چگونگی تداوم مبارزه امام خمینی در عراق؛

راهی که ناممکن را به ممکن تبدیل کرد

سخنرانی افشاگرانه امام خمینی(ره) در 4 آبان 1343 علیه کاپیتولاسیون و زیر سؤال بردن مشروعیت رژیم پهلوی و نیز حمله به آمریکا و رژیم صهیونیستی، استبداد را به این نتیجه رساند که ایشان را به نجف تبعید کند و این سرآغاز راهی شد که ناممکن را به ممکن تبدیل کرد
راهی که ناممکن را به ممکن تبدیل کرد
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ با تبعید امام خمینی(ره) به نجف اشرف، فصل جدیدی از مبارزه با حکومت‌‌های ظالم آغاز شد که نه‌تنها در تداوم مبارزات پیشین او در داخل ایران قرار داشت، بلکه در حدود این سیزده سال، شیوه مبارزه و مناسبات اجتماعی و سیاسی، سلوک دینی و مهم‌تر از همه آگاهی‌‌بخشی دینی او باعث شد نه‌تنها مقامات ارشد عراقی جایگاه کلیدی و تأثیرگذارش را درک کنند، بلکه گروه‌‌های مبارز اسلامی،‌ مردم عراق و حوزه نجف را نیز بر آن داشت تا از ایشان در حل‌وفصل مسائل مستحدثه کمک و یاری بخواهند. در این مقاله تلاش شده است مناسبات و اقدامات امام خمینی در دوره تبعید در نجف اشرف بررسی و رابطه او با جریان مذهبی، مردم نجف و حکومت عراق نشان داده شود.
 
نجف اشرف و آغاز رهیافت و نگرش نوین سیاست اسلامی
سخنرانی افشاگرانه امام خمینی(ره) در 4 آبان 1343 علیه کاپیتولاسیون و زیر سؤال بردن مشروعیت رژیم پهلوی و نیز حمله به آمریکا و رژیم صهیونیستی، استبداد را به این نتیجه رساند که ایشان را به نجف تبعید کند و این سرآغاز راهی شد که ناممکن را به ممکن تبدیل کرد؛‌ چیزی که حتی نه رژیم بعث صدام حسین و نه حکومت پهلوی انتظار آن را داشت. امام پایه سیاست نوین خود را در همبستگی، ‌اتحاد و روابط دوجانبه بین رهبری و مردم عراق در سطح عمومی، و آگاهی‌‌بخشی، شور انقلابی و طرح مبنایی حکومت اسلامی در سطح خصوصی قرار داد. مبانی تحکیم این سیاست در مدارس علمیه نجف پایه‌‌گذاری شد؛ جایی که اولین درس امام در فقه و طرح اولیه «حکومت ولایت فقیه» سامان گرفت و نویدبخش رهیافت و نگرش نوینی در سیاست اسلامی و مدیریت آینده سیاسی به‌عنوان «اسلام، ‌تنها راه‌حل» برای جامعه اسلامی بود تا وظایف و مسئولیت‌‌های طبقات مختلف مشخص و تصریح شود. او در نخستین سخنرانی خود تفکیک دین از سیاست را مردود شمرد و کوشید یأس و کم‌‌بینی را از ملت‌‌های اسلامی بزداید و شخصیت ازدست‌رفته مسلمانان را به آنان بازگرداند.1 تلاش ایشان در پیشبرد رسالت خویش به سه شکل انتظار پویا، بردباری و پایداری نمود یافت که در پاره‌‌ای از اوقات با مقاومت،‌ ایستادگی و مخالفت مقامات دولتی عراق مواجه می‌‌شد.
 
امام خمینی هنگام تدریس در مسجد شیخ انصاری در دوران تبعید به شهر نجف
امام خمینی هنگام تدریس در مسجد شیخ انصاری در دوران تبعید به شهر نجف
 
الف) امام در رویارویی با حکومت بعثی و مخالفان غیرسیاسی؛ هدف آری، وسیله نه
برخورد و مناسبات دولت عراق با امام متأثر از دو دوره کلی است:
الف) دوره‌‌ای که از بدو ورود امام خمینی به نجف اشرف آغاز شد و در سال 1353 یعنی زمان امضای قرارداد 1975 الجزایر به پایان ‌رسید؛
ب) از قرارداد یادشده تا اجبار به تبعیدگاه سوم در پاریس.
در این دو دوره، فشار از سه ناحیه امام را وادار به واکنش کرد. این سه ناحیه عبارت بودند از: 1. رژیم پهلوی و جاسوسان عراقی؛ 2. دولت بعث عراق که فعالیت‌‌های حضرت امام را محدود می‌کرد و با انگیزه همراهی با دولت ایران، در به‌کارگیری ابزار خصومت علیه ایشان ابایی نداشت. این مسئله را عمدتا از سال 1347 به بعد شاهد هستیم؛ 3. روحانیان غیرسیاسی حوزه علمیه نجف که از زخم‌زبان‌‌ و حسادت‌‌های آنها، نفاق و دلخوری ایجاد می‌‌شد. واکنش امام خمینی نسبت به این فشارها را می‌‌توان در دو سطح درونی و بیرونی،‌ یعنی به سخن دیگر،‌ رابطه امام با حوزه علمیه نجف و مخالفت با سیاست‌‌های ضدایرانی و غیردینی حکومت بعث بررسی کرد.
  
در رابطه با مشی‌‌سیاسی امام خمینی نسبت به حکومت بعث می‌‌توان مرزبندی‌‌های ایشان را بر اساس نفی دیدگاه «هدف، وسیله را توجیه می‌‌کند» تبیین کرد؛ زیرا بارها نیروهای امنیتی حکومت بعث تلاش کردند تا امام را علیه دولت ایران با خود همراه کنند و کوشیدند در هر حادثه‌‌ای اطلاعیه‌‌ای صادر و آن را از طریق رادیو و تلویزیون عراق پخش کنند، اما کمتر در این راه توفیق یافتند؛ چراکه امام هرگز فرصت چنین سوء‌‌استفاده‌‌ای را به دشمن خویش نداد و حساب هر یک را برحسب ماهیت و عملکرد آن از دیگری جدا کرد. این مسئله به‌طور شفاف نه ماه پس
از به قدرت رسیدن حزب بعث در فروردین 1348 و به دنبال الغای یک‌‌جانبه قرارداد 1316 توسط محمدرضا پهلوی تشدید شد و دستگاه امنیتی و سیاسی عراق انتظار داشت امام در برابر این اقدامات به نفع عراق واکنش نشان دهد، اما امام نپذیرفت و در دیدار با تعدادی از مسئولان امنیتی عراق که به ملاقات ایشان آمده بودند، گفتند: «اختلاف ما با دولت ایران یک اختلاف اساسی و عقیدتی است و برطرف‌شدنی نیست، اما اختلاف بین شما و دولت ایران، موسمی و زودگذر است. از طرف دیگر، دولت ایران مردم را به شدیدترین نحو سرکوب می‌‌کند، شما نیز همین رفتار جائرانه را در این چند روز با ایرانی‌‌ها کردید؛ به علما توهین کردید؛ به بزرگان جسارت کردید».2
 
ب) دوره رفتار خصمانه دولت عراق با امام و اخراج طلاب از نجف
آگاهی‌‌بخشی‌‌های امام خمینی در فردای نخستین روزهای کودتای بعثی‌‌ها، که آنها را افراطی‌‌های انگلیسی خطاب می‌‌کرد، شایان بررسی است؛‌ چنان‌که امام پیامد این کودتا را در رابطه با جامعه اسلامی چنین بیان می‌‌کند: «شما روزهای سیاهی در پیش دارید، اینها خواب‌‌های عمیقی برای اسلام و مسلمین دیده‌‌اند. شما موظفید که مجهز بشوید».3 همچنین در پاسخ به «حزب الدعوه» یکی از نیروهای مذهبی داخل عراق، که برای عرض تسلیت پس از رحلت آیت‌‌الله حکیم آمده بودند و ضمن نوحه‌‌خوانی در برخی از اشعار خود می‌‌گفتند شما رهبران دین، بر لب تیغ راه می‌‌روید، از تیغ نهراسید، بپاخیزید که به شما اقتدا کنیم، گفتند: «در خود تأمل کنید آیا اسلام را برای خودتان می‌‌خواهید یا خودتان را برای اسلام؟ اگر دومی را برگزیده‌‌اید نترسید و به پیش بروید، اما اگر اسلام را برای خودتان می‌‌طلبید، رها کنید؛ چراکه اکنون وقت قیام نیست».4
 
 امام خمینی هنگام ورود به شهر کربلا و در میان استقبال علما و مردم این شهر (1344)
امام خمینی هنگام ورود به شهر کربلا و در میان استقبال علما و مردم این شهر (1344)
 
با تغییر رژیم عراق و حل‌وفصل قرارداد 1975 الجزایر، فشار دولت بعث عراق بر امام خمینی و طلاب فزونی گرفت؛ به‌گونه‌ای که در چند مرحله حکم اخراج طلاب و روحانیان نجف صادر شد: یک‌بار در تاریخ 15 اردیبهشت 1348، «با تحریک احساس عرب‌‌گرایی و اینکه ایرانیان تمام شئون اقتصادی عراق را قبضه و بازار آن کشور را تصاحب کرده‌‌اند به نجف یورش بردند تا جایی که در مراسم عزاداری 28 صفر 1348 برخی گروه‌های خاص ضمن نوحه‌‌خوانی و سینه‌‌زنی شعار می‌‌دادند: "تسفیر العجم واجب علینا، تسفیر العجم مطلب جماهیر؛ یعنی اخراج بیگانه وظیفه ماست، اخراج بیگانه خواست عموم ملت است"».5 و در مرحله دوم، در تیرماه 1354 اقدام شد. در مرحله دوم دولت عراق هشدار داد که ظرف یک هفته طلاب باید خاک عراق را ترک کنند. امام در تلگرافی به رئیس‌جمهور عراق گفت: «مصلحت نیست حوزه‌ بیش از یک‌‌هزارساله نجف اشرف، که برای فقه اسلام تلاش و تشکیل شده در زمان ریاست شما منقرض شود. دستور دهید متعرض حوزه مبارکه نشوند تا محصلین با دلگرمی به تحصیل و خدمت به اسلام و ممالک اسلامی مشغول باشند».6
 
ج) فتوای تاریخی امام به گروه‌‌های مبارز اسلامی؛ کمک به فلسطین تا ریشه‌‌کنی ظلم
مسئله فلسطین و مبارزه گروه‌‌های مبارز فلسطینی ازجمله موضوعات جهان اسلام و تکالیف مسلمانان است که پیوند ناگسستنی با نهضت اسلامی، امام خمینی و جوانان مسلمان و مبارز ایرانی پدید آورد. امام بارها پیش‌ازاین اهداف دشمن را در تضعیف و تخریب باورهای دینی، شکست و نابودی اسلام و ضربه زدن به دنیای اسلام اعلام نمودند و این بار در پاسخ استفتائی که با عنوان گروهی از فدائیان فلسطین امضا داشت، فتوای تاریخی خود را صادر کردند. در این فتوا برای اولین بار بود که مجتهد و مرجعی وارسته، پرداخت زکات را به مسلمانان غیر شیعه اجازه می‌‌داد و به پشتیبانی از چریک‌‌های مبارز فلسطینی برمی‌‌خاست، اما این فتوا با بایکوت خبری رسانه‌‌های گروهی و وسایل ارتباط‌جمعی مقامات عراقی مواجه شد.7
 
امام خمینی در این فتوا اظهار کردند: «خطرات دولت غاصب اسرائیل متوجه اساس اسلام و ممالک مسلمین است و بر دول اسلامی و عموم مسلمین لازم است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر حیاتی به هر نحو که امکان دارد به مدافعین کمک نمایند».8 موضع امام باعث وحشت و نگرانی مقامات عراقی شد و آنها بر اساس شناختی که از امام داشتند با تمام نیرو بر آن شدند کاری کنند تا امام خمینی در میان ملت عراق شناخته نشوند و به نفع ایشان کاری انجام نشود، اما این‌گونه نشد.
 
دیدار یکی از جوانان عرب با امام خمینی در منزل شخصی ایشان در نجف (دهه 1340)
دیدار یکی از جوانان عرب با امام خمینی در منزل شخصی ایشان در نجف (دهه 1340)
 
فرجام
امام خمینی(ره) تبعید به نجف را با استراتژی انتظار پویا، صبر و پایداری، به فرصت تبدیل نمودند و توانستند به‌عنوان یک فقیه مجاهد، الگویی برای مبارزه با حکومت‌‌های ظالم اعم از سلطنت پهلوی و حکومت بعث عراق باشد.

پی نوشت:
 
1. سیدحمید روحانی (زیارتی)، نهضت امام خمینی، ج 2، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1364، ص 155-156.
2. عبدالوهاب فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (امام خمینی در تبعید)، ج 2، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 138.
3. همان، ص 145.
4. همان‌جا.
5. همان، ص 141.
6. صحیفه نور، مجموعه آثار امام خمینی(س)، ج 3، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1378، صص 93-94.
7. سیدحمید روحانی (زیارتی)، همان، ص 389.
8. صحیفه نور، همان، صص 194-195.
  https://iichs.ir/vdcauinu.49n6w15kk4.html
iichs.ir/vdcauinu.49n6w15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما