بررسی استراتژی، قواعد و تاکتیک‌های سیاست‌های رقابت‌آمیز بریتانیا و روسیه در شرق جهان؛

چهارخانه‌های صفحه شطرنج بازی بزرگ

رودیارد کیپلیگ، نویسنده انگلیسی، برای سیاست‌های ژئوپلیتیکی رقابت‌آمیز بریتانیای کبیر و امپراتوری روسیه در شرق جهان طی سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی عنوان «بازی بزرگ» را برگزید. این بازی دارای استراتژی، قواعد و تاکتیک‌هایی بود که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر می‌شد
چهارخانه‌های صفحه شطرنج بازی بزرگ

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعه‌طلب روسیه و انگلیس در قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران ناخواسته درگیر آن شد. این جستار بر آن است تا استراتژی، قواعد و تاکتیک‌های این بازی را که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد بررسی کند و اهداف طرح بازی بزرگ را به بحث گذارد.
 
چهارخانه‌های شطرنج بازی بزرگ
رودیارد کیپلیگ، نویسنده انگلیسی، برای سیاست‌های ژئوپلیتیکی رقابت‌آمیز بریتانیای کبیر و امپراتوری روسیه در شرق جهان طی سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی عنوان «بازی بزرگ» را برگزید. بریتانیا پس از تسلط بر هند و بعضی از جزایر و معابر دریایی خلیج فارس و نیز اقیانوس هند، عملا با ایران، افغانستان و آسیای مرکزی همسایه شد.[1] بدین صورت، با آغاز سلطه دولت انگلستان بر هند، کشورهای اطراف آن جزء حریم امنیتی این دولت درآمدند.
 
در چنین وضعیتی، بریتانیا کوشید با ایجاد حصار و حکومت‌های کوچک پوشالی در اطراف هند، دولت‌های روسیه، ایران و امیران افغانستان را از این اقلیم دور کند. نظر به ملاحظات سیاسی، در نگاه سیاست‌مداران بریتانیا، که هرات را دروازه و کلید هندوستان می‌دانستند، هرگونه برقراری روابط خارجی «ایران ـ روسیه»، «ایران ـ افغانستان» و «روسیه ـ افغانستان»، در صورت تحقق، کلید هند را به دست روس‌ها می‌‎داد.[2] بدین‌سان، فرضیه تهدید روسیه چنان مهم انگاشته شد که به‌صورت یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی بریتانیا در آسیا درآمد.
 
نقطه مقابل سیاست‌های بریتانیا، سیاست توسعه‌طلبی ارضی امپراتوری روسیه بود که دو هدف اصلی را دنبال می‌کرد: نخست، استفاده از منابع اقتصادی و راه‌های وصول ایران و افغانستان به اقیانوس هند و دوم، رسیدن به شبه‌قاره هند.[3] در چنین شرایطی که مؤلفه‌های عینی رقابت میان این دو قدرت استعماری در حال تکوین و رشد بود، طرح «بازی بزرگ» ریخته شد. درواقع، همان‌گونه که جان فوران تشریح می‌کند، طرح بازی بزرگ ناشی از اجماع فزاینده‌ای بود که در انگلستان در مقابل سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ روسیه ایجاد گردید؛ سیاست‌هایی که به ضرر ایران، عثمانی و آسیای مرکزی بود و بعدها به مسئله شرق نیز شهرت یافت. «در این طرح، ایران به‌عنوان دولت حائل در برابر پیشروی و توسعه‌طلبی فزاینده‌ روسیه به‌سوی هندوستان، از اهمیت استراتژیکی خاص برای بریتانیا برخوردار شد».[4] بدین‌سان، ازآنجاکه ایران به سبب موقعیت جغرافیایی نقشی مهم در مرکز رقابت‌های بازی بزرگ ایفا می‌کرد، دولت‌های قاجار ناخواسته و ناچار شریک این بازی بزرگ ژئوپولیتیکی شدند و در نهایت، سرزمین‌های تابع آنها در آسیای مرکزی و افغانستان، همچون «چهارخانه‌های صفحه شطرنج بازی بزرگ درآمد».[5]
 
قوای پلیس جنوب در ایران
شماره آرشیو: 8434-۳ع
 
البته از یک منظر دیگر و به اعتقاد برخی پژوهشگران، بازی بزرگ میان انگلستان و روسیه‌ تزاری، در قرن نوزدهم، تنها برای تسلط بر منطقه‌ قفقاز و آسیای مرکزی روی داد؛[6] اگرچه برخی دیگر از پژوهشگران، دامنه این تقابل را وسیع می‌دانند و تمام حد فاصل ترکستان چین و تبت تا ترکیه‌ امروز را عرصه‌ رویارویی این دو کشور قلمداد می‌کنند.
 
روسیه: به بهانه تحقق رویایِ پتر کبیر
در اواخر سده هجدهم میلادی یک دگرگونی مهم در مناسبات خارجی و سیاست‌های قدرت‌های بزرگی همچون روسیه، انگلستان و فرانسه در حال وقوع بود. در این میان در روسیه یک امپریالیسم جنینی نظامی و سیاسی ــ متأثر از وصیت‌نامه پتر کبیر ــ در حال شکل‌گیری و تحول بود[7]  که به‌تدریج از یک‌سو اهداف و مطامع روسیه در رابطه با دولت‌های همجوار آسیایی مانند ایران، افغانستان، هندوستان و عثمانی و از سوی دیگر سیاست‌ها و مواضع آن را در برابر قدرت‌های بزرگ اروپایی به‌ویژه انگلستان شکل بخشید.
 
وصیت‌نامه پتر کبیر (صرف‌ نظر از واقعی با جعلی بودن آن)، روشن‌ترین نشانه‌ها از طرح‌ها و اهداف امپراتوری روسیه را درباره مناطق استراتژیک همجوار از جمله ایران و نیز نواحی قفقاز تا آسیای مرکزی به دست می‌دهد. روسیه بنا بر وصیت پتر کبیر، که سرپرسی سایکس از آن به‌عنوان «تجاوز یکنواخت» یاد کرده است، به اتفاق قدرت‌های رقیب خود قدم در صحنه بازی بزرگ در سرزمین‌های تحت سیطره دول دیگر در آسیای مرکزی نهاد.[8] بنا بر وصیت‌نامه ژئوپلیتیکی پتر کبیر «... نزدیک شدن به استانبول و هند را حتی‌المقدور بر خود واجب و لازم برشمارید؛... کوشش برای نابودی دولت ایران برای شما از هر چیزی واجب‌تر است. هرچه زودتر خود را به خلیج فارس برسانید و تجارت مشرق را که سابقا در بلاد شام رواج داشته بدان بازگردانید تا به هندوستان نزدیک شوید. بدین ترتیب، از طلای سنگین و از تمام گنج‌های دنیا بی‌نیاز خواهید شد».[9]
  
بدین‌ترتیب، روسیه در قرن نوزدهم به دنبال عملی کردن اهداف بلندمدت خود به‌ویژه دسترسی به آب‌های گرم بود و این هدف با رخنه و تهاجم به قلمرو ایران و عثمانی محقق می‌شد؛ روس‌ها که به سلاح‌های جدید مجهز بودند با عبور از آسیای مرکزی و قفقاز، نیروهای ایران را به آسانی شکست دادند و معاهده‌های استعماری گلستان و ترکمنچای را به فتحعلی‌شاه تحمیل کردند و با عهدنامه «خونکار اسکله‌سی» امتیازهایی از عثمانی گرفتند. تحرک‌های روس‌ها، انگلستان را که بر هندوستان چنگ انداخته بود، به‌شدت نگران کرد و موجب شد آنها سیاست‌هایی را برای تأمین امنیت هند در ایران و عثمانی
پیگیری کنند.
 
بریتانیا: امنیت هند یا تداوم اهداف استعماری
حضور سنتی انگلیسی‌ها در آسیا به ایده «نگاه به شرق» کشورهای اروپایی در قرن هفدهم بازمی‌گردد که به‌صورت مستقیم از اقدام تجاری هلندی‌ها در افزایش قیمت فلفل از سه به هشت شیلینگ تأثیر پذیرفت[10] و آنها را مصمم به ورود به تجارت شرق کرد؛ ازاین‌رو ملکه الیزابت اول با تقاضای آنان در سال 1600م موافقت کرد و به یک شرکت بازرگانی به نام «کمپانی هند شرقی انگلیس» (ایک) اجازه مخصوصی داد؛ اقدامی که به‌معنای کوشش گسترده انگلیس برای پایان دادن به سلطه پرتغالی‌ها و هلندی‌ها در خلیج فارس و اقیانوس هند بود.[11]
 
انگلستان با استفاده از قدرت نظامی در رسیدن به اهداف اقتصادی و استراتژیک، تفوق تجاری خود را در آسیا تثبیت کرد، اما با ورود به سده نوزدهم پیشروی و توسعه‌طلبی فزاینده روسیه تزاری به مناطق استراتژیکی همچون هندوستان، ایران و عثمانی، که برای بریتانیا از منظر سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت فراوانی بودند، سبب شکل‌گیری نوعی رقابت و منازعه میان این دو قدرت استعماری شد.
 
انگلیسی‌ها برای جلوگیری از نفوذ توسعه‌طلبانه روسیه به آسیا و به منظور خنثی‌سازی طرح روس‌ها و دورنگه داشتن آنها از کمپانی هند شرقی و آب‌های گرم خلیج فارس، به اعمال متقابلی دست زدند که به دیگر بازیگر قدرتمند بازی بزرگ معروف شدند. مداخله در امور افغانستان، تحریک قاجارها برای درگیری با افغان‌ها بر سر مسئله هرات، انعقاد پیمان‌های دیپلماتیک، شناسایی ایران و افغانستان به عنوان دولت حائل برای تأمین امنیت هندوستان و بالاخره تحمیل یک رشته قراردادهای سیاسی و اقتصادی بر ایران[12] از جمله مهم‌ترین اقدامات روباه پیر برای تداوم حضور خود در آسیا و نیز تحقق اهدافش در تقابل با روسیه در قالب بازی بزرگ بود.
 
البته به نظر می‌رسد موضوع تهدید هند یگانه دلیل سیاست‌های استعماری بریتاینا در این زمان نبود، بلکه «... در پوشش دفاع از هند، سیاست عملی بریتانیا چیزی جز گسترش نفوذ استعماری در کابل، قندهار، هرات و بخارا و از سوی دیگر پنجاب، سند و بلوچستان نبود».[13] این سیاست بی‌گمان با منافع روسیه در تضاد بود و به تضعیف قدرت این امپراتوری می‌انجامید و نیز پیش‌درآمدی برای رویارویی و تشدید رقابت‌های روسیه و انگلستان در قلمروهای ایران به‌ویژه افغانستان بود.
 
قوای پلیس جنوب در ایران
قوای پلیس جنوب در ایران
شماره آرشیو: 8436-۳ع
 
بازتاب‌های بازی بزرگ در ایران
ایران عصر قاجار در بازی بزرگ، برای روسیه به سبب دسترسی به آب‌های گرم، مقابله با انگلستان، بازار مصرف و نفوذ در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و برای انگلستان به منظور حفظ امنیت هندوستان، رقابت با روسیه در آسیای مرکزی و افغانستان، بازار مصرف، نفوذ در کشورهای منطقه و امنیت خلیج فارس کشوری بسیار مهم و نقش‌آفرین بود. براساس معاهداتی که در نتیجه بازی بزرگ بر ایران تحمیل شده بود، قاجارها مناطقی همچون گرجستان، ارمنستان و حق کشتی‌رانی در دریای خزر را از دست دادند و همچنین از همه ادعاهای خود نسبت به افغانستان چشم پوشیدند و غرامتی به مبلغ سه‌میلیون پوند به تزار پرداختند.[14]
 
افزون بر این، در دوره پنجاه‌ساله بین 1242 تا 1293ش رشته امتیازهایی در ارتباط با بهره‌برداری یا انحصار مواد خام و توسعه زیربنایی از طرف دولت ایران به دول روس و انگلیس داده شد.[15] با این‌گونه امتیازها، دو قدرت روسیه و بریتانیا توانستند در ایران هرجا که بخواهند مراکز کنسولی و تجاری دایر کنند و تجار خود را از مشکلاتی مانند پرداخت‌های زیاد گمرکی، تعرفه‌های داخلی، محدودیت‌های مسافرت داخلی و قضاوت دادگاه‌های شرعی آسوده سازند.
 
با نگاهی کلی به روند بازی بزرگ می‌توان دریافت که رقابت فشرده روسیه ـ انگلیس در ایران در قالب طرح بازی بزرگ، ایران را به الگوی کلاسیک استعمار نزدیک کرد؛ به‌طوری که صنایع سنتی ایران تضعیف و به‌تبع آن آشفتگی‌های اجتماعی شدیدی پدید آمد. روسیه و انگلستان سرانجام با یک تبانی و براساس قرارداد اوت 1907م با برقراری یک موازنه قدرت و تقسیم ایران به دو نقطه شمالی و جنوبی بین خود، اختلاف‌ها را حل کردند تا بتوانند حضور خود را در کشور فوق استراتژیک ایران، که به قلب خاورمیانه و مرکز انرژی جهان شهرت داشت، تداوم بخشند. در ادامه با انقلاب کمونیستی 1917م روسیه و فروپاشی آن، به ظاهر بازی بزرگ در ایران به آرامی به پایان خود می‌رسید، اما در عمل این بازی امتیازگیری پایان نیافت و در دوره پهلوی نیز دوباره خود را نمایان کرد.
 
فرجام سخن
طرح بازی بزرگ یا مسئله شرق میان بریتانیا و روسیه، که حتی فراتر از مرزهای ایران توسط دو ابرقدرت برای خنثی‌سازی اقدامات یکدیگر ادامه داشت، درنهایت با مرگ استالین و به قدرت رسیدن گروهی جدید از کمونیست‌ها و متعاقب آن تغییر سیاست خارجی شوروی از یک‌سو و زوال تدریجی قدرت امپراتوری بریتانیا و جایگزینی آن با بازیگر نوظهور قدرتمند دیگر، ایالات متحده آمریکا، به‌تدریج به پایان خود نزدیک شد.
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . علی‌اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، بهزاد، 1389، ص 159.
[2] . محمدتقی سپهر، ناسخ‌التواریخ: تاریخ قاجاریه، ج 1، تهران، اساطیر، 1377، صص 739-740.
[3] . غلامرضا ورهرام، نظام سیاسی و سازمان‌های اجتماعی ایران در عصر قاجار، تهران، معین، 1385، ص 338.
[4] . جان فوران، مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه‌ احمد تدین، تهران، رسا، 1380، ص 172.
[5] . مجتهدزاده، 1386، ص 66.
[6] . علی آقا بخشی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار، 1383، ص 287.
[7] . جان فوران، همان، ص 126.
[8] . سمیه حمیدی و مسلم خسروی زارگز، «قاینات و بازی بزرگ: دو ساختار یک کارگزار»، مطالعات فرهنگی ـ اجتماعی خراسان، ش 31 (1393)، ص 38.
[9] . سر پرسی مولس ورث سایکس، سفرنامه ژنرال سرپرسی سایکس، ترجمه حسین سعادت نوری، تهران، این سینا، 1336، ص 252.
[10]. ک.م پانیکار، آسیا و استیلای باختر، ترجمه محمدعلی مهمید، تهران، انتشارات روز، 1347، ص 53.
[11]. راجر سیویری و جی بی کلی، خلیج فارس از دوران باستان تا اواخر قرن هیجدهم، ترجمه حسن زنگنه، قم، نشر مرکز بوشهرشناسی، 1377، ص 61.
[12]. محمود محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، تهران، اقبال، 1378، ص 238.
[13]. محمدعلی بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، تهران، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، 1383، ص 148.
[14]. جان فوران، همان، ص 126.
[15]. همان، ص 174.
https://iichs.ir/vdcjhae8.uqexozsffu.html
iichs.ir/vdcjhae8.uqexozsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما