چرا در برهه‌ای که کشورهای خاورمیانه و به‌طور ویژه عراق و کویت از پذیرش امام در جهت حمایت از رژیم شاه سر باز می‌زدند، فرانسه حاضر شد تا پذیرای امام در خاک خود باشد؟
چرا هواپیمای جمبوجت عراق در پاریس به زمین نشست؟
 
پس از آنکه امام خمینی مبارزه رسمی خود علیه حکومت پهلوی را با مواضع قاطع در 15 خرداد 1342 آغاز کرد، رژیم شاه اندیشه خود را معطوف به مبارزه با ایشان ساخت. در فرآیند این مبارزه، امام مُدارا را نپذیرفت و رژیم شاه نیز تبعید را در دستور کار قرار داد. امام خمینی در تبعید عازم کشورهای مختلفی چون ترکیه، عراق و فرانسه شد. آنچه موردتوجه این نوشتار است، ورود امام خمینی به یک کشور اروپایی یعنی فرانسه است. چرا در برهه‌ای که کشورهای خاورمیانه و به‌طور ویژه عراق و کویت از پذیرش امام در جهت حمایت از رژیم شاه سر باز می‌زدند، فرانسه حاضر شد تا پذیرای امام در خاک خود باشد؟
 
فرانسه در سرگردانیِ پذیرش و رد
در اواخر شهریور 1357 تلاش دیپلماتیک شاه و دولت عراق برای ایجاد محدودیت برای امام خمینی بر مبنای قرارداد 1975 الجزایر شدید شد. هیئتی از سوی رژیم بغداد با امام ملاقات کرده و به ایشان گفته بود که در این کشور حق فعالیت سیاسی ندارد و امام هم قاطعانه آن را رد کرده بود. در ادامه، منزل امام در محاصره مأموران بعث قرار می‌گیرد و در واقع ارتباط امام با مردم قطع می‌گردد. آن ایام شایع شده بود که امام می‌خواهد از عراق به سوریه برود؛ چون شرایط سیاسی در سوریه برای انقلابیون بهتر از عراق بود. بعدا در روزنامه‌های ایران آمده بود که امام عازم کویت شده‌ است. امام نجف را به مقصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد؛ بدین ترتیب درحالی‌که قبلا صحبت از هجرت امام به لبنان یا سوریه بود، ایشان پس از مشورت با فرزندشان (حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی) تصمیم به هجرت به پاریس گرفت.1
 
هنگامی‌که امام قصد عزیمت به پاریس کرد، عراقی‌ها استقبال کردند. این استقبال از آنجا ناشی می‌شد که عراقی‌ها با امام در بن‌بست بودند. ایشان زیر بار حرف عراقی‌ها نمی‌رفتند و آنها نیز نمی‌توانستند کاری انجام دهند؛ بنابراین هنگامی‌که امام و همراهان ایشان بحث عزیمت به فرانسه را پیش کشیدند، آنها از این سفر استقبال کردند. حتی عراقی‌ها این موضوع را رسانه‌ای نکرده بودند و تا وقتی امام وارد پاریس نشده بود، فرانسوی‌ها نمی‌دانستند که آنها به پاریس می‌روند و پس از ورود امام خمینی به پاریس متوجه شدند. اگر عراقی‌ها از قبل اطلاع می‌دادند که متعمدا ندادند و منفعتشان در این بود که خبر ندهند، احتمالا فرانسوی‌ها هنگام ورود در فرودگاه مانع از ورود امام و همراهانش به فرانسه می‌شدند و طبق قوانین بین‌المللی باید دوباره به بغداد بازگردانده یا به کشور دیگری فرستاده می‌شدند و آن کشور دیگر نیز باید ایشان را می‌پذیرفت. در آن شرایط حساس تاریخی هیچ کشور دیگری حاضر نبود امام خمینی را بپذیرد و اجازه ورود بدهد؛2 بنابراین سفر ناگهانی امام خمینی به فرانسه، مقامات این کشور را از تصمیم‌گیری آنی برای عدم پذیرش امام بازداشت.
 
موافقت با ورود رهبر مبارز؛ حمایت از محمدرضاشاه
فرانسه حاضر به پذیرش امام خمینی در خاک خود شد. این در حالی بود که محافلِ درباری و پایتخت‌های جهان به مسئله موضع‌گیری دولت فرانسه با شگفتی فراوان می‌نگریستند و واقعا نمی‌دانستند به چه علت مقامات فرانسوی اجازه می‌دهند تا «یک روحانی تبعیدی دست به تحریک انقلابیون در ایران بزند». ولی آنها از این حقیقت غافل بودند که پس از عزیمت امام خمینی از نجف به پاریس، دولت فرانسه مسئله را با شاه در میان نهاده و طبقِ خواسته او قول داده بود اقدامی برای اخراج امام خمینی از فرانسه به عمل نیاورد.3
 
بر اساس خاطرات ژیسکاردستن (رئیس‌جمهوری وقت فرانسه) موافقت با ورود رهبرِ مبارزِ ایران به فرانسه را باید خدمتی از جانب او برای دوستی خود با شاه دانست. چنین عملی هنگامی صورت می‌گیرد که محمدرضا پهلوی تضادِ بین امام خمینی و حکومت پهلوی را به نماینده ژیسکاردستن توضیح می‌دهد. وی این مسئله را یک جنگ قدیمی بین سلسله پهلوی و روحانیت شیعه می‌داند. از نظر او، امام خمینی سَمبُلِ روحانیت شیعه است و بر این اساس هر اقدامی از جانب شاه و دولت‌های حامی وی باید سنجیده باشد تا از مخاطرات عمده آن کاسته شود.
 
رئیس‌جمهور وقت فرانسه در خاطرات خویش نوشته است که دستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بود  
شاه در این مکالمه تمایل خود را به فرستاده رئیس‌جمهور فرانسه چنین بیان می‌کند: «به همین جهت بود که من در اوایل اکتبر به‌وسیله سفیرمان تقاضا کردم به آیت‌الله خمینی اجازه اقامت نامحدود در فرانسه داده شود». در واقع محمدرضا پهلوی درصدد بود تا با پذیرش تبعید امام خمینی در فرانسه، «خطر سیاسی» ایشان را کاهش دهد. اگرچه شاه با صراحت بیان کرد که تمایل دارد امام خمینی را در کشوری ببیند که وسایل ارتباطی و امکان ضبط و ارسال نوارهایش محدودتر باشد، اما «خطر سیاسی» این کار افزایش پیدا می‌کرد.4 با چنین پیش‌زمینه‌ای، هنگامی‌که امام به فرانسه رسید، تنها جایی که می‌توانستند امام را بفرستند این بود که ایشان را به ایران برگردانند. شاه به فرانسوی‌ها می‌گوید: «نه، نفرستید ایران و حتی با آنها خوش‌رفتاری کنید. برای اینکه اگر نکنید من اینجا دچار دردسر می‌شوم».5 همچنین سفارت فرانسه در تهران به دولت فرانسه اطلاع داد که با نخست‌وزیر ایران (شریف‌امامی) ملاقات کرده و گفته است که هیچ مخالفتی با بودن امام خمینی در پاریس نداریم. در واقع دولت ایران خود تمایل داشت تا امام خمینی در پاریس بماند.6
 
رئیس‌جمهور وقت فرانسه در خاطرات خویش نوشته است که دستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بود، ولی در آخرین لحظات نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشتند، خطر واکنش تند و غیرقابل‌کنترل مردم را گوشزد کردند. همچنین در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند و سفارت ایران به وزارت خارجه گفت که دولت ایران چنین تقاضایی ندارد که امام خمینی از پاریس برود؛ بنابراین فرانسوی‌ها در جهت حمایت از شاه، نمی‌توانستند کاری انجام دهند و گزینه‌های دیگری پیش رو نداشتند. قاطعیت امام در مبارزه نیز در پذیرش ایشان در فرانسه تأثیرگذار بود و در ادامه نیز مانع از اخراج ایشان شد. هنگامی‌که مأموران کاخ الیزه، نظر رئیس‌جمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام ابلاغ کردند، ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرده بود که این‌گونه محدودیت‌ها خلاف ادعای دموکراسی است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به این کشور برود، دست از هدف‌هایش نخواهد کشید.7
 
فرانسه در تنگنای حذف سلطنت و پیروزی انقلاب
جنبه دیگری از چرایی پذیرش امام خمینی در فرانسه به تحولات گسترده و سریع انقلاب اسلامی بر می‌گردد. از یک‌طرف امام خمینی و همراهان ایشان درصدد بودند تا ورود آنها به فرانسه، همچون سیاستی برای پیش بردن انقلاب اسلامی عملی شود. در واقع ورود آنها به فرانسه سیاستی بود که می‌توانست مطبوعات و خبرگزاری‌های این کشور را در اختیار انقلاب اسلامی قرار دهد. این سیاست و این برنامه موفق بود و می‌توان آن را یکی از موفقیت‌آمیزترین مراحل انقلاب اسلامی به‌حساب آورد.8
 
 از طرفی دیگر، در ایران نیز هم‌زمان با ورود امام خمینی به فرانسه اتفاقات مفیدی رخ داد که در پذیرشِ امام در فرانسه تأثیر مثبت داشت. درحالی‌که در آن روزها مردم برخی شرکت‌های خارجی را آتش می‌زدند، با توجه به بلوغ سیاسی، مردم ایران تنها از آژانس هواپیمایی فرانسه (ایر فرانس) حفاظت می‌کردند. حتی یکی از انقلابیون با نام مرحوم حاج محمود مانیان چندهزار شاخه گل گلایل خرید و همه مردم را دعوت کرد و یک شاخه گلایل دستشان داد تا جلوی سفارت فرانسه رفته و از اینکه «میهمان عزیز ملت ایران» را پذیرفته‌اند، به آنها تبریک بگویند. فرانسه ناگهان احساس کرد که یک موقعیت ویژه سیاسی برای آنها به‌وجود آمده است. شاه در حالِ پایین آمدن از اریکه قدرت است و نظام سیاسی جدیدی بر روی کار خواهد آمد؛ بنابراین فرانسه بهتر دید تا ارتباطات و مناسبات جدید و خوبی برقرار بکند.9
 
فشرده سخن
رژیم پهلوی درصدد بود با تبعیدِ امام خمینی و دور نگه‌داشتن ایشان از کشورهای اسلامی و شیعیان، شدت مبارزه امام را کاهش دهد. جمعی از متغیرها سبب شد فرانسه پذیرای امام خمینی در خاک خود شود. در درجه اول مقامات فرانسوی سرگردان بودند و این متغیر قدرت تصمیم‌گیری سریع آنها را کاهش داد. در درجه دوم محمدرضا پهلوی برای کاهش «خطر سیاسی» امام و دور نگه‌داشتن ایشان از کشورهای اسلامی و شیعیان، به فرانسه پیغام داد که پذیرای امام در خاک خود باشد. در نهایت هم باید گفت که سرعت انقلاب اسلامی ایران و مات شدن فرانسه در این تحولات سبب شد این کشور به امید برقراری روابط دوستانه با حکومت بعدی، امام را در خاک خود نگه دارد.
 
امام خمینی در حال بازگشت به منزل در شهر نوفل لوشاتو در حالی که جمعیت ایشان را همراهی می‌کنند
امام خمینی پس از انجام ملاقات عمومی روزانه و اقامه نماز جماعت ظهر و عصر، در حال بازگشت به منزل در نوفل لوشاتو

پی نوشت:
 
1. حسن روحانی، خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی؛ انقلاب اسلامی (1341-1357)، ج 1، تهران، انتشارات کمیل، 1391، چ پنجم، صص 409-410.
2. ابراهیم یزدی، آخرین تلاش‌ها در آخرین روزها، ویرایش دوم، تهران، قلم، 1389، چ سوم، صص 99-100.
3. فریدون هویدا، سقوط شاه، تهران، اطلاعات، 1374، چ هفتم، صص 180-181.
4. والری ژیسکاردستن، قدرت و زندگی (خاطرات یک رئیس‌جمهور)، ترجمه محمود طلوعی، تهران، موسسه پیک ترجمه و نشر، 1368، ص 276.
5. ابراهیم یزدی، همان، ص 101.
6. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌بی‌سی، تهران، طرح نو، 1372، ص 250.
7. حمید انصاری، حدیث بیداری: نگاهی به زندگینامه آرمانی ـ علمی و سیاسی امام خمینی (از تولد تا رحلت)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374، صص 100-101.
8. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، ص 249.
9. ابراهیم یزدی، همان، صص 100-101. https://iichs.ir/vdcc.sq4a2bqixla82.html
iichs.ir/vdcc.sq4a2bqixla82.html
نام شما
آدرس ايميل شما