فلسفه نظام پیشاهنگی در ایران دوره پهلوی اول؛

کارویژه‌های پیشاهنگ‌های دوره رضاشاه

تشکیلات پیشاهنگی، برای نخستین‌بار در سال ۱۳۰۴ش، به همت میرزا احمد امین‌زاده در ایران تأسیس شد. در سال 1317ش نیز قانون تصریح کرد که عضویت در سازمان پیشاهنگی برای همه دانش‌آموزان اجباری است، اما این اجبار از کجا نشئت می‎گرفت و پیشاهنگ‌های دوره رضاشاه چه کارویژه‌هایی داشتند که قانون به آن ورود کرده بود؟
کارویژه‌های پیشاهنگ‌های دوره رضاشاه
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ دولت‌‌های نوبنیاد اغلب برای کسب، حفظ و افزایش مشروعیت، می‌کوشند با تأسیس یک نهاد فرهنگی یا سیاسی، ذخیره پشتیبانی خود را در جامعه افزایش دهند تا از طریق زنجیره نسل‌‌ها و با ابزار نوسازی فرهنگی، ‌به استمرار و دوام خود کمک کنند. این نوشتار تلاش دارد نقش پیشاهنگی مشروعیت‌‌ساز نظام رضاشاه را به عنوان یک نهاد ساختمند در دو جهت اندیشگانی و فرهنگی بررسی و واکاوی کند و به این پرسش پاسخ دهد که این نهاد چه کارویژه‌‌هایی داشت و در دوره پهلوی اول، دختران و پسران چه وظایف و اهدافی در این نظام پیشاهنگی برعهده داشتند.
 
پیشاهنگی؛ سرآغاز یک دگرگونی
هر نظام سیاسی نوپا نیاز دارد برای حفظ و افزایش مشروعیت خود به اقداماتی مانند تأسیس نهادها،‌ کانون‌‌ها، و سازمان‌‌هایی اقدام کند تا از این طریق به روند ساز و کارهای حکومتی سامان دهد و ابتکار تغییر و تحول اندیشه‌‌ها و اراده تخصیص منابع را به عهده بگیرد. بر این اساس، منطق این نهادهای نوبنیاد را می‌‌توان در یک الگوی خطی از پایه‌‌گذاری پهلوی اول تا فرجام پهلوی دوم مشاهده کرد که ترکیبی از طرح‌‌های غربی وارداتی و پیشنهادات داخلی است.
 
پیشنهاد ایجاد تشکیلات پیشاهنگی برای اولین‌بار توسط سفیر اسپانیا به ایران داده شد و بعدها میرزا احمدخان امین‌زاده در آذرماه 1304ش به منظور لزوم تحولات اساسی در نظام تربیتی مدارس، آن را پایه‌‌گذاری کرد و ریاست آن را به عهده گرفت.1 البته انتخاب واژه پیشاهنگ، و نظارت و ریاست بر این تشکیلات از اقدامات علی‌اصغر حکمت بود. با تدوین اساسنامه چهارده‌ماده‌‌ای برای تشکیلات پیشاهنگی در ایران، در تیرماه 1305ش نخستین جشن رسمی پیشاهنگی تهران در دارالفنون برگزار شد. با تلاش امین‌زاده و حکمت، ایران جزء 56 کشوری بود که در مدارس خود پیشاهنگی را بنیاد نهاد. 2 این اقدام تلاشی در جهت تربیت، تغییر نگرش، تزریق سبک و سیاق زندگی غربی و از همه مهم‌تر، مشروعیت‌سازی بود.
 
علی‎‌اصغر حکمت
علی‎‌اصغر حکمت
شماره آرشیو: 4819-5ع
 
مشروعیت‌‌سازی
مشروعیت بر باور مبتنی است و از مردم اطاعت می‌‌طلبد. یکی از منابع مشروعیت، رواج ایدئولوژی حاکم از طریق رسانه‌‌های دیداری و شنیداری و نشریات مکتوب است که در دوره پهلوی می‌‌توانست به صورت توأمان،‌ چه به صورت نهادی و چه به صورت نوشتاری، کارویژه باورپذیری سلطنت پهلوی را استمرار بخشد و با تکرار آن در مدارس و آموزش عملی تحت یگان‌‌های آموزشی، داده‌‌هایی را به لحاظ محتوایی که شامل آداب همنشینی، چامه خواندن، چگونگی اردو زدن، ‌نقاشی و...، که با اصول زندگی جامعه ایرانی مغایرت داشت، به نوجوانان تزریق کند. این امر در 31 خرداد 1306ش با انتشار نخستین شماره مجله «پیش‌‌آهنگی ایران» به صاحب امتیازی امین‌زاده و مدیریت احمد آرام تحقق پذیرفت.3
 
تصویر یکی از کتاب‌های چاپ‌شده در سازمان پیشاهنگی ایران
تصویر یکی از کتاب‌های چاپ‌شده در سازمان پیشاهنگی ایران
 
کتاب‌‌هایی نیز در جهت ترویج اندیشه‌‌های ایران باستان به قصد ستایش از اسطوره‌‌های ایرانی و پادشاهان افسانه‌‌ای و القای هم‌ترازی «خدا و شاه» منتشر شد؛ برای مثال، در ابتدای کتابی با عنوان «سرودهای پیش‌‌آهنگی»،‌ قطعه شعری آمده بود که شاه را همتراز خدا قرار می‌‌داد و به سه مؤلفه دین مزدایی که «پندار و گفتار و کردار نیک» است، اشاره می‌‌کرد. به همین ترتیب، در «سرود و پرچم پیش‌‌آهنگی ایران» نیز مفاهیمی چون درفش کاویان، کشور کیان، ساحت جم، شیر و خورشید گنجانده شده بود. 4 در قطعه دیگری به نام «سرود شادی» بار دیگر شاهد هم‌ترازی خدا و شاه هستیم که رضایت آنها وابسته به کار نیک افراد و جوانان پیشاهنگی شده بود. 5 این اقدامات نشان‌دهنده عزم جدی برای دگرگونی فرهنگی در دو عرصه اندیشه و فرهنگ و تمجید از ایران پیش از اسلام بود.
 
دگرگونی فرهنگی
این دگرگونی فرهنگی زمانی که یکی از اعضای خانواده سلطنتی درصدد ایجاد کانونی برای تربیت زنان و درحقیقت به عنوان ابزاری برای رفع حجاب دختران و زنان بود، تشدید شد. اقدامات شمس پهلوی در عمل و به صورت تلویحی کاربست نظرات شاه در زمینه پوشش زنان و جدیت این امر در اجرای آن بود. پیامد خاستگاه فرهنگی تغییر چنین نگرشی نیز به سفر رضاشاه به ترکیه و فرمان تغییر لباس به سبک غربی در ایران بازمی‌‌گردد.6 پس از این سفر، رضاشاه بسترهای لازم برای برای منع پوشش سنتی و کشف حجاب را از خانواده خود آغاز کرد و توانست با کمک فرزندش این امر را با «کانون زنان» پیش ببرد. «در 21 اردیبهشت 1314 با اشاره
رضاخان و با دعوت وزیر معارف وقت، علی‌اصغر حکمت، عده‌‌ای از زنان فرهنگی انتخاب و دعوت شدند و به آنها گفته شد که مأموریت دارند جمعیتی را تشکیل بدهند که پیش‌قدم نهضت آزادی ایران باشد». 7 این کانون سرآغاز طراحی یک الگوی جدید در تغییر بافت فرهنگی بود.
 
دختران کانون تحت ریاست شمس
کانون بیش از پنجاه شعبه در شهرهای مختلف دایر کرد که مرکز آن در تهران قرار داشت. این تشکیلات توانست با یک روزنامه رسمی به نام «زبان زن» برنامه‌‌ها و اهداف کانون را در اختیار مخاطبان قرار دهد.8 یکی از نکات مهم در این برهه از تاریخ، حضور یک آمریکایی به نام توماس گیبسون در کانون است که با لباس‌‌هایی که او طراحی کرده بود دختران پیشاهنگ بدون حجاب به مدرسه می‌‌رفتند و همین امر مقدمه‌‌ای برای کشف حجاب عمومی شد.9 درواقع هدف اصلی از ایجاد کانون از آغاز تأسیس، رفع حجاب بود و از آن زمان، اغلب مدیران مدارس و مأموران وزارت معارف دراین‌باره جدیت زیادی داشتند تا در مدارس دختران رفع حجاب را ترویج کنند.10
 
رژه گروهی از دانش‌آموزان پیشاهنگ دختر در میدان جلالیه (سال 1315)
رژه گروهی از دانش‌آموزان پیشاهنگ دختر در میدان جلالیه (سال 1315)
شماره آرشیو: 123919-275م
 
اما آنچه در کمیّت و کیفیت مواد قانونی کانون مشاهده می‌‌شود ماهیت واقعی و عینی عملکرد آن در آموزش و تربیت زنان و دختران و مغایرت آن با بافت فرهنگی جامعه است؛ چراکه همه آن چیزی که اجرا می‌‌شد در جهت تسریع روند وابستگی فرهنگی و اقتصادی به غرب بود. این سیاست تهاجمی فرهنگی نیز براساس منطق الگوی وابستگی، مصرف‌‌گرایی، بی‌‌بندوباری، و در یک کلام الگو قرار دادن روابط خانوادگی یک زن غربی در داخل زندگی اجتماعی ایرانی بود. مدیران فرهنگی خاندان پهلوی می‌‌دانستند که این گونه برنامه‌‌ها با واکنش منفی مواجه خواهد شد؛ بنابراین برای خنثی نمودن آن قانونی جهت شرکت اجباری در کلاس‌‌ها و عضویت در کانون‌‌های مورد نظر به تصویب رساندند.
 
گروه موزیگ پیشاهنگان ساری (سال 1311)
گروه موزیگ پیشاهنگان ساری (سال 1311)
شماره آرشیو: 130370-275م
 
این قانون در سال 1317ش تصریح می‌‌کند که عضویت در سازمان پیشاهنگی برای همه دانش‌آموزان اجباری است. بنا بر پیشنهاد شورای عالی فرهنگ، ماده واحده‌‌ای به تصویب رسید که به موجب آن شرکت دانش‌آموزان مقطع ابتدایی و متوسط در امتحان نهایی، مشروط به یک سال خدمت در سازمان پیشاهنگی و اخذ گواهینامه آموزش درجه دوم و سوم پیشاهنگی بود. در مجموع، کانون دارای سه کارکرد تربیتی، اجتماعی و سیاسی بود. در زمینه تربیتی، تلاش بر این بود که رویکرد تازه‌‌ای به نظام تربیتی به سبک نوین غربی داده شود و با اخذ الگوهای غربی، زن ایرانی را همسان با زن غربی نشان دهد. در زمینه اجتماعی، با گسترش کانون در شهرهای مختلف و رقابت با سازمان توده، حق رأی نمود بارزی پیدا کرد. در زمینه سیاسی نیز، به مهم‌ترین لایه‌‌های پنهان مشروعیت‌‌سازی و باورپذیری سلطنت، که اطاعت از تصمیمات راهبردی فرادستی که توسط مرکزیت کانون به سایر شعب در سراسر ایران صادر می‌‌شد، می‌‌توان اشاره کرد.
 
محمدرضا پهلوی (ولیعهد) در مراسم جشن پیشاهنگی در باغ منظریه تهران (4 شهریور 1318)
محمدرضا پهلوی (ولیعهد) در مراسم جشن پیشاهنگی در باغ منظریه تهران (4 شهریور 1318)
شماره آرشیو: 123888-275م
 
فرجام
سیاست فرهنگی سازمان پیشاهنگی در زمان پهلوی اول را باید دو کارویژه دگرگونی تدریجی از مؤلفه‌‌های سنتی به سمت تجلیات مظاهر غربی و به سخن دیگر غربی‌‌سازی سیمای نوجوانان ایران، و تأسیس یک نهاد برای مشروعیت‌‌سازی از حکومت، و تحول در اندیشه و ذهن دختران و پسران ایرانی دانست که هدف از آن رهایی فرهنگ سیاسی از عادات سنتی بود. در سطح اول، الگویی که برای این منطق در نظر گرفته شده بود وابستگی در تمامی ابعاد فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بود که با مشروعیت‌‌سازی در ابعاد سیاسی، اطاعت و باورمندی سلطنت پهلوی را تکمیل می‌‌کرد. درواقع، هدف از تأسیس چنین نهادهایی بازتولید اقتدار شاهی،‌ نفی هرگونه مؤلفه‌‌های مذهبی، رویکرد نوین به زندگی عرفی، و سرانجام تولید گفتمان پادمذهبی بود که البته این امر تحقق نیافت.
 
پی نوشت:
 
1. حسام‌الدین آشنا، «پیشاهنگی در ایران، برگی از سیاست فرهنگی دوران رضاشاه 1320-1304»، گنجینه اسناد، ش 4و3 (زمستان 1371)، ص 3.
2. اسناد پیشاهنگی ایران در دوره رضاشاه، به کوشش محمود دلفانی، تهران، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، 1382، صص 3-5.
3. مجله پیش‌‌آهنگی ایران، سال 1، ش 1 (خرداد 1306)، ص 1.
4. سرودهای پیش‌‌آهنگی، تهران، انتشارات سازمان ملی پیش‌‌آهنگی ایران، 1335، صص 6-8.
5. همان، ص 13.
6. هوشنگ شهابی، «مقررات لباس پوشیدن برای مردان در ترکیه و ایران»، در: تجدد آمرانه؛ جامعه و دولت در عصر رضاشاه، گردآوری تورج اتابکی، ترجمه مهدی حقیقت‌‌خواه، تهران، ققنوس، 1393، چ چهارم، ص 201.
7. شمس پهلوی، کتاب چهارم، زنان دربار به روایت اسناد ساواک، تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، وزارت اطلاعات، 1385، ص 11.
8. آرشیو پژوهشکده تاریخ معاصر، سند شماره 12-2302-140م.
9. علی‌اصغر حکمت، سی خاطره از عصر فرخنده پهلوی، تهران، انتشارات وحیدنیا، 1355، ص 98.
10. سازمان اسناد ملی ایران، سند شماره 109004، مورخ 1359، صص 3-4. https://iichs.ir/vdcd9f0x.yt0zk6a22y.html
iichs.ir/vdcd9f0x.yt0zk6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما