زمینه‌های عقد عهدنامه مودّت ایران و آمریکا؛

چگونه محمدرضا پهلوی و ایالات متحده به هم نزدیک شدند؟

عهدنامه مودّت بین ایران و آمریکا در سال 1955م امضا شد، اما چه شد که دو کشور ایران و آمریکا به این نتیجه رسیدند که نیاز به عقد و اجرای چنین عهدنامه‌ای دارند؟
چگونه محمدرضا پهلوی و ایالات متحده به هم نزدیک شدند؟
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ یکی از محورهای اصلی روابط خارجی ایران در دوران معاصر روابط با قدرت‌های بزرگ است؛ قدرت‌هایی که همواره تلاش کردند در ربطه با ایران، اهداف خود را بر هر چیزی اولویت دهند. در این میان یکی از کشورهایی که تأثیر سیاست‌هایش تا به امروز گریبان کشورمان را گرفته آمریکاست؛ کشوری که از اوایل قرن نوزدهم به‌تدریج به قدرت جهانی تبدیل شد و هرچند در ابتدا سیاست راهبردی انزواگرایی را در سیاست خارجی در پیش گرفته بود به‌تدریج به مداخله در امور کشورهای دیگر جهان، به‌ویژه کشورهای کمتر توسعه‌یافته، روی آورد. این امر به‌ویژه با دو جنگ جهانی ابعاد تازه‌ای پیدا کرد و آمریکا عملا بعد از این دو جنگ جهانی دیگر در تمام نقاط دنیا و به‌خصوص ایران نفوذ کرده بود.
 
این نفوذ با پایان یافتن جنگ جهانی دوم شدت یافت؛ به‌ویژه که هر سه قدرت جهانی آن روزگار، یعنی آمریکا، شوروی و انگلستان، در این جنگ به ایران حمله‌ور شده بودند و نیروهایشان بخش‌هایی از خاک کشورمان را به تصرف خود درآورده بود. با پایان یافتن این جنگ، انگلستان و آمریکا به‌تدریج نیروهای خود را از ایران خارج کردند، اما اتحاد جماهیر شوروی از این کار سر باز زد. پیش‌شرط آنها برای تن دادن به خروج از خاک ایران،  به‌دست آوردن امتیازاتی از دولت ایران بود. همین مسئله روابط ایران با این سه قدرت جهانی را در تنگنا قرار داد. در نهایت با مقاومت مردم محلی و به‌ویژه آذربایجان و با ترفندهایی که نخست‌وزیر وقت قوام‌السلطنه به‌کار برد اتحاد جماهیر شوروی نیز خاک کشورمان را ترک کرد.
 
پایان جنگ جهانی دوم و نظام دو قطبی
اما این پایان کار نبود و تحولات جهانی به سمت و سویی رفت که آمریکا را به مداخله هر چه بیشتر در امور ایران ترغیب کرد. درواقع با پایان یافتن جنگ جهانی دوم در سال 1945م، نظم جدیدی از روابط میان دولت‌ها در جهان برقرار شد. در واقع ساختار نظام بین‌الملل از نظمی چند قطبی به نظم دو قطبی سوق پیدا کرد؛ نظمی که در یک سوی آن جهان غرب به رهبری آمریکا بود و در سوی دیگر آن جهان شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت. در نتیجه این نظم نوین، نقاط گوناگون جهان درگیر رقابت این دو ابر قدرت شد.1
 
در این میان، منطقه خارومیانه و خلیج فارس و به صورت خاص ایران یکی از مناطقی بود که در آن، رقابتی شدید میان این دو ابرقدرت شکل گرفت. ایران به عنوان نقطه کانونی در این منطقه از اهمیت خاصی برخوردار بود؛ به‌ویژه که رضاشاه از قدرت کنار گذاشته شده بود و محمدرضا پهلوی، که در آن روزگار جوان بود، تازه بر اریکه قدرت نشسته بود. پهلوی دوم تا سال 1332ش و کودتای 28 مرداد، از قدرت چندانی برای تصمیم‌گیری در امور کشور برخوردار نبود و عملا کابینه‌های نخست‌وزیران یکی پس از دیگری سقوط می‌کردند. این ضعف به‌ویژه با روی کار آمدن محمد مصدق و شکل‌گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت، تشدید شد. در چنین وضعی، ایران برای چند سال درگیر مسئله نفت و رویارویی با انگلستان و آمریکا شد.
 
سقوط دولت مصدق و روی کار آمدن کودتاچیان
اما با سقوط محمد مصدق و قبضه شدن قدرت در دستان محمدرضا پهلوی صحنه سیاسی ایران دچار دگرگونی شد. در واقع این کودتا نقطه آغاز تغییراتی بود که ایران را از یک دموکراسی نیم‌بند به سمت اقتدارگرایی سوق داد. بدین‌ترتیب محمدرضا پهلوی تنها بازیگر صحنه سیاسی ایران شد و درنتیجه، سیاست خارجی ایران و جهت‌گیری آن به دست او افتاد. اما محمدرضا پهلوی، که قدرت گرفتن خود را مدیون کودتای آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها می‌دانست، تمام تلاش خود را برای توسعه مناسبات با واشنگتن انجام داد. به تعبیری وی آمریکا را به تنها بازیگر سپهر سیاسی ایران تبدیل کرد. این در حالی بود که پیش از آن و به‌ویژه در دوره قاجاریه، روس و انگلستان بودند که بازیگران اصلی در صحفه شطرنج سیاسی ایران به‌شمار می‌آمدند.
 
با توجه به این تغییرات نیاز بود روابط تهران ـ واشنگتن تعمیق یابد و به نوعی مناسبات نزدیک دو کشور نهادینه شود. بدین‌ترتیب دو کشور عهدنامه مودّت و روابط اقتصادی و حقوقی و کنسولی بین ایران و آمریکا را در سال 1955م امضا کردند و از دو سال بعد، یعنی سال 1957م، این عهدنامه رسمیت پیدا کرد و عملیاتی و اجرایی شد،2 اما چه شد که دو کشور ایران و آمریکا به این نتیجه رسیدند که نیاز به عقد و اجرای چنین عهدنامه‌ای دارند؟ به عبارت بهتر و صریح‌تر چه عواملی بسترساز بستن چنین عهدنامه‌ای شد و در نهایت چه پیامدهایی داشت؟
 
دلایل عقد عهدنامه مودّت میان ایران و آمریکا
دلایل عقد چنین عهدنامه‌ای را باید در نیاز دو کشور به آن جست. از یک طرف ایران درگیر مشکلات عدیده اقتصادی و سیاسی بود و نیاز به عقد چنین معاهده‌ای را احساس می‌کرد. درواقع با پیروزی
کودتاچیان در تهران نخستین شواهد و نشانه‌های چرخش در سیاست خارجی ایران مشاهده شد. سرلشکر زاهدی، نخست‌وزیر کودتا، که به لحاظ نظامی نیز به درجه سپهبدی ارتقا پیدا کرده بود، در نامه‌ای که به رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه آمریکا، یعنی آیزنهاور، نوشت به‌صراحت اعلام کرد که قصد حکومت او بهبود وضعیت داخلی و بین‌المللی ایران است. زاهدی در نامه خود متذکر شد که وضعیت خزانه کشور اصلا مساعد نیست و ذخایر ارزی ته کشیده و اقتصاد ملی رو به زوال و نابودی رفته است و ایران نیاز به کمک فوری دارد تا بتواند خود را از هرج‌‌ومرج اقتصادی و مالی نجات بدهد. در واقع زاهدی با این کار خود تلاش می‌کرد به آمریکا این هشدار را بدهد که در صورت تداوم مشکلات مالی کشور، اقتصاد ایران در معرض نابودی و فروپاشی قرار خواهد گرفت و احتمالا به دامان کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی، که رقیب آمریکا در نظام بین‌المللی دو قطبی بود، پناه خواهد برد.3 
 
اما در طرف دیگر واشنگتن نیز تمایل بسیاری به بستن این معاهده داشت. آمریکایی‌ها که یک بار و پیش از آن در بحران سال 1325ش به این نتیجه رسیده بودند که روس‌ها چشم طمع به ایران دارند و در پی ایجاد منطقه حائل در شمال ایران برای رسیدن به آب‌های گرم خلیج فارس هستند، با عهدنامه مودّت میان دو کشور موافقت کردند. در واقع شاید مهم‌ترین دلیل بین‌المللی این عهدنامه ترس آمریکا از افتادن ایران به دامان شوروی و حتی گسترش این وضعیت به سایر کشورهای منطقه خلیج فارس و خاورمیانه بود. درواقع دستیابی اتحاد جماهیر شوروی به آب‌های گرم خلیج فارس منافع آمریکا را در این منطقه و به‌ویژه در کشورهای کویت و عربستان تهدید می‌کرد. رقابت دو ابرقدرت به‌قدری بود که در سال 1955م، پیمان ورشو برای مقابله با پیمان ناتو به رهبری آمریکا منعقد شد. مضاف بر این، ایران به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده نفت، که مرزهای طولانی با اتحاد جماهیر شوروی داشت و بر آبراه نیلگون خلیج فارس مسلط بود، کشور بسیاری مهمی برای آمریکا تلقی می‌شد؛ به‌ویژه که به صورت سنتی یکی از اهداف آمریکا در خلیج فارس همواره تأمین امنیت انرژی در این منطقه بود.4 به این نکته نیز باید توجه کرد که آمریکا دیگر آن دولت پیشین نبود که در انزوا بماند و مطامع امپریالیستی آن عملا باعث می‌شد به دنبال حضور در نقاط گوناگون جهان برای بهره‌بری اقتصادی و سیاسی باشد. حضور در ایران دست آمریکا را برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه بیش از پیش باز می‌کرد؛ به‌ویژه آنکه ایران کشور هم‌مرز با شوروی بود.
 
بدین‌ترتیب بستر برای عقد معاهده دوستی و مودّت میان ایران و آمریکا در سال 1955م فراهم شد. عهدنامه یادشده را که در نوع خودش جامع‌ترین بود، مصطفی سمیعی، معاون وزارت امور خارجه، و سلدون چپین، سفیر آمریکا در تهران، امضا کردند. این عهدنامه پس از تصویب در مجالس مقننه دو کشور، در 26 خرداد 1336 به مرحله اجرا درآمد.5 بدین ترتیب و با امضای این عهدنامه محمدرضا پهلوی، که پیش از این به واسطه کودتای 28 مرداد ایران را در زمره کشورهای اردوگاه سرمایه‌داری باقی نگه داشته بود، به دولت پیرو سیاست‌های آمریکا تبدیل ‌شد. فقدان مشروعیت داخلی سبب شد شاه به جای تکیه بر جامعه و مردم خودش به ایالات متحده آمریکا تکیه کند.
 
نمایی از کیک مخصوص به مناسبت دومین سالگرد تأسیس پپسی‌کولا
نمایی از کیک مخصوص به مناسبت دومین سالگرد تأسیس پپسی‌کولا
شماره آرشیو: 8221-4ع
 
نتایج عهدنامه مودّت میان ایران و آمریکا
بر این اساس و با عقد این معاهده بود که به‌تدریج آمریکا به عنوان بازیگر مسلط در ایران درآمد. آمار نیز به‌خوبی گواه این مدعاست. درواقع درحالی‌که کل کمک‌های مالی آمریکا به ایران در فاصله سال‌های 1228ش تا 1331ش، از هفده‌میلیون دلار فراتر نرفت، بین سال‌های 1332ش تا 1334ش این مبلغ به 611 میلیون دلار افزایش یافت. این در حالی بود که بخش عمده این کمک‌ها به صورت بلاعوض بود و ایران برای آن مبلغی پرداخت نمی‌کرد، اما از ذکر این نکته نیز نباید غافل شد که این عهدنامه دست آمریکا را در اقتصاد ایران باز می‌کرد و ایران به‌نوعی بازار خود را به روی تجار و سرمایه‌گذاران آمریکایی باز می‌گذاشت؛ به‌ویژه که ایران در آن مقطع به دلیل شرایط بد اقتصادی و مالی، توان سرمایه‌گذاری در آمریکا را نداشت.6
 
در مجموع باید گفت که آنچه سبب شد ایران و آمریکا به عقد چنین معاهده‌ای روی آورند ضرورت‌های داخلی و بین‌المللی بود. از یک طرف ایران پس از جنگ جهانی دوم اوضاع اقتصادی مساعدی نداشت و نیاز به کمک مالی را بیش از پیش احساس می‌کرد و از طرف دیگر آمریکا بیم آن را داشت که ایران به واسطه مشکلات اقتصادی به بلوک شرق پناه برد. این وضعیت بستر را برای عهدنامه مودّت سال 1955م فراهم کرد.

پی نوشت:
 
1. احمد نقیب‌زاده، تاریخ دیپلماسی و روابط بین‌الملل، تهران، نشر قومس، 1388، ص 252.
2. آرامش شهبازی، «اعتبار عهدنامه مودت (1955) و قابلیت استناد به آن در روابط ایران و ایالات متحده»، مجله حقوقی بین‌المللی، ش 44 (1390)، ص 57.
3 . عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی 1357-1300، تهران، نشر پیکان، چ نهم، 1391، ص 221.

4. احمد نقیب‌زاده، همان، ص 258.

5. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص 262.
6. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران (دولت دست‌نشانده) 1320- 1357، تهران، ققنوس، چ هشتم، 1387، صص 175-176.
https://iichs.ir/vdcivpar.t1azw2bcct.html
iichs.ir/vdcivpar.t1azw2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما