انتقادات امام خمینی به اقتصاد وابسته حکومت پهلوی؛

سخنان افشاگرانه امام خمینی درباره ماهیت رژیم سابق

انقلاب سفید حکومت پهلوی، نه‌تنها به تخریب کشاورزی و مهاجرت روستاییان به شهرها انجامید، بلکه سبب شد ایران به مصرف‌‌کننده مواد غذایی تبدیل شود و وابستگی به اروپا و آمریکا را برای آن به دنبال داشت. سرریزی نوسازی و دگرگونی‌‌های اقتصادی به حوزه‌‌های فرهنگی،‌ اجتماعی، نظامی و حتی دینی امام خمینی را به افشای ماهیت خودباخته، غرب‌‌زده و وابسته حکومت پهلوی فراخواند
سخنان افشاگرانه امام خمینی درباره ماهیت رژیم سابق

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در طول 37 سال حکومت پهلوی، به‌ویژه پانزده سال آخر آن، ‌اقتصاد کشور به‌مانند دیگر بخش‌‌ها، با اضمحلال و نابودی روبه‌رو شد و برنامه‌‌ها و طرح‌‌های تحمیلی آمریکا به محمدرضا پهلوی ضربات سنگینی به اقتصاد ایران تحمیل کرد. برخی از این ضربات شامل وابستگی 90 درصدی صنایع مونتاژ به خارج از کشور، واگذاری 90 درصدی نفت به آمریکا، تنزل شاخص رشد صادرات کالاهای صنعتی، تخصیص یک‌چهارم بودجه کل کشور به خریدهای نظامی و کاهش سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی، وضعیتی را به‌وجود آورد که روی دیگر سکه آن حاشیه‌‌نشینی، فقر، رشد حلبی‌‌آبادها، غارت سرمایه‌‌های ملی، تورم و گرانی بود. «متغیر مستقل» اقتصاد، بر «متغیرهای وابسته» فرهنگی، اجتماعی، دینی و نظامی اثر گذاشت و این نابسامانی اقتصادی بارها از طرف امام خمینی(ره) با انتقاد نسبت به سیاست اقتصادی حکومت پهلوی روبه‌رو شد. این جستار بر آن است که انتقادات اقتصادی امام خمینی به حکومت پهلوی را با موضوعیت اقتصاد و ابعاد مختلف آن، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
 
هست‌‌های اقتصادی و بایدهای هنجاری؛ نقد شناختی و ارزشی امام به حکومت پهلوی
یکی از مسائل بسیار مهم که به عهده روحانیت است، مقابله جدی با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصاد شرق و غرب و مبارزه با سیاست‌های اقتصادی سرمایه‌‌داری و تبعات تصمیم‌‌گیری در مسائل اقتصادی، به‌ویژه طرح‌‌ها و برنامه‌‌هایی است که منافع طبقه زیر متوسط و محرومین را دربر می‌‌گیرد. رژیم پهلوی در طول حکومت چندین‌‌ساله خود، نه‌تنها فاقد اقتصاد سالم و ناتوان از رفع نارسایی‌‌ها موجود در اقتصاد خانواده محرومین بود، بلکه سیاست اقتصادی آن در راستای تأمین منافع آمریکا و استعمارگران اروپایی قرار داشت. اقتصادی که نه برای «غایت تعالی انسان»، بلکه مروج وابستگی به شرق و غرب و بستری برای مصرف کالاهایی بود که مغایر با ارزش‌‌های، فرهنگی، اجتماعی، دینی، و حتی سیاسی ما قرار داشت. در ادامه علاوه بر نقد امام به هست‌‌های اقتصادی، به بایدهای هنجاری او و پیوستگی دو عنصر اقتصاد و جامعه خواهیم پرداخت.
 
الف) نقد امام به اقتصاد پهلوی با متغیر فرهنگی
رابطه تعاملی اقتصاد و فرهنگ، یک رابطه دوسویه است که هرکدام از آنها بر رفتار اقتصادی و فرهنگی افراد جامعه تأثیر می‌‌گذارد و تغییر و یا دگرگونی در هریک، به شکل‌‌گیری صحیح و ناصحیح سلامت نفس و ساحت وجودی انسان، می‌‌انجامد. اقتصاد نفتی دوره پهلوی و افزایش شتابنده قیمت نفت، جامعه ایران را به سمت مصرف‌‌گرایی،‌ خودباختگی فرهنگی و گرایشات غرب‌‌گرایانه کشاند. امام به‌درستی بر این نکته اشاره می‌‌کند که مظاهر فرهنگی غربی و انکار هویت خود، باعث شد به جای فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی، خودمان را به رنگ یک موجود غربی درآوریم. امام می‌‌فرمودند: «حکومت پهلوی مغزها را غربی کرد؛ قبله افراد جامعه را به سمت غرب کشاند و بدین ترتیب آثار فرهنگ غرب بر دانشگاه‌‌ها سرازیر شد و غرب‌زدگی به کمال خود رسید».[1]
 
سخنرانی تاریخی امام خمینی پس از آزادی از حبس و حصر (مسجد اعظم قم؛ فروردین 1343)
سخنرانی تاریخی امام خمینی پس از آزادی از حبس و حصر (مسجد اعظم قم؛ فروردین 1343)
   
رواج بینش‌‌های اقتصادی انحرافی در دانشگاه‌‌ها و غارتی به نام اصلاحات ارضی و برنامه‌‌های تحمیلی از طرف تکنوکرات‌‌های آمریکایی، «زراعت ایران را وابسته کرد، دهقان و رعیت ما را بیچاره کرد و با مهاجرت روستاییان به شهرها، کوخ‌‌نشینی را گسترش داد».[2] بنابراین، متغیر اقتصاد، به یک فاجعه فرهنگی و تغییر اجتماعی منجر شد.
 
آلونک‌نشینی در جنوب تهران (پل امامزاده معصوم) در اواخر دوره پهلوی
آلونک‌نشینی در جنوب تهران (پل امامزاده معصوم) در اواخر دوره پهلوی
شماره آرشیو: 1803-۳ع 
 
ب) نقد امام به اقتصاد پهلوی با متغیر اجتماعی
افراد، ذخایر انسانی یک جامعه‌‌اند و تغییر در مدل‌‌های اقتصادی به دوگانه‌‌های متغیرهای اجتماعی اعم از اخلاق، اخوت، اعتدال یا استکبار استبداد، و اسراف می‌‌انجامد. اقتصاد مصرف‌محور، زیاده‌‌روی و از حد گذشتن است که در هرم هستی‌‌شناختی جامعه مسلمان جایی ندارد. اما رشد اقتصادی و برنامه‌‌های پنج‌ساله سوم و چهارم حکومت پهلوی و رؤیای تمدن بزرگ «قشرهای سنتی و پایین اجتماع را به شبه‌‌مدرنیست‌‌هایی صرفا مصرف‌‌زده بدل کرد که با ملغمه‌ای از مدرنیته، همراه شده بود».[3] سپاه دانش، بازوی اجتماعی شاه که ابزاری جهت ترویج مظاهر مدرنیته بود با مؤلفه‌هایی مانند اولویت تخصص بر تعهد روند تغییر را در دست کار خود قرار داد،‌ اما امام برخلاف سیاست اقتصاد اجتماعی حکومت پهلوی، و با نقد وضعیت موجود، همراهی تخصص با تعهد را الگویی برای خدمت به جامعه قلمداد می‌‌کردند و می‌فرمودند: «نیروهای متخصص به جای بازگشت و خدمت به جامعه، با خانواده‌هایشان اقامت طولانی دارند، به حدی که بچه‌‌های اینها در آنجا تربیت می‌‌شوند
و حتی فارسی را نمی‌‌دانند»[4]، بنابراین، کسی که تهذیب اسلامی و اخلاق اسلامی پیدا نکند،‌ نافع به حال مردم نیست و برای اسلام مضر است. تعهد و معنویت است که مسیر درست را هموار می‌‌سازد.
 
ج) نقد امام به اقتصاد پهلوی با متغیر دینی
پارامترهای نوسازی، توسعه اقتصادی و تکنولوژی، خواه‌ناخواه به شیوه‌‌ای نظام‌‌مند به تغییر ارزش‌‌های سنتی و جایگزینی ایده‌‌های سکولار ـ عقلانی خواهد انجامید. تداوم این وضعیت، به ظهور نقش‌‌های جنسیتی و تضعیف شدن هنجارهای ارزشی و دینی منجر می‌‌شود و افراد ارزش بالایی برای آزادی فردی (در جهت منفی)، رهایی از قیدوبندهای زندگی و کم‌‌ارزش شدن جایگاه خانواده و مسئله رفاه، قائل می‌‌شوند. امام در نقد جامعه‌‌ای که «مادیت» را در برابر «معنویت» قرار می‌‌دهد می‌‌گوید: «انسان صرفا موجودی نیست که محدود به خوردن و خوابیدن باشد و همانند حیوانات تمام چیزها و رشدهایی که دارد در همان ادراکات مادی دور بزند، بلکه انسان ابعاد دیگری هم دارد؛ ‌اسلام می‌‌خواهد انسان را یک انسانی بسازد جامع تمام جنبه‌‌ها، رشد برزخیت به او بدهد، حظ روحانیت، عقلانیت و الوهیت به او بدهد».[5]
 
اما سیاست اقتصادی دوره پهلوی، تمام توجهش به مادیت و تضعیف ارزش‌‌های دینی و درنتیجه ترویج «سرمایه‌‌داری» و غایت این‌جهانی بود. امام می‌‌گوید قیام ما از 15 خرداد تاکنون، قیام برای اسلام و برای خدا بوده است نه برای نفت یا سایر چیزها.[6] بنابراین، اصول اساسی در اقتصاد نه مادیگری، بلکه معنویت و ابعاد معنوی انسان است.
 
د) نقد امام به اقتصاد پهلوی با متغیر نظامی
محمدرضا پهلوی با فروش نفت ایران، به جای ایجاد زیرساخت‌‌های عمرانی، فنی، بهداشتی و آموزشی، کارکردی جز تأمین منافع غرب و تحکیم ابزار سلطه نداشت. امام در نقد این وضعیت می‌‌فرمودند: «هزینه‌های بسیار فوق‌العاده‌ای که به‌طور بیهوده خرج شده، مثل‏‎ ‎‏خریدن سلاح‌های بسیار زیاد که برای ملت ما نفع ندارد که ضرر هم دارد و برای اجانب‏‎ ‎‏با آن سلاح‌ها پایگاه درست شده است و... موجب ضعف اقتصاد و پاشیدگی اقتصادی و‏‎ ‎‏به هم ریختن بنیادهای اقتصادی است».[7] ازاین‌رو، هزینه‌‌های نظامی باعث انحراف منابع مالی شد و بر رشد اقتصادی ایران تأثیر منفی گذاشت. درواقع درباره تأثیر نظامی‌‌گری بر اقتصاد باید گفت این مسئله ایران را به پایگاه تسلیحاتی آمریکا تبدیل کرد و موجب استخدام مستشاران نظامی آمریکایی و تسلط آنها بر ارتش ایران شد.
 
بازدید محمدرضا پهلوی از نمایشگاه اسلحه در دانشکده افسری
شماره آرشیو: 676-۱۱ع
 
خرید تجهیزات مدرن آمریکایی، سلاح‌ها و فناوری‌‌های نظامی پیشرفته که بیش از ظرفت توان کشور بود، ایران را به انبار تسلیحات خاورمیانه تبدیل کرده بود؛ تجهیزاتی که «نه می‌‌توانستیم استعمال کنیم و نه به دردمان می‌‌خورد!».[8] امام با نقد خریداری این تجهیزات که با دخالت آشکار و همه‌جانبه امپریالیسم آمریکا در امور داخلی ایران همراه است، به‌طور تلویحی کارتر، رئیس‌جمهور آمریکا و شاه را خطاب قرار می‌‌دهند و  می‌‌گویند: «این مستشاران در نظام ما چه می‌‌کنند؟ چرا این مستشاران آمدند؟ شما پایگاه‌‌هایی که در کوهستان‌‌های ایران درست کردید، اینها را کی درست کرده؟ برای کی درست کرده؟ اینها همه‌‌اش دخالت در امور داخلی و به باد فنا دادن ایران است».[9] پیامد این مسئله، به حفظ وضع موجود و تداوم قدرت مطلقه شاه و همچنین در راستای وابستگی و دست‌‌نشاندگی او انجامید؛ بنابراین، توسعه ناهمگون ایجادشده که بیشتر مبتنی بر دشمن‌‌هراسی، ژاندارمی منطقه و دیوان‌‌سالاری عظیم ارتش بود، شریان هنگفت بودجه را به سمت متغیرهای نظامی تغییر داد.
 
فرجام
انقلاب به‌اصطلاح سفید حکومت پهلوی، نه‌تنها به تخریب کشاورزی و مهاجرت روستاییان به شهرها انجامید، بلکه سبب شد ایران به مصرف‌‌کننده مواد غذایی تبدیل شود و وابستگی به اروپا و آمریکا را برای آن به دنبال داشت. سرریزی نوسازی و دگرگونی‌‌های اقتصادی به حوزه‌‌های فرهنگی،‌ اجتماعی، نظامی و حتی دینی امام خمینی را به افشای ماهیت خودباخته، غرب‌‌زده و وابسته حکومت پهلوی فراخواند. هست‌‌های اقتصاد پهلوی نه‌تنها سهمی از سود را نصیب محرومین نکرد، بلکه به ثروت‌‌اندوزی اقلیتی از وابستگان هزارفامیل انجامید. بایدهای اقتصادی امام خمینی، که علاوه بر اقتصاد اسلامی، بر عدالت و خوداتکایی تأکید دارد، خدمت به مستضعفین و برچیدن اختلاف طبقاتی را شامل می‌‌شود. درمجموع، اقتصاد دوره پهلوی، جز حیف‌ومیل، چپاول، وابستگی، تداوم سلطه، و مصرف‌‌گرایی آورده‌‌ای مبنایی در جهت زیرساخت‌‌های اقتصادی ملت ایران نداشت و مغایر با منافع ملی ایران بود.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. امام خمینی، صحیفه نور، ج 2، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1378، صص 4-5.
[2]. امام خمینی، همان، ج 3، صص 507-508.
[3]. محمدعلی همایون کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، انتشارات مرکز، چ سوم، 1373، ص 300.
[4]. اقتصاد امام خمینی(ره)، به کوشش محسن آرثینی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، گروه انتشارات، 1374،‌ ص 486.
[5]. امام خمینی، همان، ج 4، صص 8-9.
[6]. اقتصاد امام خمینی(ره)، همان،‌ ص 203.
[7]. امام خمینی، همان، ج 4، ص 503.
[8]. امام خمینی، صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره)، ج 2، تهیه و تدوین سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ویرایش 2، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1370، ص 9.
[9]. امام خمینی، صحیفه نور، ج 4، همان، ص 78.
https://iichs.ir/vdcewf8w.jh8e7i9bbj.html
iichs.ir/vdcewf8w.jh8e7i9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما