تبدیل تقویم ایران از شمسی به شاهنشاهی

پیامدهای یک تصمیم ضدهویتی

دهه 1350، سال‌هایی بود که درآمد ارزی ایران به دلیل جهش قیمت نفت افزایش یافته بود و مخالفان سیاسی سرکوب شده بودند. در چنین شرایطی حکومت پهلوی در آسودگی اقتصادی، نظامی و سیاسی به‌سر می‌برد و می‌توانست به دگرگونی‌های فرهنگی هم بیندیشد. در همین سال‌ها محمدرضا پهلوی که خود را از مردم جامعه بی‌نیاز می‌دید، تصمیماتی اتخاذ کرد؛ بدون اینکه به تبعات این تصمیم‌ها بیندیشد
پیامدهای یک تصمیم ضدهویتی
 
باستان‌گرایی یک سرمایه نمادین برای حکومت پهلوی بود. حکومت از این سرمایه برای مشروع‌سازی قدرت بهره می‌برد. در دوره پهلوی دوم باستان‌گرایی کارکرد مشروعیت‌سازی برای نظام شاهنشاهی پیدا کرد. طرفداران این تفکر، راه پیشرفت و تجدد را در ناسیونالیسم اقتدارگرایانه و متمرکزی می‌دیدند که بتواند به‌سرعت مشکلات را حل و تجدد را به کشور منتقل کند.۱
 
دگرگونی فرهنگی
دهه 1350، سال‌هایی بود که درآمد ارزی ایران به دلیل جهش قیمت نفت افزایش یافته بود و مخالفان سیاسی سرکوب شده بودند. ایده سیاسی محمدرضا پهلوی در تک‌حزبی کردن کشور، ظاهرا موفق شده بود و حزب رستاخیز اهرم‌های قدرت را به دست داشت. از طرفی، شاه به ارتش قدرتمندی تکیه کرده بود که با سلاح‌های آمریکایی تجهیز شده بود.
 
در چنین شرایطی حکومت پهلوی در آسودگی اقتصادی، نظامی و سیاسی به‌سر می‌برد و می‌توانست به دگرگونی‌های فرهنگی هم بیندیشد. در همین سال‌ها بود که جشن‌های ۲۵۰۰ ساله برگزار شد و شاه عقاید باستان‌گرایانه را به پیشرفت گره زد. او که خود را از مردم جامعه بی‌نیاز می‌دید، تصمیماتی اتخاذ کرد؛ بدون اینکه به تبعات این تصمیم‌ها بیندیشد.
 
یکی از این تصمیم‌ها تغییر مبدأ تقویم بود. البته طرح تغییر تقویم دفعتا ایجاد نشده بود، بلکه زمینه‌هایی داشت که از سال‌ها قبل شروع شده بود. پیشنهاد این تغییر از سوی شاه و دفتر وی مطرح شد. از جمله اهداف تغییر مبدأ تقویم، نشان دادن قدمت ایران به جوامع غربی و این مسئله بود که قبل از میلاد مسیح ایران تاریخ باشکوهی داشته است.
 
محمدرضا پهلوی تغییر تقویم را این‌گونه توجیه می‌کرد: «برای احیای فرهنگ ایرانی با همه اصالت و زیبایی‌اش باید راه‌هایی پیدا می‌شد؛ مثلا مبنای تاریخ کشور را به آغاز دوران هخامنشی بازگرداندیم، بی‌آنکه تقویم هجری را کنار بگذاریم. ما با دو تاریخ زندگی کردیم تقویم تاریخی و تقویم مذهبی».۲
 
اسدالله علم در یادداشت‌های خود به تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۴/ ۲۹ فوریه ۱۹۷۶ درباره تغییر تقویم می‌نویسد: «شاهنشاه به این کار علاقه دارد؛ زیرا که خود مرد تاریخ، خود تاریخ و محول تاریخ است و می‌خواهد که مبدأ تاریخ هم بشود و حق هم با اوست. تکیه‌ها باید بر تاریخ هجری باشد که از لحاظ مذهبی مورد قبول است، ولی از لحاظ ملی، تاریخ شمسی اختراع یکی از خلفای اموی است ... ولی چون در زمان شاهنشاهی فقید قانونی شده، باید حال در مجلس قانونی را بگذرانند و تاریخ شاهنشاهی را جایگزین کنند...».۳
 
مصوبه تغییر تقویم در دوره بیست‌وچهارم مجلس شورای ملی مطرح شده بود. روز ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ جلسه مشترک مجلسین شورای ملی و سنا تشکیل گردید و طرحی از طرف دولت به قید سه فوریت تقدیم مجلسین شد که به تصویب رسید. به موجب این طرح، تقویم ایران تغییر کرد و تاج‌گذاری کوروش کبیر مبدأ تاریخ قرار گرفت و به جای تاریخ هجری شمسی، تاریخ شاهنشاهی اعلام گردید و سال ۱۳۵۵ به سال ۲۵۳۵ تغییر یافت.۴
 
کم‌رنگ کردن دین
بااین‌حال، محمدرضا پهلوی هدف دیگری داشت. او در اصل، اسلام‌زادیی را دنبال می‌کرد. این نیّت و هدف در تغییر تاریخ رسمی کشور از هجری شمسی که مبدأ دینی و مذهبی داشت به تاریخ شاهنشاهی نمود پیدا کرد. شاه سعی داشت با ایجاد تاریخ شاهنشاهی مشروعیت رژیم پهلوی را پررنگ کند، اما غافل از این بود که اکثر ارزش‌های قبل از اسلام یا از بین رفته یا هویت اسلامی یافته بودند.
 
در کل، محمدرضا پهلوی در پی سال‌ها تلاش در جهت اسلام‌زدایی از ایران به این خیال باطل رسیده بود که در این زمینه توفیقی کسب کرده است. از سوی دیگر، وی ــ به‌زعم خود ــ بعد از زدودن آثار اسلام از ایران، درصدد جانشین نمودن آثار نظام سلطنتی و استبدادی به عنوان فرهنگ ملی ایرانی اسلامی بود.5
 
موافقان تغییر تقویم
افراد وابسته به رژیم پهلوی و طراحان تغییر تقویم، تاریخ شاهنشاهی را احیای فرهنگ و هویت ایرانی و معرفی قدمت تمدن کهنسال شاهنشاهی به غربی‌ها می‌دانستند. از جمله این موافقان شجاع‌الدین شفا (معاون فرهنگی دربار)، امیر متقی (معاون اداری دربار) و مصطفی کامکار (استاد ریاضی دانشگاه تهران) بودند.6 
 
واکاوی مخالفت‌ها با تغییر تقویم
محمدرضا پهلوی به این نتیجه رسیده بود که تغییر مبدأ تقویم برای افراد مذهبی جامعه خوشایند نخواهد بود و با پررنگ کردن نقش تقویم هجری قمری به عنوان تقویم مذهبی ایران سعی در آرام کردن افکار جامعه داشت. بااین‌حال، روحانیون به درستی این اقدام را نتیجه‌ ضدیت شاه با دین اسلام می‌دانستند. در اسلام، تاریخ هجرت پیامبر از مکه به مدینه، مبدأ تقویم قرار گرفته است و این مبدأ خود یکی از نمادهای اسلامی ـ شیعی جامعه ایران بود و تغییر دادن آن تبعات خاصی به همراه داشت.
 
سرآنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلستان در تهران، در کتاب «غرور و سقوط» از این اقدام شاه با این عبارت یاد کرده است: «این اقدام نابجا و خودخواهانه، احساسات مذهبی مردم را جریحه‌دار ساخت و نه فقط روحانیون، بلکه توده مردم را هم خشمگین و ناراضی کرد و طبقه روشنفکر و تحصیل‌کرده نیز آن را با تمسخر و استهزا استقبال کردند»  
آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی نخستین مرجع تقلیدی بود که فردای اعلام این خبر موضع‌گیری کرد. ایشان در نامه‌ای به جعفر شریف‌امامی، که در آن زمان رئیس مجلس سنا بود، اقدام ناگهانی دو مجلس شورای ملی و سنا را در تصویب این موضوع توهین بزرگ به اسلام دانست. امام خمینی هم بعدها این اقدام را تلاشی برای تضعیف اسلام دانست و کاربرد تاریخ شاهنشاهی را تحریم کرد.
 
زرتشتی‌گری
نزدیک به شش ماه پس از تغییر تقویم، امام خمینی(ره) که در تبعید به سر می‌برد به مناسبت عید فطر سال ۱۳۵۵ پیامی به عموم مسلمانان و دانشجویان نوشت. در قسمتی از این پیام آمده بود: شاه برای تضعیف اسلام و محو نام آن، نغمه‌ تغییر مبدأ تاریخ را ساز کرده است.۷ مردم از همان ابتدا به تغییر مبدأ تقویم معترض بودند، اما حکومت فکر نمی‌کرد تغییر مبدأ تقویم شمسی از هجری به شاهنشاهی (از هجرت پیامبر به تاج‌گذاری کوروش) با این مقدار واکنش مواجه شود.
 
نظرات پژوهشگران خارجی
سال‌ها بعد آگاهان سیاسی و پژوهشگران، وقتی به علل فروپاشی سلطنت شاه و نظام شاهنشاهی در ایران پرداختند، یکی از عوامل آن را تغییر تاریخ دانستند. یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» می‌نویسد: «در دوران معاصر کمتر رژیمی در سرتاسر عالم آن‌قدر احمق بوده است که تقویم مذهبی خود را دور افکند».8
 
سرآنتونی پارسونز، سفیر وقت انگلستان، در تهران در کتاب «غرور و سقوط» از این اقدام شاه با این جمله یاد کرده است: «این اقدام نابجا و خودخواهانه، احساسات مذهبی مردم را جریحه‌دار ساخت و نه فقط روحانیون، بلکه توده مردم را هم خشمگین و ناراضی کرد و طبقه روشنفکر و تحصیل‌کرده نیز آن را با تمسخر و استهزا استقبال کردند».9
 
الغای تاریخ شاهنشاهی
در هر صورت، عمر تاریخ شاهنشاهی دو سال و نیم بیشتر نبود. سال ۱۳۵۷ که تظاهرات و اعتراض‌های مردم علیه حکومت پهلوی پررنگ و گسترده شد، محمدرضا پهلوی جعفر شریف‌امامی را به جای جمشید آموزگار نخست‌وزیر کرد. دولت آشتی ملی شریف‌امامی اقداماتی برای جلب رضایت مردم انجام داد؛ از جمله در 5 شهریور ۱۳۵۷ تقویم شاهنشاهی را لغو و تقویم هجری شمسی را دوباره برقرار کرد، اما برای این تغییرات دیگر دیر شده بود و امام خمینی(ره)، رهبر و هدایت‌کننده مخالفت با رژیم پهلوی، این کار دولت را عوام‌فریبی دانست و به مردم هشدار داد تا فریب این حکومت را نخورند.۱0
 
محمدرضا و فرح پهلوی همراه میهمانان بلژیکی خودشان در حال بازدید از آثار تاریخی تخت جمشید در نزدیکی شیراز
محمدرضا پهلوی تصور می‌کرد با تغییر مبدأ تقویم می‌تواند قدمت ایران را به جوامع غربی نشان دهد
 
پی نوشت:
۱. صغری عامری، باستان‌گرایی در دوره پهلوی با تکیه بر جشن‌های ۲۵۰۰ ساله به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۵، ص ۲۶.
۲. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران، بی‌نا، چ ششم، ۱۳۷۱، ص ۱۶۶.
۳. یادداشت‌های علم، ویرایش علینقی عالیخانی، ج ۵، تهران، نشر ثالث، ۱۳۸۲، صص ۴۷۸ ـ ۴۷۹. 
۴. باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج ۲، تهران، گفتار، ۱۳۷۲، ص ۳۰۶.
5. سیدحسین موسوی تبریزی، خاطرات آیت‌الله سیدحسین موسوی تبریزی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۷، ص ۳۲۸.
6. محمدرضا پهلوی، همان، ص ۲۲۴.
۷. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، ج ۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ پنجم، ۱۳۸۵، ص ۱۷۰.
8. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۷، ص ۴۰۷.
9. آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه منوچهر راستین، تهران، انتشارات هفته، چ دوم، ۱۳۶۳، ص ۱۱۱.
10. صحیفه امام، همان، ص ۴۴۹. https://iichs.ir/vdcc.sqoa2bqm0la82.html
iichs.ir/vdcc.sqoa2bqm0la82.html
نام شما
آدرس ايميل شما