قیام 15 خرداد و تأثیر آن بر نوع مواجهه رژیم پهلوی و مردم با هم؛

چرا این قیام، دگرگون‌ساز شد؟

پیش از قیام 15 خرداد 1342، مردم ایران بارها به عناوین و اشکال مختلف علیه رژیم پهلوی و سیاست‌های آن اعتراض کرده بودند، اما چه عاملی باعث می‌شود که این قیام، نقطه دگرگونی مخالفت‌ها و مبارزات ملت علیه رژیم تلقی شود؟
چرا این قیام، دگرگون‌ساز شد؟
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ اگر گفته شود قیام 15 خرداد 1342 مهم‌ترین قیام‌ دوران حکومت پهلوی دوم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود سخن بیراهه‌ای نگفته‌ایم. این قیام علاوه بر آنکه رویدادی مهم در مخالفت‌ها علیه رژیم پهلوی بود، مبارزات مردم را وارد فاز جدیدی کرد. علاوه بر آن، نحوه مواجهه حکومت با مردم و مخالفان بعد از این رویداد با تغییرات بزرگی مواجه شد که بر پیروزی نهایی مردم هم تأثیر زیادی داشت. با توجه به این مقدمه سؤالی که مطرح می‌شود این است که قیام 15 خرداد چه تأثیراتی بر سیر مبارزات مردمی علیه حکومت داشت و چقدر در پیروزی انقلاب اسلامی تأثیرگذار بود؟ در ادامه پاسخ این سؤالات بررسی شده است.
 
 نمایی از خیابان خیام در قیام 15 خرداد سال 1342
نمایی از خیابان خیام در قیام 15 خرداد سال 1342
شماره آرشیو: 1-118-141ق
 
تحولاتی که بعد از 15 خرداد 1342 رخ داد -تغییر نگرش حکومت نسبت به مخالفان/ خوش‌بینی حکومت اولین تغییری که بعد از قیام 15 خرداد در مواجهه حکومت با مردم و نیز دیدگاه سیاسی حکومت به‌وجود آمد، تغییر دیدگاه حکومت نسبت به مخالفان بود. درواقع حکومت بعد از این قیام تهدید مخالفان را جدی پنداشت؛ هرچند این نگاه باعث شناخت درست حکومت از مخالفان نشد؛ زیرا شاه و حکومت در تحلیلی نادرست مخالفان حکومت را گروه‌های چپ‌گرا می‌دانستند و معتقد بودند که حتی ریشه قیام 15 خرداد نیز به گروه‌های چپ بازمی‌گردد.
 
بر این اساس «شاه در کتاب خود، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (۱۹6۳م) را به عنوان یک حرکت مارکسیستی اسلامی، به رهبری امام خمینی بدین شرح توصیف کرده است: اتحاد سرخ و سیاه ــ یعنی چپ انقلابی و مرتجعین مذهبی افراطی ــ که در زمان مصدق زمینه آن فراهم شده بود، در سال ۱۹6۳ (۱۳۴۲) به‌صورت جنبش سازمان‌یافته مارکسیست اسلامی درنیامده بود... ولی در اواخر دهه 1970، ایران و حکومت من، قهر این اتحاد نامقدس را تجربه کرد. محرک شورش سال ۱۹6۳ (۱۳۴۲)، [آیت‌الله] روح‌الله خمینی، شخص گمنامی بود که ادعا می‌کرد یک رهبر مذهبی است. به‌هرحال آنچه مسلم است او با عوامل خارجی روابط محرمانه داشته است».1
 
گفت‌وگوی اسدالله علم، نخست‌وزیر، با ریچارد هلمز، سفیر آمریکا در ایران
گفت‌وگوی اسدالله علم، نخست‌وزیر، با ریچارد هلمز، سفیر آمریکا در ایران
شماره آرشیو: 5949-4ع
 
علاوه بر این، گرچه حکومت با خطر جدی مخالفان روبه‌رو شد، اما عوامل حکومت معتقد بودند که از پس مخالفان برآمده و آنها را ریشه‌کن کرده‌اند؛ چنان‌که از نظر علم، که از عوامل مهم در سرکوب مخالفان قیام 15 خرداد بود، مهم‌ترین کار این بود که به افکار عمومی غرب نشان داده شود که تز ما حقیقتا قوی است؛ مردم پشت سر اعلیحضرت هستند و این مرتجعین حقیقتا خاک بر سر شده‌اند... و با شکست مواجه هستند که به کلی نیست و نابود شده‌اند؛ ضمنا باید بگویم که واقعا به تمام معنی فتح کرده‌ایم و دیگر واقعا هیچ قوه معلوم شد نمی‌تواند با این اصلاحات مخالف بکند.2
 
- زیرزمینی شدن مخالفت‌ها بعد از قیام 15 خرداد 1342 و سرکوب فجیع مخالفان، بسیاری از گروه‌های معترض سیاسی به مخالفت‌های زیرزمینی روی آوردند. شاید یکی از دلایلی که باعث شد شاه و حکومت تصور کنند که از پس مخالفان برآمده‌اند نیز ریشه در همین موضوع داشت. به عبارتی وقوع حادثه خونین 15 خرداد 1342 موجب شد گروه‌های مبارز سیاسی، فعالیت‌های سیاسی خود را زیرزمینی و مخفی انجام دهند و تشکیلات پیچیده‌ای پایه گذارند؛ از جمله این گروه‌ها عبارت بودند از: هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، حزب ملل اسلامی، حزب‌الله، سازمان مجاهدین خلق ایران، چریک‌های فدایی خلق، سازمان انقلابی توده و سایر گروه‌های کوچک و بزرگ مذهبی و مارکسیستی که پنهانی علیه دستگاه پلیسی و مخوف ساواک و رژیم پهلوی فعالیت می‌کردند.3 بنابراین به نظر می‌رسد بن‌بست سیاسی پس از قیام 15 خرداد حتی بر گروه‌های سیاسی سکولار نیز تأثیر نهاد و آنها فهمیدند حکومت پهلوی به یک انسداد سیاسی رسیده است.
 
سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی، بنیان‌گذار حزب ملل اسلامی، در کنار حسن حامد عزیزی در دادگاه
سیدمحمدکاظم موسوی بجنوردی، بنیان‌گذار حزب ملل اسلامی،
در کنار حسن حامد عزیزی در دادگاه
 
احمد منصوری، از مبارزان سیاسی آن دوره، درباره مسلحانه شدن مبارزات و تأثیر قیام 15 خرداد 1342 بر آن در خاطرات خود آورده است: «پس از قتل عام 15 خرداد که به دنبال راه‌پیمایی مردم در اعتراض به دستگیری رهبر نهضت اسلامی امام خمینی برپا شده بود و نیز دستگیری کلیه فعالان سیاسی، راهبرد مبارزه سیاسی از رونق افتاد. مبارزان آن زمان به این نتیجه رسیدند که شاه زبان سیاسی و مبارزه پارلمانی نمی‌فهمد. با چنین کسی باید با زبان اسلحه سخن گفت؛ ازاین‌رو گروه‌هایی با مشی مبارزه مسلحانه به‌سرعت از هر گوشه کشور پیدا شدند. در این فضا یکی از نخستین گروه‌های مسلح، حزب ملل اسلامی بود».4
 
- تغییر مسیر مبارزات حوزه و روحانیت
بعد از 15 خرداد 1342 مسیر مبارزات حوزه و روحانیت نیز تغییر کرد. روحانیت تا پیش از قیام 15 خرداد به دلایل متعدد، مداخله کمتری در امور سیاسی داشت، اما بعد از این وقایع رویکرد روحانیت تغییر کرد و روزبه‌روز انقلابی‌تر شد. البته برخی معتقدند بعد از قیام 15 خرداد، حوزه مجددا دچار رکود و سکون شد. گفته شده است «قم در سکوت حوزه علمیه قم پس از ۱۵ خرداد، هم به دلیل تعطیلی سنتی ماه‌های محرم و صفر و نیز فرارسیدن فصل تابستان و همچنین سرکوب نهضت، که اوج آن با دستگیری امام خمینی و انتقال ایشان به تهران آغاز گشت، در محاق سکوتی تحمیلی به‌سر می‌برد».5
 
حتی اگر این ادعا را درست بدانیم، واقعیت آن است که این سکوت سیاسی و فکری ناشی از انفعال نبود، بلکه روحانیت هم مانند سایر مبارزان، مبارزات خود را پنهانی و زیرزمینی ادامه داد و سپس وارد فاز عملیاتی شد؛ چنان‌که بعد از قیام 15 خرداد، چندین مؤسسه شکل گرفت که در قالب اقدامات فرهنگی، فعالیت‌های سیاسی خود را پیش می‌بردند. نمونه‌ای از این اقدامات تأسیس یک بنگاه انتشاراتی به دست آیت‌الله خامنه‌ای در سال 1344 است. به گفته مؤسسان آن، در ابتدا بنا نبود این بنگاه پنهانی فعالیت کند؛ ازاین‌رو اساسنامه‌ای در ۴۳ ماده برای آن تدوین شد و با عنوان شرکت سهامی انتشارات سپیده، در دفتر ثبت شرکت‌ها به ثبت رسید و رسمیت یافت. شرکت از راه فروش سهام پا گرفت. انتشارات سپیده به‌مرور به چاپ چند کتاب اقدام کرد. چهارمین کتاب چاپ‌شده در انتشارات سپیده، آخرین آن هم بود؛ «آینده در قلمرو اسلام» در شمار کتاب‌های مضره شناخته شد و ضمن جمع‌آوری مجلدات آن، دست‌اندرکاران چاپ آن نیز دستگیر شدند. یکی از این افراد بازداشت‌شده آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای بود.6
 
- آشکار شدن سازش‌ناپذیری رژیم و مخالفان یکی دیگر از مسائلی که بعد از قیام 15 خرداد 1342 آشکارا بر مردم و حکومت ثابت شد، سازش‌ناپذیری مردم و حکومت بود. این موضوع از یک‌سو متأثر از آشکار شدن چهره و هویت واقعی رژیم برای مردم بود و از سویی از اقدامات حکومت بعد از قیام 15 خرداد ناشی می‌شد که نوعی دهن‌کجی به مردم بود. از جمله این اقدامات می‌توان به برخی از اقدامات محمدرضا پهلوی اشاره کرد که پس از تبعید امام خمینی، علنا در مجالس عمومی مشروب‌خواری می‌کرد، با حجاب، مظهر ایمان زن مسلمان، مخالفت می‌کرد و لاابالیگری را گسترش می‌داد و حتی می‌گفت: «پدرم اشتباهی بزرگ کرد. او وقت کافی داشت تا مثل آتاتورک همگی روحانیون را از دم تیغ بگذراند!»7
 
به همین دلیل هم هست که محمدرضا پهلوی بعد از قیام 15 خرداد 1342، مسئله مبارزات امام را یک مسئله جدی پنداشت و با تبعید ایشان تصور کرد که می‌تواند خطری را که از سوی مبارزان اسلامی احساس می‌کرد به راحتی از خود دور کند. البته او فقط فعالیت‌های امام را خطرناک نمی‌دانست، بلکه فعالیت سایر روحانیان را زیر نظر گرفته بود تا مبادا خطایی از آنها سر بزند. اداره کل سوم ساواک هر سه ماه یک بار نیز بولتنی از روحانیان مخالف در سراسر کشور به دفتر ویژه اطلاعات می‌فرستاد که در آن سخنان آنها علیه رژیم و عکس‌العمل ساواک درج می‌شد. موارد مهم توسط دفتر به اطلاع محمدرضا پهلوی می‌رسید. ساواک در بولتن خود روحانیان و طلاب را بررسی می‌کرد و مرتبا به وضع بد مالی طلاب و شهریه ناچیز آنها، که بین سیصد تا پانصد ریال در ماه بود، اشاره می‌کرد.8 البته شاه گاه با ادعای نمایشی کمک مالی به روحانیان تلاش می‌کرد نظر مساعد آنها به حکومت را جلب کند، اما روحانیان بعد از قیام 15 خرداد 1342 مشی سازش‌ناپذیری نسبت به حکومت در پیش گرفتند و هیچ‌گاه به مصالحه با حکومت روی نیاوردند.
 
امام خمینی در حال ایراد نطق تاریخی خویش در مدرسه فیضیه قم (عاشورای 1342)
امام خمینی در حال ایراد نطق تاریخی خویش در مدرسه فیضیه قم (عاشورای 1342)
 
سخن نهایی گرچه پیش از قیام 15 خرداد 1342، مردم در نهضت ملی کردن صنعت نفت، در مقابل رژیم قرار گرفته بودند، اما در آن برهه این رویارویی چندان آشکار و مستقیم نبود. به عبارتی ازآنجاکه ماهیت واقعی محمدرضا پهلوی و سیاست‌هایش چندان آشکار نبود، آن حوادث هم تأثیر چندانی بر رابطه مردم و حکومت نداشت، اما در قیام 15 خرداد ماهیت رژیم پهلوی برای مردم بیشتر از پیش آشکار شد و بدین ترتیب مبارزات مردمی را وارد فاز جدیدی کرد. 
 
 نمایی از یکی از راه‌پیمایی‌ها در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی

پی نوشت:
 
1. غلامرضا نجاتی، تهاجم، مروری بر پاسخ به تاریخ و نقدی بر ترجمه دکتر حسین ابوترابیان، تهران، انتشارات رسا، 1372، صص 89- 90.
2. حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1383، ص 51.
3. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 780.
4. احمد منصوری، خاطرات احمد منصوری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389، ص 45.
5. هدایت‌الله بهبودی، شرح اسم: زندگینامه آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای (1357-1318)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1390، ص 121.
6. همان‌جا.
7. سقوط، همان، صص 347- 348.
8. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص 51.
  https://iichs.ir/vdcaimnu.49n6015kk4.html
iichs.ir/vdcaimnu.49n6015kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما