ارتقا به درجه ارتشبدی/ عبدالحسین نیکپور درگذشت/ سنای آمریکا از شاه تجلیل کرد!/ بازگشت مدیر مجله «ثروت ملل» از اروپا/ پرونده‌های بزرگ مالیاتی زودتر مورد رسیدگی قرار می‌گیرد/ وزیر کشاورزی: افزایش تولید گندم نباید ما را اغفال کند/ معاون نخست‌وزیر هند فردا به تهران می‌آید/ امضای قرارداد مبادله اطلاعات بین ایران و مغرب/ دبیر کل سازمان عمران منطقه‌ای در تهران/ درگذشت یک نماینده مجلس/ کمک شیر و خورشید سرخ به آسیب‌دیدگان رودخانه فرات به عراق حمل شد/ قربانیان برق و طوفان/ ارتباط تلفنی با شهرستان‌ها خودکار می‌شود/ ایران «هاور کرافت» تحویل می‌گیرد/ ملاقات سفیر ایران با نخست‌وزیر عراق/ «کسی پشت کنکور نمی‌ماند»/ سرمایه‌گذاری در نیروی برق/ نتیجه آخرین آمارگیری درباره جمعیت ایران/ کویت بوبیان را 99 ساله به عراق داد!/ شکایات فراوان که به بازرسی شاهنشاهی می‌رسد!/ سفرایی که در تهران به‌سر می‌برند!
۲۲  تیر ۱۳۴۷


ارتقا به درجه ارتشبدی

جراید امروز کشور نوشتند: به فرمان شاهنشاه آریامهر، تیمسار سپهبد محمد خاتمی، فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی، از تاریخ پنجشنبه 20 تیرماه ۱۳۴۷ به درجه ارتشبدی ارتقا یافت.[1]
 

عبدالحسین نیکپور درگذشت

روزنامه «اطلاعات» نوشت: با کمال تأسف اطلاع حاصل شد که آقای عبدالحسین نیکپور، سناتور و رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران، ساعت ۴:30 بعد از نیمه‌شب جمعه «دیروز» بر اثر عارضه سکته قلبی درگذشت.
نیکپور از رجال اقتصادی کشور و در طول سالیان دراز مصدر خدمات شایسته‌ای در رشته اقتصاد و سیاست بود. وی از پایه‌گذاران اتاق بازرگانی بود و از روزی که در تهران اتاق تجارت به ریاست مرحوم حاج امین‌الضرب تشکیل گردید، عضویت اتاق را دارا بوده است و چندی بعد به ریاست اتاق تجارت برگزیده شد و یک ربع قرن در مقام ریاست اتاق بازرگانی تهران انجام وظیفه کرد.
نیکپور در دوره نهم قانون‌گذاری به سمت نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی انتخاب شد و چند دوره بدین سمت وظایف نمایندگی را توأم با اقدامات خویش در اتاق بازرگانی انجام داد و در اولین دوره مجلس سنا به سمت سناتور انتخابی تهران وارد مجلس سنا شد و چند دوره نیز بدین سمت وظیفه قانون‌گذاری و شرکت در امور سیاسی را بر عهده داشت.
مرحوم نیکپور در وصیت‌نامه خود تصریح کرده است که خانواده وی انجام هرگونه تشریفاتی را در زاویه مقدسه قم انجام دهند. بدین سبب دیروز ساعت ۹ صبح جنازه از بیمارستان به قم منتقل گردید و مراسم تشییع جنازه و تدفین با تجلیل و احترامات لازم در آنجا انجام پذیرفت و جنازه پس از آنکه آیت‌الله شریعتمداری بر آن نماز گزاردند، در حرم مطهر طواف داده شد و در آرامگاه خانوادگی نیکپور به خاک سپرده شد.[2]
 

سنای آمریکا از شاه تجلیل کرد!

جراید امروز کشور نوشتند: سناتور «بیکر[3]»، سناتور ایالت تنسی آمریکا، ضمن نطق مفصلی که در جلسه اخیر سنای آن کشور ایراد کرد، از شخصیت جهانی شاهنشاه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین رهبران جهان آزاد تجلیل به عمل آورد و پیشرفت‌های ایران را تحت رهبری شاهنشاه آریامهر ستایش کرد.
سناتور «بیکر» در نطق خود به بیانات تاریخی شاهنشاه آریامهر در دانشگاه هاروارد اشاره نمود و اظهار عقیده کرد که باید قسمت‌های مختلف این بیانات، که از هر جهت قابل توجه و اهمیت است، در کمیسیون‌های مختلف دولتی و ملی مورد بررسی قرار گیرد و طرح‌هایی برای اجرای آنها تنظیم گردد؛ زیرا سخنان شاهنشاه ایران در دانشگاه هاروارد نباید یک نطق تلقی گردد، بلکه این بیانات در حقیقت کتاب فشرده‌ای است که در هدایت ملت‌ها به سوی سعادت و خوشبختی بسیار مؤثر است.[4]
 

بازگشت مدیر مجله «ثروت ملل» از اروپا

آقای دکتر محمدحسین یزدانفر، مدیر مجله «ثروت ملل» از اروپا به کشور بازگشت.[5]
 

انتصاب

آقای دکتر پرویز اشراقی به سمت رئیس اداره خدمات فنی کل شاهراه‌های مخابراتی وزارت پست و تلگراف منصوب شد.[6]
 

پرونده‌های بزرگ مالیاتی زودتر مورد رسیدگی قرار می‌گیرد

در تهران از پنج هزار و ۴۴۷ پرونده متفرقه مالیاتی، ۶۱۲ میلیون ریال مالیات دریافت شده است.
این آمار مربوط به سه ماه اول سال جاری اداره کل بقایای مالیاتی تهران می‌باشد.
برای دریافت مالیات فوق در همین مدت ۷ هزار پرونده مالیاتی تحت رسیدگی قرار گرفت و قریب 1500 پرونده هنوز به رأی نهایی نرسیده است.
میزان مالیات وصولی در سه ماه اول یازده برابر و از نظر تعداد پرونده سه برابر مدت مشابه سال قبل است.
سی و سه کمیسیون مالیاتی صبح و عصر مشغول رسیدگی به بقایای مالیات می‌باشند و در نظر دارند تا آخر سال جاری آن را به پایان برسانند.
در تعقیب دستور وزیر دارایی کوشش می‌شود پرونده‌های بزرگ زودتر مورد رسیدگی قرار گیرد. از پرونده‌های مختومه فوق مالیات‌های مختلف گرفته که حداقل آن ۳ میلیون و حداکثر آن ۳۹ میلیون ریال بود. تمام مالیات‌های قطعی‌شده نقدا یا به طور اقساط دریافت می‌گردد. ترتیب تقسیط نیز در همان جلسات داده می‌شود.[7]
 

وزیر کشاورزی: افزایش تولید گندم نباید ما را اغفال کند

«افزایش تولید گندم امسال نباید ما را اغفال کند؛ زیرا این بارندگی‌های به موقع و مفصل موجب بالا رفتن تولید گندم دیم شده است. درحالی‌که در برخی از کشورهای همجوار ما تولید گندم به ۷ تا ۸ تُن در هکتار رسیده، نباید قبول کنیم که تولید گندم ما در حدود یک تُن یا مقداری بیشتر از آن باشد. برای آنکه از نگرانی کمبود احتمالی گندم در سال‌های آینده راحت شویم، باید تمام تلاش خود را متوجه افزایش تولید در هکتار بنماییم.»
آقای حسن زاهدی، وزیر کشاورزی، صبح امروز هنگام گشایش سمینار رؤسای ادارات ترویج کشاورزی و آموزشگاه‌های عملی کشاورزی استان‌ها و فرمانداری‌های کل این بیانات را ایراد کرد.
وی ضمن متوجه ساختن سمینار به مسائل مهمی که در زمینه کشاورزی مملکت مطرح است، وظایف مروجان و مسئولان آنها را متذکر شد.[8]
 

معاون نخست‌وزیر هند فردا به تهران می‌آید

جراید امروز کشور نوشتند: آقای موراراجی دسائی، معاون نخست‌وزیر و وزیر دارایی هند، به دعوت دولت فردا صبح به تهران می‌آید.
معاون نخست‌وزیر هند شش روز در ایران اقامت خواهد داشت و طی آن به حضور شاهنشاه شرفیاب خواهد شد و با آقای هویدا، نخست‌وزیر، ملاقات خواهد کرد و طی ملاقات‌هایی با وزرای دارایی و اقتصادی پیرامون مسائل اقتصادی و طرح‌های مشترک ایران و هند مذاکراتی انجام خواهد داد.
آثار تاریخی اصفهان و شیراز نیز مورد بازدید معاون نخست‌وزیر هند قرار می‌گیرد.
آقای موراراجی دسائی عضو حزب کنگره ملی هند است و در این حزب عضویت کمیته اجرایی را دارد. وی در نهضت عدم اطاعت به رهبری مهاتما گاندی شرکت داشت. در سال ۱۹۳۷ نماینده مجلس قانون‌گذاری بمبئی گردید. در نخستین کابینه حزب کنگره به وزارت مالیات برگزیده شد. در سال ۱۹۵۸ وزیر دارایی هند شد. در دولت بانو ایندیرا گاندی مقام معاونت نخست‌وزیر و وزیر دارایی هند به وی محول شد. آقای موراراجی دسائی ریاست دانشگاه گجرات و دانشگاه لوک بهارتی را نیز برعهده دارد. وی از جمله هندیانی است که گوشت نمی‌خورد.[9]
 

وزیر دارایی به تهران بازگشت

آقای جمشید آموزگار، وزیر دارایی، عصر روز پنجشنبه به تهران بازگشت. آقای آموزگار دو هفته قبل برای شرکت در کنفرانس وزرای اوپک به وین عزیمت کرده بود.[10]
 

وزیر آموزش و پرورش مراجعت کرد

آقای هادی هدایتی، وزیر آموزش و پرورش که به ریاست یک هیئت فرهنگی به منظور شرکت در جلسات کنفرانس بین‌المللی تعلیم و تربیت به ژنو عزیمت کرده بود، پریشب با هواپیما به تهران بازگشت.[11]
 

بازگشت رئیس اتاق صنایع و معادن

سناتور طاهر ضیایی، رئیس اتاق صنایع و معادن و عضو هیئت پارلمانی ایران که بنا به دعوت پارلمان رومانی به آن کشور عزیمت نموده بود، به تهران مراجعت نمود.[12]
 

سومین گروه استانداران

خبرنگار «اطلاعات» امروز اطلاع داد که سومین گروه استانداران عراقی روز دوشنبه آینده به تهران می‌آیند.[13]
 

تلویزیون در رضاییه

بعد از ظهر دیروز تلویزیون شهر رضاییه برنامه آزمایشی خود را در استان آذربایجان غربی شروع کرد.[14]
 

بازگشت وزیر آبادانی و مسکن

آقای هوشنگ نهاوندی، وزیر آبادانی و مسکن، بعد از ظهر دیروز از سفر آذربایجان به تهران بازگشت.
وزیر آبادانی و مسکن در این سفر از طرح‌های عمرانی و اقدامات آبادانی در شهرستان‌های مختلف آذربایجان دیدن کرد.[15]
 

امضای قرارداد مبادله اطلاعات بین ایران و مغرب

روزنامه «اطلاعات» نوشت: بعد از ظهر دیروز آقای جواد منصور، وزیر اطلاعات که به دعوت آقای احمد السنوسی، وزیر اطلاعات مغرب، از آن کشور دیدن می‌کند، یک قرارداد مبادله اطلاعات رادیو تلویزیونی و سینمایی بین ایران و مغرب را در وزارت اطلاعات آن کشور امضا کرد.
وزیر اطلاعات در جلسه دیروز مذاکراتی پیرامون توسعه همکاری‌های بین دو کشور به عمل آورد. وزیر اطلاعات و همراهان روز پنجشنبه تاج گلی نثار آرامگاه سلطان محمد پنجم کردند.
 

امضای قرارداد

آقای جواد منصور که در رأس هیئتی از کشور مغرب بازدید می‌کند، دیروز از تأسیسات رادیو و تلویزیون این کشور دیدن کرد. در این دیدار آهنگی به نام «شاهنشاه» که به افتخار دیدار شاهنشاه آریامهر از کشور مغرب به وسیله هنرمندان این کشور ساخته شده، به وسیله ارکستر تلویزیون نواخته شد و در پایان این بازدید وزیر اطلاعات دویست صفحه موسیقی ایرانی به رادیو مغرب اهدا نمود.
از طرف وزیر امور خارجه مغرب روز گذشته یک میهمانی ناهار به افتخار آقای جواد منصور و همراهان ترتیب یافت که در آن چند تن از وزیران کابینه مغرب، سفیر شاهنشاه آریامهر در این کشور و گروهی از مقامات و شخصیت‌های کشور مغرب حضور داشتند. شب گذشته آقای احمد السنوسی، وزیر اطلاعات مغرب، نیز یک میهمانی شام به افتخار وزیر اطلاعات در هتل هیلتون رباط برپا کرد که در آن مقامات و شخصیت‌های داخلی و خارجی و روزنامه‌نگاران دو کشور شرکت داشتند.[16]
 

دبیر کل سازمان عمران منطقه‌ای در تهران

آقای مسرت حسین زبیری، دبیر کل سازمان همکاری عمران منطقه‌ای، پنجشنبه شب گذشته وارد تهران شد و مدت ده روز در تهران اقامت خواهد داشت و سپس عازم پاکستان می‌گردد.[17]
 
انتصابات شهربانی
سرکار سرهنگ حسین فرزانه در پایان مأموریت خود در شهرداری تهران به سمت بازرس ویژه ریاست کل شهربانی؛ سرکار سرهنگ دوم شیرزاد، معاون فنی راهنمایی با حفظ سمت، به جای سرکار سرهنگ دوم گل‌تپه به معاونت انتظامی راهنمایی؛ سرکار سرهنگ دوم حاج محمدباقر شهرستانی به ریاست کلانتری ۱۳ منصوب شدند.[18]
 

درگذشت یک نماینده مجلس

روزنامه «اطلاعات» نوشت: آقای فضل‌الله معظمی، نماینده مجلس شورای ملی، صبح دیروز در بیمارستان مهر درگذشت.
فضل‌الله معظمی فرزند مرحوم محمد معظمی (معظم‌السلطان) بود که چند دوره به سمت نمایندگی مجلس شورای ملی از گلپایگان انجام وظیفه می‌کرد.
فضل‌الله معظمی سال‌ها در وزارت دارایی مصدر مشاغل حساس بود و سپس به ریاست کل بنگاه دارویی کشور، عضویت هیئت‌مدیره بانک ساختمانی و شرکت فرش برگزیده شد.
وی در دوره بیست‌ودوم قانون‌گذاری از طرف اهالی گلپایگان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید.[19]
 

کمک شیر و خورشید سرخ به آسیب‌دیدگان رودخانه فرات به عراق حمل شد

روزنامه «اطلاعات» نوشت: بامداد دیروز شش کامیون حامل لوازم امدادی و وسایل زیست و خواربار از طرف جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران برای کمک به آسیب‌دیدگان طغیان رودخانه فرات به عراق حمل گردید.
این وسایل توسط سفیر شاهنشاه آریامهر در عراق، به نمایندگی از طرف جمعیت شیر و خورشید سرخ، برای توزیع در اختیار هلال احمر کشور عراق گذاشته می‌شود.[20]
 

قربانیان برق و طوفان

روز گذشته به دنبال طوفان شدید سیم‌های برق در چند نقطه شهر رشت قطع شد و در محله «ساغری‌سازان» باعث کشته شدن یک خواهر و برادر گردید. کشته‌شدگان قمر جعفرزاده پانزده‌ساله و امیر پنج‌ساله نام داشتند و هنگام عبور از این محله به علت افتادن سیم برق بر رویشان درگذشتند.[21]
 

ارتباط تلفنی با شهرستان‌ها خودکار می‌شود

وام هفده‌میلیون دلاری کشور ژاپن برای اجرای برنامه پنج‌ساله وزارت پست و تلگراف و برای نصب شبکه امواج کوتاه سراسری در شهرستان‌های ایران تصویب شد.
این شبکه به ارتباط ضربدری ایران معروف است و به وسیله آن شمال شرق ایران به جنوب غرب و شمال غرب به جنوب شرق متصل شده و کلیه شهرهای ایران در مسیر شبکه مزبور قرار گرفته، با سراسر ایران و خارج مربوط خواهند شد.
وزارت پست و تلگراف امروز اعلام داشت که پس از آماده شدن این شبکه و همچنین ساختمان مرکز ارتباطی خودکار ایران، تماس تلفنی بدون واسطه با شهرستان‌ها و خارج از اواخر سال 13۴۷ ممکن خواهد شد و ارتباط تلفنی بین شهرستان‌ها خودکار خواهد شد.[22]
 

ایران «هاور کرافت» تحویل می‌گیرد

سخنگوی ستاد بزرگ ارتشتاران اعلام داشت که روز 4 مردادماه در حضور والاحضرت شاهدخت شهناز پهلوی «هاور کرافت» (هواناو) سفارشی نیروی دریایی شاهنشاهی طی مراسمی در بندر سات‌همپتون واقع در جنوب انگلستان به افسران دریایی ایران واگذار خواهد شد.
اداره روابط عمومی ستاد بزرگ ارتشتاران اعلام داشت که این هاور کرافت دارای قدرت رزمندگی شایانی در آب و خاک بوده و مجهز به دستگاه‌های گوناگون الکترونیکی و سلاح‌های مختلف می‌باشد.[23]
 

ملاقات سفیر ایران با نخست‌وزیر عراق

رادیو بغداد دیروز گزارش داد: «آقای طاهر یحیی، نخست‌وزیر عراق، آقای دکتر عاملی، سفیرکبیر ایران در بغداد، را به حضور پذیرفت و مذاکراتی به عمل آورد».[24]
 

«کسی پشت کنکور نمی‌ماند»

روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: رئیس دانشگاه تهران، طی مصاحبه‌ای با خبرنگار ما می‌گوید: «طبق آماری که در دست است، امسال هیچ‌کس پشت کنکور نمی‌ماند». آمار مذکور حاکی از این است که از حدود چهل‌هزار دیپلمه، دوازده‌هزار نفر به دانشگاه‌ها و مدارس عالیه کشور جذب می‌شوند. با تسهیلات مربوط به اعزام محصل، بین سه تا پنج هزار تن برای ادامه تحصیل به خارج می‌روند، ده‌هزار نفر به سپاه دانش اعزام خواهند شد، عده‌ای از دیپلمه‌های دختر به خانه‌داری می‌پردازند و جمعی از دیپلمه‌های پسر در مشاغل دولتی و غیر دولتی مشغول می‌شوند».
این آمار البته دلگرم‌کننده است و از نگرانی‌هایی که همه‌ساله در جریان برگزاری کنکور و بعد از آن نسبت به سرنوشت هزاران جوان دیپلمه پیدا می‌شد، می‌کاهد. برای اینکه در سال‌های گذشته تنها امید دیپلمه‌هایی که در کنکور دانشگاه‌ها و مدارس عالیه کشور شرکت می‌کردند و تعدادشان هر سال چندین هزار تن افزایش می‌یافت، قبول شدن در کنکور و راه یافتن به مدارس عالی بود و همین که جواب یأسی به ایشان داده می‌شد، در حکم آن بود که خبر یک سال سرگردانی و بیکاری و پرسه زدن در خیابان را دریافت کنند.
در تمام این سال‌ها، ما مسئله را از یک زاویه اصولی می‌نگریستیم و بحث می‌کردیم که اصولا چرا باید همچو اکثریتی از طبقه جوان کشور امیدی جز موفق شدن در کنکور و راه یافتن به مدارس عالی نداشته باشد و با از دست دادن این امید، الزاما دستخوش سرگردانی و بی‌تکلیفی بشود؟ عده‌ای، برای چاره‌جویی این مشکل پیشنهاد می‌کردند بر تعداد دانشگاه‌ها و مدارس عالیه در کشور اضافه شود و در صورت لزوم به مردم امکان داده شود که در زمینه تأسیس دانشگاه نیز مثل تأسیس مدارس متوسطه و ابتدایی، سرمایه‌گذاری و اقدام کنند، اما این پیشنهاد همواره با یک سؤال منطقی روبه‌رو می‌شد که آیا با فراهم آوردن راهی برای جذب دیپلمه‌ها در مدارس عالیه، عملا این مشکل از پشت در دانشگاه به پشت دروازه اجتماع منتقل نمی‌شود و به جای مشکل دیپلمه‌های سرگردان، فردا مملکت با مشکل لیسانسیه‌ها و فوق‌لیسانس‌های بیکار و معطّل روبه‌رو نخواهد بود؟ به همین جهت، نظر ما از سال‌ها پیش متوجه تغییر مسیر تحصیلات متوسطه از دروس نظری به دروس فنی و حرفه‌ای بود و همواره عقیده داشته‌ایم که لااقل از نیمه راه متوسطه باید استعداد دانش‌آموزان ارزیابی و در راه صحیح هدایت شود. به‌طوری که هر کس استعداد کافی برای ادامه تحصیلات در مراحل عالیه و رسیدن به مراحل تخصصی داشت، جداگانه برای آن مرحله تربیت و آماده گردد و بقیه به طرف کلاس‌های حرفه‌ای و فنی رانده شوند تا وقتی از مدرسه متوسطه فارغ‌التحصیل می‌شوند، تنها سرمایه ایشان ورقه دیپلم نباشد و وجودشان منشأ اثری به شمار آید.
باید اعتراف کرد که بر اثر سیستم خاص آموزشی، تحصیلات متوسطه تاکنون تحصیلات بی‌هدفی بوده که ارزش واقعی آن منحصرا از پایه‌ای برای تحصیلات عالیه تجاوز نمی‌کرده است و حال آنکه دوران شش‌ساله متوسطه فرصت بسیار خوبی است برای پرورش کادر تعلیم‌دیده‌ای که بتواند فاصله خالی میان مدیران متخصص و کارگران را در عرصه فعالیت‌های وسیع صنعتی کشور پر کند و با تغییر جهت سیاست آموزشی، به‌طوری که از گفته رئیس دانشگاه تهران برمی‌آید، به‌طور کلی موجبی برای ازدحام دیپلمه‌ها در پشت کنکور به صورت گذشته باقی نخواهد ماند و ضرورتی ایجاب نخواهد کرد که هر کس از مدرسه متوسطه دیپلم گرفت، الزاما به طرف کنکور روی بیاورد.[25]
 

درد آدم!

دکتر حسن صدر حاج سیدجوادی در ستون «انتقاد» شماره امروز «اطلاعات» نوشت: درد ما درد آدم است. ضمن داشتن آدم، باز هم آدم نداریم. تعجب نکنید اگر می‌گویم ضمن داشتن آدم، باز هم آدم نداریم. این تناقض نیست؛ زیرا وحدت هشت‌گانه‌ای که باید در تناقض وجود داشته باشد، در این مسئله‌ای که بنده عنوان می‌کنم، وجود ندارد.
واحدها و مؤسسات و سازمان‌ها هم نشانه آدم‌ها هستند. آدم داریم برای آنکه پزشک، معلم، مکانیسین، مدیر، کارمند، پرستار، کارگر و امثال آنها زیاد است. هزارها معلم، پزشک، مکانیسین و کارمند و کارگر وجود دارد، اما آدم نداریم برای آنکه وقتی به مشکلی برخوردیم، هیچ یک از آنها قادر نیست گره از مشکل ما باز کند.
وقتی لوله آب شما مسدود می‌شود و به نزدیک‌ترین کارگاه محل سکونت خود مراجعه می‌کنید و استاد لوله‌کش را به منزل می‌آورید، نمی‌تواند جریان آب را برقرار سازد و اگر هم بتواند، فقط برای چند ساعت یا چند لحظه انسداد برطرف می‌شود؛ به‌طوری که وقتی استاد لوله‌کشی قدم از منزل شما بیرون می‌گذارد، لوله آب دو مرتبه مسدود می‌شود و ناچار به سراغ کارگاه دیگر و استاد دیگر می‌روید و پس از آنکه از او هم نتیجه‌ای حاصل نشد، باید سراغ دیگری را بگیرید.
اگر آبگرمکن منزل شما درست کار نکند، اگر تلویزیون تصویرها را نشان ندهد، اگر موتور آب از کار بازایستد، اگر اتومبیل درست کار نکند، اگر خودنویس جوهر ندهد و بالاخره اگر فندک شما جرقه نزند، از مراجعه به یک متخصص و دو متخصص، نتیجه مطلوب حاصل نمی‌شود.
از من به شما نصیحت: موقعی که ما آدم نداریم و آدم‌های ما حرفه خود را نمی‌دانند و آنها هم که می‌دانند وجدان کار ندارند، قبل از آنکه خرج زیادی را برای تعمیر وسایل مختلف تحمل کنید، آن را دور افکنید و به سراغ یک وسیله نو بروید؛ زیرا ما با چند مشکل روبه‌رو هستیم: اول آنکه آدم نداریم؛ مثلا اگر ساعت شما خوب کار نکند، باید چند کورس اتوبوس سوار شوید و به مغازه ساعت‌سازی برسید؛ زیرا تعداد ساعت‌ساز چندان زیاد نیست. ثانیا آنکه آدم‌ها حرفه خود را خوب نمی‌دانند؛ زیرا ملاک و ضابطه‌ای وجود ندارد و شرایطی برای ساعت‌ساز شدن و دکان ساعت‌سازی باز کردن پیش‌بینی نشده است. هر کس در هر گوشه‌ای می‌تواند دکانی باز کرده و ساعت‌های مردم را خراب کند!
ثالثا آنکه آدم‌ها وجدان کار ندارند؛ یعنی بر فرض ساعت‌ساز یا صاحب حرفه دیگری وجود داشته باشد که در کار خویش متبحر باشد، کار خود را با وجود دانایی و تبحر درست انجام نمی‌دهد. در زمینه‌های علمی و ادبی و هنری و حتی اقتصادی و سیاسی نیز وضع به همین قرار است. پس این ادعا که ما آدم نداریم، سخن گزافی نیست.
باید آدم تربیت کرد و تربیت نیز می‌باید به طور صحیح انجام گیرد؛ زیرا تربیت ناقص فایده‌ای ندارد؛ مثلا در چند سال اخیر کلاس‌هایی تأسیس شده که ماشین‌نویسی، نقشه‌کشی، تکنسین رادیو و تلویزیون و امثال آنها تربیت می‌کنند، ولی در دوره‌های سه‌ماهه و چهارماهه آنها کسی چیز مهمی یاد نمی‌گیرد.
من کسی را می‌شناسم که فرزندش را به مدرسه‌ای سپرده بود و پس از یک سال متوجه شد که نور چشم گرامی هنوز بین «ک» و «گ» فرق نمی‌گذارد و قادر به نوشتن بابا و ماما نیست؛ در صورتی که کارنامه وی یک نمره ۲۰ و سه نمره ۱۷ و ۱۸ داشت و یا شخصی را سراغ دارم که پس از پنج ماه معالجه و درمان و تزریق یکصد آمپول، متوجه شد که تشخیص بیماری او از ابتدا غلط بوده است.[26]
 

سرمایه‌گذاری در نیروی برق

روزنامه «اطلاعات» در ستون «تفسیر اقتصادی روز» به قلم حبیب چینی نوشت: مسئله خاموشی مکرر برق در پایتخت از شکایت مردم و انتقاد روزنامه‌ها گذشت و به مجلس هم کشیده شد و مع‌هذا تا هنگامی که گرمای هوا تخفیف نیابد، خاموشی برق ادامه خواهد داشت و این مسئله‌ای است که مدیرعامل بنگاه برق هم آن را انکار نمی‌کند.
آنچه در جریان گفت‌وگوهای اخیر جالب بود، طرح مسئله سرمایه‌گذاری در برق و برقراری تناسبی بین سرمایه‌گذاری در این رشته و رشته‌های دیگر بود. بحث تا آنجا کشید که مسئولین تأمین برق پایتخت گفتند نمی‌توانند و صلاح نیست برای تأمین نیروی برق مورد نیاز تابستان سرمایه‌گذاری کافی کنند و سه فصل دیگر سال این سرمایه‌ها راکد بماند.
این اظهارنظر اگر در مورد هر محصول دیگری بود شاید قابل پذیرفته شدن بود، اما در مورد برق به‌خصوص به‌هیچ‌وجه قابل قبول نیست.
مسئله البته یک مسئله ساده نیست. موضوع مرکبی است که هر یک از عوامل و عناصر آن روی یکدیگر تأثیرات متقابل بر جای می‌گذارد.
ما می‌خواهیم رشد صنعتی داشته باشیم. این برنامه که برای ما یک برنامه اصولی و حیاتی است، ملازمه قطعی دارد با تأمین نیروی برق صنایع از یک طرف و قادر بودن این صنایع به تهیه فراورده‌های مختلف. مصنوعاتی که با برق کار می‌کند، طبعا در این میان در ردیف‌های اول قرار می‌گیرد؛ بنابراین به بازار آمدن محصولاتی نظیر یخچال، کولر، تلویزیون، رادیو، گرامافون، ضبط صوت، اتوی برقی، ماشین لباسشویی و نظایر آنها بسیار طبیعی است. این محصولات از یک طرف مورد نیاز خریدار است و از طرف دیگر خریدار با پولی که می‌پردازد سبب می‌شود که به‌تدریج فعالیت در رشته صنایع مصرفی توسعه یابد و نهایتا متوجه صنایع تولیدی و اساسی گردد.
ممکن است بگویید هیچ‌یک از این وسایل ضروری نیست و اینها جنبه تفننی و لوکس دارند.
البته این استدلال پذیرفته نیست، ولی به فرض که آن را قبول کنیم دو مسئله طرح می‌شود: یکی اینکه دستگاه‌های برنامه‌ریزی اقتصادی کشور به این صنایع اجازه تأسیس و بهره‌برداری داده‌اند و دیگر اینکه چنانچه این محصولات به بازار نیاید، طبعا دارنده پول مجبور نیست پول خود را در رشته دیگری به کار اندازد. نه سرمایه‌گذار را می‌توان مجبور کرد سرمایه خود را صرف اموری کند که مشتری ندارد و نه مردم را می‌توان ملزم ساخت کالاهای مورد پسند و نیاز خود را خریداری نکنند و فی‌المثل خریدار محصولی باشند که با برق سروکار نداشته باشد. اینکه می‌گویند دولت سرمایه‌گذاری زیربنایی بنماید، به همین دلیل است که سرمایه‌گذاران خصوصی بدون احتیاج به سرمایه‌گذاری‌ها بتوانند سرمایه خود را صرف امور اصلی طرح خود بنمایند و از طرف دیگر مردم نیز با کمک سرمایه‌گذاری‌های دولت مصرف‌کننده باشند.
فرض اینکه برای هر کولر یا یخچال مردم یک دستگاه موتور برق نیز خریداری کنند و برای حمل بنزین جهت آن نیز وسیله نقلیه و جاده شخصی تهیه نمایند، نه فقط غیرواقعی بلکه مضحک است.
اما وقتی درهرحال صنعتی وارد مرحله بهره‌برداری شد و محصول آن به خانه‌ها راه یافت و از نیروی برق استفاده نمود، دیگر نمی‌توان بین مصرف برق آن محصول که ممکن است به زعم زعمای قوم جنبه لوکس نیز داشته باشد با مصرف برق وسایل اساسی مثل چراغ یا وسایل برقی اتاق عمل بیمارستان و غیره اختلاف قائل شد. مفهوم خاموشی مکرر برق و تجویز خودداری از سرمایه‌گذاری کافی در نیروی برق این است که اجازه دهیم صنایع کشور با وقفه مواجه شود. محصولات آنها خریدار نداشته باشد. کلیه برنامه‌های بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی کشور فلج گردد.
وقتی برق به طور مکرر خاموش می‌شود، مفهوم آن این است که وجوهی که برای وزارت اطلاعات خرج می‌شود به هدر برود؛ زیرا محصول کار این وزارتخانه برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی است و با نبودن برق این برنامه‌ها را باید تلف شده دانست. مفهوم این امر این است که امور چاپخانه‌ها و انتشارات با اختلال صورت گیرد. مفهوم این امر این است که در هر یک از رشته‌های دیگر کارها آن‌چنان‌که باید انجام شود، انجام نگردد.
البته ممکن است برق به جهات حساب‌نشده‌ای خاموشی پیدا کند. البته باید تحمل کرد تا خاموشی برطرف شود، ولی اگر فلسفه بر این اساس باشد که برای اضافه مصرف سه یا چهار ماه نمی‌توان سرمایه‌گذاری هنگفت کرد، این نحوه استدلال به هیچ‌وجه صحیح نیست. نه فقط برای چهار ماه، بلکه حتی برای یک روز و یک ساعت هم این نحوه تفکر را نمی‌توان پذیرفت.[27]
 

نتیجه آخرین آمارگیری درباره جمعیت ایران

روزنامه «آیندگان» نوشت: آخرین آمارگیری‌هایی که در زمینه جمعیت کشور به عمل آمده است در اختیار مقامات دولتی قرار گرفت و گزارش آن به اطلاع مقامات مقننه نیز خواهد رسید.
این آمارگیری که در هفته قبل نتیجه نهایی آن تعیین شد نشان می‌دهد که جمعیت کل کشور در پایان سال 1346 به 26 میلیون و 676 هزار نفر رسیده است.
این رقم در آبان 1345 طبق گزارش مقدماتی سازمان آمار ایران 25 میلیون و 781 هزار نفر بوده است.
بدین ترتیب در شانزده‌ماهه پس از آمارگیری سال 1345 (چهار ماه آخر سال 1345 و سال 1346) جمعا در حدود 895 هزار نفر بر جمعیت ایران اضافه گشته است.
همین بررسی‌ها ضمنا حکایت دارد که بر اساس آمارهای مربوط به جمعیت ثابت کشور طی ده سال اخیر جمعیت ایران رو به جوانی رفته است. این آمار نشان می‌دهد که در سال 1325 در حدود 6/ 22 درصد از جمعیت کل کشور را افراد کمتر از ده سال و در حدود 7/ 49 درصد را افراد کمتر از 20 سال تشکیل می‌داد درحالی‌که در سال 1345 تعداد افراد کمتر از ده سال 1/ 34 درصد و افراد کمتر از 20 سال به 6/ 54 درصد کل جمعیت ایران رسیده است.
گزارش تحولات جمعیت کشور نشان می‌دهد که در دوران برنامه عمرانی ایران علی‌رغم افزایش نسبتا سریع تولید ناخالص ملی (از 350 میلیارد ریال به 6/ 534 میلیارد ریال) تعداد شاغلین نسبت به دوره قبل افزایش قابل ملاحظه‌ای پیدا نکرده است؛ زیرا از یک طرف افزایش تعداد محصلین بر تعداد جمعیت غیر فعال افزوده است و از طرف دیگر ازدیاد تولید ناخالص ملی بیشتر مربوط به صنایعی بوده که به نیروی انسانی احتیاج فراوانی نداشته است؛ بدین ترتیب افراد فعال (شامل شاغلین و جمعیت جویای کار) به کل جمعیت از ده سال به بالا از 5/ 47 درصد در سال 1335 به 7/ 45 درصد در سال 1345 کاهش یافته و تعداد شاغلین به طور مطلق از پنج‌میلیون و 908 هزار نفر به شش‌میلیون و 866 هزار نفر رسیده است.[28]
 

کویت بوبیان را 99 ساله به عراق داد!

«فرانس پرس» از کویت گزارش داد: مجله «صوت‌الخلیج» چاپ کویت در شماره مورخ 10 ژوئیه خود می‌نویسد که میان کویت و عراق موافقت‌نامه‌ای درباره واگذاری جزیره «بوبیان» برای مدت 99 سال به عراق منعقد شده است.
جزیره بوبیان در قسمت شمالی خلیج فارس میان کویت و عراق قرار دارد و 28 کیلومتر طول و 20 کیلومتر عرض دارد و از خاک عراق به وسیله یک تنگه به نام «خور عبدالله»، که در آنجا بندر نفتی عراق به نام «فاو» قرار دارد، جدا شده است.
«صوت‌الخلیج» می‌نویسد که عراق برای اجاره «بوبیان» پرداخت مبلغی را قبول کرده است و موافقت‌نامه مربوط در مدت بازدید امیر کویت از عراق منعقد گردیده است.[29]
 

شکایات فراوان که به بازرسی شاهنشاهی می‌رسد!

روزنامه «خراسان» نوشت: در ظرف یک هفته اخیر علاوه بر شکایاتی که گروهی از کارکنان سازمان‌های دولتی از تهران و ولایات در مورد وضع استخدامی خود به سازمان بازرسی شاهنشاهی تسلیم نموده‌اند از تهران نیز به طور کلی شکایات زیادی از دستگاه‌هایی نظیر تلفن، آب، اتوبوس و برق به سازمان مزبور تسلیم گردیده و به‌خصوص وضع نابسامان اخیر برق موجب بروز شکایات فراوان شده که یکایک آنها در سازمان بازرسی شاهنشاهی در مرحله رسیدگی قرار گرفته است.[30]
 

سفرایی که در تهران به‌سر می‌برند!

روزنامه «خراسان» نوشت: از وزارت امور خارجه برای موضوع‌هایی از قبیل احتمال تعیین چند سفیر یا به طور کلی تحولاتی در سطح اداری و امور داخلی وزارتخانه انواع اظهار نظر ادامه دارد و کماکان می‌گویند تا چند روز دیگر سفرای جدیدی که برای چند کشور در نظر گرفته شده‌اند و پذیرش‌های آنان نیز به تهران رسیده معرفی خواهند شد.
باید اضافه کنیم که چندی است آقایان سرلشکر پاکروان: سفیر ایران در پاکستان، هوشنگ انصاری: سفیر ایران در آمریکا، سپهبد ریاحی: سفیر ایران در هلند، نیز در تهران به سر می‌برند.[31]
 
صفحه اول روزنامه اطلاعات، 21 تیر 1347
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. اطلاعات، ۲۲ تیر 1347، ص ۱.   
[2]. همان، صص ۱ و ۴.    
[3]. سناتور هاوارد بیکر جونیور (Howard Baker Jr) یکی از سیاستمداران بنام آمریکایی و رهبر جمهوری‌خواهان در سنای آمریکا بود که در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰م سهم مهمی در سیاست خارجی این کشور داشت. ارتباطات او با محمدرضا پهلوی، به طور مستقیم و غیرمستقیم، اغلب از منظر جایگاهش در سنای آمریکا و نقش واشنگتن در قبال ایران تبیین می‌شود.
بیکر به‌عنوان یک سناتور با نفوذ، از سیاست‌های آمریکا در حمایت از محمدرضا پهلوی عمدتا پشتیبانی می‌کرد و معتقد بود که ایران تحت حکومت پهلوی باید به عنوان یک متحد کلیدی واشنگتن در منطقه حفظ شود.
او در صحبت‌ها و جلسات کنگره، غالبا بر اهمیت ژئواستراتژیک ایران و منابع نفت این کشور برای تثبیت سیاست‌های آمریکا تأکید داشت.
براساس اسناد تاریخی و رسانه‌ای، چندین هیئت کنگره‌ای در دهه ۱۹۷۰م به ریاست یا با حضور بیکر به ایران سفر کردند. این دیدارها عمدتا با هدف بررسی مسائل مربوط به همکاری اقتصادی، نظامی و روابط دوجانبه انجام می‌شد.
گفته می‌شود بیکر شخصا با شاه دیدار‌هایی داشت و درباره همکاری اقتصادی و سایر مسائل منطقه‌ای گفت‌وگو می‌کرد.
بیکر از جمله سناتورهایی بود که پس از شدت گرفتن انقلاب اسلامی ملت ایران، در جلسات و تحقیقات سنا درباره چشم‌انداز روابط آمریکا با ایران پس از محمدرضا پهلوی حضور پررنگی داشت. او گاه منتقد بی‌عملی یا سردرگمی دولت کارتر در قبال تحولات ایران بود.
در برخی منابع اشاره شده که بیکر پس از ترک سنای آمریکا و در دوران فعالیت‌های خصوصی، گاهی به عنوان مشاور با گروه‌های لابی‌گر مرتبط با ایران یا شرکت‌های آمریکایی فعال در ایران تماس‌هایی داشته است، اما هیچ سند رسمی مبنی بر نقش او به عنوان لابی‌گر مستقیم شاه وجود ندارد.
خاطرات و مصاحبه‌های بیکر (که بخشی از آنها در کتاب خاطراتش آمده است) اطلاعاتی درباره نگاه او به ایران و شاه در اختیار خواننده قرار می‌دهند.
اسناد آرشیوی سنا و کتاب‌هایی مثل “The Shah” نوشته عباس میلانی به شکل گذرا به تماس‌های برخی سناتورها، از جمله بیکر، با محمدرضا پهلوی اشاره دارند.
تمجیدهای سناتورها و شخصیت‌های آمریکایی از محمدرضا پهلوی نه ناشی از غفلت نسبت به استبداد داخلی او، بلکه زاده منافع اقتصادی، ملاحظات ژئوپولتیک و تبلیغات پیشرفته رژیم پهلوی بود. آمریکا و متحدانش، در چهارچوب جنگ سرد، همواره برای منافع ژئوپلتیکی و اقتصادی خود، چشم خود را بر واقعیت‌های حقوق بشری متحدان می‌بستند.
[4]. اطلاعات، ۲۲ تیر 1347، صص ۱ و ۴ ؛ آیندگان، 22 تیر 1347، صص 1 و 2.
[5]. اطلاعات، ۲۲ تیر 1347، ص ۴.     
[6]. همان‌جا.     
[7]. همان‌جا.     
[8]. همان، صص ۱ و ۱۷.      
[9]. همان، ص ۱۷.       
[10]. همان‌جا.     
[11]. همان‌جا.     
[12]. همان‌جا.     
[13]. همان‌جا.     
[14]. همان‌جا.     
[15]. همان‌جا.     
[16]. همان‌جا.     
[17]. همان‌جا.     
[18]. همان‌جا.     
[19]. همان‌جا.     
[20]. همان‌جا.     
[21]. همان‌جا.     
[22]. همان‌جا.     
[23]. همان، ص ۲۰؛ آیندگان، 22 تیر 1347، ص 1.   
[24]. اطلاعات، ۲۲ تیر 1347، ص ۲۰.       
[25]. همان، ص ۲.       
[26]. همان، ص ۱۱.       
[27]. همان، ص ۱۵.       
[28]. آیندگان، ۲۲ تیر 1347، صص 1 و 12.         
[29]. همان، ص 1.
[30]. خراسان، ۲۲ تیر 1347، ص 16.       
[31]. همان، ص 15.       
 
https://iichs.ir/vdciw3ar.t1awv2bcct.html
iichs.ir/vdciw3ar.t1awv2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما