واکنش علما به اعدام فدائیان اسلام چه بود؟

از تلاش امام خمینی تا کنترل آیت‌الله بروجردی

اقدام حکومت پهلوی در اعدام شهید نواب صفوی و سه تن از اعضای اصلی فدائیان اسلام واکنش متفاوتی را در میان مخالفان و حامیان این گروه از جمله علما و روحانیان به دنبال داشت. حتی مواضع روحانیان نیز نسبت به این اقدام یکسان و یکدست نبود
از تلاش امام خمینی تا کنترل آیت‌الله بروجردی
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ از فدائیان اسلام به عنوان یکی از گروه‌های مهم سیاسی در دهه 1320 و 1330 یاد می‌شود. این گروه با حذف فیزیکی چند تن از مسئولان حکومت پهلوی دوم، نقش مهمی در پیشبرد مبارزات اسلامی داشت. بااین‌حال، حکومت پهلوی بعد از کودتای 1332 برخی از اعضای مهم این گروه از جمله شهید نواب صفوی را دستگیر کرد و در دی‌ماه 1334 او و سه تن از اعضای اصلی آن را به جوخه اعدام سپرد. این اتفاق واکنش متفاوتی را در میان مخالفان و حامیان فدائیان از جمله علما و روحانیان به دنبال داشت. جالب است که مواضع روحانیان نیز نسبت به فدائیان، کاملا یکسان و یکدست نبود؛ ازاین‌رو واکنش‌های متفاوتی نسبت به این قضیه شکل گرفت که در ادامه به برخی از آن واکنش‌ها از زمان دستگیری فدائیان اسلام تا اعدام آنها پرداخته می‌شود. 
 
اقدامات فدائیان و دستگیری آنها
فدائیان اسلام با گرایش‌های اسلامی، حکومت پهلوی را مصداقی از حکومت ضددینی تلقی می‌کردند. از نظر فدائیان این حکومت عامل وابستگی کشور به بیگانگان و تاراج اموال ملی بود؛ ازاین‌رو نسبت به بسیاری از مسائل سیاسی کشور واکنش نشان دادند و برای نمونه در موضوع نفت، این گروه از ملی شدن صنعت نفت حمایت کردند و مخالفان ملی شدن را با ترور از سر راه برداشتند. علاوه بر این، فدائیان در 25 آبان 1334 در اعتراض به پیوستن ایران به پیمان بغداد، حسین علاء، نخست‌وزیر وقت، را نیز در آستانه سفر به بغداد ترور کردند، اما وی جان سالم به در برد.
 
 
بعد از این اتفاقات شهید نواب و چند تن از همراهانش در 1 آذر 1334 دستگیر شدند. در کیفرخواست علیه فدائیان اسلام آمده بود که «نواب صفوی اعتراف کرده که در سال 1329 با جماعتی از برادران دینی ائتلاف کرده، هدف زنده نگه‌داشتن دین اسلام بوده و...».1 بدین ترتیب نواب و سه تن از دوستانش دستگیر شدند تا حکم نهایی درباره آنها اجرا شود. بعد از دستگیری اعضای فدائیان اسلام و صدور فرمان اعدام برای آنها، روحانیان و علما واکنش‌های متعددی به این رویداد نشان دادند. این واکنش‌ها در طیفی از واکنش‌های اعتراضی تا سکوت قرار دارند.
 
شهیدان سیدمجتبی نواب صفوی و سیدمحمد واحدی در کنار حمید ذوالقدر در آغازین ساعات دستگیری
شهیدان سیدمجتبی نواب صفوی و سیدمحمد واحدی
در کنار حمید ذوالقدر در آغازین ساعات دستگیری
 
روحانیانی که به دستگیری فدائیان معترض بودند
امام خمینی را می‌توان یکی از مخالفان اصلی دستگیری و اعدام فدائیان دانست؛ چنان‌که در زمان محاکمه فدائیان اسلام، ایشان همراه آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله مجاهدی در نامه‌ای به شاه می‌گویند که «شایسته نیست چند نفر از اولاد پیغمبر و افراد متدین را اعدام کنید».2 حتی گفته شده است که امام قبل از اعدام فدائیان، بسیار تلاش کرد تا مانع از این اقدام شود، اما موفق نشد. حجتی کرمانی در‌این‌باره در خاطرات خود و به نقل از دختر امام آورده است: «امام وارد شدند با ناراحتی تمام عبایشان را از دوش برداشته و به گوشه‌ای افکندند و گفتند: کاری نشد...! گویا ایشان به بیت مرحوم بروجردی رفته بودند و آنها که نباید می‌گذاشتند کاری بشود، مانع دیدار امام با مرحوم آیت‌الله بروجردی شده بودند».3
 
آیت‌الله اراکی، آیت‌الله انصاری و شهید صدوقی نیز از علمای دیگری بودند که به این اقدام واکنش منفی نشان دادند؛ چنان‌که آیت‌الله اراکی، بارها با همراهى آیت‌الله خوانسارى، پیشنهاد قیام و مبارزه علیه طاغوت را با آیت‌الله العظمى بروجردى در میان گذاشته بودند و نیز در ماجراى فدائیان اسلام به رهبرى شهید نواب صفوى، چون مرحوم آیت‌الله خوانسارى از آنان حمایت مى‌کرد، ایشان هم نظر مساعد داشت.4 او نیز بنا بر ارادت خود به فدائیان، نسبت به دستگیری و اعدام این گروه واکنش اعتراضی نشان داد.
 
آیت‌الله طالقانی نیز از جمله کسانی بودند که علاوه بر اعتراض به اعدام فدائیان، عملا بسیار تلاش کردند تا مانع دستگیری اعضای این گروه شوند؛ چنان‌که بعد از انتشار خبر تعقیب فدائیان، و در چنین زمان حساسى، آیت‌الله طالقانى آنها را در خانه‌اش پناه داد، ولى با مشکوک شدن مأموران به منزل وى، شهید نواب و یارانش، آنجا را ترک کردند؛ ازاین‌رو وقتى نیروهای امنیتی به آن خانه هجوم بردند، کسى از فدائیان را در آن نیافتند؛ بااین‌حال آقاى طالقانى را دستگیر و بازداشت کردند، اما چون مدرکى علیه وى به‌دست نیاوردند، پس از مدتى آزادش کردند.5
 
در کنار این مواضع، برخی از علما نیز واکنش‌های آرام‌تری داشتند. آیت‌الله بروجردی را می‌توان در زمره این علما دانست؛ البته روایاتی که از واکنش‌های ایشان نسبت به اعدام فدائیان وجود
دارد تا حدودی ضد و نقیض است.
 
موضع آیت‌الله بروجردی نسبت به اعدام فدائیان اسلام
بسیاری معتقدند مواضع سیاسی فدائیان اسلام و روش مبارزاتی آنها در نقطه مقابل آیت‌الله بروجردی قرار داشت؛ ازاین‌رو ایشان در زمان اعدام فدائیان سکوت نمودند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم جایگاه ایشان به عنوان مرجعیت، می‌توانست بسیار تعیین‌کننده باشد؛ به‌خصوص آنکه با توجه به وفات یافتن آیات عظام صدر و خوانساری، تنها پناهگاه دوستداران و هواداران نواب صفوی، بیت آیت‌الله العظمی بروجردی بود. اتفاقا همین موضوع هم باعث شده بود که دشمنان نواب و نفوذیان، از هرگونه اقدام آیت‌الله العظمی بروجردی جلوگیری کنند؛ ازاین‌رو نقل است که ایشان را در همان ایام، به بهانه بیماری، از پذیرفتن ملاقاتی منع می‌کردند، به گونه‌ای که حتی حضرت امام خمینی را نیز راه نمی‌دادند.
 
در ادامه این روایت همچنین گفته شده است که رژیم با فرستادن میرمحمد بهبهانی و تعهد دادن به آیت‌الله العظمی بروجردی درباره اعدام نشدن فدائیان، از حساسیت ایشان برای پیگیری موضوع می‌کاهند. در کنار این اقدامات، رژیم حتی فردی به نام سیدابراهیم ابطحی را به نجف می‌فرستند تا از صورت گرفتن هرگونه کوشش علمای آن دیار مانند آیات عظام سیدعبدالهادی شیرازی اصطهباناتی، شاهرودی و حکیم به سود فدائیان اسلام پیشگیری کند.6 اما این روایت مخالفانی هم دارد و حتی اگر درست هم باشد خود نشان‌دهنده آن است که آیت‌الله بروجردی برای حمایت نکردن از فدائیان اسلام در فشار بوده و رژیم پهلوی مانع از مواضع حامیانه ایشان شده است.
 
گذشته از این، روایت دیگر حاکی از آن است که آیت‌الله بروجردی نه تنها با اعدام فدائیان موافق نبود، بلکه تلاش‌هایی نیز برای ممانعت از این اقدام به عمل آورده بود. براساس این روایت، آیت‌الله بروجردی حتی با دیدگاه‌های سیاسی فدائیان مخالفتی نیز نداشت. بر این اساس یکی از اعضای فدائیان به نام رضا گلسرخی دراین‌باره در خاطرات خود آورده است: «چند مرتبه، به خاطر عضو فدائیان اسلام بودن، شهریه مرا قطع کردند. هر دفعه هم آقاى جلال آشتیانى مى‌رفت و آن را درست مى‌کرد. یک‌دفعه، من خودم ناراحت شدم، نامه‌اى نوشتم و خدمت آقا رفتم. در آن نامه نوشتم که تا حالا، دو سه مرتبه شهریه من قطع شده به عنوان اینکه به آقاى نواب صفوى و فدائیان اسلام ارادت داشته‌ام و اینها قطع شهریه را به حضرت عالی مستند مى‌کنند. من مقلّد شما هستم، اگر شما با فدائیان اسلام مخالفید، بفرمایید من پیرو آنها نباشم. شهدالله (خدا گواه است)، خودم خدمت آقاى بروجردى رفتم و نامه را هم خودم بردم و به آقاى بروجردى دادم. ایشان نامه را خواندند، فرمودند: "خدا توفیقتان بدهد، نه قطع شهریه از طرف من بوده و نه مخالفتى با فدائیان اسلام دارم"».7
 
حالات و مقامات «گل سرخ فدائیان اسلام» - بخش اول
حالات و مقامات «گل سرخ فدائیان اسلام» - بخش دوم
   
از طرفی همان‌طورکه اشاره شد، رژیم به بسیاری از علما قول داده بود که حکم اعدام را اجرا نکند. حتی حکم اعدام نواب به‌ گونه‌ای اجرا شد که علما گمان نمی‌بردند وی را به این زودی به شهادت برسانند و حتی طی صحبت آیت‌الله بروجردی با سران رژیم به ایشان قول داده بودند به وی آسیبی نرسانند. پس از شنیدن خبر شهادت نیز آیت‌الله بروجردی از شدت ناراحتی به مدت چند روز فعالیت‌های خود را تعطیل نمودند.8
 
شهید سیدمجتبی نواب صفوی در حال عزیمت از سلول انفرادی به سوی محل دادگاه نظامی (دی 1334)
شهید سیدمجتبی نواب صفوی در حال عزیمت از سلول انفرادی
به سوی محل دادگاه نظامی (دی 1334)
 
سخن نهایی
اعضای فدائیان اسلام از جهت گرایش سیاسی در مرکز توجه و نزد بسیاری از روحانیان محترم بودند. حتی بعضی از ایده‌های سیاسی آنان از جمله تشکیل حکومت اسلامی، بعد از پیروزی انقلاب الگوی فکری حکومت قرار جدید قرار گرفت. بااین‌حال برخی از روحانیان با روش‌های مبارزاتی این گروه مخالف بودند و آن را قبول نداشتند، اما این مخالفت باعث سکوت آنان در برابر دستگیری و اعدام فدائیان نشد؛ ازاین‌رو در زمان دستگیری و اعدام اعضای فدائیان بسیاری از روحانیان و علمای طراز اول با این اقدام حکومت به مخالفت برخاستند. مواضع آیت‌الله بروجردی را نیز می‌توان در زمره این گروه قرار داد و این‌گونه استدلال کرد که حتی اگر ایشان در برخی از زمینه‌ها با فدائیان اسلام مخالفت داشت، در زمان اعدام آنان، تلاش خود را به‌کار بست تا مانع از تحقق این اقدام شود.
 
پی نوشت:
 
1. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 575.
2. مجدالدین معلمی، سربداران بیدار: ویژه شهادت نواب صفوی و یارانش، تهران، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، 1380، ص 144.
3. محمدجواد حجتی کرمانی، آموزگار من نواب: چگونه با نواب صفوی آشنا شدم، تهران، اطلاعات، صص 116 - 117.
4. جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، قم، نشر معروف، چ دوم، 1382، ص 689.
5. همان، ص 590.
6. مجدالدین معلمی، همان، ص 144.
7. هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 219.
8. علی دوانی، مفاخر جهان اسلام: معاصران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص ۵۳۷-۵۴۶. https://iichs.ir/vdcaaenu.49n6015kk4.html
iichs.ir/vdcaaenu.49n6015kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما