نگاهی به فعالیت‌های سیاسیِ حزب کمونیست ایران در آلمان؛

هماوردجویی رضاشاه با کمونیست‌هایِ مخالف

حزب کمونیست ایران، به دلیل مناسب نبودن شرایط داخل ایران برای فعالیت‌های حزبی و سیاسی، بخش عمده فعالیت‌های خود را در آلمان متمرکز ساخت و با این کار، هماوردجویی رضاشاه نسبت به آنها شکل تازه‌ای به خود گرفت
هماوردجویی رضاشاه با کمونیست‌هایِ مخالف
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ با آغاز حکومت مطلقه رضاشاه در ایران جریان‌های آزادی‌خواهی و فعالیت‌های سیاسی به‌شدت سرکوب شد و تنها گروه‌هایی کوچک همچون «حزب کمونیست ایران» مخفیانه فعالیت‌های اندکی داشتند، اما این گروه نیز به‌واسطه مناسب نبودن شرایط برای فعالیت‌های حزبی و سیاسی در ایران، به‌تدریج بخش عمده فعالیت‌های خود را در آلمان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مناطق جغرافیای سیاسی جهان متمرکز ساختند. در نوشتار پیش رو سعی شده است اندیشه‌ها، روند و چالش‌های پیش رویِ فعالان حزب کمونیست ایران در آلمان بررسی شود.
 
آلمان؛ جغرافیای سیاسیِ مطلوبِ کمونیست‌های ایران
حزب کمونیست ایران را اعضای فرقه عدالت ایران در خرداد 1299ش پایه‌گذاری کردند. این حزب در سراسر دهه 1300ش در ناآرامی‌های سیاسی ایران فعال و ازجمله در نهضت جنگل در گیلان سهیم بود، اما قدرت نوظهورِ رضاشاه حزب کمونیست را نیز همچون سایر احزاب و گروه‌های مبارز سیاسی به‌شدت سرکوب و فعالیت‌های آنان را غیرقانونی اعلام کرد؛ درنتیجه گروه‌ها و افرادی که افکار و مرام کمونیستی داشتند فعالیت‌های سیاسی و حزبی خود را به خارج از مرزهای ایران و به‌ویژه کشورهای اروپایی منتقل کردند. در این میان چون محیط آلمان مستعدتر از دیگر کشورهای اروپایی بود و حزب کمونیست آلمان نفوذ زیادی داشت، کمونیست‌های ایران کشور یادشده را برای فعالیت و انتشار افکار و اندیشه‌های خود انتخاب کردند.
 
جریان کمونیستیِ ایرانیِ مقیم آلمان که دارای مشی غیرمسلحانه بود و بر مبارزه فکری و ایدئولوژیک تأکید داشت به‌سرعت در برلین رشد کرد و با توجه به فضای فکری ـ فرهنگی حاکم بر جامعه روشنفکری ایرانیان آن روز در برلین، برای جوانان و دانشجویان ایرانی که به‌تازگی وارد اروپا شده بودند جاذبه زیادی داشت. حزب در مدت‌زمان نسبتا کوتاهی توانست بسیاری از دانشجویانی را که دولت ایران آنها را برای تحصیل به اروپا و به‌طور خاص آلمان اعزام کرده بود، جذب کند. «تقی ارانی، احمد اسدی و مرتضی علوی ازجمله مهم‌ترین افرادی بودند که فعالیت‌های فکری و سیاسی آنان در برلین به پایه‌گذاری "فرقه جمهوری انقلابی ایران" در سال 1304ش انجامید».1
 
این فرقه که توسط فعال‌ترین کمونیست‌های برلین، یعنی مرتضی علوی و احمد اسدی، و با شعار دفاع از آرمان‌های آزادی‌خواهانه انقلاب مشروطیت و جمهوری ملی2 پایه‌گذاری شده بود، در روز تاج‌گذاری رضاشاه تجمعی به‌منظور اعتراض به رژیم ایران برگزار کرد. در این تجمع اعتراضی، درباره اوضاع جامعه ایران و سیاست‌های رژیم حاکم برای حاضران سخنرانی‌هایی همراه توضیحاتی به زبان آلمانی ایراد شد. در پی این اقدام، پلیس برلین احمد اسدی، یکی از فعال‌ترین اعضای فرقه، را شناسایی کرد.3
 
مرتضی علوی
مرتضی علوی
 
همچنین فرقه جمهوری انقلابی ایران با ورود تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه، به برلین اعلامیه‌ای در اعتراض به دیکتاتوری حاکم بر ایران و شخص تیمورتاش انتشار داد. پخش این اعلامیه در روز ورود وزیر دربار به برلین، برای دولت آلمان حالت غافلگیرانه داشت و بنابراین، فعالیت مخالفان ایران در آلمان نامطلوب ارزیابی شد. دراین‌باره ایرج اسکندری در خاطرات سیاسی خود نوشته است: «وقتی تیمورتاش در مسافرت اروپا به فرانسه آمده بود، اعلامیه‌ای علیه او از طرف همین سازمان ما [فرقه جمهوری انقلابی ایران] که در آلمان تنظیم شده بود به‌وسیله من در فرانسه انتشار پیدا کرد و سفارت ایران... پی برد که انتشار آن از طرف من صورت گرفته است... به همین دلیل مستمری مرا که مستمری برای تحصیل من بود، قطع کردند...».4
 
فعالیت کمونیست‌های ایرانی مقیم آلمان با انتشار جزوه‌ای به نام «بیان حق» در سال 1306ش وارد مرحله جدیدی شد. این جزوه که در انتقاد از سیاست‌های رضاشاه به نگارش درآمده و در داخل و خارج از کشور توزیع شده بود با واکنش سریع دولت ایران روبه‌رو شد؛ به‌طوری که تیمورتاش، سفیر آلمان در ایران را فراخواند و خواستار پیگرد قضایی نویسندگان این جزوه در آن کشور شد.
 
در این میان، تمام تلاش دولت آلمان بر آن بود که به مناسبات اقتصادی این کشور با ایران لطمه‌ای وارد نیاید؛ بنابراین در پی اعتراض دولت ایران، وزارت امور خارجه به کمیساریای عمومی مأموریت داد تا نیروهای سیاسی مخالف ایران در آلمان را زیر نظر بگیرد.5 سپس پلیس آلمان تحت‌فشارِ وزارت امور خارجه کشورش در 1307ش حکم اخراج اسدی را از قلمرو دولت آلمان صادر کرد. اخراج اسدی از آلمان سرآغاز منازعه‌ای جدی میان رضاشاه و حزب کمونیست بود که فعالیت‌های سیاسی حزب را با دشواری‌های جدی روبه‌رو کرد.
 
منازعه میان رضاشاه و کمونیست‌های ایرانیِ مقیمِ آلمان
به دنبال حوادث یادشده، گروهی از دانشجویان مقیمِ مونیخ، که با اعضای باقی‌مانده حزب کمونیست ایران همکاری نزدیک داشتند، در سال 1309ش نشریه جدیدی به نام «پیکار» منتشر کردند. این مجله ارگان حزب کمونیست ایران در اروپا به‌شمار می‌آمد که افکار و مرام کمونیستی را بین دانشجویان و روشنفکران ایرانی تبلیغ می‌کرد. نکته جالب توجه این است که ناشر این مجله، کارل ونر، از اعضای حزب کمونیست
آلمان، بود. از طرف حزب کمونیست ایران نیز «مسئولیت مجله را مرتضی علوی بر عهده داشت. افرادی همچون تقی ارانی، احمد امامی، دکتر یزدی‌زاده، محمد بهرامی و محمد پوررضا، که همگی در آلمان به تحصیل اشتغال داشتند، با مجله همکاری می‌کردند».6
 
نشریه پیکار
 
مجله یادشده در میان دانشجویان ایرانی مقیم اروپا توزیع می‌شد و مقالات مندرج در آن حاوی مطالب تندی بر ضد رضاشاه و حکومت استبدادی وی بود. پیکار در اولین شماره‌های خود یک کاریکاتور از رضاشاه چاپ کرد که حاوی انتقاد شدیدی از سیاست‌های اجتماعی، اقتصادی و نظامی وی بود.7 افشاگری‌های پیکار از حکومت رضاشاه، ظلم و ستمی که فئودال‌ها نسبت به دهقانان روا می‌داشتند و اعتصابات کارخانه‌ها و ده‌ها مطلب دیگر، موجب هراس و خشم حکومت وقت شده بود؛ چراکه پاره‌ای از مندرجات روزنامه یادشده مدارک و اسنادی بود که تهیه آنها برای علوی یا چند محصل ایرانی مقیم آلمان دشوار می‌نمود و چنان به نظر می‌رسید که دست یافتن بدان‌گونه اسناد و مدارک فقط از عهده یک دولت یا سازمانی منظم برمی‌آید.8
 
رضاشاه برای رویارویی با این‌گونه فعالیت‌ها، دولت آلمان را وادار کرد تا از انتشار پیکار جلوگیری کند و به مجلس فرمان داد قانونی برای حفظ امنیت ملی تصویب کند.9 از طرف دیگر، نخست‌وزیر ایران یک نامه اعتراض‌آمیز به وزارت امور خارجه آلمان فرستاد که در آن تأکید شده بود که کشور آلمان به مرکز تحریکاتِ مخالفان ملت و دولت ایران تبدیل شده است و او به مقامات دولت آلمان هشدار داد که هرچه سریع‌تر تدابیری در این مورد اتخاذ کنند.10
 
به‌رغم مخالفت‌های اولیه دولت آلمان با درخواست دولت ایران مبنی بر محاکمه و اخراج علوی از آلمان، سرانجام درنتیجه فشار دولت ایران چند شماره از مجله پیکار توقیف شد و علوی و دوستانش تحت نظر پلیس قرار گرفتند. فشار دولت ایران و تهدید به قطع روابط دیپلماتیک با آلمان جهت مقابله با روزنامه پیکار باعث حساسیت آلمان نسبت به گردانندگان آن و به‌طور ویژه مرتضی علوی شد. «اتحادیه صنایع آلمان نیز طی نامه رسمی که به وزارت داخله آلمان نوشت، به‌طور مشخص حضور مرتضی علوی را در آلمان تهدیدی برای مناسبات سیاسی آلمان و ایران دانست و تأثیر منفی این مسئله را بر مناسبات دو کشور هشدار داد.»11
 
در چنین شرایطی، برای آلمان‌ها که مناسبات بازرگانی و نفوذ فرهنگی در ایران فوق‌العاده باارزش بود، سکوت در برابر فعالیت‌های حزب کمونیست ایران دیگر معنایی نداشت؛ به همین دلیل نیز مرتضی علوی را به جرم «اهانت به اعلیحضرت»، محاکمه و پس از آن اجازه فعالیت در برلین را نیز از وی سلب کردند. بدین‌ترتیب اعتراض دولت ایران به وزارت خارجه آلمان، اخراج علوی از این کشور را در سال 1310ش در پی داشت.12
 
اما توقیف پیکار و اخراج علوی از آلمان پایان کار حزب کمونیست ایران در آلمان نبود. هنوز مدت زیادی از توقیف پیکار نگذشته بود که محمد فرخی یزدی از مسکو به آلمان رفت و در مجله «نهضت» (که درواقع جانشین پیکار به‌شمار می‌آمد و سردبیر آن اریش رینگای آلمانی بود) به مبارزه برخاست. «وی با نوشتن مقاله‌ای توهین‌آمیز در سال 1310ش در مجله مزبور که مرام و مسلک کمونیستی داشت، باعث خشم رضاشاه گردید. مجله "ستاره سرخ" که در لایپزیک انتشار می‌یافت، از دیگر نشریات فارسی‌زبان در آلمان بود که خود را نشردهنده افکار کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران معرفی می‌کرد. ستاره سرخ به رضاشاه سخت حمله  و او را دیکتاتور می‌خواند.»13 بر اثر این جریان‌ها نظر رضاشاه نسبت به آلمان دگرگون شد.
 
محمد فرخی یزدی
محمد فرخی یزدی
شماره آرشیو: 116-4ع
 
رضاشاه در اولین واکنش به مقاله مندرج در مجله نهضت دستور اخراج فوری کارکنان آلمانی شاغل در قورخانه تهران را صادر کرد و تیمورتاش نیز مراتب اعتراض دولت ایران را به اطلاع بلوشر، سفیر مختار آلمان در ایران، رساند. سرانجام با اعتراض شدید دولت ایران مجله یادشده تعطیل شد؛ اریش رینگا به سه ماه زندان محکوم و فرخی یزدی نیز از آلمان اخراج شد.14
 
بدین‌ترتیب بحران بین دو کشور که در حقیقت بحران بین مطبوعاتِ چپ‌گرای ایرانی منتشرشده در آلمان و شخص رضاشاه بود، به نفع شخص اخیر پایان یافت.
 
فرجام سخن
به گواه تاریخ حزب کمونیست ایران در آلمان سرنوشتی پرفراز و نشیب یافت. حزب تلاش کرد در آلمان موجودیت فکری و سیاسی خود را قوام بخشد و فعالیت‌های خود را گسترده سازد، اما به‌رغم موفقیت‌های اولیه، به‌تدریج با تاکتیک‌های رضاخان، که دولت آلمان را در موقعیت نامساعدی قرار می‌داد، روبه‌رو شد. رضاشاه، که در آن سال‌ها در اوج قدرت بود، این توانایی را داشت که هر لحظه عرصه را بر دولت آلمان تنگ کند و بدین‌ترتیب فعالیت‌های مخالفان خود در آلمان را که توسط حزب کمونیست ایران سازمان‌دهی می‌شد، تضعیف و سپس متوقف و فعالان این حزب را نیز پراکنده سازد.
 
پی نوشت:
 
1. حمید احمدی، تاریخچه فرقه جمهوری انقلابی ایران و گروه ارانی، تهران، اختران، 1379، صص 7-11.
2. همان، ص 12.
3. همان، ص 10.
4. ایرج اسکندری، خاطرات سیاسی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1372، ص 51.
5. مجله آینده، ش 8/7 (1370)، ص 524.
6. ابوالفتح مؤمن، «نقش دانشجویان ایرانی و مطبوعات فارسی‌زبان آلمان در روابط ایران و آلمان در عصر رضاشاه»، نشریه تاریخ معاصر ایران، ش 19 و 20 (1380)، ص 157.
7. وپیرت فن بلوشر، سفرنامه بلوشر، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، خوارزمی، 1363، ص 159.
8. نادر مرادی، «شمه‌ای از داستان تأسیس و توقیف نشریه پیکار در آلمان»، نشریه یاد بهار، ش 87 (1387)، ص 3.
9. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1384، ص 192.
10. حمید احمدی، همان، ص 28.
11. همان، ص 17.
12. محمدعلی احمدی، گفتمان چپ در ایران (دوره قاجار و پهلوی اول)، تهران، ققنوس، 1396، ص 273.
13. اسکندر دلدم، زندگی پرماجرای رضاشاه، تهران، گلفام، بی‌تا، ص 731.
14. ابوالفتح مؤمن، «نقش دانشجویان ایرانی و مطبوعات فارسی‌زبان آلمان در روابط ایران و آلمان در عصر رضاشاه»، همان، ص 164. https://iichs.ir/vdchkini.23nvvdftt2.html
iichs.ir/vdchkini.23nvvdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما