5] . یونس‌ مروارید، از مشروطه‌ تا جمهوری‌: نگاهی‌ به‌ ادوار مجلس‌ قانون‌گذاری‌ در دوران‌ مشروطیت، تهران،‌ 1377، صص 712 و 792.
[6] . مصطفی الموتی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال 1357، ج 4، لندن، چاپ پکا، ص ۵۲.‌
[7] . روزنامه ندای ایران نوین، ش ۷۱۱، ۱۳۴۶ش.‌
[8] . حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، همان، ص ۱۲۹.
[9] . همان‌جا.
[10] . مصطفی الموتی، همان، ص 53.
https://iichs.ir/vdcai6nu.49nm015kk4.html
iichs.ir/vdcai6nu.49nm015kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما