همکاری‌های نظامی رژیم صهیونیستی و پهلوی؛

رویکردهای امنیتی و نظامی اسرائیل به ایران

گرچه رژیم پهلوی و اسرائیل را آمریکا تغذیه تسلیحاتی می‌کرد، دو کشور در بیش از دو دهه همکاری، روابط تسلیحاتی مجزا در زمینه‌‌های مختلف داشتند؛ به گونه‌ای که یکی از بخش‌های مهم مناسبات ایران و رژیم صهیونیستی، بُعد «نظامی» بود
رویکردهای امنیتی و نظامی اسرائیل به ایران
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ به‌‌رغم مخالفت ملل مسلمان، به‌ویژه نیروهای انقلابی و مردم ایران، مناسبات رژیم پهلوی و دولت غاصب اسرائیل، از مهم‌‌ترین بخش‌های روابط خارجی این دو رژیم به‌شمار می‌آمد. حوزه امنیتی و نظامی سهم ویژه‌‌ای در این مناسبات داشت و به همکاری‌‌های دوجانبه و مشترک در این زمینه منجر شده بود؛ ازاین‌رو، این جستار بر آن است کمک‌‌های نظامی، تسلیحاتی، امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل به رژیم پهلوی را واکاوی کند.
 
آموزش نظامیان و همکاری‌‌های تسلیحاتی
گرچه رژیم پهلوی و اسرائیل را آمریکا تغذیه تسلیحاتی می‌کرد، دو کشور در بیش از دو دهه همکاری، روابط تسلیحاتی مجزا در زمینه‌‌های مختلف داشتند؛ به گونه‌ای که یکی از بخش‌های مهم مناسبات ایران و اسرائیل، بُعد «نظامی» بود. نمایندگان دو کشور بهترین روابط را با سران نظامی کشور مقابل برقرار کرده بودند. روابط حسنه مایر عزری، نماینده سیاسی اسرائیل، با سپهبد حاجی‌‌علی کیا، رئیس اداره اطلاعات ارتش، نمونه‌ای از این روابط است.[1] سفر ژنرال هرکابی به ایران، همکاری نظامی دو کشور را بنیان نهاد و بستری را برای سفر امرای ارتش ایران به اسرائیل آماده کرد. در این سفرها، صدها نفر از افسران جزء ایرانی در اسرائیل در دوره‌‌های پیشرفته کارشناسان اسرائیلی حضور یافتند و آموزش نظامی دیدند. نمونه این سفرهای آموزشی، اعزام خلبانان، چتربازان و افسران توپخانه ارتش ایران دوره پهلوی دوم به سرزمین‌های اشغالی برای بهره‌گیری از تجربه‌‌های نظامیان اسرائیلی در جنگ‌‌های اعراب و اسرائیل بود.[2]
 
حاجعلی کیا
حاجعلی کیا
 
این همکاری، که بیشتر از جانب اسرائیل و برای تقویت نیروهای ضد جاسوسی، امنیتی و کاربرد جنگ‌‌افزارهای پیشرفته در چهارچوب جنگ‌‌های منطقه‌‌ای بود، به دلیل عدم شناسایی رسمی اسرائیل از طرف ایران، به شکل غیررسمی پیگیری می‌شد. با توجه به اهمیت این حوزه برای هر دو رژیم، یکی از بخش‌‌های بسیار فعال دفتر نمایندگی یا سفارت مخفی اسرائیل در ایران، حوزه نظامی بود. یعقوب نمرودی، اولین وابسته نظامی اسرائیل در ایران، مشهورترین مأمور فعال صهیونیست بود که علاوه بر حوزه نظامی، در حوزه‌‌های اطلاعاتی و جاسوسی، اقتصادی و... نیز فعالیت گسترده‌‌ای داشت.[3]
 
سرویس‌‌های اطلاعاتی و جاسوسی؛ کمک به ساواک
رژیم صهیونیستی به سبب نقاط ضعف استراتژیک و آسیب‌پذیری ناشی از تهدیدات امنیتی و نیز تحقق اصل راهبردی امنیتی خود مبنی بر برتری نظـامی بـر سـایر کشـورهای منطقه خاورمیانه، به ارتباط امنیتی و اطلاعاتی با یکی از کشورهای منطقه نیـاز مبـرم داشـت؛ ایران از یک‌‌سو به دلیل هم‌جواری با کشورهای عربی و از سوی دیگر به دلیل سکونت اقلیتی یهودی در آن، مناسب‌‌ترین کشور برای هرگونه فعالیت اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل بود. گرچه سازمان اطلاعات و امنیـت کشـور (سـاواك) را سازمان «سیا» پایه‌‌گذاری کرد، در ادامه راه برنامـه‌‌ریـزی هـدایت‌‌شونده سـازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) سـاواك را سازمان‌دهی و تقویـت کـرد. ایجـاد ارتباط میان ساواك و موساد، می‌‌توانست چندین دلیل داشـته باشـد: نخست اینکـه محمدرضا پهلوی و مشاوران وی به این نتیجه رسیده بودند که به‌منظور حفـظ روابـط ایـران و اسـرائیل، سرویس‌‌های اطلاعـاتی هـر دو کشـور بایـد روابـط را اداره و کنتـرل کننـد؛[4] دوم، به جای تمرکز روی «سیا» و رقابت‌‌های دوقطبی جنگ سرد، فعالیت باید در سطح منطقه‌‌ای و برای مهار و شناسایی انقلابیون عرب و چریک‌‌های اسلامی باشد[5] و سرانجام آنکه شماری از رؤسای ساواک از آموزش کادرهای خود زیر نظر «سیا» شکایت داشتند و بر این نظر بودند که برای حفظ امنیت داخلی، مهارت‌‌های بسیار فنی «موساد» بسیار ارزشمندتر از هر سازمان اطلاعاتی دیگر است.[6]
 
سفارش‌‌های تسلیحاتی و موافقت‌‌نامه برای تولید موشک پیشرفته
از دهه 1340 و با ورود ژنرال زِوی تزور، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، علاوه بر همکاری‌‌ها در زمینه کشاورزی و نظامی، این مناسبات به خرید تسلیحات از اسرائیل نیز کشیده شد: در ماه مارس 1965م، حسن طوفانیان، معاون وقت وزارت جنگ، به خرید مقادیری مسلسل دستی «یوزی» برای تشکیلات پلیس و گارد شاهنشاهی اقدام کرد.[7] مسلسل‌‌های یادشده برای نخستین بار در آذرماه 1344 هنگامی که ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی، از ایران بازدید کرد و از گارد احترام سان دید، به معرض نمایش گذارده شد.[8] فروش تسلیحات رژیم صهیونیستی به ایران تا بدان جا پیش رفت که علاوه بر مسلسل‌‌های سبک درون‌‌شهری، خمپاره‌‌اندازها و سایر تسلیحات سنگین و
پیشرفته، در سبد کالای ایران قرار داده شد.
 
به‌موجب این همکاری‌‌ها و به‌منظور یکسان‌‌سازی و هماهنگی بین ارتش‌‌های طرفین، قراردادهایی بین دو رژیم پهلوی و اسرائیل منعقد شد که عبارت‌اند از: قرارداد مربوط به اداره تجهیزات الکترونیک ارتش ایران، قرارداد تعمیر 35 فروند هواپیمای جنگنده اف16 به مبلغ سه‌میلیون دلار، قرارداد خرید خمپاره‌‌اندازهای سنگین 120 و 160 میلی‌متری به مبلغ سه‌میلیون دلار، قرارداد آموزش واحدهای چترباز و غواص و سرانجام، قرارداد خرید موشک‌‌های زمین به زمین با بُرد 450 کیلومتر به مبلغ بیش از یک‌میلیارد دلار.[9] از آخرین توافق‌‌های دو طرف در زمینه همکاری‌‌های نظامی می‌‌توان از توافق درباره اجرای شش پروژه مشترک نام برد. مهم‌‌ترین این پروژه‌‌ها تولید موشک‌‌های زمین به زمین و پروژه تکمیل موشک‌‌های آمریکایی ضدکشتی «هارپون» با نام رمز «گُل» بود. هزینه کل معامله، بالغ‌بر یک و نیم میلیارد دلار در نظر گرفته شد. این توافق در 7 آوریل 1977م، بین شیمون پرز، وزیر دفاع اسرائیل، و حسن طوفانیان در تهران به امضا رسید. براساس توافق یادشده، اسرائیل به‌منزله پیش‌پرداخت، مقادیری نفت به ارزش 250 میلیون دلار از ایران دریافت ‌کرد. این قرارداد نوعی قرارداد تهاتری به‌شمار می‌آمد؛ یعنی اسلحه در مقابل نفت.[10]
 
بهرام آریانا و حسن طوفانیان در سفر به اسرائیل و بازدید از یک مکان نظامی 
بهرام آریانا و حسن طوفانیان در سفر به اسرائیل و بازدید از یک مکان نظامی 
شماره آرشیو: 356-893ط

یعقوب نمرودی و ایگال آلون؛ گسترش صنایع نظامی و دریایی
یکی از افراد مؤثر در عرصه مناسبات ایران و اسرائیل، سرهنگ یعقوب نمرودی بود. وی بیش از ده سال به‌عنوان وابسته نظامی در ایران خدمت کرد و اساسا پایه مناسبات ایران و اسرائیل را وی ‌گذاشت.[11] نمرودی نماینده آژانس یهود در تهران بود و به‌خوبی با آداب و رسوم ایرانیان آشنایی داشت. فعالیت‌‌های سرهنگ نمرودی و تماس‌‌های او با محافل نظامی باعث شد همه رؤسای ستاد و افسران ارشد دو کشور با یکدیگر ملاقات کنند و بازار ایران به روی صنعت تسلیحات اسرائیل باز شود؛ ازاین‌رو «آل شویمر، رئیس صنایع هواپیماسازی، و زوی‌‌دار، رئیس صنایع نظامی اسرائیل، در تابستان 1340 به ایران آمدند. در دیدارهای آنها با شخصیت‌‌های سیاسی و نظامی ایران توافق شد راه‌‌های بهبود و گسترش روابط نظامی دو کشور شناسایی شود».[12] این توافقات علاوه بر صنایع نظامی، شامل نیروی دریایی و ناوهای جنگی نیز شد.
 
در آخرین ماه‌‌های عمر سیاسی رژیم پهلوی، یعنی در خرداد 1357، ژنرال میکائیل بارکی، فرمانده نیروی دریایی اسرائیل، به ایران آمد و با دریادار حبیب‌‌اللهی، همتای ایرانی خود، در مورد امکان همکاری نظامی نیروهای دریایی دو کشور گفت‌وگو کرد. ژنرال بارکی پیشنهاد کرد دانشجویان دانشکده نیروی دریایی ایران برای گذراندن دوره کارآموزی به اسرائیل بروند و هر وقت ایران صاحب زیردریایی شد، اسرائیل یک گروه آموزشی به ایران بفرستد. ولی با توجه به تشدید بحران سیاسی و گسترش امواج انقلاب، این مذاکرات به نتیجه عملی نینجامید.[13]
 
ایگال آلون نیز ازجمله شخصیت‌‌های بنام اسرائیلی است که تأثیر بسیاری بر مناسبات نظامی ایران و اسرائیل برجای گذاشت. آلون در سال 1355 در سفر به تهران، موافقت محمدرضا پهلوی را با سفر هیئتی مرکب از نمایندگان صنایع نظامی و هواپیماسازی اسرائیل به ایران جلب کرد و اندکی پس از بازگشت وی، شیمون پرز، وزیر دفاع اسرائیل، در شهریور 1355 به تهران رفت و زمینه قرارداد را مهیا ساخت.[14]
 
نتیجه
زمینه‌‌ها و عوامل شکل‌‌گیری کمک نظامی اسرائیل به ایران، در سایه مناسبات امنیتی و راهبردی قابل بررسی است. حاکمان دو طرف در چهارچوب استراتژی خاورمیانه در زمینه مقابله با دولت‌‌ها و نهضت‌‌های انقلابی عرب و کشورهای همسایه اشتراک دیدگاه داشتند. فروش سلاح‌های سبک و نیمه‌سنگین، موشک‌‌های زمین به زمین و تقویت صنایع نظامی به‌خودی‌خود هم اسرائیل را از انزوای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خارج می‌‌کرد و هم به دوام رژیم پهلوی کمک می‌کرد، اما استفاده از تخصص و تجارب اسرائیلی‌‌ها در زمینه مدرنیزه کردن تجهیزات نظامی کهنه ایران، نتوانست مانع گسترش موج انقلابی و ذهنیت اسلامی انقلاب ایران شود.
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. علی فلاح‌نژاد، مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 166.
[2]. همان، ص 167.
[3]. محمدتقی تقی‌‌پور، ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌‌های سیاسی، 1390، ص 523.
[4]. عبدالامیر فولادزاده، شاهنشاهی پهلوی در ایران، ج 3، تهران، کانون نشر اندیشه‌‌های اسلامی، 1369، ص 236.
[5]. وحید آرائی و شعبان نجف‌‌پور، «تحلیلی بر روابط ایران و رژیم صهیونیستی در دوره پهلوی؛ توازن یا وابستگی»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی، ش 56 (پاییز 1392)، ص 128.
[6]. تقی نجاری‌‌راد، ساواک و موساد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 63.
[7]. محمدرضا ملکی، «روابط راهبردی ایران و دولت یهود تا پیروزی انقلاب اسلامی»، فصلنامه سیاست خارجی، ش 4 (زمستان 1378)، ص 1080.
[8]. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1300-1357، تهران، نشر البرز، 1373، ص 385.
[9]. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌‌نشانده) 1357-1320، تهران، قومس، 1376، ص 416.
[10]. علی فلاح‌نژاد، همان، ص 172.
[11]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛ جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ج 2، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌‌های سیاسی و انتشارات اطلاعات، 1370، ص 129.
[12]. علیرضا ازغندی، همان، ص 417.
[13]. همان‌جا.
[14]. علی فلاح‌‌نژاد، همان، ص 153.
https://iichs.ir/vdcizrar.t1aw32bcct.html
iichs.ir/vdcizrar.t1aw32bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما