ابهامات ترور منصور به روایت «سپید و سیاه»/در حزب اکثریت چه خبر است؟!/از وزارت اوقاف تا نفت، وزارتخانههای جدید تأسیس میشود؟!/روابط ایران و عراق در چه حالی است؟!/فرانسه به دنبال اعزام معلمان زبان به ایران!
ابهامات ترور منصور به روایت «سپید و سیاه»
مجله «سپید و سیاه» در شماره امروز خود نوشته است: شلیک دو گلوله از اسلحه محمد بخارایی ساعت ده و چند دقیقه روز پنجشنبه 1 بهمنماه حسنعلی منصور، نخستوزیر، را جلوی در ورودی مجلس شورای ملی به خاک و خون کشید. منصور را از آنجا به بیمارستان پارس بردند. خبر بهسرعت برق و باد در تمام پایتخت و سراسر مملکت پخش شد و همه چشمها ناگهان متوجه بیمارستان پارس، که نخستوزیر در آنجا در میان مرگ و زندگی بهسر میبرد، گردید. پزشکان ایرانی به معالجه مشغول بودند. بهسرعت شش پزشک خارجی نیز از آمریکا و اروپا به تهران فرا خوانده شدند و برای یک هفته بیمارستان پارس به مرکز بزرگ خبری کشور تبدیل شد.
درباره حال منصور خبرهای ضد و نقیضی در میان مردم به گوش میرسید. اعلامیههای پزشکی که ابتدای امر منتشر میشد امیدوارکننده بود، اما یکباره از صبح روز دوشنبه 5 بهمن ورق برگشت.
وزیران و رجال و شخصیتهای مملکتی که به عیادت منصور به بیمارستان پارس میرفتند، هنگام خروج از بیمارستان چنان قیافه گرفتهای داشتند که خود گویای احوال و قطع امید از زندگی منصور بود و سرانجام نیز ساعت 10:55 شب سهشنبه 6 بهمن، زندگی نخستوزیر 41ساله ایران درحالیکه همسرش و خانوادهاش و دوستانش از شدت تأثر حتى قدرت گریستن هم نداشتند، به پایان رسید و چراغ عمر مردی که بیشتر از ده ماه به عنوان نخستوزیری جوان، زمام کارها را به دست داشت به خاموشی گرایید و سپس هویدا نخستوزیر شد.
آنچه اینجا میخوانید یک مشت سؤالاتی است که درباره توطئه قتل نخستوزیر فقید و جریان تحقیقات بر سر زبانهاست. جواب این سؤالات را خبرنگاران ما با استفاده از گزارشهای رسمی مأمورین تحقیق و اطلاعاتی که از گوشه و کنار بهدست آوردهاند تنظیم کردهاند.
چه کسی محمد بخارایی، ضارب نخستوزیر، را دستگیر کرد؟
پس از شلیک گلوله به طرف نخستوزیر، افسر محافظ او به طرف ضارب حمله میکند، اما پیش از آنکه بتواند بخارایی را دستگیر کند، دومین گلوله در شکم منصور مینشیند. در این هنگام، افسر محافظ نخستوزیر، سروان سلطانی، با لگد به دست ضارب زده، هفتتیر را از دستش میاندازد.
بخارایی با یک حرکت تند، از چنگ سلطانی فرار کرده و به طرف مسجد سپهسالار میگریزد. سلطانی نیز به دنبال او میرود. جلوی مسجد سپهسالار، با یک پشت پا، تعادل بخارایی را به هم زده به زمینش میاندازد و خود را روی او پرت میکند. بعد چند نفر دیگر هم به کمک آمده ضارب را دستگیر میکنند.
بههرحال اولین و تنها کسی که محمد بخارایی را گرفت، سروان سلطانی، افسر اسکورت نخستوزیر، بود.1
در این ماجرا چند نفر توقیف شده و محرکین اصلی چه کسانی هستند؟
به طوری که از لابهلای پرونده سوءقصد به منصور برمیآید محرکین اصلی این حادثه شش نفر هستند، اما سیزده چهارده نفر دیگر نیز بودهاند که در جریان سوء قصد یا پیش از آن با سوء قصدکنندگان همکاری کردهاند.
شش نفر محرک اصلی و طرحکنندگان توطئه قتل منصور عبارتاند از: محمد بخارایی، صادق امانی، هاشم امانی، مرتضی نیکنژاد، مهدی عراقی و رضا صفارهرندی.
پرونده سوء قصد به مرحوم منصور در چه حالی است و چه مراحلی را طی کرده است؟
با بازپرسیها و تحقیقاتی که ظرف دو هفته گذشته به عمل آمده پرونده از هر جهت برای طرح در دادگاه آماده شده است. به جز سلاحها و مدارکی که ضمیمه پرونده میباشد، بیش از 1500 برگ بازجویی در پرونده موجود میباشد که اکثر آنها به خط و امضای متهمین است.
عراقی کیست؟
مهدی ابراهیم عراقی، یکی دیگر از دستگیرشدگان، نیز قبلا در معدن آبیک کار میکرده است و چون دارای افکار افراطی بوده و باعث ناراحتی کارگران را فراهم میداده از محل کار خود اخراج گردیده است.
مهدی ابراهیم عراقی در حادثه 15 خرداد سال 1342 نیز دست داشته و به همین علت مدتی زندانی میشود.
در حزب اکثریت چه خبر است؟!
«سپید و سیاه» نوشت: پس از درگذشت حسنعلی منصور، که علاوه بر داشتن سمت نخستوزیر، دبیر کل و درحقیقت رهبر حزب ایران نوین بود، فعالیت برای انتخاب جانشین وی آغاز شده است.
حزب ایران نوین اکنون در پارلمان دارای اکثریت و عملا بهاصطلاح حزب زمامدار محسوب میشود. برای انتخاب رهبر و دبیر کل جدید طبق اساسنامه بایستی کنگره حزب تشکیل گردد و این کار بهزودی انجام خواهد شد.
اسامی چند تن جهت احراز مقام دبیر کلی حزب به گوش رسیده است، ولی با توجه به اینکه امیرعباس هویدا اکنون مقام نخستوزیری دارد به احتمال قریب به یقین در انتخابات کنگره حزبی به سمت دبیر کل حزب برگزیده خواهد شد.
از وزارت اوقاف تا نفت، وزارتخانههای جدید تأسیس میشود؟!
«سپید و سیاه» نوشت: تقریبا از حدود یک ماه قبل به این طرف زمزمههایی در بعضی محافل به گوش رسیده که درمورد امکان تشکیل یک وزارتخانه جدید مطالعاتی در جریان است. قبلا هم گفته میشد که شاید وزارت اوقاف دایر شود، ولی اخیرا صحبت از وزارت نفت است.
میگویند با توجه به گسترش فعالیتهای نفتی، اکنون لزوم تشکیل وزارت نفت احساس شده است. یک مقام مطلع گفت: گرچه فعالیتهای مربوط به امور نفت روز به روز توسعه مییابد، اما هنوز به طور قطع نسبت به ایجاد وزارت نفت تصمیمی اتخاذ نشده است.
روابط ایران و عراق در چه حالی است؟!
«سپید و سیاه» نوشت: مسافرت گروه کثیری از دانشجویان و پیشاهنگان عراقی به ایران طلیعه یک سلسله اقدامات تازه در جهت توسعه روابط دو کشور تلقی شده است.
در این هفته آقای پیراسته، سفیر ایران در عراق، عازم بغداد شد. احتمال دارد در ایام نوروز، عدهای از دانشجویان و جوانان ایرانی برای گذراندن دوره تعطیل به کشور عراق عزیمت کنند. همچنین صحبت از این است که در آینده نزدیک چند تن از روزنامهنگاران عراقی به ایران میآیند و از نقاط دیدنی کشور ما دیدن میکنند و به دنبال آن ممکن است گروهی از روزنامهنگاران ایرانی عازم عراق شوند.
فرانسه به دنبال اعزام معلمان زبان به ایران!
«سپید و سیاه» نوشت: اقدامات متعددی برای توسعه روابط ایران و فرانسه که از مدتی قبل شروع گردیده همچنان ادامه دارد.
نظراتی که کارشناسان ورزیده فرانسوی نسبت به سازمان ذوب آهن ایران دادهاند بسیار جالب توجه بوده است.
این نظرات تاکنون هرچند وقت یکبار به صورت کتابی قطور از پاریس به تهران رسیده و تا امروز بالغ به چند جلد شده است و ممکن است تدریس زبان فرانسه در آموزشگاههای ایران، که زمانی بسیار متداول بود، دوباره نیز معمول گردد.
گفته شده است دولت فرانسه حاضر است معلمین و استادان زبان را به حد احتیاج از فرانسه به ایران بفرستد.2