استعمار و برده‌داری؛

بلایی که غرب بر سر شرق آورد!

کشورهای اروپایی تلاش می‌کردند بیشتر بردگان کودک باشند و به همین دلیل یک سوم بردگان کودک بودند. زیرا کودکان هم جای کمتری را اشغال می‌کردند و هم تا سال‌ها می‌توانستند به عنوان نیروی کار در خدمت اربابان خود باشند.
بلایی که غرب بر سر شرق آورد!

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ برده‌داری به عنوان یک آسیب و پدیده اجتماعی همواره از نمودهای اصلی نابرابری و تضاد در جوامع انسانی به‌شمار رفته است. بردگان افرادی بودند که از بیشتر حقوق اجتماعی خود محروم بوده و در مقابل تکالیف وسیعی در قبال افراد برده‌دار داشتند و به تعبیری انسانی مالک انسانی دیگر می‌گردید. در مورد سبقه تاریخی این پدیده باید گفت که برده‌داری پیشینه و تاریخ بسیار طولانی و بلند بالایی دارد. در واقع برخی بر این باورند که این پدیده اجتماعی از دوران یونان و روم باستان وجود داشته است و موارد متعددی از آن را می‌توان در جوامع گوناگون مشاهده کرد.
 
فلسفه پدیدآمدن برده‌داری
در مورد اینکه چه عاملی سبب پدیدآمدن برده‌داری شده باید گفت که دلایل بسیاری در این زمینه مطرح است. برخی معتقدند تشکیل خانواده انگیزه به‌وجود آمدن آن بوده است به‌ویژه ازآن‌رو که مرد در مقابل زن قدرت فیزیکی بیشتری داشته و آن را به این نتیجه رسانده است که می‌تواند از توان و نیروی دیگری برای پیشبرد کار خود استفاده کند. این مسئله در مورد فرزندان نیز صادق بود و به مرور و با گذشت زمان از طریق گروه‌های اجتماعی گسترده‌تر همچون قبیله و رئیس آن نیز دنبال شد و نوعی سبک و الگوی برده‌داری مشهود گردید.[1]
 
از اینجا بود که تصور بردگی دیگران به میان آمد و به‌ویژه در دوران و عصر کشاورزی تثبیت یافت. در این دوران بود که به‌تدریج افراد ضعیف و فقیر که قادر به تأمین نیازهای خود نبودند توسط حکومت‌ها به کار گرفته می‌شدند و مورد بهره‌‌کشی و استثمار قرار می‌گرفتند و به‌تدریج این فراتر و فروتر در جامعه به نوعی پذیرفته شد و بدین ترتیب نظام جدید رفته‌رفته از طرف افراد پذیرفته شد و برده‌داری به امری رایج بدل گشت. این پدیده به‌خصوص در مورد اسرای جنگی مصادق پیدا کرد و آنها برای بهره‌کشی به عنوان برده به خانواده‌ها راه یافتند که این روند خود به افزایش جنگ‌ها نیز دامن می‌زد؛ به‌خصوص که به‌کارگیری این نوع از برده‌ها فواید و منافع اقتصادی فراوانی برای آنها داشت. در همین حال با تحول و تکامل دولت‌ها برده‌داری از حالت عرفی آن خارج شد و به حالت قانون درآمد. در واقع با شکل‌گیری حکومت‌های پادشاهی در دنیا بود که یکی از رسوم که حق مالکیت بنده بود برای مردم آزاد به رسمیت شناخته شد و به صورت قانون درآمد.[2]
 
برده‌داری و سرمایه‌داری
شاید اگر بتوان از نقطه عطفی در برده‌داری از انسان صحبت کرد قرن پانزدهم میلادی بهترین گواه بر این مدعا است. نظام سرمایه‌داری از این مقطع به بعد است که نضج گرفت و بسط یافت و تجارت پرسود برده‌داری نیز رونق گرفت. کشورهای استعمارگر در نظام سرمایه‌داری از قرن پانزدهم میلادی است که به تجارت گسترده برده روی ‌آوردند. برده‌ها دیگر به عنوان انسان در نظر گرفته نمی‌شدند و به صورت کالا خرید، فروش و استثمار می‌شدند. اینکه کمتر در غرب درباره این تجارت پرسود صحبت شده و اینکه منشأ آن کجا بوده دقیقا به موضوع مربوط است. این تجارت پرسود عمدتا به صورت انتقال سیاه‌پوستان از کشورهای آفریقایی به اروپا صورت می‌گرفت.[3]
  
گذشته از کشورهای غربی و استعمارگر، کلیسای کاتولیک نیز نقش چشمگیری در تجارت برده داشت و از آن منافع بسیاری می‌برد. در قرن پانزدهم کلیسای کاتولیک جهان را به دو بخش تقسیم کرد و انحصار تجارت در آفریقا و غرب اسپانیا را به پرتغال داد تا در جست‌وجوی طلا و زمین، دنیای جدید را به صحنه استعمار تبدیل کند. در ادامه دولت اسپانیا با انعقاد یک قرارداد امکان ارسال مستقیم آفریقایی‌‌های به اسارت گرفته‌شده برای تجارت برده را به عنوان کالا در مستعمرات اسپانیا در قاره آمریکا فراهم کرد. پس از آن نیز دیگر کشورهای اروپایی استعمارگر همچون انگلستان، فرانسه و هلند در پی افزایش قدرت اقتصادی و ژئوپلتیک خود به این تجارت پیوستند. به همین دلیل بود که میان قدرت‌های اروپایی بر سر تجارت برده رقابت شکل گرفت.[4]
 
این نوع از برده‌داری به بزرگ‌ترین مهاجرت اجباری از آفریقا به اروپا منجر و منتهی شد. کشورهای اروپایی تلاش می‌کردند بیشتر بردگان کودک باشند و به همین دلیل یک‌سوم بردگان کودک بودند؛ زیرا کودکان هم جای کمتری را اشغال می‌کردند و هم تا سال‌ها می‌توانستند به عنوان نیروی کار در خدمت اربابان خود باشند.  تجارت برده به خاطر کشف مستعمرات جدید، قدرت سیاسی، موقعیت اجتماعی و ثروتی که برای کلیسا و کشورهای غربی به همراه داشت، تا چند قرن تداوم یافت. این تجارت برای کشورهای استعمارگر و رهبرانشان تا چندین نسل ثروت کلانی به همراه داشت.[5]
 
اگر بخواهیم
پایانی برای این پدیده شوم قائل شویم قرن نوزدهم میلادی را باید قرن پایان این شکل سبوعانه برده‌داری در غرب نام نهاد؛ چراکه شورش‌ها و قیام‌های بردگان در نیمه اول این قرن یکی پس از دیگری اتفاق می‌افتاد. این روند به‌خصوص بعد از انقلاب فرانسه، که اعلامیه حقوق بشر آن به‌صراحت برده‌فروشی را منع می‌کرد، شدت پیدا کرد. بااین‌ح‍ال، کشورهای برده‌دار دیروز و مدعیان حفظ و پیشگامی حقوق بشر امروز، در پی الغای برده‌داری تلاش کردند منکر این بخش از تاریخ خود شوند و به تعبیر پست‌مدرن‌ها آن را به حاشیه برند و روایتی دیگر از آن را بازنمایی کنند. برخی کشورهای غربی همانند آمریکا این قسمت از تاریخ و گذشته خود را چنان به حاشیه بردند که مردم این کشور اکنون چیز زیادی درباره دوران برده‌داری نمی‌دانند؛ هرچند نژادپرستی نهادینه‌شده، که امروز آمریکا شاهد آن است، ریشه در برده‌داری آن دوران دارد.[6]
 
برده‌داری در غرب
 
برده‌داری در خلیج فارس
در همین حال شاید بد نباشد به مسئله برده‌داری در منطقه خلیج فارس نیز پرداخته شود؛ جایی که دین اسلام با ظهور خود توانست تا حدودی این معضل جامعه انسانی را بر طرف کند. اگر بخواهیم به این پدیده در خلیج فارس نظری کوتاه بیفکنیم باید بگوییم که تجارت برده در این منطقه تقریبا پیش از قرن هجدم آغاز شد. پژوهش‌ها و تحقیق‌های مربوط به سده میانه به صورت پراکنده به برده به عنوان نوکران خانگی و محافظ اشاراتی داشته است. بااین‌حال برده‌داری در منطقه خلیج فارس تا قبل از قرن هجده به واسطه تأثیر و نفوذ اسلام جایگاهی نداشت و به‌ندرت مشاهده می‌شد. اما از این مقطع به بعد بود که برده‌فروشی در ایران و خلیج فارس به نحو چشمگیری افزایش یافت. در واقع رونق پدیده برده‌فروشی تحت تأثیر ملاحظات اقتصادی و اجتماعی و نیاز به نیروی کار و در عین حال افزایش نفوذ و حضور امپراتوری بریتانیا در منطقه بود.[7]
 
البته باید گفت که شرایط زندگی بردگان در منطقه خلیج فارس تفاوت بسیاری با بردگانی داشت که در کشورهای اروپایی زندگی می‌کردند و نحوه زیست آنها بسیار بهتر بود. درواقع ساکنان منطقه خلیج فارس به بردگان به عنوان اسیر و بنده نگاه نمی‌کردند و به همین دلیل بردگان از جایگاه نسبتا بهتری نسبت به هم‌نوعان خود در اروپا برخوردار بودند. دقیقا به همین خاطر بود که جایگاه بردگان در میان غربی‌هایی که به ایران سفر می‌کردند جالب توجه بود. سرجان ملکم با اینکه اعراب را حقیر توصیف می‌کند اما می‌پذیرد که نوع و شیوه برده‌داری غربی در خلیج فارس دیده نمی‌شود و فرهنگ خلیج فارس بیش از دنیای غرب با معیارهای انسانی مطابقت و همخوانی دارد. وی به‌صراحت می‌گوید که بردگان به غل و زنجیر کشیده‌شده در منطقه خلیج فارس دیده نمی‌شود و مالکان این افراد رفتار متفاوتی نسبت به مالکان برده در غرب دارند و به طور کلی آنها را به کارهای خیلی سخت وا نمی‌دارند.[8]
 
همچنین ژرژ کمبل، دستیار نماینده سیا در بوشهر، در سال 1824م گزارش می‌دهد که از زمان خرید برده در مقصد نهایی، وضعیت جسمانی او رو به بهبود است و اشخاصی که بردگان را خریداری می‌کنند تغذیه مناسبی برایشان فراهم می‌کنند. رفتار با آنها همانند رفتار با اشخاص عادی است و تقریبا مثل اعضای خانواده خود با آنها برخورد می‌کنند. در مقابل این رفتار غلامان نیز تمام تلاش خود را به‌کار می‌گیرند و از خود سخت‌کوشی نشان می‌دهند و در مجموع به نظر می‌رسد که از شرایط زندگی خود راضی هستند.[9]
 
در مورد ورود بردگان به ایران نیز باید گفت که با سقوط صفویان و سپس دوران فترتی که با شروع حکومت قاجارها ایجاد شد ورود غلام و کنیز از منطقه قفقاز و ماورای آن به ایران به‌شدت کاهش پیدا کرد؛ چرا که روس‌ها بعد از تصرف قفقاز و انعقاد قرارداد ننگین ترکمانچای، خرید و فروش مردان و زنان قفقازی را ممنوع کردند. بااین‌حال در دوران قاجار، هم غلامان سفیدپوست و هم غلامان و کنیزکان سیاه‌پوست در ایران مشاهده می‌شود. در این دوران بردگان از اقوام مختلفی همچون قفقازی، کرد، بلوچ و ترکمن وجود دارند. این بردگان بخشی به دلیل جنگ‌های متعدد و بخشی دیگر به واسطه وجود تجارت نسبی برده تأمین می‌شدند. البته برخی از آنها نیز به دلیل فقر و نداری چاره‌ای جز بردگی نداشتند. علاوه بر همه اینها برخی از بردگان نیز از طریق حجاج مکه و مدینه به ایران منتقل می‌شدند. در مجموع این روند ادامه پیدا کرد تا سال 1928م که به واسطه قانون منع بردگی به‌تدریج خرید و فروش برده منع شد و بدین‌ترتیب این پدیده شوم اجتماعی به تاریخ پیوست.[10]  
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. نورمن ال ماخت و مری وهال، تاریخ برده‌داری، ترجمه سهیل مسی، تهران، ققنوس، 1385، ص 11.
[2]. محمدصادق ایرجی، بردگی در اسلام، تهران، کتابفروشی محمدی، 1338، ص 67.
[3] . شکنجه، قتل و برده‌داری: شاهکار تمدن غرب، ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، در:
https://humanrights.eadl.ir/news/articleType/ArticleView/articleId/106036
[4] . همان.
[5] . معصومه نعمتی قزوینی، «استعمار جایگزینی برای برده‌داری»، رسالت، ش 7239 (24 فروردین 1390).
[6] . وحید شاهسوارانی و محمد ترکمانی، «نقش خلیج فارس در تجارت برده و برده‌فروشی در دوره قاجا»، مجموعه مقالات همایش ملی ـ فرهنگی خلیج فارس، ص 413.
[7] . همان، ص 406.
[8] . فرشاد فرشباف ابریشمی، گزیده سفرنامه سرجان ملکم و دستیارانش، 1398، ص 38.
[9]. J.B Kelly, Great Britain and the Persian Gulf, Oxford university, Oxford,1968, p.512.
 
[10]. James Basset, Persia, the land of the Imams. A narrative of travel and residence, Sagwan Press, London, 2015 , p. 4.
 
https://iichs.ir/vdcayynu.49ny015kk4.html
iichs.ir/vdcayynu.49ny015kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما