در آستانه سالروز رحلت آیت‌الله کاشانی؛

مخالفت با انگلیس: از اِشغال تا اِستعمار

پس از خاتمه جنگ آیت‌الله کاشانی در صدر اسامی بازداشتی‌ها قرار گرفت. حکم بازداشت ایشان به اتهام «اقدام علیه استقلال و امنیت کشور و اقدام به نفع دشمنان ملت» صادر و به بازداشت چهارده ماهه این روحانی منجر شد
مخالفت با انگلیس: از اِشغال تا اِستعمار
 
با آغاز جنگ جهانی دوم گرچه ایران همچون زمان جنگ جهانی اول اعلام بی‌طرفی کرد، روسیه و انگلیس با ادعایی مشابه آنچه در زمان جنگ جهانی اول مطرح شد، ایران را اشغال کردند. حضور اشغالگران در خاک ایران، عمومِ مردم و به‌ویژه روحانیت را به اعلامِ موضع و ابراز انزجار از دخالت بیگانگان واداشت. در این میان، آیت‌الله کاشانی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. ایشان با توجه به سابقه مبارزاتی خود، تجاوز اشغالگرانِ انگلیس و صدمات وارده بر کشور و مردم را برنتافت و با برافراشتنِ عَلمِ مبارزه با استعمارگران برگ تازه‌ای در تحولاتِ تاریخِ معاصر ایران گشود.
 
کاشانی؛ ردایِ مبارزه با اِشغال
آیت‌الله کاشانی، یکی از مبارزانِ سرسختِ سیاست‌های استعمارگرانه انگلیس در ایران بود. سابقه این مخالفت به مبارزات انقلابی ایشان در سال 1920 عراق برمی‌گردد. آیت‌الله کاشانی در این مبارزات نقشی بی‌مانند در به حرکت درآوردن نیروهایِ مردمی نجف و کاظمین علیه استعمار ایفا کردند. ایشان مقارن جنگ جهانی اول، و در ۳۲ سالگی، به اتفاق پدر و دیگر علمای عراق علیه تجاوز انگلیسی‌ها به مبارزه پرداخت و بدین ترتیب، نخستین نبرد مسلحانه را در منطقه ایجاد کرد. آیت‌الله کاشانی پس از بازگشت به ایران درصدد وحدت روحانیت برای مقابله با سیاست‌های رضاشاه برآمد. بر همین اساس دخالت روحانیت در سیاست را به صورت یک تکلیف شرعی بیان نمود: «در اسلام مذهب از سیاست جدا نیست و وظیفه دینی و دنیایی مسلمان آن است که در سیاست کشور دخالت کند و با آشنایی کامل از حقوق خود از برادران دینی و کشور و میهن خویش بتواند دفاع کند».1
 
آیت‌الله کاشانی در مجلس ختم آیت‌الله بروجردی به منبر رفت و گفت: «باید حتما کسی که پس از بروجردی عَلَم اسلام را در دست می‌گیرد، به تمام شیعیان تعهد بدهد که وارد سیاست شود». در ادامه نیز یادآور شد که مراجع تقلیدی که به سیاست توجه نداشته باشند، ارزش ندارند و انگلیسی‌ها چنین وانمود کرده‌اند که آیت‌الله خوب کسی است که کاری به کار سیاست نداشته باشد. گویی زمانه‌ای فرارسیده بود که سیاست و فقاهت هم‌پا به سمتی می‌رفتند که نشان از فصلِ خزانِ دوری‌گزینی سازمان روحانیت از سیاست داشت.2
 
آیت‌الله کاشانی همه احزاب و جریان­های سیاسی را به یک حرکت هماهنگ فراخواند، یا آن گونه که خود می‌گفت: همه مردم حزب من هستند؛ ما در مبارزه با استعمار انگلیس همکاری همه‌جانبه را با آغوش باز می‌پذیریم.3 پیوند دیانت و سیاست در اندیشه ایشان در این برهه نیز بار دیگر متجلی شد؛ به این معنا که از نگاه ایشان، حضور انگلیسی‌ها در ایران به شکل‌گیری اسباب و عللی منجر شده بود که برقراری حکومت متناسب با شئون اسلام را ناممکن می‌ساخت؛ به عبارت دیگر، از نظر آیت‌الله کاشانی، می‌بایست رژیمی بر سرکار می‌آمد که اقتضائات اسلام نیز در آن رعایت می‌شد، اما تا زمان حضور انگلیسی‌ها در ایران این مهم ناممکن بود؛ زیرا انگلیس حاضر نبود به غارتگری خود خاتمه دهد و حتی از پرداخت حق امتیاز خودداری کرد.
 
پس از خاتمه جنگ، آیت‌الله کاشانی در صدر اسامی مورد نظر متفقین برای بازداشت قرار گرفت. حکم بازداشت آیت‌الله به اتهام واهی «اقدام علیه استقلال و امنیت کشور و اقدام به نفع دشمنان ملت» صادر شد و بدین ترتیب ایشان چهارده ماه در بازداشتگاه متفقین بود. آیت‌الله کاشانی در مدت حبس نیز با اشغالگران سازش نکرد. در بازجویی‌ها می‌گوید: «اگر در زندان شما بمیرم، ننگ ابدی بر شما خواهد بود و اگر از زندان شما بیرون آیم، کاری خواهم کرد که یک نفر انگلیسی در این مملکت باقی نماند.»4 و چنین نیز شد. ایشان با مجاهدت‌هایشان در کنار سایر نیروها یکی از مبارزات بزرگ ضداستعماری را تحت عنوان نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران شکل داد و انگلستان که در آن تاریخ هنوز ابرقدرت زمان به شمار می‌رفت، با شکستی بی‌سابقه مواجه ‌گردید.
 
کاشانی؛ ردایِ مبارزه با استعمار
با انعقاد قرارداد نفتی بین ایران و یکی از سرمایه‌داران انگلیسی به نام دارسی، در خردادماه ۱۲۸۰، و متعاقب آن تأسیس نخستین شرکت نفت ایران و انگلیس در فروردین ۱2۸۸، بزرگ‌ترین امتیاز نفتی ایران نصیب انگلیسی‌ها شد. به‌‎تدریج، دولت انگلستان دارای تأسیسات وسیع نفت در ایران شد و نفت ایران در دست کمپانی نفت ایران و انگلیس قرار گرفت. آیت‌الله کاشانی در کنارِ مصدق ازجمله مخالفان پذیرش مشروط ملی شدن نفت بود.5 ایشان با اتخاذ این موضع در آغاز شکل‌گیری نهضت نقش محوری و کلیدی ایفا نمودند و موجب تحرک سیاسی روحانیت شدند؛ روحانیتی که میراث‎‌دار شرایط خفقان و استبداد در دوره رضاشاه بود و تجربه تاریخ مشروطیت و هم رویکرد مرجع تقلید وقت آیت‌الله بروجردی نسبت به سیاست را دلایلی برای عدم شرکت و موضع‌گیری در تحولات سیاسی می‌دانستند.
 
آیت‌الله کاشانی ... عمل قهرمانانه طهماسبی را ستود و درباره قتل رزم‌آرا گفت: «این عمل به نفع ملت ایران بود و این گلوله و ضربه، عالی‌ترین و مفیدترین ضربه‌ای بود که بر پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران پدید آمد»  
نقش بعدی و بسیار مهم آیت‌الله کاشانی نیز این بود که او به عنوان سمبل روحانیت سیاسی با درک موقعیت و اهمیت موضوع و ابتکار عمل شعار ملی شدن نفت را از بین معدود نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند و به بسیج عمومی مردمی همت گماشت. در همین بحبوحه و در سال 1329 رزم‌آرا، نخست‌وزیر وقت، که به منظور تمدید و توسعه امتیاز نفت جنوب (قرارداد گس ـ گلشائیان) با بی‌اعتنایی به نظر علما و نمایندگان مجلس و مردم، بر تصویب این امتیاز پافشاری می‌کرد، توسط خلیل طهماسبی به قتل رسید. آیت‌الله کاشانی در واکنش به این مسئله، عمل قهرمانانه طهماسبی را ستود و درباره قتل رزم‌آرا گفت: «این عمل به نفع ملت ایران بود و این گلوله و ضربه، عالی‌ترین و مفیدترین ضربه‌ای بود که بر پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران پدید آمد».6
 
پیامد قتل رزم‌آرا عقب‌نشینی نمایندگان وابسته به انگلیس در مجلس شانزدهم بود. در این برهه شاهد آن هستیم که عمل‌گرایی ضد استعماری و ضد بریتانیایی آیت‌الله کاشانی در جنبش ملی شدن صنعت نفت نمود کامل پیدا می‌کند.7 تلاش‌های گسترده ‌کاشانی در راه ملی‌کردن صنعت نفت، آغازگر حرکت نیروهای مردمی علیه حکومت پهلوی و نیز انگلیس گردید. آیت‌الله کاشانی با تجربیاتی که علیه انگلیس کسب کرده بود، با طرح شعار «نفت ایران متعلق به ملت ایران است»، با قرارداد الحاقی گس ـ گلشائیان به مبارزه پرداخت و شعار ملی شدن صنعت نفت را به سطح عمومی مردم کشاند. این موضوع باعث گشت تا به دلایل مختلف به حبس و تبعید کاشانی مبادرت ورزند. وقتی سفیر انگلیس طی بیانیه‌ای به مصدق هشدار داد که ایران باید از مخاطرات الغای یک‌طرفه قرارداد پرهیز کند و توجه داشته باشد که حل اختلاف از طریق دوستانه، موجب جلب سرمایه خارجی و ایجاد اعتبار برای کشور خواهد بود، آیت‌الله کاشانی از مردم خواست تا در میدان بهارستان تجمع کنند.8 آن‌گاه در این تجمع، ضمن اظهار تنفر از دخالت آمریکا در امور ایران، بر قابل‌برگشت نبودن عمل خلع ید از شرکت نفت انگلیس تأکید کرد.9
 
در فضایی که کسی جرئت اعتراض نداشت و همه مهر خاموشی بر لب زده بودند، کاشانی بود که یک‌بار دیگر ملت ایران را برای به نمایش گذاردن قدرت خویش به قیام دعوت نمود: «احمد قوام باید بداند که در سرزمینی که مردم رنج‌دیده آن پس از سال‌ها رنج و تعب، شانه از زیر بار دیکتاتوری بیرون کشیده‌اند، نباید رسما اختناق افکار و عقاید را اعلام و مردم را به اعلام جمعی تهدید نماید. من صریحا می‌گویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است در این راه جهاد اکبر کمر همت بربسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به‌دست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است».10 در این ایامِ پرتنش در ایران، آیت‌الله کاشانی فتوایی صادر کرد و از سربازان ارتش خواست در مخالفت با حکومت به معترضان بپیوندند.11 نهضتِ ملی‌شدنِ صنعتِ نفت و سرنگونی محمد مصدق، اگرچه با دخالت آمریکا به بازگشت استبداد و استعمارگر جدیدی به نام آمریکا منجر شد،12 اما نقش و تأثیر آیت‌الله کاشانی در مبارزه با اشغال و استعمارِ انگلیس در خاطره تاریخی ایران خواهد ماند.
 
فرجامِ سخن
آیت‌الله کاشانی سمبل مبارزه با اشغال و استعمار در تاریخ ایران معاصر به‌شمار می‌رود. او با تکیه بر تجاربِ شخصی خود در مبارزه با استعمارگرِ پر سابقه‌ای همچون انگلیس، از همان ابتدا ندایِ استقلال ایران را سر داد. او در زندگیِ پر فرازوفرودِ خود، لحظه‌ای از این آرمان عقب ننشست و تا به ثمر نشستن حذف ِانگلستان از سپهرِ سیاست در ایران به مبارزه خود ادامه داد.
 
مجلس شورای ملی در یکی از اولین مصوبات خود پس از 30 تیر، قانون عفو شهید خلیل طهماسبی را صادر کرد. در تصویر، او پس از آزادی و در دیدار با آیت‌الله کاشانی دیده می‌شود
مجلس شورای ملی در یکی از اولین مصوبات خود پس از 30 تیر، قانون عفو شهید خلیل طهماسبی را صادر کرد. در تصویر، او پس از آزادی و در دیدار با آیت‌الله کاشانی دیده می‌شود
 

پی نوشت:
1. محمد دهنوی، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها و پیام‌های آیت‌الله کاشانی، ج 2، تهران، چاپخش، 1361، ص 22.
2. سیدهادی طباطبایی، فقیهان و انقلاب ایران، تهران، کویر، چ سوم، 1396، صص 14-15.
3. حسین مکی، قیام سی تیر، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360، ص 118.
4. حبیب‌الله حمیدی و بهنام صدری، «اسنادی از زندگی و مبارزات آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی: آیت‌الله کاشانی در زندان متفقین»، گنجینه اسناد، ش 17 و 18 (بهار و تابستان 1374)، ص 31.
5. سهراب یزدانی، کودتاهای ایران، تهران، نشر ماهی، 1396، ص 294.
6. غضنفر رکن‌آبادی، سیاست، دیانت و آیت‌الله کاشانی، تهران، دانش و اندیشه معاصر، 1379، ص 72.
7. مایکل آکسورتی، امپراتوری اندیشه: تاریخ ایران، ترجمه شهربانو صارمی، تهران، ققنوس، 1394، ص 296.
8. وحید سینایی، دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، 1396، ص 365.
9. فؤاد روحانی، تاریخ ملی شدن صنعت نفت ایران، تهران، فرانکلین، 1352، ص 120.
10. علی محمدی، آیت‌الله کاشانی رایت استقلال، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ص 100.
11. کاوه فرخ، ایران در جنگ: از چالدران تا جنگ تحمیلی، ترجمه شهربانو صارمی، تهران، ققنوس، 1397، ص 517.
12. مارک گازیورسکی، کودتاهای ایرانی، ترجمه بهرنگ رجبی، تهران، نشر چشمه، چ دوم، 1398، ص 43.
  https://iichs.ir/vdca.onok49nim5k14.html
iichs.ir/vdca.onok49nim5k14.html
نام شما
آدرس ايميل شما