نگاهی به رویارویی رضاشاه با آیت‌الله محمدتقی بافقی؛

عاملی که کشف حجاب را هشت سال به تعویق انداخت

ظاهرا رضاشاه در همان دوره ابتدایی سلطنت قصد داشت با برخی از اقدامات، زمینه اجرای سیاست کشف حجاب را آماده کند. حتی گفته شده است که او مصمم بود سیاست کشف حجاب را در سال 1306 به اجرا درآورد، اما ماجرایی که در آن سال رخ داد اجرای سیاست یادشده را به تعویق انداخت
عاملی که کشف حجاب را هشت سال به تعویق انداخت

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان تاریخ، دوره علنی مبارزات رضاشاه با اسلام و روحانیت را مربوط به دوره دوم سلطنت او می‌دانند، اما برخلاف این دیدگاه، رضاشاه در همان ابتدای سلطنت خود نیز اقداماتی علنی علیه اسلام و روحانیت نشان داد. مهم‌ترین اقدام رضاشاه در این زمینه، رویارویی او با آیت‌الله محمدتقی بافقی بود. این اتفاق بر سر مسئله کشف حجاب رخ داد. ظاهرا رضاشاه قصد داشت با برخی از اقدامات، زمینه اجرای سیاست کشف حجاب را آماده کند. حتی گفته شده است که رضاشاه قصد داشت سیاست کشف حجاب را در همان سال به اجرا درآورد، اما ماجرای سال 1306 مانع از این اقدام شد.
 
مشی سیاسی آیت‌الله بافقی
آیت‌الله محمدتقی بافقی یکی از مخالفان سرسخت رضاشاه بود. او پیش از ماجرای کشف حجاب همسر و دختران رضاشاه، که در سال 1306 در حرم حضورت معصومه(س) رخ داد، نیز با سیاست‌های رضاخان مخالف بود. ایشان «در دورانی که سراسر مملکت را خفقان گرفته بود، با نوشتن نامه‌های تند و صریح به رضاخان، او را از اعمال زشت و منکر بر حذر می‌داشت. آیت‌الله بافقی کوچک‌ترین تعارفات معمول را در نامه‌ها رعایت نمی‌کرد و همیشه آغاز نامه‌اش چنین بود: از آخوند بافقی به فلان...».[1]
 
نمونه‌ای از این رویارویی را می‌توان در ماجرای ممنوعیت امر به معروف و نهی از منکر از سوی رضاشاه مشاهده کرد. ظاهرا طی این ماجرا از طرف دولت اعلامیه‌ای در قم منتشر و به دیوارها چسبانده شد که در آن «امر به معروف» قدغن گردیده بود. انتشار این اعلامیه عکس‌العمل شدید مردم و علما به‌خصوص آیت‌الله بافقی را در پی داشت. ایشان با بیان اهمیت حیاتی امر به معروف و نهی از منکر و اینکه اجرای آن بر هر فردی به خصوص بر علما و طلاب واجب است و هیچ کس حق ندارد از اجرای آن جلوگیری کند، دولت وقت را یک دولت جابر و ظالم و جاهل خواند و حکومت رضاشاه را حکومت «فراعنه» نامید. پس از این سخنرانی، دولت عقب‌نشینی کرد و دستور جمع‌آوری اعلامیه را داد.[2] بااین‌حال مواجهه جدی و بدتر میان رضاشاه و آیت‌الله بافقی در سال 1306 به‌وجود آمد.
 
ماجرای کشف حجاب سال 1306 چه بود؟
قضیه از این قرار است که در شب اول فروردین سال 1306ش، همسر چهارم رضاشاه، عصمت (بنا بر برخی اقوال تاج‌الملوک) به همراه دختران رضاشاه، اشرف و شمس و عده‌ای دیگر از زنان راهی حرم حضرت معصومه(س) می‌شوند. ظاهرا زنان در بدو ورود به حرم اقدام به کشف حجاب می‌کنند و این موضوع مورد اعتراض شدید آیت‌الله بافقی قرار می‌گیرد. البته روایت‌هایی که از این ماجرا وجود دارد تا حدودی متفاوت هستند. در یک روایت گفته شده است: «تاج‌الملوک همسر رضاخان به همراه شمس و اشرف پهلوی و تنی چند از اعضای این خاندان منحوس بدون حجاب و با سر و روی برهنه در غرفه بالای ایوان آیینه حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام) حاضر شدند».[3]
  
تاج‌الملوك و شمس پهلوي هنگام خروج از جايگاه مخصوص ميدان جلاليه، پس از شركت در مراسم كشف حجاب
تاج‌الملوك و شمس پهلوي هنگام خروج از جايگاه مخصوص ميدان جلاليه،
پس از شركت در مراسم كشف حجاب
شماره آرشیو: 123894-۲۷۵م

در روایتی دیگر گفته شده است که همسر و دختران رضاشاه بعد از آنکه وارد حرم شدند به قسمت غرفه‌های بالای رواق رفتند تا چادر خود را عوض کنند، اما این کار کمی طول کشید و آنها مدتی بدون حجاب ماندند. همین موضوع باعث اعتراض یکی از وعاظ شد.
 
روایت هر چه هست واقعیت آن است که همسر رضاشاه و دخترانش به قصد کشف حجاب در حرم حاضر شده بودند و گستاخانه دست به این کار زده بودند. اما این گستاخی و بی‌احترامی خانواد شاه، موجب خشم مردم شد و یک روحانی به نام سید ناظم واعظ، مردم را به امر به معروف و نهی از منکر فرا خواند و احساسات دینی و پاک مردم را تقویت کرد.[4] آیت‌الله بافقی از دیگر معترضان اصلی این ماجرا بود. ایشان با دعوت مردم به اعتراض نسبت به این اتفاق، مخالفت خود را به شدیدترین شکل نشان داد.
 
واکنش آیت‌الله بافقی به ماجرای کشف حجاب 1306
آیت‌الله بافقی در ابتدا همسر و دختران رضاشاه را مورد خطاب قرار داد و پیام خود را این‌گونه به گوش آنها رساند: «اگر شما مسلمان هستید مسلمان نباید با این وضع در این مکان مقدس حاضر شود، و اگر مسلمان نیستید باز حق ندارید (زیرا کافر نباید وارد حرم گردد)».[5] اما این پیام مورد بی‌اعتنایی خانواده رضاشاه قرار گرفت؛ بنابراین آیت‌الله بافقی شخصا به حرم رفت و
به خانواده رضاخان اخطار داد. مواجهه آیت‌الله بافقی با خانواده رضاشاه موجب متشنج شدن فضا و نیز شورش مردم و معترضان شد. مردم و معترضان، اعتراض خود را با فرستادن صلوات و شعارهای ضد حکومتی نشان دادند. «حمایت پی در پی و صلوات‌های کوبنده مردم باعث شد خانواده رضاشاه خود را از معرض دید مردم خارج کرده و در اتاق پشت غرفه مستقر گردند. زن شاه فورا قضیه را به اطلاع رضاخان رساند و از طریق تلفن به او گفت: اعلیحضرت، شاه زنده باشند و ملکه را چند شیخ بی‌نزاکت بی‌آبرو کنند؟ پس ماجرا را برای رضاخان تعریف کرد».[6]
 
واکنش رضاشاه به برخورد آیت‌الله بافقی با خانواده‌اش
بدین ترتیب همسر رضاشاه بعد از آنکه فضا را ملتهب دید سریعا با تماسی تلفنی، قضیه را به رضاشاه اطلاع داد. از طرفی شهربانی نیز به رضاخان اطلاع داد: «خانواده شما (همسر و دو دختر شما) به دستور روحانیان در اتاقی زندانی شده‌اند و به آنان اخطار شده که حق ندارند بدون حجاب وارد حرم شوند».[7] رضاخان بعد از آنکه از ماجرای حرم اطلاع یافت، موضع تندی نسبت به آن گرفت. او شخصا با یک واحد نظامی خود را به قم رساند و خانواده خود را از دست مردم نجات داد و «با کمال گستاخی، با چکمه وارد صحن مطهر گردید و آیت‌اللّه بافقی را مورد ضرب و شتم قرار داد؛ سپس به دستور او، دژخیمان آن عالم ربانی را به زمین خواباندند و شاه با عصای ضخیم بر پشت او می‌زد و او با فریاد می‌گفت: ای امام زمان! به فریاد برس. سپس آیت‌اللّه بافقی را به جرم مبارزه با بی‌حجابی، مدتی زندانی کردند و بعد از آن او را به شهر ری تبعید نمودند. او در آنجا به عبادت اشتغال داشت تا از دنیا رفت؛ سپس جنازه مطهرش را به قم آوردند و در مسجد بالاسر حرم، به خاک سپردند».[8]
 
نتایج ماجرای 1306
ماجرای سال 1306 تأثیرات متعددی بر سیاست رضاشاه و مواضع روحانیون داشت؛ از جمله آنکه رضاخان تصمیم گرفت سیاست کشف حجاب را به صورت رسمی و قانونی درآورد. او با تصویب قوانینی از 1307 به بعد سعی کرد که حملات خود را به روحانیون، منطقی و قانونی جلوه دهد و با قانونی کردن امور دینی کوشید ترویج و هدایت امور دینی را در جامعه دولتی سازد. مریت هاکس، از محققان تاریخی، درباره دولتی شدن امور مذهبی در دوره رضاخان نوشته است: «در ایران پدیده عجیب اسلام دولتی دیده می‌شود؛ به‌طوری که دولت به‌ظاهر در فکر تعدیل و شاید اصلاح دین و در واقع در فکر تباه ساختن دین از درون است. شماری از تحصیل‌کرده‌ها معتقدند که باید دین را دولتی کرد، هرچند مورد قبول اندکی از مردم باشد».[9]
 
ماجرای کشف حجاب سال 1306 بر نگرش‌ها و اقدامات حوزه و روحانیت نیز تأثیرگذار بود؛ از جمله آنکه این موضوع باعث توجه بیشتر روحانیون و علما به امور دینی و تقویت حوزه شد. گرچه بسیاری معتقدند علما و روحانیون در این دوره سیاست سکوت و انفعال را در پیش گرفتند، در همین سال‌ها بود که تقویت حوزه‌های علمیه مورد توجه روحانیون و علما قرار گرفت.
 
نتیجه مهم و نهایی ماجرای کشف حجاب سال 1306 را می‌توان ترس رضاشاه از اعلام رسمی سیاست کشف حجاب و در واقع تأخیر اعلام آن دانست. بر این اساس برخی از محققان، واکنش تند آیت‌اللّه بافقی را نسبت به حضور زنان بی‌حجاب در حرم حضرت معصومه(س)، سبب نزدیک به هشت سال تأخیر در اعلام رسمی کشف حجاب می‌دانند؛ همچنین، شجاعت آیت‌اللّه بافقی در رویارویی با رضاخان، تأثیر شایانی در حوزه علمیه قم بر جای نهاد؛ به‌طوری که امام خمینی(ره) در درس اخلاقی که در دهه 1310 ـ 1320 در قم می‌دادند، آیت‌اللّه بافقی را نمونه‌ای ذکر می‌کردند که باید سرمشق قرار گیرد.[10]
 
سخن نهایی
ماجرای کشف حجاب همسر و دختران رضاشاه در سال 1306 به خوبی بیانگر سیاست‌های ضددینی رضاشاه از همان آغاز سلطنت است. این موضوع می‌تواند خط بطلانی بر دیدگاه تغییر سیاست‌های رضاشاه تحت تأثیر پادشاه افغانستان و رئیس‌جمهور ترکیه نیز باشد. گرچه رضاشاه بعد از ملاقات با پادشاه افغانستان و سفر به ترکیه، به سیاست کشف حجاب مصمم شد، اما خود نیز از همان آغاز سلطنتش بنای مخالفت با اسلام، روحانیت و حجاب را داشت.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. جواهر کلام، تربت پاکان قم، ج 3، ۱۴۲۴ق، ص 1447.
[2] . همان‌جا.
[3] . مسعود صفی یاری، راز حجاب، قم، نورالسجاد، 1389، ص 61.
[4] . عباس رجبی، راه‌های تقویت فرهنگ حجاب، قم، مشعر، 1391، صص 13- 14.
[5] . علی میرخلف‌زاده، داستان‌هایی از پوشش و حجاب، قم، نشر محمد و آل محمد، 1385، ص 69.
[6] . مسعود صفی یاری، همان، ص 62.
[7] . عباس رجبی، همان، صص 13- 14.
[8] . جمعی از نویسندگان، دانستنی‌های حجاب، یاسوج، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کهگیلویه و بویر احمد، 1389، ص 228.
[9] . سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی‌‌، 1384، صص 860- 861.
[10] . علی حائری و همکاران، روزشمار شمسی، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، قم، دفتر عقل، 1386، ص 12.
https://iichs.ir/vdcjyoe8.uqexmzsffu.html
iichs.ir/vdcjyoe8.uqexmzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما