مادر فرح در خاطرات خود با اشاره به اقدامات شمس پهلوی گفته است: «عمل زشتی که شمس انجام می‌داد، گرفتن مبالغ هنگفت از واردکنندگان اشیای گرانبها، طلا، جواهر و کالاهای پرقیمت بود. سرمایه‌داران به او باج می‌دادند و در مقابل، کالاهای خود را به عنوان دربار شاهنشاهی وارد مملکت می‌کردند و از هرگونه بازرسی و مالیات معاف می‌شدند»
زدوبندهای اقتصادی سرمایه‌دار بهائی با شمس پهلوی

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در دوره محمدرضا پهلوی مادر، همسران و خواهرانش هر کدام دفتر و تشکیلات عریض و طویل مخصوص خود را داشتند. در این میان، شمس پهلوی نیز از این قاعده مستثنا نبود و دارای دفتر و پیشکار مخصوص خود بود. او به ظاهر برخلاف مادر و خواهرش اشرف اهل مداخله در سیاست نبود و به برخورداری از مزایای درباری و استفاده از آن برای کسب منافع اقتصادی بسنده می‌کرد و زندگی پرتجمل، آرام و بی‌دغدغه‌ای داشت. او تمام هم و غمش را در عرصه اقتصاد گذاشته بود که سود زیادی برایش داشت. در این میان با برخی سرمایه‌داران بزرگ بده و بستان‌هایی داشت که حبیب ثابت معروف به ثابت پاسال یکی از مشهورترین آنها بود. این مقاله مروری است بر رابطه این دو شخصیت عصر پهلوی.
 
شمس پهلوی
شمس (خدیجه) پهلوی در 6 آبان 1296 در محل روغنی‌های تهران متولد شد. مادرش تاج‌الملوک آیرملو دختر بزرگ میرپنج تیمورخان از خانواده‌های بزرگ مهاجر روس بود. او تحت نظر معلمان خصوصی دربار ازجمله مادام ارفع تربیت و پرورش یافت.[1] شمس از همان دوران آغاز پادشاهی پدرش به فعالیت‌های اقتصادی مشغول شد. هرچند قبل از آن بر مبنای دستور پدرش در عرصه فرهنگی نیز ورود پیدا کرده بود و پیشگام برخی از تحولات فرهنگی مانند کشف حجاب شده بود.[2] با این حال، شمس به فعالیت‌های فرهنگی محدود نماند و خیلی زود وارد فعالیت‌های اقتصادی شد. نخستین فعالیت تجاری و اقتصادی او با تجارت اتومبیل در زمان رضاشاه آغاز شد. طبق اسناد موجود درخواست‌های متعددی از شمس و دفترش به دربار رضاخان مبنی بر تقاضای اتومبیل برای استفاده شخصی وجود دارد، تعداد اتومبیل‌های درخواستی خیلی بیشتر از نیاز او بود.[3]  
 
در شرایطی که واردکنندگان خودرو بسیار محدود بودند و به عبارتی، تجارت این صنعت منحصر به خاندان پهلوی بود، خرید اتومبیل از کمپانی‌های خارجی و با قیمت مناسب و بدون پرداخت عوارضی گمرکی سود زیادی را نصیب شمس می‌کرد. او می‌توانست با توجه به تقاضای زیاد در داخل کشور این اتومبیل‌ها را با قیمت عالی و با سود فراوان در بازار به فروش برساند.[4] اما او جز این تجارت به همراه همسر و فرزندانش صاحب یا سهامدار عمده شرکت‌های چندی از جمله پرشیان متال فورمز، شرکت صنعتی آلوم شارس، شرکت ساختمانی فرامین، شرکت شهر صنعتی کوروش، شرکت ساختمانی و مهندسی مهرشهر، شرکت مهندسی و ساختمانی ایرا، شرکت ایراسر، شرکت سازندگان، شرکت آناهیتا، شرکت ایران موبیل هومز، شرکت بازرگانی واردات، شرکت نان شهر، شرکت کشتی‌رانی دماوند و کانون ورزشی مهر بود.[5]
  
حبیب پاسال
حبیب ثابت در سال 1282 در محله کلیمی‌های تهران به دنیا آمد. اجداد پدری او از یهودیان کاشان و اجداد مادری او بهائی بودند. پدرش عبدالله پارچه‌فروش نیز در اواسط عمر به بهائیت گروید. نفوذ خانواده مادری حبیب ثابت در دستگاه حکومت پهلوی در پیشرفت اقتصادی او تأثیر بسزایی داشت؛ چنان‌که او که از خانواده تقریبا پایین اقتصادی بود به یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران زمان خود بدل شد. ثابت فعالیت اقتصادی خود را از زمان تحصیل در دوچرخه‌سازی واقع در خیابان چراغ گاز (امیرکبیر کنونی) آغاز کرد و پس از کسب مهارت در این رشته با حمایت صاحبکارش، مغازه‌ دوچرخه‌سازی و تعمیر دوچرخه در خیابان شمیران روبه‌روی خیابان دولت افتتاح کرد و کم‌کم وضعیت مالی بهتری یافت. پس از مدتی به استخدام رانندگی و سپس رجال مشهور قاجار درآمد. ثابت بعدتر راهی بغداد و بیروت شد و با مقامات بهائی به‌ویژه شوقی ربانی دیدار و ملاقات کرد. پس از این ملاقات کار او رشد قابل ملاحظه‌ای کرد. او مؤسسه حمل و نقل با وسایل نقلیه موتوری را تأسیس کرد و با استفاده از رانت دایی‌اش حبیب ثابت، که در زمان رضاشاه معاون وزارت پست و تلگراف بود، امتیاز حمل‌ونقل محموله‌های پستی از تهران به مازندران را گرفت. بعد از این کار، مؤسسه حمل‌ونقل ثابت بالا گرفت و مدت کوتاهی بعد مؤسسه مزبور امتیاز حمل محموله‌ها مرسوله‌های پستی تهران، قم، اراک، خرم‌آباد و اهواز و محمره خرمشهر را نیز به خود اختصاص داد.[6] به‌تدریج حبیب ثابت مالک اکثر کارخانجات عمده ایران شد. کارخانجات نوشابه‌سازی، فولکس ماشین و کارخانجات تولیدکننده لوازم خانگی از جمله اموال ثابت پاسال بودند.[7] او پس از بازنشستگی در سال 1355 از ایران خارج شد و در نیویورک اقامت گزید. در این زمان، به تأسیس شرکتی تجاری به نام مؤسسه خلیج فارس در عرصه مخابرات روی آورد. پاسال سرانجام در اسفند 1364 از دنیا رفت تا جامعه بهائی یکی از معتمدترین و خدمت‌گزارترین افراد خود را از دست بدهد.[8] چون او با تلاش در زمینه اقتصادی و تجاری به حمایت مالی از بهائیان می‌پرداخت و با استفاده از ثروت کلان خود در عرصه سیاسی نیز نقش‌آفرینی می‌کرد.[9]
 
گردهمایی افراد مؤثر بهائیت و کلیمیان در حیفا در اسرائیل 
گردهمایی افراد مؤثر بهائیت و کلیمیان در حیفا در اسرائیل
شماره آرشیو: 894-۱۱۲ث
 
رابطه شمس با ثابت پاسال
ثابت پاسال از سال ۱۳۳2 به بعد، با خاندان پهلوی از شاه و خواهرانش (شمس و اشرف) گرفته تا شخصیت‌های مهم سیاسی ایران، از جمله عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص
دربار و منسوب به بهائیت و نخست‌وزیران وقت، ازجمله حسین علاء و امیرعباس هویدا مناسبات دوستانه داشت. حتی آنها در برخی از شرکت‌های ثابت، سهام داشتند. این روابط علاوه بر حمایت رهبران بهائی از ثابت، زمینه رشد سریع او را فراهم کرد و سبب شد منابع سرمایه‌گذاری او به بهترین نحو تأمین شود؛ چنان‌که وزارت اقتصاد به دستور دربار، تسهیلات گسترده‌ای در اختیار ثابت قرار داد. ثابت همچنین به شاه و شخصیت‌های سیاسی و غیرسیاسی کمک‌های مالی زیادی می‌کرد، به‌ویژه در برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ساله، تأمین‌کننده اصلی هزینه‌ها بود.[10]
 
محمدرضا پهلوی به اتفاق حبیب ثابت در دفتر کار خود
محمدرضا پهلوی به اتفاق حبیب ثابت در دفتر کار خود
شماره آرشیو: 2458-۱۱ع
 
از سویی نیز شمس در حوزه‌های مختلف اقتصادی مشغول فعالیت بود و شیوه و شکل‌های گوناگونی نیز برای کسب و کار خود داشت؛ کسب و کاری که بخش عمده‌اش به زدوبندهای مالی با سرمایه‌داران مربوط بود. او به دلیل تعلق به خانواده پهلوی از مزایایی برخوردار بود که این مزایا می‌توانست برای هر سرمایه‌داری جذاب باشد. به همین خاطر نیز مهم‌ترین روش او در فعالیت‌های اقتصادی‌اش فروش این مزایا و همچنین تجارت به واسطه افراد مشهور و نزدیک به شاه بود. حبیب ثابت نیز ازجمله شرکای اقتصادی بهائی شمس محسوب می‌شد؛  شرکایی که برای گریز از پرداخت عوارض گمرکی به شمس مراجعه می‌کردند. چون او هم مانند اشرف توانسته بود با ابراز محبت‌های افراطی و مغرضانه به محمدرضا پهلوی، بیش از سایر خواهر و برادرانش توجه او را جلب کند و از این راه دارایی‌های منقول و غیرمنقول هنگفتی صاحب شود.[11] از سویی نیز سابقه اقتصادی شمس نشان می‌داد که چگونه از زمان پدرش از معافیت‌های گمرکی در واردات کالاهای مورد نیازش بهره برده است.[12]  
 
پاسال نیز همچون سرمایه‌داران دیگر به شمس مراجعه می‌کرد تا از مزایای شمس به عنوان خواهر شاه بودن، سوءاستفاده کند و از عوارض گمرکی معاف شود یا در امر صادرات و واردات کمک بگیرد یا وام‌های کلان دولتی اخذ کند و درصدی از منابع را هم به حساب شمس واریز می‌کرد.[13] چنان‌که فریده دیبا ــ مادر فرح ــ در خاطرات خود از مشارکت شمس با سرمایه‌داران بزرگی همچون حبیب‌الله ثابت پاسال، حبیب القانیان، هژبر یزدانی، محمود خیامی و... صحبت می‌کند و می‌گوید: «عمل زشتی که شمس انجام می‌داد، گرفتن مبالغ هنگفت از واردکنندگان اشیای گران‌بها، طلا، جواهر و کالاهای پرقیمت بود. سرمایه‌داران به او باج می‌دادند و در مقابل، کالاهای خود را به عنوان دربار شاهنشاهی وارد مملکت می‌کردند و از هرگونه بازرسی و مالیات معاف می‌شدند».[14] 
 
حبیب ثابت
حبیب ثابت
شماره آرشیو: 6028-۵ع
 
البته رابطه دوستی و تجاری پاسال و شمس بسیار گسترده‌‌تر از سایرین بود؛ چنان‌که طبق اسناد موجود «شمس ... سال‌ها وجوهات سرمایه‌گذاری حبیب ثابت، برجسته‌ترین تاجر تهران را فراهم می‌کرد. جدیدترین طرح وی یک "شهر نمونه" در غرب تهران است. وی در آنجا مشغول بنای یک قصر است. چندین شرکت ساختمانی که وی در منفعت آنها شریک است بر روی این طرح کار می‌کنند».[15] به عبارتی شمس پهلوی جز سایر موهبت‌های کریمانه شاهزادگی که شامل حال دیگران می‌کرد سرمایه لازم فعالیت‌های بازرگانی حبیب ثابت پاسال را نیز تأمین می‌کرد.[16]   
 
دیدار حبیب ثابت با ریجارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، در محل سفارت آن کشور در تهران
دیدار حبیب ثابت با ریجارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، در محل سفارت آن کشور در تهران
شماره آرشیو: ۱-۲۴-۹۱-۱۱ع
 
فرجام بحث
رابطه شمس و حبیب ثابت را باید حول ویژگی ساختار قدرت پهلوی تحلیل کرد. در این ساختار شاه به عنوان کانون قدرت مطرح بود و هر فردی بسته به دوری و نزدیکی با این کانون از جایگاه و موهبت‌هایی برخوردار می‌شد. شمس پهلوی به عنوان خواهر شاه به این منبع قدرت نزدیک و بنابراین از مزایای عمده‌ای برخوردار بود. او این سرمایه را به سرمایه اقتصادی بدل کرده و در عرصه اقتصادی جولان می‌داد. حبیب ثابت نیز از سرمایه‌داران بهائی بود و بهائیان نیز در دستگاه پهلوی مورد حمایت بودند. بنابراین هر دو به کانون قدرت نزدیک و از موهبت‌های آن برخوردار بودند. شمس که دستش به رانت‌های بی‌شماری باز بود از اخذ معافیت مالی تا تأمین سرمایه برای ثابت فروگذار نمی‌کرد و ثابت نیز از سودهای پرشمار خود شمس را بی‌بهره نمی‌گذارد و کانون قدرت را نیز در این سود سهیم می‌ساخت (تأمین هزینه‌های جشن 2500 ساله) و از این طریق قدرت و در نتیجه ثروت خود را بازتولید می‌کرد. بدین‌ترتیب این رابطه تنها بر مبنای سود و منفعت شخصی تداوم می‌یافت.
 

پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . نیلگون دریایی، «خوانش شمس پهلوی در روایت اسناد»، مطالعات تاریخی، ش 43 (زمستان 1392)، صص 130-131.
[2] . علیرضا زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، تهران، دفتر نشر و پخش معارف، 1379، ص 48.
[3] . تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، زنان دربار به روایت اسناد ساواک: شمس پهلوی، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388، صص 14-15.
[4] . همان‌جا.
[5] . شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 68.
[6] . وحید کامور بخشایش، «حبیب ثابت پاسال»، مطالعات تاریخی، ش 24 (بهار 1388)، صص 110-111.
[7] . اسکندر دلدم، زندگی پرماجرای رضا شاه، ج 1، تهران، نشر گلفام، 1371، ص 52.
[8] . وحید کامور بخشایش، همان، ص 133.
[9] . عرفان کریمی، «حاکمیت بهاییان بر سلطنت پهلوی»، در:
https://psri.ir/?id=sklac81
[10]. «دلیل قدرت داشتن ثابت پاسال در دستگاه پهلوی»، در:
 https://psri.ir/?id=5abww223
[11] . نیلگون دریایی، همان، ص 147.
[12] . محمد جعفربگلو، «بازخوانی فسادهای شمس پهلوی»، در:
 https://irdc.ir/fa/news/661/
[13] . نیلگون دریایی، همان، ص 147.
[14] . فریده دیبا، دخترم فرح، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران، به‌آفرین، 1379، ص 261.
[15] . دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 263.
[16] . اسکندر دلدم، همان، ص 52.
https://iichs.ir/vdcgzn9x.ak9t34prra.html
iichs.ir/vdcgzn9x.ak9t34prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما