خارجی‌هايی که در حکومت پهلوی صاحب نفوذ شدند؛

پول ایرانیان در جیب غیرایرانیان

شفیق توانست با استفاده از موقعیت جدید خود پول هنگفتی به دست آورد. اغلب روش‌هایی که شفیق از آن برای کسب موقعیت‌های سیاسی و به‌ویژه اقتصادی استفاده می‌کرد غیرقانونی و با دوز و کلک بود
پول ایرانیان در جیب غیرایرانیان
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ دوره پهلوی دوم را می‌توان دوره نفوذ افراد بیگانه یا خارجی در ایران نیز دانست. البته پیش از آن نیز بسیاری از خارجی‌ها به اشکال مختلف در کشور فعالیت می‌کردند، اما در دوره حکومت پهلوی تعداد این افراد بسیار بیشتر شد. یکی از اشکال متفاوت نفوذ افراد خارجی در دوره پهلوی دوم، نفوذ آنها به دستگاه حکومت بود؛ موضوعی که پیش از آن وجود نداشت یا بسیار کم‌رنگ بود. بسیاری از این افراد بعد از نفوذ به دستگاه حکومت ایران، از وضعیت سیاسی و اقتصادی مناسبی برخوردار شدند، اما این بدان معنا نیست که همه آن‌ها پیش از نفوذ، فاقد شرایط خوب سیاسی یا اقتصادی بودند، بلکه برخی از آنها مانند احمد شفیق پیش از ورود به دستگاه حکومت نیز وضع سیاسی و اقتصادی مناسبی داشتند. با توجه به این موضوع ما در این مطلب از خارجی‌هایی که قبل از نزدیکی به پهلوی صاحب نفوذ بودند نام برده‌ایم. البته در کنار آن وضعیت خارجیانی را هم که قبل از ورود به حکومت موقعیت خاصی نداشتند اما با ورود به دستگاه حکومت شرایط متفاوتی یافتند نیز بررسی کرده‌ایم.
 
صاحب‌نفوذان غربی
نام بردن از تک تک بیگانگانی که در حکومت پهلوی صاحب نفوذ سیاسی و اقتصادی شدند کار آسانی نیست؛ زیرا در این دوره عده بسیاری با عنوان مستشار نظامی و اقتصادی وارد کشور شدند که شرایط آنها قطعا در وضعیت جدید با پیش از آن بسیار تفاوت داشت. به طور کلی اطلاعات چندان زیادی از همه آن افراد در دست نیست. بااین‌حال از میان خارجیان شاخصی که وارد حکومت شدند اما پیش از آن نیز وضعیت سیاسی و اقتصادی خوبی داشتند می‌توان از احمد شفیق و ارنست پرون نام برد.
 
احمد مصطفی شفیق
مصطفی شفیق همسر دوم اشرف، خواهر دوقلوی شاه،‌ بود. او مصری بود و به خانواده‌ای سرشناس در مصر تعلق داشت. پدر او، احمد شفیق پاشا، رئیس دفتر عباس حلمی پاشا بود. بنابراین احمد  مصطفی شفیق تقریبا در یک خانواده متنفذ سیاسی و اقتصادی به دنیا آمده و رشد کرده بود. بااین‌حال او بعد از ازدواج با اشرف نیز موقعیت سیاسی و اقتصادی خود را بسیار بهبود بخشید. شفیق توانست با استفاده از موقعیت جدید خود پول هنگفتی به دست آورد. اغلب روش‌هایی که شفیق از آن برای کسب موقعیت‌های سیاسی و به‌ویژه اقتصادی استفاده می‌کرد غیرقانونی و با دوز و کلک بود؛ چنان‌که رضا افشار، مدیرعامل و عضو هیئت‌مدیره شرکت هواپیمایی ایران، همواره از دوز و کلک‌های احمد شفیق، شوهر شاهدخت اشرف و رئیس شرکت خدمات هواپیمایی ایران، برای ادغام اجباری شرکت بی‌بنیه‌اش با شرکت هواپیمایی ایران با حق‌السهم مساوی بسیار شکوه داشت.[1] البته شفیق خیلی زود از اشرف جدا شد، اما این جدایی به معنای پایان یافتن فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی او نبود. شفیق بعد از جدایی از اشرف در ایران ماند و به کار بانکداری مشغول شد.[2]
 
احمد شفیق
 احمد شفیق
شماره آرشیو: 3620-۵ع
 
ارنست پرون
پرون، اصالتا سوئیسی بود. او از دوستان و هم‌کلاس‌های محمدرضا پهلوی در سوئیس بود. در واقع محمدرضا پهلوی زمانی که در سوئیس تحصیل می‌کرد با ارنست آشنا شد. درباره وضعیت پرون پیش از ورودش به ایران و حکومت پهلوی، اطلاعات چندانی در دسترس نیست. برخی معتقدند پرون از نظر اقتصادی در خانواده‌ای غیرمتمول زندگی می‌کرد و حتی گفته شده است پدر او سرایدار یا باغبان یک مدرسه بوده است. اما برخی نیز با رد این ادعا عنوان کرده‌اند که پرون از نظر اقتصادی زندگی خوب و راحتی داشت. بااین‌حال محمدرضا بعد از بازگشت به ایران، ارنست را نیز با خود به ایران ‌آورد. البته بد نیست بدانید که ارنست ده سال از محمدرضا پهلوی بزرگ‌تر بود.
 
پرون بعد از ورود به ایران شرایط متفاوتی از نظر اقتصادی و سیاسی پیدا کرد. او توانست ثروت بسیاری برای خود دست و پا کند. ارنست پرون از نظر سیاسی نیز جزء عوامل تأثیرگذار در بسیاری از رویدادهای سیاسی از جمله کودتای 28 مرداد 1332 بود. او فعالیت‌های خود را از طریق لژ روشنایی انجام داد. درباره این لژ و فعالیت‌های ارنست پرون آمده است:
«اعضای لژ روشنایی در دوره مصدق نقش مهمی در سرنگونی او داشتند. به گزارش ساواک در دوره مصدق این لژ علیه نخست‌وزیر وقت فعالیت
می‌کرد و به قول گزارشگر "می‌توان گفت که در راه سقوط مصدق حقا مؤثر بوده است". بعد از سقوط دکتر مصدق لژ مذکور درصدد برآمد که به گراندلژ ناسیونال فرانسه بپیوندد و در نتیجه هفت نفر از اعضای خود از جمله ارنست پرون، دکتر محمود هومن، محمد ساعد، مصطفی تجدد، سالار سعید سنندجی، دکتر خلعتبری و دریادار ظلی را به پاریس فرستاد و همه آنها هم به مقام استادی رسیدند».[3]
 
در برخی از منابع نیز آمده است: ارنست پرون انگلیسى لژ فراماسونرى (پهلوى) را بنیان گذاشت. رئیس لژ پهلوى فردى عراقى بود به نام محمّد خلیل جواهرى. وى در حقیقت ریاست فراماسون‌هاى خاورمیانه را به عهده داشت، بنابراین در مملکت ایران هر کارى که دلش مى‌خواست انجام مى‌داد.[4] رابطه شاه و پرون تا مدت‌ها خوب و بسیار صمیمانه بود، اما این رابطه کمی قبل از مرگ پرون تیره شد. درباره دلیل این تیرگی گفته شده است که محمدرضا پهلوی نسبت به ارنست سوءظن پیدا کرده بود. جدا از صحت و سقم این موضوع که خارج از این نوشتار است، واقعیت این است که شرایط ارنست پرون بعد از ورود به ایران بسیار تغییر کرد.
 
ارنست پرون
 ارنست پرون
 
برادران دالس
جان فاستر و آلن دالس از برادران تأثیرگذار و مداخله‌گر در امور سیاسی کشور بودند. این دو برادر ــ به‌ویژه آلن  دالس در زمانی که ریاست سازمان سیا را بر عهده داشت ــ به اقدامات بسیاری در ایران دست زدند که در سرنوشت سیاسی ایران بسیار تعیین‌کننده بودند. آلن دالس گرچه در ایران فاقد جایگاه سیاسی و حکومتی بود، به طور غیرمستقیم در بسیاری از امور نقش مهم داشت. این دو برادر بر مقابله با نفوذ کمونیست‌ها تأکید بسیاری داشتند؛ چنان‌که جان دالس معتقد بود که در برابر کمونیست‌ها باید شدت عمل و خشونت به خرج داد. وی در این زمینه از همکاری برادرش آلن دالس، که ریاست سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، را برعهده داشت، استفاده می‌کرد و نقشه‌های خود را پیش می‌برد. همچنین در این سال‌ها، به درخواست برادرش، آلن، جاسوسان زیادی را به عنوان دیپلمات، روانه سفارتخانه‌های آمریکا در کشورهای خارجی کرد؛ به‌طوری که در بعضی سفارتخانه‌ها تعداد جاسوسان بیش از تعداد کادر دیپلماتیک سفارت بود.[5]
 
 جان فاستر دالس
 جان فاستر دالس
 
برادران دالس نیز مانند سایر خارجی‌های حاضر در ایران، ثروت کشور را به اشکال مختلف غارت کردند؛ برای نمونه در یکی از گزارش‌های کمیته کنگره آمریکا به غارت و یغمای بودجه مربوط به کمک اقتصادی آمریکا به ایران اشاره و در آن از افرادی نام برده شده است که در دزدی از اموال ایران دست داشته‌اند. در این گزارش نام افراد به این ترتیب ذکر شده است: «خانم لوی هندرسون همسر سفیر آمریکا در تهران یک‌میلیون دلار، شمس پهلوی یک‌‎میلیون دلار، اف میشل نیم‌میلیون دلار، آلن دالس رئیس سازمان سیای آمریکا یک‌میلیون دلار، هنری. اد. لاس ناشر مجله‌های "تایم"، "لایف" و "فورچون" نیم‌میلیون دلار، جرج. وی. آلن سفیر سابق آمریکا در ایران یک‌میلیون دلار، شهناز پهلوی دختر شاه دومیلیون دلار و...»[6] البته در ادامه گزارش نام افراد دیگری نیز موجود است که بسیاری از آنها جزء خارجیانی هستند که از جایگاه سیاسی و اقتصادی خوبی در کشور خود برخوردار بودند، اما بااین‌حال در ایران نیز به غارت و چپاولگری دست زدند.
 
آلن دالس
آلن دالس
 
سخن نهایی
تغییر جایگاه اقتصادی و سیاسی خارجی‌‎ها در دوره پهلوی موضوعی نیست که مناقشه داشته باشد. طبیعی است که شرایط بسیاری از خارجی‌هایی که در کشورهای دیگر نیز در جایگاه اقتصادی و سیاسی قرار می‌گیرند با تغییراتی مواجه شود، اما آنچه درباره غیرایرانی‌های حاضر در دستگاه حکومت پهلوی اهمیت دارد دامنه مداخلات آنها در امور مختلف است. تا جایی که بسیاری از آنها به راحتی در امور سیاسی کشور مداخله می‌کردند و از راه‌های غیرقانونی ثروت خود را افزایش می‌دادند. جدا از این مسائل، بسیاری از این افراد علاوه بر اشتهار در فساد سیاسی و اقتصادی، از نظر اخلاقی نیز مشکلات زیادی داشت.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1389،  ص 370.
[2] . احمدعلی مسعود انصاری، پس از سقوط: سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 67.
[3] . حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1383، ص 126.
[4] . حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1387، ص 193.
[5] . جمعی از نویسندگان، روزشمار تاریخ شمسی، قمری، میلادی، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان‫، 1390، ص 2155.
[6] . جمعی از نویسندگان، بانک جامع مقالات انقلاب اسلامی ایران، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1390، ص 3812.
https://iichs.ir/vdci5uar.t1awv2bcct.html
iichs.ir/vdci5uar.t1awv2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما