نخست‌وزیر هم در میان میهمانان بود، این بود که نتوانستم با شاه در مورد مسائل مهم صحبت کنم... به اطلاع او رسانده‌اند که توالت‌های استادیوم بزرگ ورزشی تهران را دزدیده‌اند، و می‌خواست بداند دلیل این همه سخافت چیست
قوم فاتح!
 
تهیه و تنظیم: فرهاد قلی‌زاده
یکشنبه 20 فروردین 1351
«... شام در کاخ والاحضرت اشرف. نخست‌وزیر هم در میان میهمانان بود، این بود که نتوانستم با شاه در مورد مسائل مهم صحبت کنم... به اطلاع او رسانده‌اند که توالت‌های استادیوم بزرگ ورزشی تهران را دزدیده‌اند، و می‌خواست بداند دلیل این همه سخافت چیست. نخست‌وزیر گناه را به گردن بی‌فرهنگی عمومی گذاشت. پذیرفتم که ممکن است چنین باشد، ولی گفتم: "اما در عین حال به نظر من بسیاری از مردم از این واقعیت بی‌اطلاع‌اند که مکا‌ن‌هایی مثل استادیوم ورزشی ملک عمومی است و به همه تعلق دارد و اگر کسی از آن بدزدد، از خودش دزدیده است." شاه گفت: "پذیرفتن این نکته برایم مشکل‌تر است." پرسیدم: "چرا؟ کافی است به دور و برمان در این مملکت نگاه کنیم و ببینیم که ما طبقه حاکمه، چنان رفتار می‌کنیم که گویی قوم فاتحی هستیم که بر کشور مغلوبی حکومت می‌کنیم و طبیعی است که مردم از این متنفر باشند." والاحضرت اشرف با من هم‌عقیده بود. شاه حرف‌های ما را در سکوت شنید. وقتی که نخست‌وزیر حرف ما را قطع کرد، موضوع صحبت عوض شد.»1
 

شماره آرشیو: 4288-3ع

پی نوشت:
 
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو،‌ بهار 1371، صص 324ـ325.  https://iichs.ir/vdci.3avct1auubc2t.html
iichs.ir/vdci.3avct1auubc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما