بازخوانی مواضع انتقادی امام خمینی(ره) درباره فرقه بهائیت؛

اعتراض امام به سوبسیدهای بهائیان

اولین کنگره جهانی بهائی در رویال آلبرت هال در لندن در انگلستان با حضور بیش از شش‌هزار بهائی برگزار شد. حضور بهائیان ایران در این کنگره و نحوه حضور آنها در مطبوعات آن زمان انعکاس گسترده‌‎ای پیدا کرد
اعتراض امام به سوبسیدهای بهائیان
 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ از همان آغاز سقوط سلسله‌ قاجار و به تخت نشستن رضاشاه، دوره‌ جدیدی در فعالیت و تبلیغات بهائیان آغاز شد. رضاشاه به دلیل کاستن از اقتدار و سیادت علمای شیعه و به انزوا کشاندن روحانیت، از ورود بهائیان به صحنه‌های اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی استقبال کرد. رشد خزنده و تدریجی بهائیت در ایران، در دوره‌ محمدرضا پهلوی روندی آشکار و شتابان به خود گرفت. بهائیان از چنین فضای مناسبی سود جسته و با وارد شدن به مشاغل مهم دولتی در راستای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود کوشیدند. نفوذ گسترده و همه‌جانبه‌ بهائیان در ایران نگرانی و اعتراض مردم و علمای طراز اول شیعه به‌ویژه آیت‌الله بروجردی و امام خمینی را نسبت به فعالیت بهائیان برانگیخت. این مقاله، به بررسی مواضع انتقادی امام خمینی(ره) در رابطه با این فرقه اختصاص یافته است.
 
ظهور و قدرت‌یابیِ یک فرقه انحرافی
فرقه بهائیت، توسط میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله ــ که جانشین سیدمحمدعلی باب شده بود ــ و با حمایت دولت‌های استعمارگر انگلستان و روسیه در اواسط دوران قاجاریه در ایران به‌وجود آمد.[1] پس از مرگ میرزا حسینعلی، به ترتیب پسر او عباس افندی، معروف به عبدالبهاء، و سپس شوقی افندی (که خود را ولی امرالله نامید)، نوه دختری عباس افندی، که هر دو تربیت‌یافته و مورد حمایت گسترده انگلیسی‌ها بودند،[2] به مقام رهبری بهائیان رسیدند و به تجدید حیات فرقه بهائیت پرداختند.
 
از منظر تاریخی، ایران و به‌ویژه شهر شیراز ــ به عنوان محل ظهور سیدمحمدعلی باب ــ همواره برای بهائیان به مهد امرالله معروف و بدین لحاظ از قداست ویژه‌ای برخوردار بوده است و به همین سبب نیز بهائیان در مدت بیش از یک قرن تلاش کردند تا اسلام شیعی را مضمحل و نابود ساخته و ضمن گسترش بهائیت آن را به مذهب رسمی ایران بدل سازند.[3] بنابر شواهد تاریخی، حیات سیاسی و اقتصادی بهائیان در ایران تا پیش از دوره پهلوی، به استثنای یک دوره کوتاه در عصر قاجاریه، چندان محسوس و قابل توجه نبوده است و فقط در دوره پهلوی و با روی کار آمدن شوقی افندی شبکه بهائیت از تشکیلات و سازمان­های گسترده­ای در سراسر جهان برخوردار شد و به‌ویژه پایگاه سیاسی و اقتصادی قدرتمندی در ایران به‌دست آورد.
 
نکته مهم این است که قدرت بهائیت در دوره پهلوی و به‌ویژه در زمان محمدرضاشاه، روند رو به رشدی داشت. بعد از مرگ شوقی افندی و فعالیت‌های تشکیلات منسجم و منظم بیت‌العدل، که از سوی حکومت وقت و افراد زیادی از صاحب‌منصبان حمایت می‌شد، افزایش یافت.[4] در واقع، رژیم محمدرضاشاه به عنوان دولتی مدرن تحت تأثیر ایدئولوژی سکولاریسم و ساختار متمرکز قدرت به طراحی و تنظیم سیاست‌هایی همچون همکاری، اعطای منافع و پایگاه قدرت در حوزه‌های اقتصاد، سیاست و امنیت در قبال این فرقه پرداخت که زمینه‌های نفوذ روزافزون آنان در لایه‌های مختلف سیاست و جامعه ایرانی را فراهم می‌ساخت.
 
امام خمینی و مقابله جدی با نفوذ بهائیت
مستندات تاریخی اثبات می‌کند که از دوران قاجار تا اواخر دوره پهلوى، فرقه بهائیت همواره به عنوان عامل استعمار ایفاى نقش نموده و به عنوان اهرم فشار در مقابل اسلام و روحانیت قرار گرفته است. علما نیز از همان آغاز مواجهه با این فرقه، با شناختى که از ماهیت و وابستگى آنها به استعمار داشتند، مخالفت و مبارزه برضد آنان را در اشکال مختلف انجام دادند. کسانى چون شیخ فضل‌‏اللّه‏ نورى، نواب صفوى، آیت‏اللّه‏ بروجردى و حجت‌الاسلام‏ فلسفى[5] همواره بهائیان را به عنوان دشمن مسلمانان و عاملان استعمار شناخته و خطر آنها را به مسلمانان گوشزد مى‏کردند.
 
برای اطلاع از نحوه مبارزه آیت‌‏اللّه‏ بروجردى و حجت‌الاسلام‏ فلسفى با فرقه بهائیت به مطالب زیر مراجعه کنید:
آیت‌الله بروجردی در برابر گسترش بهائیت چه کرد؟
چهره شاخص مبارزه با بهائیت که بود؟
 
در این میان، امام خمینى در دوره محمدرضا پهلوی بیش از دیگران، از خطر نفوذ بهائیان و اهداف استعماری آنها در جامعه ایرانی آگاه بودند و به همین سبب نیز به شیوه‌ای قاطع و با بیانی صریح در موقعیت‌های گوناگون مواضع مخالف خویش را در رابطه با بهائیان و فعالیت‌های آنان مطرح می‌ساختند. همچنین امام به عنوان مبتکر اندیشه انقلاب اسلامى، اندیشه‏هاى التقاطى این فرقه را به چالش کشیدند و بهائیان را به عنوان پشتوانه رژیم پهلوى در تنگنا قرار دادند و مبانى و اصول اندیشه‏هاى آنها را مردود و بى‏اعتبار ساختند. امام خمینی(ره) به خاطر اینکه اکثریت بهائیان ایران سابقه سوء سیاسی داشتند و نیز به خاطر اعتقادات خرافی و احکام متناقض آنها و نیز بدعت‌هایی که در دین اسلام گذاشتند، علاوه بر حکم به کافر بودن آنها، حکم به جاسوس بودن آنها دادند و خواستار مقابله هر چه بیشتر با این رویه رو به رشد در دوره پهلوی شدند. ‌بیان این گونه اندیشه‏ها از سوى امام خمینى، به دلیل تلاش‏هاى رژیم پهلوی براى به رسمیت شناختن فرقه ضاله بهائیت در موارد مختلف بود که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آنها اشاره خواهد شد.
 
امام خمینی بر فراز منبر مسجد اعظم قم در دوران آغاز نهضت اسلامی
امام خمینی بر فراز منبر مسجد اعظم قم در دوران آغاز نهضت اسلامی
 
الف) طرح لایحه انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى
یکى از دلایل اصلی مخالفت امام خمینی با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، وحدت بهائیان با صهیونیسم براى تثبیت قدرت رژیم پهلوى و تلاش آنها براى مقابله با اسلام و علما بود. در حقیقت،
سیاست اصلى شاه در این لایحه، حمایت از بهائیت و صهیونیسم، براى اسلام‌زدایى و مقابله با علما بود. اجراى چنین لایحه‏اى، نهایتا به حذف اسلام از قانون اساسى به منزله دین رسمى کشور و تسلط اقلیت‏هاى ضد اسلامى چون بهائیت بر امور کشور و نابودى سنت‏هاى اسلامى جامعه منجر مى‏شد،[6] اما موضع‏گیرى هوشیارانه امام خمینى به عنوان مرجع شیعیان مانع از تحقق این هدف شد. ایشان با تلگراف‏ها، اعلامیه‏ها و سخنرانى‏هاى خویش، علما و مردم را در مقابله با بهائیت به صحنه کشیدند و خطر نفوذ و گسترش این فرقه منحرف در ارکان رژیم پهلوی را یادآور شدند و فرمودند:
 
این جانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر مى‏کنم. قرآن کریم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در قبضه صهیونیست‏ها که در ایران در لباس بهائى ظاهر شدند، است و مدتى نخواهد گذشت که با این قدرت مرگ‏بار، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمّال خود قبضه مى‏کنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏کنند. ... ملت مسلمان تا رفع این خطرها سکونت نمى‏کنند و اگر کسى سکوت کند در پیشگاه خداوند قاهر، مسئول، و در این عالم محکوم به زوال است.[7]
 
برای مطالعه بیشتر درباره ارتباط لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی با بهائیت به مقاله زیر مراجعه کنید:
مصوبه‌ای برای نفوذ بهائیت در ایران
 
سخنرانى‏ها، اعلامیه‏ها و تلگراف‏هاى امام به علما و عکس‏العمل شدید ایشان در مقابل بهائیان، دانشجویان را نیز به چالش با رژیم پهلوى کشاند. آنها همواره از رهنمودها و راهنمایى‏هاى مستقیم و غیرمستقیم امام برخوردار بودند. پیام‏هاى امام به دانشجویانِ برون‌مرزى در ایران تجدید چاپ مى‏شد و در سطح گسترده‏اى انتشار مى‏یافت و دانشجویان نیز از این طریق ضمن حمایت از مواضع انتقادی امام به مقابله با بهائیت می‌پرداختند.[8]
 
ب) اولین کنگره جهانی بهائی‌ها در لندن
اولین کنگره جهانی بهائی که در رویال آلبرت هال در لندن در انگلستان با حضور بیش از شش‌هزار بهائی برگزار شد و حدود دوهزار نفر از بهائیان ایران نیز در آن حضور داشتند، انعکاس گسترده‌ای پیدا کرد. در پی انتشار اخبار حضور بهائیان ایران در کنگره جهانی لندن با همکاری رژیم پهلوی در مطبوعات سال 1342ش مجله «اخبار امری» (ارگان رسمی محفل ملی بهائیان ایران) در اردیبهشت و خرداد 1342ش ویژه‌نامه‌ای به مناسبت گردهمایی بهائیان در لندن منتشر کرد و در قسمتی از آن به انعکاس اجلاس لندن در مطبوعات آن روز ایران پرداخت. در بخشی از این ویژه‌نامه چنین آمده بود:
 
تا دیروز دوهزار نفر از زن و مرد ایرانی با هواپیماهای کامت شرکت هواپیمایی لبنان موسوم به میدل ایست رهسپار لندن شدند. دوهزار زن و مرد ایرانی وابسته به یکی از فرقه‌های مذهبی که از پانزده روز قبل راه لندن را در پیش گرفتند. هر روز سه تا چهار هواپیما از فرودگاه مهرآباد تهران برمی‌خاست و از طریق بیروت راهی لندن می‌گردید. هر هواپیما گنجایش 100 تا 120 مسافر داشت و شرکت میدل ایست مبلغ قابل توجهی تخفیف منظور داشت و بهای بلیط دوسره (تهران ـ لندن ـ تهران) را که مبلغ چهل‌هزار ریال می‌باشد فقط 2980 تومان دریافت نمود.[9]
 
رژیم پهلوی برای هر بهائی پانصد دلار ارز و 1200 تومان تخفیف در بلیط هواپیما در نظر گرفته بود. در واکنش به این ماجرا، امام خمینی در جمع روحانیون قم، اقدام دولت اسدالله علم را در تهیه امکانات مالی برای سفر بهائیان مورد انتقاد شدید قرار می‌دهند و نیز در جمع روحانیون و مردم همدان نیز گفتند: «دولت شما می‌خواهد به دست بهائی‌ها و اسرائیلی‌ها شما را از بین ببرد. شرکت نفت به ثابت پاسال بهائی، پنج‌م‍یلیون تومان استفاده رسانیده که با این پول، مخارج اعزام بهائیان به لندن و تبلیغات بهائی تأمین بشود».[10]  
 
  گردهمایی افراد موثر بهائیت و کلیمیان در حیفا در اسرائیل
 گردهمایی افراد موثر بهائیت و کلیمیان در حیفا در اسرائیل
در تصویر ثابت پاسال دیده می‌شود
شماره آرشیو: 894-112ث
 
افزون بر این، امام خمینی در سال 1343ش در اقدامی هوشمندانه اساس این فرقه را نشانه گرفتند و در پاسخ به استفتای آیت‌الله گرامی درباره فرقه ضاله بهائیت صراحتا این فرقه را کافر و نجس ‌خواندند و بدین‌ترتیب افکار عمومی را در جهت مبارزه با بهائیت تحت‌الشعاع قرار دادند.
 
فرجام سخن
با رحلت آیت‌الله بروجردی، که اقدامات قابل توجهی در مبارزه با فرقه ضاله بهائیت انجام داده بود، روحانیت شیعه به رهبری امام خمینی(ره) همچنان مبارزه با این فرقه را در دستور کار خود قرار داد. از سال‌های 1341 تا 1343ش امام خمینی همواره و در مواقع مختلف بهائیان را به عنوان عوامل استعمار و صهیونیسم در ایران مورد حمله قرار دادند و به مخالفت با حضور و نفوذ آنها در جامعه شیعی ایران پرداختند؛ از همین رو نیز دشمنی فعالان این فرقه با روحانیت شیعی و به‌ویژه امام خمینی روز به روز بیشتر می‌شد که اوج آن را می‌توان در حمایت رسمی بهائیان از اقدامات رژیم پهلوی علیه نهضت امام خمینی و سرکوب قیام 15 خرداد 1342ش مشاهده کرد.
برای اطلاع از نقش بهائیان در سرکوب قیام 15 خرداد رک:
بهائیت در سرکوب قیام 15 خرداد چه نقشی داشت؟
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . سیدسعید زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1390، ص 145.
[2] . فضل‌الله مهتدی صبحی، خاطرات صبحی درباره بهائی‌گری، تبریز، چاپخانه علمیه، 1344، صص 10-16.
[3] . سیدسعید زاهد زاهدانی، همان، ص 270.
[4] . لیلا چمن‌خواه، «سیاست‌های دولت پهلوی در قبال اقلیت بهائی 1357-1332»، رساله دوره دکترا، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1385، ص 7.
[5] . على دوانى، نهضت روحانیون ایران، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1377، ص 257.
[6] .
[7] . روح‌الله خمینی، صحیفه نور، ج 1، تهران، مرکز مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، 1361، ص 34.
[8] . سیدحمید روحانى، نهضت امام خمینى، ج 2، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1364، ص 667.
[9] . میثم آقادادی، «ایستادگی در برابر یک فرقه استعماری»، قابل دسترسی در:  
pajoohe.ir
[10]. روح‌الله خمینی، صحیفه امام، ج 1، تهران، مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379، ص 227.
https://iichs.ir/vdccomqi.2bq0s8laa2.html
iichs.ir/vdccomqi.2bq0s8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما