قوام‌السلطنه (احمد قوام) نامی بود در دوران تحصیلی‌ام در مدرسه دارالفنون جزو مرتجعین،‌ زیرا او برادر وثوق‌الدوله بود که من در 13 سالگی که کلاس اول مدرسه دارالفنون بودم جزو سایر محصلین،‌ یک روز علیه او تظاهر در خیابان ناصریه که محل مدرسه‌مان بود،‌ نمودم و او را به مملکت خائن می‌دانستم که قرارداد اسارت ایران به دست انگلستان را به نام 1919 امضا نموده و مورد اعتراض عده‌ای از رجال کشور و محافل آزدای‌‌خواه داخلی و ...
کتک نخورید؛ بزنید!
«اعتراض به قرارداد اسارت ایران به دست انگلستان»
«قوام‌السلطنه (احمد قوام) نامی بود در دوران تحصیلی‌ام در مدرسه دارالفنون جزو مرتجعین،‌ زیرا او برادر وثوق‌الدوله بود که من در 13 سالگی که کلاس اول مدرسه دارالفنون بودم جزو سایر محصلین،‌ یک روز علیه او تظاهر در خیابان ناصریه که محل مدرسه‌مان بود،‌ نمودم و او را به مملکت خائن می‌دانستم که قرارداد اسارت ایران به دست انگلستان را به نام 1919 امضا نموده و مورد اعتراض عده‌ای از رجال کشور و محافل آزدای‌‌خواه داخلی و خارج قرار گرفت. یادم می‌آید آن روز که ما می‌خواستیم چنین تظاهری کنیم برای اولین بار نام مرحوم سیدحسن  مدرس را شنیدیم که سردسته ما،‌ «نصرالله اردلان» ما را به منزل او هدایت نموده دسته‌جمعی به سرچشمه رفتیم و از کوچه به خانه‌ای که پله‌های متعددی تا کف حیاط داشت وارد شدیم،‌ مرد بلند قد عمامه سیاهی که لباده ساده‌ای بر تن داشت و عبای مستعملی بر دوش‌، به نام مدرس جلوی ما آمد و ما را تشجیع به تظاهر نموده ضمناً‌ اندرز داد که: «کتک نخورید کتک بزنید!» که این جمله او را هیچ فراموش نمی‌نمایم. آن روز ما برگشتیم به سوی خیابان ناصریه که فعلاً‌ به نام ناصر خسرو معروف است دسته‌جمعی خواستیم به میدان توپخانه که فعلاً‌ به میدان سپه معروف است بریزیم که دیدیم مرد هیکل‌مندی با موهای بور در لباس افسری روی اسب سفیدی نشسته از دروازه قشنگ خیابان ناصریه به میدان توپخانه به سوی ما می‌آید و تعدادی اسب‌سوار و پیاده که می‌گفتند این شخص «وستداهل» سوئدی است مستشار و رئیس شهربانی و آنها هم افراد او می‌باشند،‌ می‌خواهند اجتماع ما را متفرق کنند.

از آن روز نام وثوق‌الدوله سپس قوام‌السلطنه که برادر او بود در نظرم مطرود آمد زیرا آنها را شاخه‌های خانواده مضر به مصالح عالیه کشور فرض می‌نمودم.»1
 

ژنرال وستداهل سوئدی رئیس تشکیلات نظمیه ایران
شماره آرشیو:  1028-1ع

پی نوشت:
 
1. ابوالحسن عمیدی‌ نوری،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج2،‌ تهران:‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، ص44. https://iichs.ir/vdch.knmt23n-zftd2.html
iichs.ir/vdch.knmt23n-zftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما