نگاهی به تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر؛

تهدیدی که به فرصت تبدیل شد

ساواک با حساس شدن بر فعالیت‌های آقای خامنه‌ای بر کنترل بیشتر او دست زد و بر رفت و آمد ایشان با مردم مراقبت نمود. به گونه‌ای که از بیشتر افرادی که به قصد ملاقات ایشان وارد خانه او می‌شدند، درخواست کارت شناسایی می‌کردند؛ به خصوص آنکه آیت‌الله خامنه‌ای همچنان به مبارزات سیاسی مشغول بودند
تهدیدی که به فرصت تبدیل شد
 
آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، دومین رهبر جمهوری اسلامی ایران، پیش از عنوان رهبری، مبارزی سیاسی و انقلابی بود. او همگام با بسیاری از روحانیون و مبارزان سیاسی پیش از انقلاب، به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت و چندین بار دستگیر و روانه زندان شد. بااین‌حال، ایشان بعد از هر بار آزادی، فعالیت‌های خود را از سر گرفته و مصمم‌تر از قبل به مبارزات خود ادامه می‌دادند. این فعالیت‌ها باعث شد تا رژیم در نهایت تصمیم به تبعید ایشان بگیرد و در سال 1356 او را به ایرانشهر تبعید نماید. علت اصلی تبعید آیت‌الله خامنه‌ای فعالیت‌های سیاسی ایشان در آن سال‌ها و عدم تأثیرگذاری زندان بر فعالیت‌های او بود.
 
فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای و تبعید او
آیت‌الله خامنه‌ای اولین بار در جریان قیام 15 خرداد، به فعالیت‌ها و اعتراضات سیاسی آشکار دست زد و به عنوان رابط امام خمینی موظف به ارسال پیام‌های ایشان به مردم مشهد شد. طی این فعالیت‌ها که بخشی از آن نیز به صورت سخنرانی بر منابر صورت می‌گرفت، ایشان برای اولین بار دستگیر و به مدت ده روز زندانی شدند. آیت‌الله خامنه‌ای پس از آزادی از زندان، پنج بار دیگر نیز دستگیر شد که آخرین بار در 1353 بود. بااین‌حال وی بعد از آزادی از زندان در سال 1354، مجددا فعالیت‌های سیاسی خود را از سر گرفت و با ایجاد تشکل‌های سیاسی در مشهد، موجبات خشم رژیم و تبعید خود را فراهم کرد.
 
آیت‌الله خامنه‌ای خود پیرامون فعالیت‌هایش در آن سال‌ها آورده است: «در سال‌های 1355- 1356 بنده و بعضی از دوستان، دائما ذکر و فکرمان ایجاد تجمع و هماهنگی بین فعالیت‌های مبارزه‌ای بود که در تهران و جاهای دیگر مثل قم و مشهد و دیگر جاها پیش می‌آمد، و این پراکندگی نیروها آن روز به ما خیلی ضربه می‌زد و چند نفری مثل بنده و آقای هاشمی و تعداد دیگر، دائما به این مسئله فکر می‌کردیم و بر اساس همین فکرها بود که من سال 1354 یا 1355 وقتی می‌آمدم تهران، لدی الورود به منزل آقای بهشتی می‌رفتم و بارها ایشان را در منزل ملاقات می‌کردم و می‌گفتم: "ما باید گروهی از این رفقای مبارز و اهل علم را جمع کنیم. شما نظرتان چیست؟" ایشان تأیید می‌کردند».1
 
نتیجه این فعالیت‌ها به تشکلی سیاسی از روحانیان منجر شد که بعدها با عنوان «جامعه روحانیت مبارز» به فعالیت پرداخت. در این شرایط رژیم چاره کار را در تبعید ایشان به ایرانشهر دانست و او را در آبان 1356 روانه ایرانشهر، یکی از شهرهای مرکزی استان سیستان و بلوچستان، نمود. علاوه بر آیت‌الله خامنه‌ای تعداد دیگری از روحانیون نیز تبعید شدند. بعضی از علما و روحانیان تبعیدشده از قم عبارت بودند از آیات و حجج اسلام: فهیم کرمانی به چابهار، حسین نوری به خلخال، گرامی به شوشتر، یزدی به بندرلنگه، شیخ علی تهرانی به چابهار، محمدجواد حجتی کرمانی به ایرانشهر، ربانی املشی به شهر بابک، خلخالی به رفسنجان، ربانی شیرازی به کاشمر و معادیخواه به سیرجان.2
 
بر این اساس آیت‌الله خامنه‌ای «از سوی کمیسیون امنیت اجتماعی خراسان به سه سال تبعید در ایرانشهر محکوم گردید و مأموران ساواک در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ به منزلش یورش برده و او را دستگیر کردند و به ایرانشهر انتقال دادند. هدف رژیم از این اقدام، قطع ارتباط او با مردم و مبارزان و به دنبال آن، عدم توفیق وی در امر مبارزه و افشاگری بر ضد حکومت بود».3
 
تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر در حال و زمانی صورت گرفت که به علت درگذشت مشکوک آیت‌الله سیدمصطفی خمینی نهضت اسلامی وارد مرحله خاصی شده بود و رژیم به‌رغم ایجاد فضای باز سیاسی، همچنان از سیاست سرکوب و خفقان نیز استفاده می‌کرد و طی آن بسیاری از فعالان سیاسی از جمله روحانیون را مجبور به تبعید نمود. مقارن با تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر، این شهر با وضعیت اسفناک اقتصادی و اجتماعی روبه‌رو بود.
 
آیت‌الله خامنه ای در خاطرات خود درباره وضعیت ایرانشهر آورده است: هیچ کسی هیچ کمکی نمی‌کرد. این استان توی چشم نبود. از شیر و خورشید چیزی نمی‌رسید. تازه اگر هم می‌رسید در راه خورده می‌شد. ما در کل استان در رژیم شاه فرودگاه نداشتیم. نزدیک‌ترین فرودگاه در بیرجند بود. چرا؟ فقط به خاطر اینکه خاندان سلطنتی سالی یک بار می‌آمدند بیرجند برای شترسواری و شرابِ چند ساله‌ای که آنجا بود  
وضعیت ایرانشهر در زمان تبعید آیت‌الله خامنه‌ای ایرانشهر قبل از ورود آیت‌الله خامنه‌ای با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود؛ به خصوص آنکه وقوع یک سیل مهیب به فاصله چند ماه بعد از تبعید ایشان، وضعیت را بدتر کرد و باعث آوارگی و گرفتاری مردم شد و از نظر اقتصادی مشکلات فراوانی ایجاد نمود. علاوه بر سیل، این شهر به طور کلی از امکانات اولیه زندگی محروم بود و رژیم شاه توجه چندانی به آن نداشت. آیت‌الله خامنه‌ای بعدها در صحبت‌های خود به موضوع تبعیدش به این شهر و بی‌اعتنایی مقامات شاه به آن اشاره کردند و گفتند: «در آن ‌وقتی که ما آنجا بودیم، با مردم انس داشتیم و صحبت می‌کردیم، [اما حتی] یک مأمور نیمه‌کاره به شهری مثل ایرانشهر، که در واقع مرکز سیاسی و جغرافیایی بلوچستان محسوب می‌شد، قدم نگذاشته بود؛ یا سراوان که مرکز علمی و معنوی بلوچستان محسوب می‌شد، [حتّی] یک مأمور ــ یکی مثل استاندار ــ آنجا قدم نگذاشته بود».4
 
ایشان همچنین در خاطرات خود درباره همین موضوع آورده است: «هیچ کسی هیچ کمکی نمی‌کرد. این استان توی چشم نبود. از شیر و خورشید چیزی نمی‌رسید. تازه اگر هم می‌رسید در راه خورده می‌شد. ما در کل استان در رژیم شاه فرودگاه نداشتیم. نزدیک‌ترین فرودگاه در بیرجند بود. چرا؟ فقط به خاطر اینکه خاندان سلطنتی سالی یک بار می‌آمدند بیرجند برای شترسواری و شرابِ چندساله‌ای که آنجا بود. آن وقت شما در مازندران پنج فرودگاه می‌دیدید. چرا؟ باز هم نه برای مردم، که برای ویلاها و تفرج‌گاه‌های این جماعت. آن وقت سیستان یک فرودگاه نداشت...».
 
آیت‌الله خامنه‌ای بعد از مشاهده وضعیت اقتصادی مردم به‌خصوص پس از وقوع سیل در فروردین 1357، به کمک سایر روحانیان، به فعالیت‌های جدیدی دست زد و با ایجاد تشکیلات منظم به تقسیم کار و مدیریت شهر پرداخت. او و سایر روحانیان، کمک‌های خود را تحت پوشش اقلام غذایی و دارویی به دست مردم می‌رساندند و در بین مردم توزیع می‌کردند. کمک‌های آیت‌الله خامنه‌ای خیلی زود در نهادهای امنیتی رژیم بازتاب یافت و رضوانی، رئیس ساواک سیستان و بلوچستان، در نامه‌ای به تهران نوشت که «روحانیان تبعیدی مقیم ایرانشهر به سرپرستی [آیت‌الله] سیدعلی حسینی خامنه‌ای ضمن تماس با اهالی شهرستان‌هایی نظیر یزد و زاهدان، آرد، برنج، نان و غیره تهیه و با در اختیار گذاردن حواله‌ای به شرح "مسجد آل الرسول ــ گروه امداد علمای اسلامی ــ سیدعلی خامنه‌ای [امضاء]" موارد مزبور را بین سیل‌زدگان توزیع می‌نماید».5
 
فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای که روح تازه‌ای به شهر مرده ایرانشهر دمیده بود باعث شد تا رژیم بار دیگر نسبت به او احساس خطر کند و تبعید ایشان به ایرانشهر را کاری اشتباه قلمداد نماید.
 
تبعید به ایرانشهر اشتباه بود
ساواک با حساس شدن بر فعالیت‌های آیت‌الله خامنه‌ای بر کنترل بیشتر او دست زد و بر رفت و آمد ایشان با مردم مراقبت نمود. به گونه‌ای که از بیشتر افرادی که به قصد ملاقات ایشان وارد خانه او می‌شدند، درخواست کارت شناسایی می‌کردند؛ به خصوص آنکه آیت‌الله خامنه‌ای همچنان به مبارزات سیاسی مشغول بودند؛ چنان‌که در پی کشتار مردم یزد، در نامه‌ای به آیت‌الله صدوقی، در 19 فروردین 1357، اقدام وحشیانه رژیم پهلوی را محکوم کردند و ضمن ترغیب مردم به ادامه مبارزات، یاد شهدای آن حادثه را گرامی داشتند.6
 
این اقدامات چندان کارساز نبود و در نهایت ساواک را به این نتیجه رساند که تبعید ایشان به ایرانشهر از همان ابتدا اشتباه بوده است. «دستور ساواک مرکز به شدت عمل، ایجاد محدودیت و در نهایت دستگیری تبعیدشدگان، به‌ویژه در مورد آقای خامنه‌ای، با آنچه که در ایرانشهر می‌گذشت همخوانی نداشت. رئیس شهربانی استان، سرهنگ جواهری، این موضوع را به خوبی درک می‌کرد. اول اینکه می‌دانست تبعید روحانیان از استان‌های هم‌جوار به سیستان و بلوچستان از ابتدا اشتباه بوده است. نزدیکی استان‌ها، دیدارکنندگان فراوانی را به این ناحیه می‌کشاند و چاره‌ای هم برای آن نیست؛ ازاین‌رو پیشنهاد کرد آقایان خامنه‌ای و راشد پوریزدی، که از خراسان و یزد به ایرانشهر تبعید شده‌اند، به استان دیگری منتقل شوند و تبعیدگاهشان تغییر کند».7
 
به دنبال این اتفاقات، آقای خامنه‌ای در مرداد 1357 به جیرفت منتقل شد و به اعتقاد بسیاری، دلیل آن به فعالیت‌های ایشان و افزایش محبوبیتش در میان مردم مربوط بود. در نهایت با پیروزی انقلاب، حکم تبعید سه‌ساله ایشان نیز به پایان رسید.
 
سخن نهایی
آیت‌الله خامنه‌ای بعد از تبعید به ایرانشهر، رابطه خود با علمای طراز اول را حفظ نمود و به‌رغم محدودیت و کنترل شدید از سوی ساواک، ایرانشهر را به کانونی سیاسی و مبارزاتی تبدیل نمود و همین موضوع بر اعتبار و شهرت ایشان در نزد مردم افزود. آیت‌الله خامنه‌ای با جمع‌آوری کمک‌های مردمی از سایر شهرها، ضمن ایجاد همدلی و ارتباط مردمی با ساکنان ایرانشهر، حلقه ارتباطات سیاسی خود را نیز گسترش داد و کانون مبارزاتی را ایجاد نمود که به اندازه خود در پیروزی انقلاب سهیم و ارزشمند بود.
 
آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در دوران تبعید در ایرانشهر در کنار جمعی از اهالی این خطه (سال 1356)
آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در دوران تبعید در ایرانشهر در کنار جمعی از اهالی این خطه (سال 1356)

پی نوشت:
1. «اوج‌گیری انقلاب و تبعید به ایرانشهر»، گنجینه معارف، 1385، پایگاه اطلاع رسانی حوزه؛ رک: زندگینامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت.
2. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 326.
3. علی‌اکبر ولایتی، «آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای»، دایره‌المعارف اسلامی، تهران، مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، 1367، ص 679.
4. سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در 16/11/1396 برگرفته از سایت رهبری:
http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=38907
5. اسناد ساواک، نامه سیستان و بلوچستان، به 312، شماره 11129/ 11 ه، مورخ 26/4/57.
6. علی‌اکبر ولایتی، همان، صص 679- 680.
7. هدایت‌الله بهبودی، شرح اسم: زندگینامه آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای (1357-1318) تهران، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1390، ص 314.
  https://iichs.ir/vdcb.abwurhbaaiupr.html
iichs.ir/vdcb.abwurhbaaiupr.html
نام شما
آدرس ايميل شما