«منش سیاسی امام خمینی در آیینه روایت و تحلیل» در گفت‌وشنود با زنده‌یاد آیت‌الله نصرالله شاه‌آبادی

ساواک از تبعید امام به نجف نتیجه عکس گرفت

روزهایی که بر ما می‌گذرد، تداعی‌گر سالروز رحلت عالم عامل، زنده‌یاد آیت‌الله حاج آقا نصرالله شاه‌آبادی است. هم از این روی، گفت‌وشنودی با ایشان را که درباره منش سیاسی امام خمینی انجام شده است به شما تقدیم می‌کنیم.
ساواک از تبعید امام به نجف نتیجه عکس گرفت
□ ظاهرا جنابعالی از بدو حضور حضرت امام در نجف، با ایشان ارتباطی نزدیک و صمیمی پیدا کردید. این‌طور نیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بله؛ از وقتی که حضرت امام (رضوان‌الله تعالی علیه) به نجف تشریف آوردند، حدود شش هفت سال، یعنی تا اواخر سال 1349 در درس ایشان شرکت می‌کردم. علاوه‌براین در خارج از حیطه درس نیز، به دلیل سوابق ایشان با مرحوم والد (رضوان‌الله تعالی علیه) و علاقه شخصی خودم، با معظم‌ له در ارتباط بودم.
 

 
□ جایگاه علمی حضرت امام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حضرت امام قبل از اینکه نهضت خود را آغاز کنند، استاد برجسته حوزه علمیه بودند و طلبه‌هایی که واقعا اهل درس خواندن بودند و می‌خواستند پیشرفت کنند، در اطراف ایشان بودند و درس امام در قم از نظر حوزوی اولین درس بود. امام مدتی هم فلسفه درس می‌دادند و امثال آقای مطهری، حاج‌آقا مرتضی حائری، آقا موسی صدر و... در درس فلسفه ایشان شرکت می‌کردند و بعد ایشان یک‌مرتبه تدریس فلسفه، عرفان و حکمت را کنار گذاشتندو در فقه و اصول ممحض شدند.
 
□ چرا؟
علاوه بر مزاحمتهایی که وجود داشت، چون فردی که به اسم حکیم و فیلسوف مطرح می‌شد، نمی‌توانست در حوزه و جامعه فعالیتهای قوی اصلاحی داشته باشد و امام نیات اصلاحی داشتند؛ لذا ایشان اینها را کنار گذاشتند و منحصرا فقه و اصول تدریس می‌کردند و البته این دو درس ایشان در حوزه قم هم واقعا پاگرفت. بعد هم که به نجف مشرف شدند، باز هم طلبه‌های واقعا درس‌خوان در درس ایشان شرکت می‌کردند. امام بیان شیرینی داشتند که همه را جذب می‌کرد.
 
□ در نجف در کجا تدریس می‌کردند؟
مسجد شیخ انصاری. جمعیت خوبی هم می‌آمدند که اکثرا اهل تقریر نوشتن و سوال کردن بودند. امام واقعا جامع معقول و منقول بودند.
 
□ از چه دوره‌ای گرایشهای سیاسی حضرت امام آشکار شد؟
برای عموم مردم وجامعه وقتی که نهضت را شروع کردند. تا قبل از آن، از هیچ‌یک از اقوالشان بوی سیاست نمی‌آمد. اما خواص کاملا متوجه بودند که تفکراتشان با دیگران فرق می‌کند. این کار امام هم دلیل محکمی داشت. اگر پیش از آن، عده‌ای متوجه می‌شدند، قطعا مثل داستان تدریس فلسفه ایشان مانع می‌شدند و در مورد مسائل سیاسی قطعا کار مشکل‌تر بود، کما اینکه آیت‌الله کاشانی هم ــ که به عنوان یک رجل سیاسی روحانی مطرح شد ــ رنج زیادی کشید. البته نیل به مرجعیت هم در توفیق سیاسی ایشان نقش زیادی داشت. روحانی سیاسی با مرجعی که با سیاست سروکار دارد، خیلی فرق می‌کند.
 
□ هنگامی که امام علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اعتراض کردند و اعلامیه دادند، شما در قم بودید یا نجف؟
نجف.
 
□ بازتاب این موضوع و اتفاقات بعدی در نجف چگونه بود؟
قضایایی از قبیل لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و امثالهم، زود به نجف می‌رسید. کاری که ما در نجف کردیم، این بود که مراجع نجف را هم حرکت بدهیم و با امام هم‌نفس کنیم. وقتی برای امام مشکل پیش می‌آمد، نزد مراجع نجف می‌رفتیم و به شیوه‌های مختلف آنها را وادار می‌کردیم به آیت‌الله بهبهانی یا دربار تلفن یا تلگراف بزنند یا آقای فلسفی را واسطه کنند. البته این کار خیلی زحمت داشت و غالبا زیر بار نمی‌رفتند! در قضیه مدرسه فیضیه توانستیم درس را در نجف تعطیل کنیم و مجالس ختم بگیریم. خلاصه هر کاری از دستمان برمی‌آمد انجام می‌دادیم تا به نهضت امام کمک کرده باشیم.
 
□ در اعتراض به بازداشت و تبعید امام به نجف چه خاطراتی دارید؟
با تبعید امام به ترکیه ما تصمیم گرفتیم نمازها را تعطیل کنیم، ولی تعطیل شدن نمازها موقوف بود به تعطیل شدن نماز مراجع. به آیت‌الله خوئی که گفتیم ایشان گفت: بقیه را راضی کنید، از طرف من خیالتان راحت باشد... و واقعا هم این کار را کرد. آقای شاهرودی و بقیه هم همین‌طور. ماند آقای حکیم [: آیت‌الله‌ سیدمحسن‌ حکیم] که از ایشان هم قول گرفتیم، ولی ظهر که شد شنیدیم آقازاده ایشان، آقا سیدیوسف رفت و نماز را برگزار کرد. ما از این بابت خیلی ناراحت شدیم. شب هم خود آیت‌الله حکیم نماز را اقامه کرد که دیگر بیشتر ناراحت شدیم. بعد از آقای حاج آقا باقر خوانساری خواستیم به ایشان بگوید لااقل نماز عشاء را برگزار نکنند. رفت و گفت و آقای حکیم گفتند: من در سراسر عراق 400 نماینده دارم، اگر من نماز را تعطیل کنم آنها هم تعطیل می‌کنند و بلوا می‌شود! درهرحال ایشان قبول نکردند، ولی آقایان دیگر برای نماز نیامدند. البته از فردایش نمازها شروع شدند، اما برای مدتی درسها تعطیل بودند.
 
□ به نظر شما هدف شاه از تبعید حضرت امام به نجف چه بود؟
شاه می‌خواست امام در نجف هضم شوند، اما الحمدلله برخلاف تصور آنها کار برعکس شد و استقبال شایانی از ایشان به عمل آمد و دست امام هم در صدور اعلامیه‌ها و ایراد سخنرانیها بازتر شد.
 
□ موقعی که امام به نجف آمدند شما هم تشریف داشتید؟
بله؛ ما از نجف همراه با جمعیت زیادی حرکت کردیم و به کربلا و خان‌یونس رفتیم و استقبال مفصلی به عمل آمد. بعد هم که ایشان در خانه‌شان جلوس فرمودند و آقایان مراجع به دیدارشان آمدند که در برخی از آنها حضور داشتم.    
https://iichs.ir/vdcj.yemfuqemmsfzu.html
iichs.ir/vdcj.yemfuqemmsfzu.html
نام شما
آدرس ايميل شما