زندگی سیاسی ـ ‌نظامی حسن ارفع

یکی از چندشغله‌های دوره پهلوی دوم

از دیگر مشاغل سیاسی این نظامی عصر پهلوی دوم، سفیری ایران در ترکیه و پاکستان بود. به‌علاوه باید اشاره نمود که او هم‌زمان با سفیری ایران در ترکیه، وزیرمختاری ایران در یونان را هم برعهده داشت...
یکی از چندشغله‌های دوره پهلوی دوم
حسن ارفع یکی از سیاسی‌ترین نظامیان تاریخ معاصر ایران است که در دوره محمدرضاشاه به مدارج بالای نظامی دست یافت؛ درحالی‌که در دوره رضاشاه در حاشیه بود. او علاوه بر مناصب و مشاغل نظامی، در عرصه سیاست نیز فعالیت می‌کرد و رهبری چند حزب سیاسی را برعهد داشت. علاوه بر اینها، ارفع به مقام‌های وزارت و سفارت هم دست یافت. حسن ارفع معتقد به حکومت پادشاهی بود؛ به‌همین‌دلیل خدمات بسیاری به محمدرضاشاه نمود که مهم‌ترین آنها همکاری و همراهی با کودتای 28 مرداد علیه دولت ملی دکتر مصدق بود.
 
خانواده و تحصیلات
پدر حسن ارفع، میرزا رضاخان (یونس) و القابش «دانش، ارفع‌الدوله، پرنس ارفع و...» بود. او، که از چهره‌های مرموز دوران قاجار به‌شمار می‌آید، مدتی پیش‌خدمت سرکنسولگری ایران در تفلیس بود و پس از آموختن زبان روسی ابتدا مترجم و سپس کنسولیار ایران در تفلیس شد. در همین دوران، پرنس ارفع مناصب و مشاغلی دیگری نیز برعهده گرفت.1 حسن ارفع در سال 1274ش در تفلیس متولد شد. محمدساعد مراغه‌ای در کودکی نگهداری او را برعهده داشت. به‌جز تحصیلات ابتدایی، تمامی تحصیلات دبیرستان و دانشگاه او در حوزه نظام بود؛ به‌طوری که در دوزاده‌سالگی وارد مدرسه نظام شد و تحصیلاتش را در دبیرستان‌های نظام ترکیه، ژنو سوئیس و موناکو فرانسه انجام داد.2 باید این نکته را اضافه نمود که والدین ارفع علاقه‌مند به تحصیل او در فرانسه بودند.3 حسن ارفع تحصیلات دانشکده افسری را در سوئیس و فرانسه انجام داد و در سال 1306ش دوره دانشگاه جنگ را در پاریس گذراند. در ایران مدرک تحصیلی او فرماندهی عالی ستاد ارزیابی شد.4
 
حسن ارفع، هنگامی که وابسته  نظامی ایران در لندن بود، با یک دختر انگلیسی به نام هیلدا ازدواج نمود.5 این همسر انگلیسی یک رقاص باله بود.6 ارفع همچنین برادری به نام ابراهیم داشت که او هم نظامی بود و در سال 1321 در حین مأموریت با درجه سرتیپی کشته شد.7 وی در ضمن تحصیلات نظامی، که در کشور‌های ترکیه، فرانسه و سوئیس انجام داد، موفق شد زبان‌های روسی، انگلیسی، فرانسه، ترکی و آلمانی را فرا گیرد؛ همچنین هم‌زمان با مسئولیت‌هایی که داشت درمورد مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی ایران مطالعاتی انجام داد و آن را به نام «راه رستگاری» تدوین نمود.8 به علت اینکه تحصیلات ارفع در خارج از کشور بود، زبان فارسی را خوب صحبت نمی‌کرد؛ به همین علت او خاطرات سیاسی و نظامی خود را تحت عنوان پنج پادشاه به زبان انگلیسی منتشر نمود.9 ارفع در بحبوحه انقلاب اسلامی از کشور خارج شد و روز‌های آخر عمرش را در مونت کارلو فرانسه در خانه پدری گذراند.10
 
مناصب، مشاغل و فعالیت‌های نظامی ارفع
حسن ارفع در 24 سالگی به استخدام ژاندارمری درآمد و سال 1304 به سمت وابسته نظامی ایران در لندن منصوب شد. او پس از گذشت چند سال، در تهران به فرماندهی هنگ سوار دانشکده افسری منصوب و سپس معاون و رئیس این دانشکده شد. در سال 1314 پست معاونت مدیریت دروس دانشگاه جنگ و در پی آن ریاست اداره سواره‌نظام به او محول شد. بعد از مدتی با درجه سرتیپی ریاست رکن دوم ستاد ارتش، یعنی مهم‌ترین نهاد اطلاعاتی ـ نظامی به او واگذار شد. در سال 1323 به درجه سرلشکری رسید و چندین‌بار در دوره محمدرضاشاه به ریاست ستاد ارتش منصوب گردید.11 در این پست او عناصر وابسته به انگلستان را به مقامات حساس نظامی و اطلاعاتی گمارد؛ از جمله محمدحسن اخوی که ریاست رکن دوم ستاد ارتش به او محول شد. حسن اخوی مغز متفکر باند ارفع در ارتش به‌شمار می‌آمد؛ به طوری که هم طراح عملیات کودتای 25 مرداد 1332 بود و هم نقش اساسی در کودتای 28 مرداد داشت.12
 
در زمان ریاست ارفع بر ستاد ارتش در آذربایجان و فارس وقایعی اتفاق افتاد و عده‌ای شورش کردند که او برای خواباندن این قضایا به سرکوب شدید شورشیان دست زد؛ به‌خصوص برای حل بحران آذربایجان تلاش‌های بسیاری انجام داد، اما با روی کار آمدن قوام، به علل سیاسی او از ریاست ستاد ارتش عزل شد.13 از دیگرمسائل مربوط به ارفع در ارتش رقابت بین او و رزم‌آرا به‌صورت آشکار بود. هر دوی آنها بعد از شهریور 1320 به مشاغل بالای نظامی رسیدند و به علت تنفر زیاد از هم، اقداماتی برای به زیرکشیدن یکدیگر انجام دادند؛ به‌طوری که پس از رسیدن به ریاست ستاد ارتش، یکدیگر را بازنشسته و خانه‌نشین کردند.14
 
ارفع از طرفداران سیاست غرب به‌ویژه انگلیس بود و به انگلیس وابستگی داشت؛ او براساس همین وابستگی و با تکیه بر انگلیسی‌ها و موافقت آنها به دنبال احراز مقام نخست‌وزیری بود، اما شرایط آن زمان مانع تحقق این هدف شد.
 
حسن ارفع، مسائل و فعالیت‌های سیاسی
حسن ارفع از سیاسی‌ترین نظامیان ارتشی رده بالا در دهه 1320 و بعد از آن بود که در فعالیت‌های سیاسی خارج از ارتش نقشی تأثیرگذار داشت.15 او از طرفداران سیاست غرب به‌ویژه انگلیس بود؛ یعنی به انگلیس وابستگی داشت؛ به گونه‌ای که براساس همین وابستگی با تکیه بر انگلیسی‌ها و موافقت آنها به دنبال احراز مقام نخست‌وزیری بود، اما شرایط آن زمان مانع شد.16 از جمله عوامل انگلستان که ارفع روابط نزدیکی با او داشت سیدضیاء‌الدین طباطبایی بود.17 ارفع در ارتش حزبی مخفی به نام «نهضت ملی» تأسیس کرد؛ همچنین سه حزب سیاسی دیگر که به انگلیس وابسته بودند را رهبری می‌نمود که عبارت بودند از: «حزب افق آسیا» و احزاب شبه‌فاشیستی «آریا» و «سومکا».18 همچنین در قسمت قبل اشاره شد که ارفع به عنوان رئیس ستاد ارتش، وابستگان به انگلستان را به مقامات حساس نظامی و اطلاعاتی برگزید. خود حسن ارفع اذعان نموده که روابط بسیار گرم و دوستانه‌ای با اعضای سفارت بریتانیا به‌ویژه سفیر این کشور داشته است.19
 
یکی از گرایش‌های سیاسی ارفع علاقه او به حکومت پادشاهی بود. او از مریدان رضاخان بود و بهترین نوع حکومت برای ایران را حکومت سلطنتی می‌دانست.20 عزت‌اله همایونفر در مقدمه کتاب «راه رستگاری»، ارفع را فردی وفادار به شاه معرفی می‌کند.21 به عقیده مرتضی کاشانی، از نزدیکان مظفر بقائی، رهبر حزب زحمتکشان، «ارفع نوکر شاه بود» و در مقابل او رقیبی قدرتمند به نام رزم‌آرا وجود داشت که در اندیشه کودتا علیه محمدرضاشاه بود.22 همچنین ارفع به منظور حمایت از دربار و شخص شاه و درعین‌حال ضربه زدن به دولت دکتر مصدق در ماجرای ربوده شدن و قتل افشار طوس، رئیس شهربانی، همکاری نزدیکی با مظفر بقائی و چند افسر دیگر داشت.23 [چه انگیزه‌هایی باعث قتل افشارطوس شد؟]
 
در سطور قبلی هم به نقش ارفع در کودتای 28 مرداد اشاره شد. در سال 1323 که ارفع رئیس ستاد ارتش شد، حزبی به نام «نهضت ملی» را تأسیس نمود که اعضای آن افسران راست‌گرای مخالف کمونیسم و درعین‌حال وفادار به شاه بودند؛ همچنین روز 23 تیر 1330 عوامل وابسته به ارفع از جمله نیرو‌هایی بودند که برای کارشکنی در روابط دولت مصدق با دولت آمریکا به آشوب دست زدند.24 محمدرضاشاه در مواقعی که احساس خطرمی‌نمود و یا در مواقع حساس به هدف مقابله و کنترل افرادی مانند علی امینی، رزم‌آرا و زاهدی، ارفع را به میدان می‌آورد و از او استفاده می‌کرد.25 ارفع در سال 1324 به علت فعالیت علیه دولت قوام، از ریاست ستاد ارتش برکنار و بازنشسته شد، اما با روی کارآمدن حسین علاء، به وزارت راه رسید. از دیگر مشاغل سیاسی ارفع، سفیری ایران در ترکیه و پاکستان بود. در زمان سفارتش در ترکیه موافقت‌نامه دفاعی را با سفیر آمریکا در آنجا به امضا رساند که این موافقت‌نامه چک سفید امضای اشغال ایران به‌شمار می‌آمد.26 همچنین سفارت ارفع در ترکیه باعث استعفای رایزن سفارت ایران در آنجا، یعنی امیرعباس هویدا، شد؛ به‌علاوه باید اشاره نمود که هم‌زمان با سفیری ایران در ترکیه، ارفع وزیرمختاری ایران در یونان را هم برعهده داشت.27
 

حسن ارفع، فرمانده دانشکده افسری، در میان جمعی از دانشجویان فارغ‌التحصیل دوره یازدهم این دانشکده
شماره آرشیو: 377-1ع

پی نوشت:
 
1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، ج 2، تهران، انتشارات اطلاعات، چ سوم، 1367، ص 437.
2. همان، ص 439.
3. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1382، ص 2.
4. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، همان، ص 439.
5. محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، ناگفته‌هایی از دولت دکتر مصدق، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1380، ص 229.
6. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، همان، ص 2.
7. حسن ارفع، راه رستگاری، بی‌جا، انتشارات روزنامه آماده‌باش، بی‌تا، ص (ج).
8. همان‌جا.
9. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، تهران، نشر گفتار و نشر علم، 1380، ص 83.
10. محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، همان، ص 230.
11. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، همان، ص 439.
12. همان، ص 435.
13. باقر عاقلی، همان، ص 81.
14. همان، صص 81-82.
15. محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی، ج 2، بی‌جا، بی‌نا، 1372، ص 933.
16. دولتمردان عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1385، ص 86.
17. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، همان، ص 2.
18. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، همان، ص 440.
19. همان، ص 52.
20. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، همان، ص 2.
21. حسن ارفع، همان، ص(ج).
22. حبیب‌اله مهرجو، خاطرات مرتضی کاشانی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، صص 43-44.
23. همان، صص 155-156.
24. محمدابراهیم امیرتیمور کلالی، همان، صص 229- 230.
25. همان، ص 230.
26. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد حسین فردوست، همان، صص 440-441.
27. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، همان، صص 3-5 و 8. https://iichs.ir/vdcf.vdviw6dvvgiaw.html
iichs.ir/vdcf.vdviw6dvvgiaw.html
نام شما
آدرس ايميل شما