سازمانِ شاهنشاهی خدمات اجتماعی؛

سازمانی که بساط لاتاری را در ایران گستراند

لاتاری یا بخت‌آزمایی که نخستین آزمایش آن در ایران به دوره ناصری بازمی‌گردد و با نام میرزا ملکم‌خانی گره خورده است که به دلیل به فرجام نرسیدن طرح در ایران، مورد تعقیب مراجع قضایی انگلستان قرار گرفت، پس از گذشت بیش از 58 سال، بار دیگر و این بار در قالب فعالیت‌های خیریه در ایران مطرح شد
سازمانی که بساط لاتاری را در ایران گستراند
 
تأسیس مؤسسات خیریه با هدف بهبود اوضاع عمومی جامعه و بهره‌گیری همگان از فرصت آموزشی، رفاهی و بهداشتی که در دوران پهلوی اول نضج گرفته بود در سال‌های 1320 تا 1357 مجال بروز و ظهور فراوانی یافت و انتظار عمومی از دولت روزافزون گشت. در این میان دربار شاهنشاهی خود بانی مؤسسه‌های خیریه جدید شد و حضور خود را در این پهنه تثبیت کرد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ازجمله این مؤسسات بود که با تأسیس آن، اشرف پهلوی در هرم قدرت سیاسی قرار گرفت و توانست در تمامی ارکان اجتماعی و نهادهای دولتی نفوذ یابد و نقش‌آفرینی سیاسی کند. او برخلاف تصریحات متمم قانون اساسی، بر بخش بزرگی از فعالیت‌های اجتماعی دست گذاشت. در این نوشتار علل شکل‌گیری و نحوه عملکرد سازمان و اینکه چرا کمتر نامی از این سازمان شنیده می‌شود مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است.
 
تأسیس ِسازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی
هیئت وزیران در جلسه مورخ ۱۷ اسفند ۱۳۲۵ بنا بر پیشنهاد دکتر اقبال، وزیر بهداری، «انجمن خدمات اجتماعی» را تأسیس نمود؛ بعدها نام این انجمن به «سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی» تغییر یافت. این نهاد زیر نظر وزارت بهداری و وزارت دارایی قرار داده شد.1 در دوران حکومت محمدرضاشاه بر اثر تحولات و حوادث ایجادشده در جامعه ایران پس از شهریور ۱۳۲۰، مؤسسات خیریه رفاهی بهداشتی بسیاری ایجاد شدند. این مؤسسات با هدف کاهش و دفع پیامدهای مخرب معضلات ناشی از تحولات سیاسی و اجتماعی جاری در کشور پدید آمدند.
 
در خلال سال‌های 1320 تا ۱۳۵۷ عوامل چندی در تهییج افکار عمومی برای مشارکت خیرین و جلب نظر فعالان اجتماعی برای ورود به عرصه اقدامات خیرخواهانه تأثیرگذار بود. از آن جمله می‌توان به نابسامانی وضعیت اجتماعی و بروز بحران‌های فراگیر متأثر از آشفتگی‌های سیاسی کشور در خلال سال‌های 132۰ تا ۱۳۳۲ اشاره کرد. گذشته از حمله متفقین به ایران و اثرات سوء آن، می‌توان به بروز غائله‌های آذربایجان و کردستان، اوضاع نابسامان مالی دولت‌ها، رواج تفکر همنوع‌دوستی، انعکاس گسترده مسائل اجتماعی موجود در ادبیات و سینما، الگوبرداری از روندهای طی‌شده در تأمین رفاه اجتماعی و رسیدگی به محرومان در اروپا و آمریکا پس از صنعتی شدن و وقوع جنگ‌های جهانی، افزایش مطالبات قشر کارگر برای تأمین حداقل معیشت و احتراز از تحرکات چپ انقلابی، نوسازی کشور بر مبنای درآمدهای نفتی، به‌عنوان اصلی‌ترین عواملی اشاره کرد که به تأسیس مؤسسات خیریه رفاهی بهداشتی در این دوره منجر شد.2
 
با تأسیس این سازمان، اشرف به‌عنوان نایب سرپرست عالی (شاه) در رأس آن قرار گرفت و دربار نقش اجرایی گسترده‌ای در امور کشور یافت و برخلاف تصریحات متمم قانون اساسی، بر بخش بزرگی از فعالیت‌های اجتماعی دست گذاشت. در مورد علت سازمان‌دهی چنین مؤسسه‌ای باید خاطرنشان کرد که محمدرضا پهلوی معتقد بود دولت به خاطر برخی مشکلات جنگ و پیامدهای آن نتوانسته است کلیه درآمدهای املاک و مستغلات موروثی او را در شهریور 1320، پس از رسیدن به سلطنت برای منافع عامه به دولت واگذار کند. ازاین‌جهت لازم بود خودش اقدام به این کار بکند که ریاست عالیه آن بر عهده شاه و نیابت ریاست آن اشرف خواهرش باشد. در این دوره نیز حکومت در پی گسترش گفتمان دولت رفاه در عرصه جهانی، اصلی‌ترین متولی امور رفاهی و بهداشتی در جامعه بود.
 
تفاوت آشکار این دوره با دوره گذشته در آن بود که دولت حوزه عمل گسترده‌تری داشت و اقدامات آن در حوزه رفاه و بهداشت، گروه‌های هدف وسیع‌تری را تحت پوشش خود قرار می‌داد؛ همچنین تمهیدات بیشتری در حوزه قانون‌گذاری صورت گرفت تا دولت با سیاست‌گذاری، عرصه فراخ‌تری را برای کسب حمایت از گروه‌های متنفذ و متمول جامعه در ایجاد مؤسسات خیریه بگشاید. دولت با ایجاد نهادهایی نظیر شورای مرکزی سازمان خیریه کمک‌های بهداشتی و درمانی کشور، طرح خود برای نظارت هر چه بیشتر بر مؤسسات خیریه را پیگیری نمود و در پی شناسایی الزامات در امور عام‌المنفعه و خیریه و تجهیز بخش کثیری از مؤسسات خیریه رفاهی بهداشتی مردمی برآمد.
 
در فرمان سلطنتی چنین آمده بود: «نظر به اینکه بهبود وضع بهداشت و درمان بیماران و بینوایان و ترفیع حال مستمندان همواره منظور نظر ماست؛ لذا به‌موجب این دستخط برای انجام این منظور سازمان مستقلی به نام سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست عالیه شخص خودمان تأسیس و مقرر می‌داریم هیئتی که مطابق اساسنامه سازمان تشکیل می‌شود وظایف محوله خود را به‌موقع اجرا بگذارد».3
 
اشرف از طریق سازمانی که قرار بود به بهبود بهداشت و درمان کشور کمک کند، کارتل بزرگ تجاری اجتماعی به وجود آورد که اکثر مطبوعات را زیر نظر داشت و توانست در تمامی ارکان اجتماعی نفوذ یابد و با سازمان‌ها و نهادهای دولتی ارتباط برقرار کند  
اساسنامه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی
در اساسنامه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی آمده است: سازمان مستقلی به نام سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در تهران تأسیس می‌شود و در شهرستان‌ها و بخش‌ها دارای شعبه خواهد بود و می‌تواند با مؤسسات مشابه در کشورهای دیگر روابط مستقیم ایجاد کند. وظایف سازمان این‌گونه ذکر شده است: الف) بهداشت: تأسیس درمانگاه و بیمارستان‌ها، ایجاد آموزشگاه‌ها به‌منظور تربیت پزشکیار برای خدمات اجتماعی و بهداشتی، عیادت بیماران مستمند در منزل آنان، کمک مادی و معنوی به مؤسسات خیریه، توجه به بهداشت کودکان فقیر و بی‌سرپرست؛ ب) مبارزه با تکدی و گدایی: جمع‌آوری و تربیت کودکان بی‌سرپرست و ولگرد، منع کودکان از اشتغال به کارهای نامتناسب با سن آنان، جمع‌آوری گدایانی که قادر به کار نیستند و تعلیم و تربیت ولگردان در کانون کار و آموزش؛ پ) آموزش پرورش: تشویق عموم افراد به انجام وظایف مدنی و اخلاقی و اجتماعی و بهداشتی به‌وسیله تبلیغات، راهنمایی مردم بی‌پناه و بی‌چاره به مراجعِ دولتی و ملی، کمک به دانش‌آموزان و دانشجویان بی‌بضاعت.4 برابر ماده دوم اساسنامه وظایف انجمن عبارت بود از: کمک به بهبود وضع بهداشت کشور و درمان بیماران بینوا و درماندگان و ترفیع آسایش حال نیازمندان و مستمندان.
 
سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی؛ سازمانی گمنام
اشرف از طریق سازمانی که قرار بود به بهبود بهداشت و درمان کشور کمک کند، کارتل بزرگ تجاری اجتماعی به وجود آورد که اکثر مطبوعات را زیر نظر داشت؛ و توانست در تمامی ارکان اجتماعی نفوذ یابد و با سازمان‌ها و نهادهای دولتی ارتباط برقرار کند. وی از طریق این خدمات خود را مهم جلوه می‌داد و سعی بر آن داشت که با دخالت در امور مملکتی فرد سیاسی لقب بگیرد. ازجمله اقدامات این سازمان ضمن گسترش فعالیت‌های اجتماعی، گسترش فعالیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف بود تا بتواند سود بیشتری کسب نماید.
 
در این راستا صندوق سرمایه‌گذاری سازمان خدمات اجتماعی تشکیل شد و به یاری دوستان اشرف پهلوی چون هژیر درصدی از پول بنزین و گمرکات به این سازمان تعلق می‌گرفت. بدین ترتیب این سازمان در کلیه فعالیت‌های مهم اقتصادی کشور حاضر گردید و به نیروی عظیمی در کشور مبدل گشت.5 قلمرو قدت و نفوذ اشرف در حیطه بین‌المللی و داخلی بسیار بالابود و او در مقاطع مختلف بر پست‌هایی نظیر «نمایندگی چهل و دومین شورای اقتصادی و اجتماعی، نمایندگی در ریاست هجدهمین شورای وضعیت زنان، نمایندگی و ریاست اجلاس جهانی سال زن (1975) نمایندگی و ریاست اجلاس بیست و ششم گروه حقوق بشر در سال 1970» تصدی داشت6 و علاوه بر این سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، سازمان زنان و بنیاد اشرف پهلوی را برای کسب مشروعیت راه‌اندازی کرد.
 
عیب عمده سازمان این بود که هیئت مرکزی آن از چهل تن از شخصیت‌های مهم و معارف کشور تشکیل می‌شد که با فرمان شاه منصوب می‌گردیدند و نُه تن از آنان به مناسبت مشاغل اداری خود این سمت را احراز می‌کردند. سازمان شبکه‌ای از مطبوعات را در اختیار داشت و با توزیع آگهی در میان آنها، اسباب مجیزگویی‌شان را از اشرف به‌طور مستمر فراهم می‌کرد.7
 
این امر در کنار آشنایی با تحولات فعالیت‌های خیریه در کشورهای غربی، به‌ویژه با نظر به نظام امور خیریه در آمریکا که از دهه‌های ۱۹6۰ و ۱۹7۰ بر تأسیس بنیادهای خیریه خانوادگی استوار است، نظام امور خیریه در ایران را به سمت اتخاذ الگوی غربی و خانوادگی سوق داد و بر همین اساس بنیان آن سست بود. از دیگر اقدامات مهم سازمان که آن را به آلایش‌های مالی آغشته و دستان عده‌ای از اداره‌کنندگان آن را چسبناک کرد، تلاش بسیار برای راه‌اندازی لاتاری، یا بخت‌آزمایی ملی بود که نخستین آزمایش آن در دوره ناصرالدین‌شاه با شکست مواجه شده و میرزا ملکم‌خان، که امتیاز آن را از شاه قاجار گرفته و به خارجیان فروخته بود، به دلیل به فرجام نرسیدن طرح در ایران، مورد تعقیب مراجع قضایی انگلستان قرارگرفته بود. با گذشت بیش از 58 سال از آن آزمون تلخ، بار دیگر و این بار در قالب فعالیت‌های خیریه بساط لاتاری گستره شد.8 یکی از منابع اصلی و درآمد سازمان حاصل همین بخت‌آزمایی ملی بود که در انحصار این سازمان قرار داشت.9
 
فرجامِ سخن
مشکلات ناشی از حضور واحدهای نظامی متفقین و تنش‌ها و بی‌ثباتی‌های شدید سیاسی و اقتصادی حاکم بر حکومت پهلوی، فصل دیگری از تأسیس و فعالیت سازمان‌ها و انجمن‌های خیریه پدید آورد. سازمان خدمات شاهنشاهی ازجمله آنها بود که در راستای کاهش و دفع پیامدهای مخرب معضلات اجتماعی فعالیت می‌کرد، اما تصنعی و تبلیغاتی بودن این فعالیت‌ها و اتخاذ الگوی غربی و خانوادگی آن در کنار انتصاب‌های تشریفاتی هیئت مرکزی و درآمدهای غیرمتعارف، باعث شد این سازمان دوام چندانی نداشته باشد و سازمانی گمنام لقب بگیرد.
 

اشرف پهلوی ریاست عالیه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی هنگام شرکت در یک مراسم رسمی
سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی نظام امور خیریه در ایران را به سمت اتخاذ الگوی غربی و خانوادگی سوق داد
شماره آرشیو: 4414-11ع

 پی نوشت:
 
 
1. الهام ملک‌زاده، مؤسسات خیریه رفاهی ـ بهداشتی ایران در دوران پهلوی دوم (1320 تا 1357 شمسی)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، 1396، ص 167.
2. همان، ص 65.
3. پیشرفت‌های درمانی و بهداشتی کشور در دوران سلطنت پهلوی، شورای عالی تاج‌گذاری، کمیته بهداشت تهران، 1346، ص 325.
4. کارنامه ده‌ساله سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در خدمت به مردم 1326- 1336، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، ناشر سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، بخش تبلیغات، 1336، صص 2-3.
5. نیلوفر کسری، زنان ذی‌نفوذ خاندان پهلوی، با مقدمه دکتر باقر عاقلی، چ دوم، تهران، نشر نامک، 1380، ص 120.
6. محمدرضا حسن‌بیگی، مادرخوانده (زندگی و خاطرات اشرف پهلوی)، تهران، دلارنگ، 1387، ص 444.
7. خسرو معتضد، اشرف در آیینه بدون زنگار، ج دوم، نشر البرز، 1376، صص 131.
8. همان، صص 134-135.
9. عبدالرضا انصاری، ناگفته‌ها از روزگار پهلوی‌ها: خاطرات عبدالرضا انصاری، تهران، نشر علم، 1391، صص 309-310. https://iichs.ir/vdcj.ieofuqeyisfzu.html
iichs.ir/vdcj.ieofuqeyisfzu.html
نام شما
آدرس ايميل شما