نغمه نفوذ بهائیان در ساز سیاست؛

قدرت پنهانی که کابینه هویدا را هدایت می‌کرد

در میانه پروژه‌های مدرن‌سازی حکومت پهلوی، برخی چهره‌ها با شعار توسعه وارد ساختار قدرت شدند، اما حضور آنها در سطوح بالای دولت، بیش از آنکه به اصلاحات بینجامد، ساختار تصمیم‌گیری را به جهت‌های تازه‌ای برد. این مقاله، روایتی است از قدرت‌گرفتن جریانی پنهان که در دل دولت، روایت رسمی را به چالش کشید
قدرت پنهانی که کابینه هویدا را هدایت می‌کرد
 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ دوره نخست‌وزیری امیرعباس هویدا یکی از دوره‌های پرتنش در تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌آید. در این دوره، بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور در فضای خاصی از قدرت و درگیری‌های داخلی شکل گرفت. در این بین، گروه‌های مذهبی مختلف، از جمله بهائیان، در کانون توجه قرار داشتند. بهائیان، که در ایران جریان انحرافی مدعی دین جدید شناخته می‌شوند، در دوره نخست‌وزیری هویدا منصب‌های متنوعی در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به‌دست آوردند. این نوشتار به بررسی شاخص‌ترین چهره‌های بهائی در اطراف هویدا و تأثیر آنها بر تحولات دوره پهلوی اختصاص یافته است.
 
امیرعباس هویدا
امیرعباس هویدا
شماره آرشیو: 8-131گ
 
بهائیان و رابطه با حکومت پهلوی
در دوره پهلوی، بهائیان در عرصه‌های گوناگون، به‌ویژه اقتصادی و فرهنگی، به فعالیت‌های خود ادامه دادند. حکومت پهلوی، با توجه به سیاست‌های مدرن‌سازی و غرب‌گرایی، بهائیان را در موقعیت‌های کلیدی قرار داد. این گروه به علت نگرش لیبرال و تمایل به پذیرش الگوهای غربی، در دربار و دولت شاهنشاهی نفوذ بسیاری پیدا کردند. در دوره پهلوی، پیروان این فرقه ساختگی و نوظهور در بخش‌های اقتصادی و اجتماعی کشور نفوذ داشتند و این امر باعث شد برخی از مخالفان، از ارتباط مقامات بلندپایه با آنان انتقاد کنند. امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت، به داشتن روابط نزدیک با بهائیان معروف بود و گفته می‌شد که افرادی چون نصیری و پرویز ثابتی نیز به این مذهب گرایش دارند.[1] بیمارستان میثاقیه، که مدیریت آن به دست افرادی از این جامعه بود، نماد نفوذ بهائیان معرفی شد. چنین گفتمان‌هایی بخشی از فضای سیاسی ضدحکومتی آن زمان بود.[2]
 
چگونه یک بهائی کابینه را زیر سلطه گرفت؟
عبدالکریم ایادی در دوره نخست‌وزیری امیرعباس هویدا سهم به‌سزایی در نفوذ بهائیان در ساختارهای دولتی و حکومتی داشت. او با بهره‌گیری از قدرت و ارتباطات گسترده‌اش، وزرای بهائی را وارد کابینه کرد و آنان را تحت نظارت مستقیم خود قرار داد، به‌طوری‌که هیچ تصمیمی بدون تأیید او اجرا نمی‌شد. ایادی از جایگاه خود برای گسترش نفوذ بهائیان در سطوح بالای مدیریتی استفاده کرد و تعداد زیادی از بهائیان را به مشاغل مهم دولتی رساند. در دوره او پیروان این فرقه انحرافی از حمایت‌های ویژه‌ای برخوردار بودند و بیکاری در میان آنها تقریبا وجود نداشت. ایادی همچنین بر سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های کابینه هویدا تسلط داشت و با اعمال نفوذ خود بر وزرا و مقامات ارشد، به نوعی فرمان هدایت دولت را در دست داشت. همچنین در این دوره، صدها افسر بهائی وارد ارتش شدند و به مناصب عالی نظامی دست یافتند. عبدالکریم ایادی با بهره‌گیری از نفوذ گسترده خود در دربار، شرایط تحصیل جوانان بهائی را فراهم می‌کرد و بخش بزرگی از فعالیت‌های اقتصادی در بخش خصوصی را در اختیار آنان قرار می‌داد. بهائیان در دوره او با حمایت‌های دولتی رشد چشمگیری پیدا کردند و تعدادشان در ایران افزایش یافت. نفوذ او به‌حدی بود که بسیاری از دستورهای او، ابتدا به شکل توصیه و سپس به صورت الزام اجرایی می‌شد. به این ترتیب، ایادی نه تنها در کابینه بلکه در کل نظام پهلوی مؤثر بود.[3]
 
محمدرضا پهلوی و عبدالکریم ایادی
محمدرضا پهلوی و عبدالکریم ایادی
شماره آرشیو: 387-955-الف
 
 
منوچهر شاهقلی، فرزند امام‌قلی، در سال ۱۳۰۲ در تهران متولد شد و پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، دوره‌های تخصصی جراحی عمومی و جراحی پلاستیک را در دانشگاه نیویورک گذراند. وی از بنیان‌گذاران بیمارستان پارس تهران و بیمارستان‌های خصوصی بهمن و شماره ۷ بود و در عرصه سیاست نیز ورود پیدا کرد. شاهقلی از اعضای مؤسس کانون مترقی و حزب ایران نوین بود و پس از ورود به کابینه امیرعباس هویدا، به وزارت بهداری منصوب شد و از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۳ در این سمت حضور داشت.[4]
 
دوره وزارت بهداری شاهقلی با انتقاداتی شدید همراه بود. به دلیل بی‌تجربگی در امور اداری و وضعیت نابسامان بهداری، شیوع بیماری شبه‌وبا باعث شد وی از سوی مجلس تحت فشار قرار گیرد. شاهقلی یک فرد تاجرپیشه بود که بیشتر به منافع شخصی خود می‌اندیشید. او در تمام دوران مسئولیت خود به تبلیغ بهائیت پرداخت و از روابط نزدیکی که با هویدا داشت، برای تداوم سمت‌های خود بهره برد. به‌عنوان پزشک معالج نخست‌وزیر، شاهقلی توانست برای مدت طولانی در منصب وزارت باقی بماند. پس از وزارت بهداری، شاهقلی به وزارت علوم و آموزش عالی در سال
۱۳۵۳ منصوب شد؛ جایی که به صدور دستوراتی با هدف سرکوب حرکت‌های دانشجویی متهم شد. او، که در محافل سیاسی طرفدار آمریکا شناخته می‌شد، از نفوذ گسترده‌ای برخوردار بود و هماهنگ با منافع غرب، در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها مداخله می‌کرد. اسناد ساواک نیز از او با عنوان فردی متین، رفیق‌باز و وابسته به جریان‌های سیاسی غربی یاد کرده است که از موقعیت‌هایش برای ترویج بهائیت و تأمین منافع شخصی استفاده می‌کرد.[5]
 
وزارتخانه‌ای در تسخیر یک فرقه
با توجه به آنچه گفته شد، حضور بهائیان در مناصب حکومتی دوره پهلوی دوم، به‌ویژه دوره نخست‌وزیری امیرعباس هویدا، همواره موضوعی مناقشه‌برانگیز بوده است. این دوره با گسترش نقش بهائیان در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی همراه بود که برخی از منتقدان، آن را ناشی از حمایت‌های غیررسمی رژیم پهلوی از این جریان انحرافی می‌دانستند. فرخ‌رو پارسای، نخستین زن وزیر ایران، یکی از چهره‌های مناقشه‌برانگیز تاریخ معاصر ایران بود که وزارت آموزش و پرورش را برعهده داشت. وی علاوه بر حضور پررنگ و مؤثر در تحولات این وزارتخانه، به دلیل ارتباط با فرقه بهائی، توجه ویژه‌ای را به خود جلب کرد. این ویژگی، اگرچه از سوی پارسای رد می‌شد، در بسیاری از منابع تاریخی و گزارش‌های ساواک بازتاب یافته است و همین امر بر پیچیدگی تعاملات مذهبی و سیاسی در آن دوره تأکید دارد.[6]
 
فعالیت‌های فرخ‌رو پارسای در وزارت آموزش و پرورش با اصلاحات بحث‌برانگیز همراه بود که برخی از آنها با مخالفت‌های جدی مواجه شد. به‌ویژه، تأکید او بر حذف مظاهر سنتی اسلامی، همچون پوشش چادر در مدارس، موجب واکنش‌های گسترده‌ای در میان گروه‌های مذهبی و فرهنگی شد. این اقدامات، همراه شواهد ارائه‌شده در مورد حضور او در مراسم‌ها و اجتماعات بهائی، به تداوم اتهامات درباره وابستگی او به این آیین دامن زد. یکی از موارد مستند این اتهامات، به مراسم عقدی در خانه برادر پارسای اشاره می‌کند که بر اساس گزارش ساواک، با حضور چهره‌های مشهور بهائی و بدون رعایت آداب اسلامی برگزار شد. این مسئله یکی از شواهد تقویت‌کننده فرضیه بهائی‌بودن او به‌شمار می‌آید.[7]
 
فرخ‌رو پارسا، وزیر آموزش و پرورش و یکی از مفسدان اقتصادی، در لباس پیشاهنگی
فرخ‌رو پارسا، وزیر آموزش و پرورش و یکی از مفسدان اقتصادی، در لباس پیشاهنگی
شماره آرشیو: 1-3651-4ع
 
در عین حال، مدیریت فرخ‌رو پارسای در وزارت آموزش و پرورش به دلیل سوءمدیریت و ناکامی در اجرای اصلاحات آموزشی نیز به‌شدت هجمه انتقاد قرار گرفت. گزارش‌های معاصران و نهادهای مرتبط با رژیم پهلوی، دوره حضور او در این وزارتخانه را برهه‌های بسیار ضعیف تاریخ این وزارتخانه در ایران خوانده‌اند. منتقدان معتقد بودند که نفوذ وی و سایر بهائیان در دولت هویدا، نه تنها به ناکارآمدی انجامید، بلکه موجب افزایش شکاف‌های مذهبی و اجتماعی نیز شد. این انتقادها، در کنار اتهامات بهائی‌بودن و فساد مالی، در نهایت به برکناری او در سال ۱۳۵۳ منجر شد و بازتابی از چالش‌های مذهبی و سیاسی آن دوران در ایران بود.[8]
 


منافع مشترک بهائیان و رژیم پهلوی

 


اسناد لانه جاسوسی از بهائیان دوره پهلوی چه می‌گوید؟

 


مصوبه‌ای برای نفوذ بهائیت در ایران

 
 

فشرده سخن
حضور رجال اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بهائی در اطراف هویدا نشان‌دهنده روابط پیچیده و متفاوت میان اقلیت‌های مذهبی و حکومت پهلوی است. این روابط در یک چهارچوب پیچیده از همکاری‌های اقتصادی و سیاسی، در کنار انتقادات شدید مذهبی و اجتماعی، تأثیر زیادی بر روند تحولات سیاسی ایران گذاشت. اگرچه برخی از بهائیان در این دوره به عنوان نمادهای موفقیت و پیشرفت کاذب معرفی می‌شدند، اما حضور آنها نیز به یکی از محورهای بحث‌های پرتنش در جامعه ایران تبدیل شد؛ به همین دلیل با وجود نفوذ بهائیان در اطراف هویدا، انتقادات زیادی از سوی گروه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی به‌وجود آمد. بسیاری از گروه‌ها به‌ویژه روحانیان و فعالان مذهبی، حضور گسترده بهائیان در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی را نوعی تهدید برای هویت مذهبی و فرهنگی کشور می‌دانستند. این انتقادات به‌شدت در فضای عمومی گسترش یافت و بهائیت به عنوان یکی از مسائل جدی برای حکومت پهلوی مطرح شد.

 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، امیر عباس هویدا، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382، صص 296- 298.
[2]. مهدی محمودی چراتی و امامعلی شعبانی، «تأسیس و توسعه‌‌ی مدارس بهایی مازندران در تاریخ معاصر ایران؛ فرایند و واکنش‌ها»، جامعه‌شناسی نهادهای اجتماعی، ش 19 (شهریور 1401)، صص 117-130.
[3]. ثریا شهسواری، اسناد فعالیت بهائیان در دوره‌ی محمدرضاشاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 134-136.
[4]. باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 2، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، 1380، صص 865-866.
[5]. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، امیرعباس هویدا، همان، ج 2، صص 350-351.
[6]. دفتر پژوهش‌های ‌موسسه‌ کیهان، نیمه پنهان: سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست: "انتهای تاریکی": عوامل دربار در محکمه انقلاب (1)، ج 20، تهران، کیهان، چ چهارم، 1378، صص 85-87.
[7]. همان‌جا.
[8]. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، فرخ رو پارسای: زنان دربار به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1382، صص 13-18.
 
https://iichs.ir/vdce7o8w.jh8noi9bbj.html
iichs.ir/vdce7o8w.jh8noi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما