«نگاهی به ساواک، بانیان و فرجام آن» در گفت‌وشنود با دکتر جواد منصوری

«تمشیت مخالفان» کاملا زیر نظر شاه انجام می‌شد!

دکتر جواد منصوری علاوه بر تاریخ‌پژوهی انقلاب اسلامی، در زمره مبارزان نام‌آشنای دوران انقلاب اسلامی نیز هست. هم از این روی از بسا کسان، بهتر می‌تواند در باب ماهیت و کارنامه ساواک، داد سخن دهد. گفت‌وشنود ذیل‌آمده، با همین موضوع انجام گرفته است
«تمشیت مخالفان» کاملا زیر نظر شاه انجام می‌شد!
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
شاید در باب پیشینه و کارنامه ساواک، این مسئله در عداد مهم‌ترین‌ها باشد که بانیان اصلی این نهاد امنیتی، چه کسانی بودند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در پاسخ به شما باید عرض کنم که تیمور بختیار در تأسیس، سازماندهی و گسترش اولیه ساواک تا سال1340، نقش ویژه‌ای داشت، اما در سال1340، او احساس کرد که چون تا حدودی مورد توجه آمریکایی‌ها قرار گرفته، می‌تواند جانشین محمدرضا پهلوی هم بشود! به همین منظور، طی دیداری که با مقامات آمریکایی داشت، به آنها گفت: «چون شاه آدم بسیار ضعیفی است، اجازه دهید که طی انجام کودتایی، او را برکنار کنم و خودم رئیس کشور ‌شوم!...». ظاهرا این موضوع، به گوش محمدرضا پهلوی می‌رسد و فورا بختیار را برکنار می‌کند! البته پس از این برکناری، او هم در ایران نماند و از کشور خارج شد! جانشین تیمور بختیار، شخصی به نام تیمسار حسن پاکروان بود. این فرد نیز تا بهمن‌ماه 1343، ریاست ساواک را برعهده داشت. پاکروان نسبت به بختیار، آدم معتدل‌تری بود، اما او هم در کارنامه خود، حمله به مدرسه فیضیه قم در سالروز شهادت امام صادق(ع) را ثبت کرده است! در بهمن‌ماه 1343 و بعد از قتل حسنعلی منصور، سیستم نسبت به عملکرد ساواک، احساس ضعف و کاستی کرد؛ بنابراین تیمسار پاکروان از ریاست ساواک برکنار و تیمسار نعمت‌الله نصیری ــ که رئیس وقت شهربانی بود ــ تا اردیبهشت‌ماه سال 1357، جانشین او شد. نصیری که به خشونت معروف بود، با ریاست ساواک قدرتی به‌دست آورد که باعث شد حتی در مورد کسانی که در زندان‌ها کشته می‌شدند هم، ابدا پاسخگو نباشد! اما در اوایل سال 1357، قیام و اعتراض‌های مردم به عملکرد و جنایات ساواک، شاه را به برکناری نصیری از ریاست ساواک مجبور کرد. نصیری پس از آن، به عنوان سفیر ایران به پاکستان فرستاده شد. درواقع با توجه به وضعیت موجود، حاکمیت تصمیم گرفت نصیری را از کشور خارج‌ و یک چهره تقویت‌شده توسط‌ آمریکایی‌ها‌ و به‌ظاهر معتدل‌تر، به نام تیمسار ناصر مقدم را جایگزین او کند. محمدرضا پهلوی در آبان‌ماه 1357، برای فریب جامعه وانمود کرد که قصد دارد آنچه را در گذشته انجام شده، جبران کند! لذا دستور زندانی کردن هویدا و تعدادی از عوامل حکومت، از جمله نصیری را صادر داد. حتی شاه در مصاحبه‌ای اعلام کرد که «این فرد مقصرِ اتفاقاتی بوده که در این دوره انجام شده است!...». لذا نصیری از سفارت ایران در پاکستان برکنار و به تهران فراخوانده و زندانی شد! سرانجام هم او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توسط دادگاه انقلاب محاکمه و اعدام شد.
 
جواد منصوری
 
امیرعباس هویدا در دادگاه انقلاب اسلامی اعلام کرد: ساواک را شاه اداره می‌کرد و وقایع و مسائل آن، به دولت ارتباطی نداشته است! ارزیابی شما دراین‌باره چیست؟
قاعدتا شاه، تحرکات مخالفان و مبارزان را به طور جدی پیگیری می‌کرده و تقریبا در جریان ریز قضایا بوده است. چون این مسئله، با بقای حکومتش ارتباط مستقیم داشت. پرویز ثابتی، که رئیس اداره کل سوم ساواک و از عوامل اسرائیل در ایران بود، در کتاب خاطراتش که به نام در «در دامگه حادثه» انتشار یافته، توضیح داده است: من تقریبا هر روز، نزد شاه می‌رفتم و گزارش می‌دادم که چه کسانی دستگیر شدند و در فرآیند مخالفت‌ها و مبارزات، چه اتفاقاتی افتاده است! بنابراین شاه کاملا در جریان جزئیات دستگیری‌ها، تعداد زندانیان، کسانی که زیر شکنجه کشته می‌شدند و اعدامی‌ها بوده و دراین‌باره، مرتبا به دربار گزارش می‌رفته است. در خصوص پرویز ثابتی هم باید گفت: او بسیار آدم جنایتکار و خشنی بود و با توجه به بهائی بودنش، انگیزه دست یازیدن به همه نوع جنایتی را در مورد مبارزان مسلمان داشت! در آبان 1357، اسرائیل به این نیروی ویژه خود اعلام می‌کند: باید از ایران خارج شوی! چون جریانات به گونه‌ای پیش می‌رود که پیروزی انقلاب مردم ایران حتمی است و مبارزان تو را خواهند کشت!... نهایتا هم او، از کشور فرار کرد!
 
در ساواک، تقسیم کار به چه شکل انجام می‌شد و مهم‌ترین بخش یا بخش‌های آن، کدام بود؟
سه اداره، از ده اداره کل ساواک، مهم‌ترین بودند. یکی از آنها، اداره کل دوم بود، که به امنیت خارجی مربوط می‌شد و از کشورهای همسایه، اطلاعات جمع‌آوری می‌کرد. این اداره کل، برای کنترل ایرانیان در خارج از کشور، در سفارتخانه‌های ایران در آمریکا و اروپا، یک تعداد مأمور داشت. این مأموران رفت‌وآمدهای دانشجویان و تجار را زیر نظر داشتند. دیگری اداره کل سوم بود، که مربوط به امنیت داخلی می‌شد و رئیس آن پرویز ثابتی بود. این اداره کل در برخورد با عناصر ضد رژیم پهلوی، فعالیت گسترده‌ای داشت. اداره کلی هم به نام اداره کل هشتم بود، که کارش در مورد جاسوسان سفارتخانه‌های خارجی در ایران بود. این اداره، اصلا کاری به مسائل داخل کشور نداشت. کار این بخش، زیر نظر گرفتن فعالیت‌های مأموران کشورهای خارجی در ایران بود و اینکه اقدامات لازم را در قبال آنها انجام دهد. این اداره بسیار تخصصی بود. از طرفی چون مأموران این اداره، در هیچ یک از حوادث داخلی کشور نقشی نداشتند، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم، تقریبا برخوردی با آنها صورت نگرفت! هرچند که بزرگ‌ترین جاسوس، دکتر عبدالکریم ایادی بود. ایادی فردی بهائی بود که در دوره حاکمیت پهلوی دوم، 27 سمت داشت. او هر لحظه که اراده می‌کرد، نزد شاه می‌رفت و هر چه می‌خواست، از او می‌گرفت! اسرار درجه اول کشور، در دست او بود، که در اختیار اسرائیل و آمریکا می‌گذاشت!
 
در نگاه امام خمینی به مبارزه، شروط و تبصره‌هایی وجود داشت، از جمله برنداشتن اسلحه و اکتفا به رفتارهای آگاهی‌بخش، که نهایتا مردم را برای اعتراض مسالمت‌آمیز، به خیابان‌ها بیاورد. از سوی دیگر ساواک نیز بر اساس محاسبات نادرست خود، به مبارزات مسلحانه حساسیت بیشتری نشان می‌داد! نگاه امام به برخورد ساواک با مبارزان مسلح، چه بود؟
رفتار ساواک، به‌هرحال محکوم بود و مطلقا قابل دفاع نبود. ما هم نهایتا می‌توانیم بگوییم که حضرت امام با روش و برنامه مبارزان مسلح، برای سرنگونی رژیم شاه موافق نبودند. حضرت امام معتقد بودند که مبارزه مسلحانه به نتیجه نمی‌رسد، ولی این معنایش آن نبود که اگر ساواک این افراد را دستگیر و در دادگاه به صورت فرمالیته محکوم به اعدام کند و یا شکنجه نماید و یا زیر شکنجه بکشد، از اتهام تبرئه می‌شود! وقتی فردی مسیر اشتباهی را می‌رود و ساواک او را دستگیر می‌کند، این مجوز نمی‌شود که هر گونه رفتاری را با او انجام دهد. حضرت امام بارها و به‌شدت علیه ساواک و نهایتا شخص شاه، به خاطر این نوع رفتارهای وحشیانه، مواضع تندی را اتخاذ کرده بودند.
 
جواد منصوری
 
برخی معتقدند که اساسا ساواک، سخت‌افزار رژیم پهلوی در برخورد با مخالفان بود و نرم‌افزارش، نهادهای فرهنگی و فعالیت‌های هنری چهره‌هایی چون فرح دیبا بود. به این انگاره، چقدر اعتقاد دارید؟
بله؛ این برداشت را صحیح می‌دانم؛ چون در آن رژیم، نظام فرهنگی ـ هنری کشور و نیز سیستم آموزشی و رسانه‌ای، تماما در راستای اسلام‌زدایی و توسعه فساد و فحشا و زمینه‌سازی برای سلطه خارجی در ایران بود. به تعبیری دیگر می‌توانیم بگوییم که ساواک مکمل دستگاه‌های دیگر، از جمله تشکیلات فرهنگی فرح دیبا بود. ساواک در سرکوب مخالفان مسلح، کاملا موفق شد، ولی از سال 1355 به بعد، با تغییر روش مبارزه، شرایط هم تغییر کرد. در این دوره با حضور مردم در صحنه و رهبری حضرت امام، اعتراض‌های گروهی به یک انقلاب تمام‌عیار تبدیل شد و نهایتا طومار حکومت پهلوی‌ها را درهم پیچید.
  https://iichs.ir/vdcgtu9x.ak9qw4prra.html
iichs.ir/vdcgtu9x.ak9qw4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما