نگاهی به زندگی سیاسی شهید مدرس در دوره مشروطه؛

صراحت لهجه‌ای که دربرابر سلطان عثمانی هم نمایان شد

شهید مدرس، از اعضای کمیته دفاع ملی، که پس از شکست عثمانی از انگلیس، همراه باقی اعضا به اسلامبول رفته بود، در آنجا نیز آرمان‌ها و اهداف فعالیت‌های سیاسی خود را فراموش نکرد و حتی جلوی سلطان عثمانی ایستاد
صراحت لهجه‌ای که دربرابر سلطان عثمانی هم نمایان شد
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ آیت‌الله سیدحسن مدرس، یکی از شخصیت‌های بنام سیاسی در تاریخ معاصر ایران است که بسیاری از ما ایشان را عمدتا به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش علیه رژیم پهلوی می‌شناسیم، اما باید دانست شهید مدرس پیش از کودتای رضاخان نیز فعالیت‌های سیاسی گسترده‌ای داشت و از دوران آغاز جنبش مشروطه، مبارزات سیاسی خود را آغاز کرد. عمده‌ترین فعالیت سیاسی ایشان را می‌توان در برابر مواضع ضد دینی دموکرات‌ها و نیز خدشه‌دار شدن استقلال سیاسی کشور از سوی بیگانگان دانست. با این مقدمه کوتاه در ادامه به بسط بیشتر این موضوع خواهیم پرداخت.
 
مبارزه با دموکرات‌ها بر سر اولتیماتوم
شروع بارز فعالیت‌های سیاسی شهید مدرس به دوران مشروطه و شکل‌گیری مجلس شورای اسلامی بازمی‌گردد. ایشان در مجلس دوم یکی از علمای طراز اول در تطبیق قوانین با شریعت اسلامی بود، اما بعد از آن به عنوان نماینده مردم تهران، به مجلس دوم و سوم راه یافت. البته مجلس سوم، یک سال بیشتر دوام نداشت. وقتى که شهید مدرس به ساحت مجلس قدم گذاشت عده‌ای تصور مى‌کردند او یک روحانى معمولى است و باور نمى‌کردند کنش سیاسی خاصی داشته باشد، اما موقعیت حساس ایران و بى‌کفایتى زمامداران و نفوذ کامل بیگانگان شرایطى را بر ایران تحمیل کرد که باعث شد این روحانی مجاهد بیش از پیش احساس مسئولیت کند و حتی با استقامت و پایدارى او بود که برخى از این شرایط تحمیلى خنثى شد. یکى از این موارد اولتـیماتوم ننـگین دولـت روس به همدستى دولت انگلیس بود که در ذی‌حجه 1329ق، خواهان اخراج مستر شوستر (که مشغول رسیدگى به امور مالى ایران بود) شد.[1] 
 
مواضع شهید مدرس در برابر اولتیماتوم علاوه بر آنکه بسیار قاطع بود و دیدگاه سیاسی ایشان را در مخالفت با آن آشکار کرد، بلکه برای اولین بار موضع ایشان علیه آشوبگری‌های دموکرات‌ها را به نمایش گذاشت. این شاید نخستین موضع‌گیری مدرس علیه بلواگرانی بود که نه استقلال ایران برایشان ارزشی داشت و نه مشروطه. از آن به بعد مدرس یکی از جدی‌ترین مخالفان این آشوبگران شد؛ و عجیب آنکه ایشان هرگز پا را از انصاف و عدل و داد خارج نکرد و هرگز بحران‌سازی‌های سیاسی آنان را از موضع روحانی خود نکوهش نکرد؛ مدرس همیشه استدلال سیاسی را با منطق سیاسی پاسخ گفت و در این زمینه به راستی الگو بود. به‌هرحال وقتی دموکرات‌ها تهدید کردند به مجلس حمله خواهند کرد، شهید مدرس موضعی علیه دموکرات‌ها گرفت که تا آخر عمر آن را پاس داشت و بالاخره هم جان خود را بر سر همین مواضع نهاد.[2]
 
مبارزه با بیگانگان و تشکیل کمیته دفاع ملی
دوره‌ای که شهید مدرس وارد مجلس شد، مصادف بود با اشغال کشور توسط بیگانگان به‌رغم اعلام مواضع بی‌طرفانه ایران. در این شرایط و هم‌زمان با حمله انگلیس و روسیه، کمیته‌ای به منظور دفاع از کشور در برابر بیگانگان تشکیل شد که شهید مدرس یکی از اعضای آن بود. البته در درون کمیته نیز یک گروه چهارنفره برای اداره کمیته شکل گرفت که این روحانی مجاهد باز یکی از اعضای این گروه چهارنفره بود. این کمیته، که کمیته دفاع ملی نام داشت، «با دولت عثمانی متحد شد تا به کمک قوای ژاندارم استقلال کشور را حفظ نمایند. کمیته دفاع ملی توانست تا حدودی از پیشرفت قوای روس، که قصد تصرف تهران را داشت، جلوگیری نماید.»[3]  
 
بااین‌حال شهید مدرس در این دوره مواضع خاصی داشت و جزء معدود افرادی بود که بر استقلال سیاسی تأکید می‌کرد. جالب آن است که سخنان و فعالیت‌های ایشان، بیانگر اعتقاد و التزام او به «سیاست موازنه عدمی به معنای نفی قدرت‌های سلطه‌گر»[4] بود. آنچه درباره نقش مدرس در این دوره اهمیت دارد این است که مدرس تنها فردی بود که در جمع مهاجران توان رویارویی با بحران‌سازان را در صورت آفتابی شدن طرح‌های خائنانه آنان داشت.[5] 
  
در نهایت با شکست عثمانی از انگلیس، این کمیته و در رأس آن شهید مدرس همراه قوای عثمانی عقب‌نشینی کردند و خود را به اسلامبول رسانند. شهید مدرس در عثمانی نیز به‌صراحت از استقلال ایران دفاع کرد و در کلامی صریح از سلطان محمد خامس، پادشاه دولت عثمانی، خواست که «صحبت الحاق قسمتی از خاک آذربایجان به خاک عثمانی را موقوف نماید».[6] 
 
شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در دولت مهاجرت
شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در دولت مهاجرت
 
مخالفت با وثوق‌الدوله و قرارداد 1919
شهید مدرس همچنین یکی از معترضان و مخالفان اصلی قرارداد 1919 انگلیس با وثوق‌الدوله بود و صدای اعتراض خود را از طریق مجلس به گوش مردم رساند. ایشان، که با درایت کامل به ماهیت استعماری این قرارداد و دست‌نشاندگی کابینه وثوق پی برده بود، اعلام کرد: «کابینه وثوق‌الدوله، خواست ایران را رنگ بدهد، اظهار تمایل به دولت انگلیس کرد. ملت برضد او قیام نمود. هر کس تمایل به سیاست (بیگانه) نماید
ما با او موافقت نخواهیم نمود».[7] 
 
در مبارزات قرارداد 1919 نیز نقش مدرس پررنگ‌تر از سایر مبارزان بود و اگر بگوییم وی به نوعی رهبری مبارزان را برعهده داشت، گزاف نگفته‌ایم؛ تا جایی که وقتی سپهسالار تنکابنی، سعدالدوله و صمصام‌السلطنه هم به جمع معترضان قرارداد پیوستند، به مدرس پیام دادند اگر او بخواهد به بهارستان می‌روند و خواستند مدرس هم جمعیت خود را بیاورد.[8] این موضوع نشان می‌دهد که نقش مدرس در رهبری مبارزان تا چه حد تعیین‌کننده بود. از تلگراف سرپرسی کاکس انگلیسی به سرلرد کروزن برمى‌آید که مدرس از مهم‌ترین عوامل ضدیت با این قرارداد بوده است.[9] 
 
جالب آن است که مدرس هیچ‌گاه وثوق‌الدوله را به دریافت رشوه متهم نکرد، هرگز وی را متهم به اتهام‌هایی نساخت که معمولا از سوی مخالفانش گفته می‌شد، همیشه در برابر اتهاماتی از این دست، یا آنها را تکذیب می‌کرد یا اظهار می‌کرد که اطلاعی ندارد. مدرس چون موضع‌گیری منحصربه‌فردی داشت، مورد بغض برخی از افراد و گروه‌های سیاسی هم بود.[10] 
 
بینش سیاسی مبتنی بر استقلال سیاسی
برای شهید مدرس استقلال سیاسی واژه مهمی بود؛ واژه‌ای که در تمام دوره حیات او، محور مبارزات و سیاستش قرار گرفته بود؛ چنان‌که بعدها بخشی از مخالفت‌های او با موضوع جمهوری‌خواهی رضاشاه نیز از همین مسئله ریشه گرفت. وی در بخشی از دیدگاه خود درباره این موضوع گفته بود: «من با جمهوری واقعی مخالف نیستم، ولی این جمهوری که می‌خواهند به ما تحمیل کنند بنا به اراده ملت نیست، بلکه انگلیسی‌ها می‌خواهند به ملت ایران تحمیل کنند...».[11] 
 
شهید مدرس سیاستمداری «واقع‌بین» بود، برای رسیدن به اهداف سیاسی‌اش تعجیل روا نمی‌داشت. واقع‌بینی او باعث می‌شد که درست سر بزنگاه تصمیم معقولانه اتخاذ کند. مدرس بر خلاف اهل زمانه‌اش با هیچ سفارت خارجی مرتبط نبود، به خارجی اعتماد نمی‌کرد و همین امر او را بین توده‌های مردم محبوب ساخت. خارجی‌ها هم به این واقعیت اشاره می‌کردند که مدرس «سخنگوی مردم» است.[12] 
 
وی جایگاه خاصی برای مردم در سیاست قائل بود؛ بااین‌حال هیچ‌گاه در ایجاد توازن میان مردم و دین، راه افراط نپیمود. جمله معروف او که سیاست ما عین دیانت ماست، به خوبی بیانگر اندیشه سیاسی وی درباره دیانت و سیاست است، اما این سیاست، آمیزه‌ای از بیگانه‌ستیزی و مبارزه با استعمار نیز بود؛ ازاین‌رو بخش مهمی از مبارزات مدرس، بر محور آگاهی‌بخشی به مردم برای مبارزه با سلطه بیگانگان قرار داشت.
 
شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس
شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس
 
مبارزه با بیگانگان و حفظ استقلال سیاسی نیز از نظر آیت‌الله مدرس، در صورت رعایت شرایط خاصی محقق می‌شد. از ملزومات این شرایط، می‌توان به تحقق حکومت مردمی اشاره کرد. از همین روست وقتی حکومت پهلوی اول تشکیل شد، ایشان به جنبه استبدادی آن اعتراض کرد و در صف اول مخالفان قرار گرفت؛ بنابراین شالوده‌های اندیشه سیاسی مدرس را می‌توان ترکیبی از مردم‌سالاری، دیانت، استبدادستیزی و مبارزه با استعمار دانست.
 
سخن نهایی
شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس، یکی از رهبران بنام سیاسی تاریخ معاصر ایران است. اهمیت مبارزات وی نه به دلیل روحانی بودن ایشان است و نه از روی تعصبات سیاسی؛ زیرا داستان مبارزات وی و نگرش‌های سیاسی ایشان به‌خوبی از عمق بینش و آگاهی او حکایت می‌کند؛ ازاین‌رو هر محقق سیاسی با هر جهت‌گیری سیاسی که بخواهد اندیشه‌های ایشان را واکاوی کند، قطعا به چنین نتیجه‌ای می‌رسد. مدرس، در زمانه‌ای که بسیاری از مبارزان به دلیل منافع شخصی یا حتی دینی، به مبارزه مشغول بودند، مهم‌ترین موضوع سیاسی یعنی استقلال کشور را محور مبارزات خود قرار داد. توجه به این بعد از مبارزه که بسیاری از مبارزان از آن غفلت کرده بودند و کمتر کسی آن را در معرض خطر می‌دید، نشان از ذکاوت سیاسی ایشان داشت؛ ازاین‌رو عمده مبارزات ایشان، بر مسائلی متمرکز بود که جنبه ملی داشت، نه حزبی و سیاسی. 
 
پی‌نوشت‌ها
---------------------------------------
[1] . جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، قم، پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم، 1382، ص 431.
[2] . حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1383، ص 380.
[3] . حسین مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، کودتای 1299، ص 435.
[4] . علی مدرسی، مدرس، بی­جا، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، 1366، صص 159-163.
[5] . حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1385، ص 129.
[6] . علی مدرسی، همان، ص 438.
[7] . محمد ترکمان، مدرس در پنج دوره تقنینیه، ج 1، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372، صص ۱۹4- ۱۹5.
[8] . حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، ص 561.
[9] . جمعی از پژوهشگران، همان، ص 431.
[10] . حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، ص 563.
[11] . علی مدرسی، «بازشناسی شخصیت مدرس به روایت اسناد، مجلس و پژوهش»، مجلس و راهبرد، ش 13 (دی و بهمن 1373)، ص 185.
[12] . حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، ص 564.
https://iichs.ir/vdcg7q9x.ak9tx4prra.html
iichs.ir/vdcg7q9x.ak9tx4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما