کارکردهای کمپانی‌ هند شرقی در ایران؛

روایت استعمارگری تا استقلال‌طلبی اروپاییان

کمپانی‌های هند شرقی نمود سیاست‌های استعماری کشورهای اروپایی در قرن هفدهم و رقابت‌های سیاسی و اقتصادی میان آنها بود. این کمپانی‌ها هرچند بر مبنای ایده مرکانتیلیسم و با اهداف تجاری و اقتصادی شکل می‌گرفتند اما کارکردشان تنها به اقتصاد محدود نبود
روایت استعمارگری تا استقلال‌طلبی اروپاییان

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در قرن هفدهم سیاست استعمارگران شکل جدیدی یافت و در مسیر تداوم خود به شرق نگاهی ویژه پیدا کرد، آنچه با ایجاد شرکت‌هایی چون کمپانی هند شرقی در ایران توسط انگلیس، هلند و فرانسه، عیان شد. اما چرا این کشورها به این کار دست زدند و این کمپانی‌ها چه کارکردی داشتند؟ پرسشی که نوشتار زیر بدان می‌پردازد.
 
چرایی تأسیس کمپانی هند شرقی
ایجاد کمپانی هند شرقی از قرن هفدهم میلادی به صورت سنتی در میان کشورهای اروپایی چون انگلیس، فرانسه، هلند و حتی دانمارک درآمده بود. چرایی این امر را باید به ایده نهفته در این اقدام مربوط دانست. کشورهای اروپایی در قرن‌های هفدهم و هجدهم میلادی با اعتقاد به مرکانتیلیسم کسب قدرت را از طریق افزایش ثروت ملی، کنترل تجارت کشتی‌رانی و فعالیت‌های صنعتی دنبال می‌کردند. از نظر آنها ثروت ملی باید از طریق ایجاد تجارت نابرابر با کشورهای پیرامونی افزایش می‌یافت. بنابراین خرید مواد خام مورد نیاز به قیمت پایین و فروش کالاهای ساخته‌شده با قیمت بالا را در دستور کار خود قرار داده بودند. چنین سیاستی موجب تراز پرداختی به نفع کشورهای مرکز می‌شد که در قالب  طلا و نقره دریافت می‌کردند؛ چون طلا و نقره در آن زمان مبانی قدرتمند شدن این کشورها را فراهم می‌کرد.[1] 
 
افزون بر آن، مرکانتیلیست‌ها تأسیس شرکت‌های تجاری در مستعمره‌ها را جزئی از سیاست خود می‌دانستند. این حرکت‌های مرکانتیلیستی توسط کشورهای اروپایی چون اسپانیا، پرتقال، هلند، فرانسه و انگلستان صورت گرفت و تأسیس کمپانی‌های هند شرقی توسط کشورهایی چون فرانسه، انگلیس و هلند نمود عینی این امر بود.[2]
دلیل دیگر به خاصیت استعمار رو به رشد و سیاست‌های استعماری آن مقطع مربوط است. در قرن یازدهم هجری مقارن با عصر صفوی در ایران، نگاه به شرق، نمود سیاست‌های استعماری این دوره بود. در این میان، ایران در مسیر شاهراه تجارت غرب به شرق و بالعکس واقع شده بود و از طرفی هم دارای مواد خام بود؛ بنابراین مورد توجه کشورهای اروپایی واقع شد؛ به‌طوری که هر یک از این کشورها میل به دریافت سود بیشتری در این حوزه داشتند.
 
روابط تجاری بین ایران و کمپانی‌های خارجی انگلیس، هلند و فرانسه با ایران تا زمان نادرشاه در ایران ادامه داشت. با مرگ نادرشاه و آشوب و هرج‌ومرجی که در مناطق ایرانی رخ داد آنها دفاتر تجاری خود را به بندر بصره منتقل کردند.[3] 
 
کمپانی هند شرقی انگلیس
در سال 1009ق (1600م) الیزابت اول شرکت انگلیسی هند شرقی را تأسیس کرد. انگلیسی‌ها استعمارگری را از قرن هفدهم و با تصرف ویرجینیا در سال 1607 آغاز کردند، اما توجه آنها به مشرق‌زمین در نیمه اول سده هفدهم بیشتر جلب شد. دلیل آن هم، اقدام تجاری هلندی‌ها در افزایش قیمت فلفل از سه به هشت شیلینگ بود که موجب خشم دریانوردان ماجراجوی انگلیسی شد[4] و آنها را مصمم به ورود به تجارت شرق کرد؛ ازاین‌رو ملکه الیزابت اول با تقاضای آنان در سال 1600م موافقت کرد و به یک شرکت بازرگانی به نام «کمپانی هند شرقی انگلیس» (ایک) اجازه مخصوصی داد؛ اقدامی که به‌معنای کوشش گسترده انگلیس برای پایان دادن به سلطه پرتغالی‌ها و هلندی‌ها در خلیج‌فارس و اقیانوس هند بود. بدین‌گونه دوران برپایی شرکت‌های تجاری اروپا در شرق آغاز شد؛ شرکت‌هایی که به هدف فعالیت‌های تجاری و اقتصادی بین اروپا و آسیا تشکیل شدند. کمپانی‌های خارجی تمام تلاش خود را می‌کردند که برای به‌دست آوردن امتیازات تجاری از شاه ایران، خود را به او نزدیک ‌کنند. نمونه آن کمکی بود که کمپانی هند شرقی انگلیس به شاه عباس اول برای بیرون راندن پرتغالی‌ها کرد. پس از خروج پرتغالی‌ها از هرمز آنها با شاه عباس قراردادی منعقد کردند. طبق این قرارداد پرتغالی‌ها کلیه مستملکاتشان را در خلیج فارس به ایران برگرداندند و تنها محل‌های صید مروارید در دست آنها باقی ماند.[5] 
 
 تابلوی نقاشی از یکی از مسئولان شرکت بریتانیایی هند شرقی در حال فیل‌سواری در سال‌های پایانی قرن هجدهم
تابلوی نقاشی از یکی از مسئولان شرکت بریتانیایی هند شرقی در حال فیل‌سواری در سال‌های پایانی قرن هجدهم
 
 
ایک که در تحقق اهدافش، یعنی یافتن بازارهای مناسب مصرف برای محصولات پشمی انگلستان در منطقه هندوستان، دچار مشکل شده بود با دستیابی به بازار ایران، مشکلش را حل کرد. در واقع نخستین کارکرد کمپانی هند شرقی برای انگلیس رقابت با دیگر قدرت‌های اروپایی در کسب منافع تجاری و اقتصادی بود. در همین راستا نیز ریچارد استیل در سال 1023ق (1623م) از طرف تجار انگلیسی برای یافتن بازار جهت عرضه و فروش قماش خاصه ماهوت و فاستونی انگلیسی به همراه یکی از کارکنان شرکت هند شرقی به نام جان کراوتر به ایران آمد و با کمک رابرت شرلی توانست سه فرمان از شاه عباس دریافت کند. بدین‌ترتیب یک سال بعد شرکت هند شرقی موفق به دریافت اولین فرمان تجاری خود شد.[6] اما نفوذ هلندی‌ها در خلیج فارس و شرایط مساعدتری که نسبت به انگلیسی‌ها داشتند موجب شد دولت انگلیس در اجرای نقش‌های اقتصادی و سیاسی خود در ایران موفق نشود و این ناکامی تا اواخر سلطنت شاه سلطان حسین صفوی ادامه داشته باشد. اما در سال 1105ق (1695م) با درگذشت شاه سلیمان، این کمپانی دوباره امتیازات دیرینه خود را در زمینه‌های مختلف از جمله ابقای محل کار کمپانی در اصفهان، استرداد مقر کمپانی در شیراز، معافیت از پرداخت راهداری، دریافت سهم کمپانی از حقوق گمرکی بندر گمبرون، حق صدور اسب و خرید پشم کرمان را تجدید کرد.[7]
  
 در دوره کریم‌خان زند مشکلات فی‌مابین دو کشور شدت گرفت؛ آن هم وقتی که انگلیسی‌ها حاضر نشدند در بیرون کردن دزدان دریایی خلیج فارس به ایران کمک کنند. علاوه بر این، انگلیسی‌ها نیز ناراحت بودند چون می‌دانستند کریم‌خان با خروج پول از ایران مخالف است. بدین‌ترتیب بر واردات ایران از بریتانیا محدودیت اعمال می‌شود. حاصل تیرگی روابط ایران و انگلیس در فاصله سال‌های 1149-1154ش (1770 تا 1775م) کاهش میزان دادوستد دو کشور به یک‌دهم سابق بود. کریم‌خان نیز با کمپانی هند شرقی مدارا نکرد و آنها را از ایران اخراج کرد و باعث کاهش تجارت در خلیج فارس شد.[8]  
 
مجسمه کریم‌خان زند در موزه شیراز
مجسمه کریم‌خان زند در موزه شیراز
 
اما این امر چندان پایدار نماند. در دهه 1210ش (1830م) در انگلستان اجماعی شکل گرفت مبنی بر اینکه روسیه در آسیا در حال توسعه قلمروی خود آن هم به زیان ایران، عثمانی و آسیای میانه است. از همین‌جا طرح «مسئله مشرق» یا «بازی بزرگ» ریخته شد. در این طرح، ایران به‌عنوان دولت حائل در برابر پیشروی و توسعه‌طلبی فزاینده روسیه به سوی هندوستان از اهمیت استراتژیک خاصی برای بریتانیا برخوردار شد.[9] کارکرد کمپانی را در چنین شرایطی تنها نمی‌توان اقتصادی تحلیل کرد. در واقع ایک در راستای نقشه جدید به کار گرفته شد. در نتیجه در سده نوزدهم میلادی (1179-1279ش) انگلستان با استفاده از قدرت نظامی
در رسیدن به اهداف دیپلماتیک و استراتژیک، تفوق تجاری خود در ایران را هم تثبیت کرد؛ چنان‌که دادوستد بریتانیا با ایران در خلیج فارس و نیز در مسیر بازارهای پرجمعیت شمالی سیر صعودی شتابنده‌ای پیدا کرد و به جایی رسید که در دهه 1228-1238ش (1850م)، انگلستان به بزرگ‌ترین طرف تجاری ایران تبدیل شد و 50 درصد یا بیشتر صادرات و بیش از 50 درصد واردات ایران را در دست گرفت.[10] 
 
کمپانی هند شرقی هلند
تازه ستاره بخت انگلیسی‌ها در سال 999ش (نیمه دوم 1620م) بعد از پیروزی ایران در هرمز رو به درخشیدن می‌رفت که رقیبی نو وارد صحنه شد؛ رقیبی که سازمانش توسعه‌‌یافته بود. کمپانی هند شرقی هلند (واک) با به‌کارگیری آمیزه‌ای از الگوی نظامی پرتغال و الگوی بازرگانی انگلستان مدل قدرتمندی به‌وجود آورده بود.[11] هلند پیش از این نیز همواره خواهان روابط مستقیم تجاری با هندوستان بود و با اعزام نمایندگان مختلف می‌خواست از طریق پرتغال با این کشور مرتبط باشد، ولی به دلیل مداخله تاجران اسپانیولی‌ در سال 975ش (1597م) شرکت تجارت با کشورهای دوردست را ایجاد کرد.[12] اما به‌تدریج به‌علت رقابت با انگلیس و ممانعت از ضررهای بسیار، تجارت خود را گسترش داد و در سال 999ش، این شرکت را مانند نمونه انگلیسی به شرکت هند شرقی هلند تبدیل کرد؛[13] چنان‌که ژان لاکان در سال 998ش (1619م) به مدیران این شرکت نوشته سیاست کلی آنها دستیابی به غنی‌ترین تجارت دنیاست. این کمپانی مسیری موفقیت‌آمیز را پیمود؛ طوری‌که در سال 1008ش (1629م) کمپانی هند شرقی هلند در تجارت نوین از کمپانی هند شرقی انگلستان در خلیج فارس پیشی گرفت.[14]  
 
هلندی‌ها ادویه و پارچه هندی را در ایران می‌فروختند و میزان محدودی ابریشم خریداری می‌کردند. خریدوفروش در تراز بازرگانی به سود آنها بود و این رابطه به‌تدریج موجب بحران مالی دولت صفویه شد.[15] هرچند هلندی‌ها در تأسیس واک، انگیزه‌های اقتصادی و تجاری هم داشتند و در رقابت با انگلیس و کسب منافع بیشتر و تجارتی غنی‌تر این کمپانی را ایجاد کردند، اما دارای انگیزه‌های دیگری هم بودند. در واقع این کمپانی برای آنها جز کارکرد اقتصادی و تجاری کارکرد سیاسی هم داشت. هلندی‌ها در راه کسب استقلال از اسپانیا مبارزه می‌کردند و در تأسیس واک انگیزه‌های میهن‌پرستانه داشتند. آنها به استقلال کشور خود از سلطه اسپانیا نیز فکر می‌کردند.[16] 
 
کمپانی هند شرقی فرانسه
فرانسه آخرین کشور از مغرب‌زمین بود که در اواخر دوره صفویه وارد خلیج فارس شد. هدف این کشور نیز مانند سایر کشورهای اروپا کسب منافع و امتیازات تجاری و اقتصادی بالا و همچنین رسیدن به شبه‌قاره هندوستان و تأسیس کمپانی هند شرقی فرانسه بود. رقابت میان انگلیس و فرانسه، که در قرن هجدهم میلادی بسیار افزایش یافت، موجب شد فرانسه با دیدن اقدام انگلیس در تأسیس کمپانی هند شرقی و کسب سود فراوان وارد گود شود؛ بنابراین در سال 1012ش (1604م) به فرمان هانری چهارم، شرکت بازرگانی هند شرقی فرانسوی تأسیس شد. اما به دلایلی، کمپانی نتوانست در ایران شکل بگیرد. تا اینکه تحت تأثیر توجه ویژه لویی چهاردهم، پادشاه فرانسه،‌ شصت سال بعد کمپانی فرانسوی رسمیت یافت و انحصار کشتی‌رانی و بازرگانی در هندوستان و دریاهای مشرق‌زمین را به خود اختصاص داد.[17] نمایندگان این کمپانی در زمان شاه عباس دوم برای گشودن باب مناسبات تجاری با ایران وارد بندرعباس شدند.[18]  
 
فرانسه هرچند مانند سایر کمپانی‌ها در بندرعباس دارای نمایندگی تجاری بود، چندان موفق نبود.[19] این کمپانی علاوه بر اهداف تجاری برای فرانسه کارکرد دیگری نیز داشت؛ چنان‌که فرانسویان خود نیز بیشتر در پی موقعیتی استراتژیک تا توانایی اقتصادی بودند.[20] به نظر می‌رسد آنها این کمپانی را بیشتر با انگیزه رقابت با انگلیس و به رخ کشیدن خود در منطقه حساس انگلیسی‌ها تأسیس کردند؛ رقابتی که در نهایت به تخاصم و وقوع جنگی طولانی انجامید. جنگ‌های هفت‌ساله 1134-1141ش (1756-1763م) که بین انگلیس و فرانسه رخ داد، در نهایت با پیروزی انگلیس پایان یافت. دامنه این جنگ به هندوستان و خلیج فارس هم کشیده شد. فرانسه، که منافعش در هندوستان، ادامه حضورش را در مشرق‌زمین و خلیج فارس ضروری می‌کرد، مراقب خط سیر مستقیم به هند بود.[21] برای همین هم به دفتر کمپانی هند شرقی انگلیس در بندرعباس حمله و آن را تصرف کرد.[22] همین هم موجب انتقال دفتر کمپانی هند شرقی انگلیس به بندر بصره شد. اما در نهایت انگلیس جنگ را برد و با شکست فرانسه مانع از افزایش قدرت این کشور در خلیج فارس شد؛ روندی که در نهایت به تضعیف مدام فرانسه و از دست دادن نقش تجاری آن در خلیج فارس منجر شد؛ چنان‌که فرانسه حتی دیگر توان رقابت سیاسی با انگلیس را نیافت.[23] در عوض انگلیس علاوه بر نقش تجاری و اقتصادی، به قدرت سیاسی خلیج فارس مبدل شد.
 
نشان کمپانی هند شرقی فرانسه
نشان کمپانی هند شرقی فرانسه
 
فرجام سخن
کمپانی‌های هند شرقی نمود سیاست‌های استعماری کشورهای اروپایی در قرن هفدهم و رقابت‌های سیاسی و اقتصادی میان آنها بود. این کمپانی‌ها هرچند بر مبنای ایده مرکانتیلیسم و با اهداف تجاری و اقتصادی شکل می‌گرفتند، اما کارکردشان تنها به اقتصاد محدود نبود و هر کدام انگیزه‌ای سیاسی را در سرلوحه اقدامات خود داشتند؛ به‌ویژه انگلیس که به دلیل اهمیت هندوستان، حساسیت زیادی نسبت به منطقه خلیج فارس داشت. هر یک از این کشورها بسته به منافع ملی خود، کارکردی سیاسی نیز برای این کمپانی تعریف کرده بودند. هرچند همه آنها در اندیشه گسترش مرزهای خود و ماهیت استعماری‌شان گام برمی‌داشتند و ازاین‌رو کارکرد سیاسی نیز داشتند، اما یکی مثل هلند استقلال‌طلبی را در پی استعمارگری خود دنبال می‌کرد یا چون انگلیس حفظ منافع حیاتی‌اش در منطقه یا فرانسه رقابت و تخاصم با انگلیس را در قالب تأسیس این کمپانی پی می‌گرفتند.

پی‌نوشت‌‎ها
--------------------------------------------------------
[1] . حسین سیف‌زاده، نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل، تهران، سمت، 1379، صص 124-126.
[2] . فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی از افلاطون تا دوره معاصر، تهران، نشر نی، 1372، ص 52.
[3] . جان فورن، مقاومت شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سال‌های پس ‌از انقلاب اسلامی، ترجمه احمد تدین، تهران، مؤسسه‌ خدمات فرهنگی رسا، 1377، ص 143.
[4] . ک.م پانیکار، آسیا و استیلای باختر، ترجمه محمدعلی مهمید، تهران، انتشارات روز، 1347، ص 53.
[5] . راجر سیویری و جی بی کلی، خلیج فارس از دوران باستان تا اواخر قرن هیجدهم، ترجمه حسن زنگنه، قم، نشر مرکز بوشهرشناسی، 1377، ص 61.
[6] . عبدالحسین نوایی، روابط سیاسی اقتصادی ایران در دوره صفویه، تهران، سمت، 1377، ص 143.
[7] . همان، ص 155.
[8] . جان فورن، همان، ص 145.
[9] . همان، ص 172.
[10] . همان‌جا.
[11] . همان، ص 68.
[12] . غلامرضا علی‌بابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، تهران، نشر درسا، 1375، ص 846.
[13] . هوشنگ مهدوی، روابط خارجی ایران از دوره صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، نشر امیرکبیر، 1387، ص 193.
[14] . جان فورن، همان، صص 68-69.
[15] . همان، ص 68.
[16] . هوشنگ مهدوی، همان، ص 221.
[17] . ژان شاردن، سیاحت نامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، 1345، ص 132.
[18] . همان، ص 132.
[19] . حمید اسدپور، تاریخ اقتصادی و سیاسی خلیج فارس در عصر افشاریه و زندیه، تهران، نشر مؤسسه  تحقیقات و توسعه علوم انسانی، 1387، ص 312.
[20] . عبدالامیر امین، منافع بریتانیا در خلیج فارس، ترجمه علی رجبی یزدی، تهران، امیرکبیر، 1370، ص 82.
[21] . جان پری، کریم خان زند، ترجمه علی‌محمد ساکی، تهران، انتشارات فراز، 1365، ص 375.
[22] . همان، ص 363.
[23] . طیبه ادریسی، «بررسی عملکرد کمپانی‌های خارجی و تأثیر آن بر اوضاع اقتصادی خلیج فارس در دوره صفویه با تکیه بر نقش بندر عباس و بندر بصره»، فصلنامه تاریخ روایی (روایت تاریخ)، سال سوم، ش 12 (بهار 1398)، ص 65.
https://iichs.ir/vdcaaynu.49nye15kk4.html
iichs.ir/vdcaaynu.49nye15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما