«شهید آیت‌الله فضل‌الله محلاتی در جبهه‌های جنگ» در گفت‌وشنود با مهدی روحانی؛

او در جبهه‌ها، به سان سربازی ساده رفتار می‌کرد!

حضور پیوسته و تکلیف‌مدارانه شهید آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله محلاتی در جبهه‌های جنگ، بسا جوانانِ آن دوره را مجذوب وی ساخت که راوی خاطرات پی‌آمده، در عداد آنهاست. مهدی روحانی در این مصاحبه، به بازگویی بخشی از خاطرات خویش، از سیره آن بزرگ پرداخته است
او در جبهه‌ها، به سان سربازی ساده رفتار می‌کرد!
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
ظاهرا مبدأ آشنایی شما با شهید آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله محلاتی، به اولین سال‌های دفاع مقدس و در جبهه‌های جنگ باز می‌گردد. این ارتباط، چگونه آغاز شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بله، در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) و در سال 1361. بنده در خصوص جنگ و مسائل شرعی آن و یک ابهام در تفسیر آیه‌ای از قرآن، به شهید آیت‌الله محلاتی مراجعه کردم و ایشان با تسلط کامل بر موضوعات مطرح‌شده، پاسخ‌های قانع‌کننده‌ای به من دادند. در آنجا بود که به خاطر جاذبه و ملایمت رفتاری ویژه‌ای که داشتند، جذبشان شدم. در آن زمان، من فرمانده گردان بودم و اعتقاد داشتم اگر فرد از خلوص و تقوا برخوردار باشد، این امر منجر به ماندگاری او خواهد شد. برای من این در گفتار و کردار شهید محلاتی، تبلور یافته بود. او پرورده مکتب سیدالشهدا(ع) و سرباز پاک‌باخته اسلام بود و در روزهای سخت و دشوارِ مبارزه، حتی برای لحظه‌ای پا پس نکشید و همواره با جان و دل آماده فداکاری بود. ایشان خلوص عجیبی داشت و کارهایی می‌کرد که مؤید درجه بالای خلوصشان بود. در عملیات‌ها، یار وفادار فرماندهان و هم‌رزم و همپای رزمندگان بود. در هیچ یک از عرصه‌های تلاش و تکاپو در دوره دفاع مقدس، خود را از دیگران جدا نمی‌دانست. بسیار ساده و خاکی رفتار می‌کرد و با اینکه نماینده حضرت امام در سپاه بود، هرگز خود را تافته جدابافته فرض نکرد. تواضع کم‌نظیری داشت. این تواضع به‌قدری زیاد بود که افرادِ کم‌جنبه، آن را به حساب سادگی‌اش می‌گذاشتند! ازآنجاکه بسیار باتقوا و پُرخلوص بود، سخنان و نصایحش تأثیرگذار و اثربخش بودند. ازآنجاکه خود به آنچه می‌گفت عامل بود، عاملیت را در افراد ترغیب و تشویق می‌کرد. بسیار باصفا و بی‌ریا بود. یک سرباز تمام‌عیار برای انقلاب و نظام اسلامی، مرید و مقلد حضرت امام و از شاگردان وفادار نهضت ایشان بود.
 
آیت‌الله فضل‌الله محلاتی

سؤال بعدی ما نیز در همین باره است که در منظومه اخلاقی و کرداری شهید آیت‌الله محلاتی، چه خصالی را برجسته‌تر دیدید؟
همان‌طور که عرض کردم، شهید محلاتی شخصیتی به تمام معنا مخلص، سرباز پُرتلاش حضرت امام و یکی از مردان بی‌ادعای روزگار ما بود. تا وقتی کسی به شما نمی‌گفت که ایشان یک مسئول بلندمرتبه است، تصور می‌کردید سرباز ساده‌ای است که دارد در جبهه خدمت می‌کند! بسیار بی‌ادعا بود. روحیه‌ای بسیار قوی داشت و فارغ‌البال زندگی و کار می‌کرد. کارهایش را هم، به نحو احسن و بی‌نقص و ‌عیب انجام می‌داد. همیشه می‌گفت: «حضرت امام رهبر ماست، منهای رهبری، من شاگرد ایشان بوده‌ام و افتخار می‌کنم که چنین استادی داشته‌ام. امام چون مسئولیت ارشاد امت اسلامی را دارند، من سعی می‌کنم تا هر کاری که از دستم برمی‌آید، برای خدمت به ایشان و نهضتشان انجام بدهم و از هیچ خدمتی مضایقه نکنم...». حضرت امام سال‌های متمادی در راه اعتلای نهضت و نظام اسلامی، تلاش و مجاهدت کردند و شهید محلاتی نیز در تمام طول این سال‌ها، در کنار ایشان بود و سعی کرد تا به‌عنوان سربازی فداکار، در تمام ابعاد در خدمت ایشان باشد و از بذل هیچ چیز مضایقه نکند. برای شهید محلاتی رزمندگان دفاع مقدس، چه ارتشی و چه سپاهی، تفاوتی نداشتند و با همه روابط حسنه داشت، با همه گرم برخورد می‌کرد و صمیمیت نشان می‌داد. او سعی می‌کرد در حد مقدوراتش، هر کاری که از دستش برمی‌آید، برای همه انجام بدهد. مشکلات جبهه و جنگ را به مسئولین منتقل می‌کرد و آنچه در توان داشت، برای رفع موقت آن انجام می‌داد. شهید محلاتی در این زمینه‌ها محک خورده و اثبات کرده بود که سرباز مخلص و بی‌ادعای نظام و امام راحل است.
 
ارتباط شما با آیت‌الله محلاتی، تا چه حد گسترش یافت؟
ارتباط ما، تقریبا جسته و گریخته بود. در سال 1364 و قبل از شهادت آیت‌الله محلاتی، به اتفاق سفری به سوریه رفتیم و ایشان با رهبران فلسطینی و لبنانی، ملاقات‌هایی داشت. آنها خیلی بی‌تابی می‌کردند که اسرائیل تمام سران کشورهای اسلامی را خریده است و آنها در جنگی که مشغول آن هستیم، به داد ما نمی‌رسند! روزهایی بود که درگیری‌های قومی در لبنان و همچنین تقابل اخوان‌المسلمین با حافظ اسد و ارتش بعث سوریه نیز وجود داشت، که این غائله در پایان، با میانجی‌گری جمهوری اسلامی حل شد. همه نیروهای اقوام محلی در طرابلس، در حال قلع و قمع شدن بودند و درگیری شدیدی در آنجا برپا بود. جمهوری اسلامی بین طرفین منازعه، پا در میانی کرد. شهید آیت‌الله محلاتی به آنها گفت: «با اینکه خود ما درگیرِ جنگ سنگینی هستیم و صدام نمی‌گذارد ما به درستی متوجه مسائل جهان اسلام باشیم، امام به من مأموریت داده‌اند که بیایم و بگویم ایران به حزب‌الله لبنان، مردم فلسطین و ادامه مبارزات آنها توجه دارد. ایشان دعاگوی شما هستند و از هیچ حمایت مادی و معنوی دریغ نخواهند کرد. چند روزی در کنار شما هستم و مسائل و مشکلات شما را می‌شنوم و عینا به حضرت امام و مسئولین جمهوری اسلامی منتقل می‌کنم...». ایشان هر آنچه را که امام در اختیارش گذاشته بودند، بی‌دریغ به آنها داد و سعی کرد به اردوگاه‌های محروم‌تر و مخصوصا محرومین جنوب لبنان کمک کند. سخنان اشخاص را با دقت می‌شنید و مانند پدری مهربان و با درایت تمام، محاسبه می‌کرد که تا چه میزان کمک را به چه کسانی و چگونه بدهد. بر سر یتیمان جنوب لبنان، دست نوازش می‌کشید و با فلسطینی‌ها برخورد بسیار حسنه‌ای داشت و به آنان امیدواری می‌داد که جمهوری اسلامی در راه مبارزه آنها از هیچ کمکی دریغ نخواهد کرد.
 
آیا سفر به شکل رسمی انجام شد؟
خیر؛ در آن موقع نمی‌شد که رسما، انجام این سفرها را اعلام کرد، یا به‌صراحت در رسانه‌ها گفت که مسئولین ما از سوریه و لبنان حمایت می‌کنند. شهید محلاتی هم در خلال سفر، از مخاطبان می‌خواستند که از ایشان مصاحبه و عکس نگیرند؛ چون ما در قالب سفر زیارتی رفته بودیم.
 
رویداد شهادت آیت‌الله محلاتی را چگونه ارزیابی می کنید؟
معتقدم این لطف خداوند به شهید محلاتی بود که به ایشان چنین درجه والایی را عنایت کرد. پاداش رشادت‌ها، شجاعت‌ها و ایثارگری‌های آن بزرگوار، باید در جایی داده می‌شد و شهادت، اجرِ عمری خدمت خالصانه به خلق خدا و برای رضای خدا بود. ایشان جز این سرانجام را نباید پیدا می‌کرد. شهادت جامه برازنده‌ای بر قامت ایشان بود.
 
و نهایتا پس از سپری شدن سال‌ها از شهادت آیت‌الله محلاتی، ایشان را با چه خصالی به خاطر می‌آورید؟
شهید محلاتی، همواره برایم تداعی‌گر اخلاص و درجه بالایِ خلوص یک مؤمن است.
 
https://iichs.ir/vdcewp8w.jh8ezi9bbj.html
iichs.ir/vdcewp8w.jh8ezi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما