نگاهی به حمایتهای جریان مذهبی از نیروهای ملی‌گرا

مصدق چگونه بر سریر قدرت نشست؟

مصدق مقابله با استبداد داخلی و استعمار خارجی را مدیون حمایتهای نیروهای مذهبی بود. این حمایتها در چهار مرحله رخ داد: 1- رای آوردن وی در انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی 2-ملی کردن صنعت نفت 3-مقابله با تحریم اقتصادی انگلستان 4-قیام 30 تیر.
مصدق چگونه بر سریر قدرت نشست؟

                                     مصدق مقابله با استبداد داخلی و استعمار خارجی را مدیون حمایتهای  نیروهای مذهبی بود. این حمایتها در چهار مرحله رخ داد: 1- رای آوردن وی در انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی 2-ملی کردن صنعت نفت 3-مقابله با تحریم اقتصادی انگلستان 4-قیام 30 تیر. 
از آغاز روی کار آمدن پهلوی دوم جنبشهای مذهبی و مردمی مهمی در عرصه سیاست داخلی ایران ظاهر شد، که هدف همگی آنها ایجاد سد قوی در مقابل استعمار خارجی و استبداد داخلی بود. چهره شاخص این جنبشها آیت‌الله کاشانی، شخصیتی مذهبی و ضد استعماری بود که علاوه بر گروههایی همچون «فدائیان اسلام» و «مجمع مسلمانان مجاهد» اکثریت بازاریان و روحانیون و مردم متعهد مذهبی، خالصانه و مخلصانه در خدمت ایشان بودند.
 
این جنبشهای مذهبی از آغاز سال 1328 در راستای انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی به دنبال حمایت از افرادی بودند که بتوانند علاوه بر تثبیت مردم سالاری دینی، حقوق اقتصادی ایرانیان را نیز در صحنه بین‌الملل تحقق بخشند. یکی از این افراد که حمایت از او در انتخابات 1328 سبب راهیابی وی به مجلس شورای ملی شد، دکتر محمد مصدق کاندیدای نمایندگی مردم تهران و پایه‌گذار جبهه ملی بود. البته این حمایت نیروهای مذهبی، مردمی و بازاریان از مصدق به همین برهه زمانی خاص ختم نمی‌شود بلکه به واسطه همین جانبداریها مصدق موفق به ملی کردن صنعت نفت و رسیدن به مقام نخست وزیری می‌شود. در واقع برای بررسی بهتر نقش حمایتی نیروهای مردمی و مذهبی در موفقیتها و دستاوردهای مصدق، می‌توان پشتیبانی از او را به چهار بازه زمانی تقسیم کرد که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم.
 
1- انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی
در بحبوحه انتخابات مجلس شانزدهم، آیت الله کاشانی که خود در تبعید به سر می‌برد، در نامه‌ای به طرفداران خود در داخل کشور، نظرش را دال بر اتحاد و حمایت فراگیر با دکتر مصدق و افرادی که بعداً جبهه ملی را تشکیل می‌هند، اعلام می‌دارد. بررسی انتخاباتی این دوران نشان می‌دهد نیروهای مردمی و مذهبی به فرمان آیت‌الله کاشانی با مصدق و جبهه ملی همکاری می‌کنند تا کاندیداهای مورد نظر را از تهران راهی مجلس کنند. در برابر این اتحاد فراگیر، دولت وقت به نخست وزیری هژیر دست به کار می‌شود و دست به مهندسی انتخابات می‌زند. پس از رسوایی دخالت گسترده دولت در انتخابات، مصدق در تاریخ 21 مهر 1328 دست یاری به سوی علما و تشکلهای مذهبی دراز می‌کند و ضمن درخواست حمایت آنها، طی اعلامیه‌ای جداگانه بر حضور «جوانان حساس و فدایی» و «مردان وطن پرست و متدین دین اسلام» برای اعتراض مقابل کاخ سلطنتی تاکید می‌کند. پس از همراهی مردم و تشکلهای مختلف مذهبی با مصدق در اعتراض به نتیجه انتخابات، این اعتراضات چنان موثر واقع شد که دربار وعده برگزاری دوباره انتخابات را می‌دهد. بدین ترتیب مصدق که از حمایت نیروهای مردمی، بازاریان و تشکلهای مذهبی بهره می‌برد، با اقتدار در انتخابات مجدد فروردین 1328 مجلس شانزدهم شورای ملی شرکت کرد و در آن به عنوان وکیل اول تهران انتخاب و به مجلس راه پیدا کرد. این موفقیت که می‌توان از آن به عنوان گام اول مصدق در کسب اهدافش نام برد، دستاورد زحمات و همکاری نیروهای متدین مردمی و در راس آنها آیت‌الله کاشانی بود.
 
2- دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت
در تارخ 4 آذر 1394 در مجلس شانزدهم، همزمان با اعلام عدم کفایت لایحه الحاقی گس- گلشائیان، جهت استیفای حقوق ملت ایران، اعضای جبهه ملی به رهبری مصدق رسماً طی نامه‌ای پیشنهاد دادند که برای سعادت ملت ایران، صنعت نفت و تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در کل کشور ملی اعلام شود. پس از این طرح رزم‌آرا نخست وزیر وقت به شدت با ملی شدن صنعت نفت به مخالفت برخاست و در جلسه‌ای به نمایندگان مجلس متذکر شد: «که ایرانیان لیاقت و شخصیت اداره کارخانه سیمان را ندارند چه رسد به تاسیسات نفتی»(1) بعد از این رخداد آیت‌الله کاشانی طی اعلامیه‌ای بر لزوم ملی کردن صنعت نفت تاکید و از تمام افراد مملکت خواستار این شدند که متقاضی ملی شدن صنعت نفت ایران شوند. این اعلامیه جریانی را در بین نیروهای مذهبی، مردمی و بازاریان کلید زد که وظیفه عمده آنان فشار از بیرون بر مجلس و دولتی است که اکثریت آن الفتی با ملی شدن نفت ندارند. این امر بدین صورت رخ داد که چهار روز بعد از فتوای آیت‌الله کاشانی، مردم و بازاریان دعوت رهبر خود را اجابت و میتینگی بزرگ در همین ارتباط برگزار کردند و همچنین در ادامه آن آیات عظام، آیت‌الله چهارسوقی و آیت‌الله محمدتقی خوانساری وارد میدان شدند و رسماً کاشانی و ملی کردن صنعت نفت را تایید و از مقلدین خود خواستار حمایت از مصدق در راه ملی شدن صنعت نفت شدند.
 
هنگامی که مصدق تلاش کرد تا راه خود را از جریان مذهبی جدا کند و با اقداماتی نظیر نزدیکی به توده‌ایها و یا انحلال مجلس از مسیر ائتلاف خارج شود، مشروعیت خود را در میان نیروهای مذهبی از دست داد، اقداماتی که عرصه را برای مخالفان داخلی و خارجی او جهت کودتای 28 مرداد مهیا کرد.
 
این فشارهای مردمی به صورتی بود که در ابتدا در تاریخ 24 اسفند 1329، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در بین اکثریت نمایندگان مجلس به تصویب رسید و سپس مجلس سنا چند روز بعد در تاریخ 29 اسفند طرح ملی شدن صنعت نفت را تصویب و بدین گونه شاه و دولت مجبور به عقب نشینی شدند. در این برهه زمانی نیز نیروهای مذهبی و مردمی در تمامی صحنه‌های ملی شدن صنعت نفت، دوش به دوش مصدق حرکت و نقش تعیین کننده‌ایی داشتند.
 
3- دوران تحریمهای پس از ملی شدن صنعت نفت
اندک زمانی پس از تصویب ملی شدن نفت یعنی در تاریخ 7 اردیبهشت 1330، مصدق با حمایت حداکثری مردم، نیروهای مذهبی و بازاریان، مجلس را مجاب به انتخاب او به عنوان پست نخست وزیری کرد. اما این زمان یکی از بحرانی‌ترین دوران سیاسی مصدق بود، چرا که دولت انگلستان با تحریمهای فروش نفت دست به کارشکنی گسترده برعلیه دولت مصدق زد و علاوه بر آن سعی داشت با سوءاستفاده از شرایط نابسامان اقتصادی داخلی، مردم را به تظاهرات برعلیه دولت مصدق تحریک کند تا بدین وسیله دولت و نخست وزیر را از ادامه نهضت مردمی صنعتی شدن نفت باز دارد. در چنین شرایطی اینگونه به نظر می‌‌رسید که با توجه به مشکلات به وجود آمده بر سر مسئله نفت بین ایران و انگلستان و احتمال طولانی شدن این درگیری اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم روز به روز بدتر و دولت مصدق به زودی سقوط کند. در این برهه زمانی حساس نیز نیروهای مذهبی به کمک نخست‌وزیر می‌شتابند و با فراخوان مردم به حضور در میتینگهای سیاسی، مردم را برای مقابله با تحریمهای انگلیسیها بسیج و آنها را به جوش و خروش می‌آورند و اینچنین به حمایت و تقویت دولت مصدق اقدام می‌کنند. آیت‌الله کاشانی نیز در این برهه کراراً اعلام می‌کند که: «ما جداً پشتیبان دولت مصدق هستیم»(2) و در عمل نیز ادعای خود را ثابت می‌کند. آنطور که پیداست همچون دفعات قبل نیروهای مذهبی با توانایی وحدت بخشی ملت ایران، همچون نقش منجی برای مصدق ظاهر می‌شوند و در این برهه زمانی حساس اقتصادی، تمام عیار به هماهنگی و همراهی با مصدق می‌شتابند و مانع سقوط دولت وی می‌شوند.
 
4- 30 تیر 1331
در ادامه روند نخست‌وزیری محمد مصدق، محمدرضاه شاه به بهانه تلاش وی برای تصدیگری وزارت جنگ، با او مخالف می‌کند و به همین دلیل نیز مصدق که ادامه کار را برای خود مهیا نمی‌بیند در تاریخ 26 تیر 1331 استعفا می‌دهد. در این زمان شاه بلافاصله با استعفا موافقت و قوام را برای پست نخست وزیری بر می‌گزیند. در این مقطع حساس تاریخی، باز کاشانی رهبر نیروهای مذهبی به گود مبارزه علیه قوام - شاه و حمایت از دولت مصدق می‌آید و طی اعلامیه‌ای در 28 تیر، ضمن فراخواندن مردم به اعتراض خیابانی بر ضد قوام، به حمایت از مصدق می‌پردازد. وی روی کار آمدن قوام را نتیجه سیاستهای انگلستان می‌خواند. در ادامه با فراخوان آیت‌الله کاشانی و تعطیل کردن بازار توسط تجار و همچنین حمایت نیروهای مذهبی و مردمی در روز 29 تیر 1331، اعتراضات و تظاهرات مردم در حمایت از مصدق رهبر جبهه ملی اوج می‌گیرد و سرانجام قیام مردمی برعلیه قوام و شاه در 30 تیر 1331 به پیروزی می‌رسد و قوام استعفا خود را اعلام و شاه نیز از عمل خود عقب نشینی و مصدق جانشین او می‌گردد. بی شک حمایت نیروهای مذهبی (بازاریان، روحانیون و در راس آنها آیت‌الله کاشانی) در موفقیت قیام 30 تیر و بازگشت مصدق به قدرت نقش مهمی ایفا کرد.
 
فرجام
نیروهای مذهبی تا زمانی که مصدق را از خود می‌دانستند، در زمینه ملی کردن صنعت نفت و ایستادگی در برابر شاه و انگلستان به همکاری با او پرداختند؛ اما هنگامی که مصدق تلاش کرد تا راه خود را از جریان مذهبی جدا کند و با اقداماتی نظیر نزدیکی به توده‌ایها و یا انحلال مجلس از مسیر ائتلاف خارج شود، مشروعیت خود را در میان نیروهای مذهبی از دست داد، اقداماتی که عرصه را برای مخالفان داخلی و خارجی او جهت کودتای 28 مرداد مهیا کرد.

 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- حسین مکی، کتاب سیاه، جلد اول، تهران: امیر کبیر،1363، ص 611.
2- علی رهنما، نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی، جلد اول، 1384، تهران: گام نو. ص 514.
  https://iichs.ir/vdcd2j096yt09.a2y.html
iichs.ir/vdcd2j096yt09.a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما