مواجهه حکومت پهلوی با رهبر انقلاب؛

راهکارهای ساواک برای کنترل امام در نجف

حساسیت ساواک بر امام تا حدی بود که یکبار خانه ایشان در قم مورد حمله مأموران امنیتی قرار گرفت و بسیاری از نامه‌ها و کتب ایشان ضبط و ثبت گردید تا دوستان و یا سایر روحانیون، احازه دسترسی به آنها را نداشته باشند. این حمله در شرایطی صورت گرفت، که امام در عراق در تبعید قرار داشت.
راهکارهای ساواک برای کنترل امام در نجف
با آغاز مبارزات سیاسی امام (ره) در دهه 40 شمسی، رژیم شاهنشاهی به قدرت و نفوذ امام  پی برد و در تصمیمی سیاسی موجبات تبعید ایشان به ترکیه را فراهم نمود. تبعید در ترکیه، چندان به درازا نینجامید و بر اساس مصلحتهای خاص رژیم، دوره دوم تبعید امام به عراق آغاز گردید. ورود امام  به نجف برخلاف تصور رژیم و ساواک، باعث تداوم و گسترش فعالیتهای سیاسی امام گردید و همین موضوع، سخت‌گیری و نظارت بیشتر ساواک را به دنبال داشت. ساواک به‌رغم تبعید امام  به خارج از کشور، همواره از نفوذ و تأثیر افکار ایشان بیمناک بود و از طرق مختلف به کنترل ایشان می‌پرداخت. با این مقدمه کوتاه و شرح مختصر از موضوع نوشته، در ادامه به تشریح بیشتر علل کنترل امام از سوی ساواک و روشهای نظارتی این نهاد پرداخته می‌شود. 
 
تبعید امام : علل و نتایج
با تحکیم ساخت قدرت جدید، نشانه‌های فزاینده‌ای ازفعالیت سیاسی و بازاندیشی نظری در بین علما و روحانیون از اوایل دهه 1340 پدیدار شد.1 اوج این فعالیتهای امام  در مبارزه با برخی از اقدامات رژیم همچون سیاست انجمنهای ایالتی و ولایتی و طرح استعماری کاپیتولاسیون آغاز گردید. اعطای «حقوق کنسولی به آمریکاییها برای مردمی که هنوز خاطره اسارت بار این امتیازات را از یاد نبرده بودند، حساسیت برانگیز بود و موجب اعتراضات مردم و تبعید امام خمینی  که در آن زمان رهبری قیام را داشت، به ترکیه شد».2 بدین ترتیب امام در 13 آبان 1343 بازداشت و به ترکیه تبعید شد. رژیم با هدف دور کردن مردم از امام و ساکت نمودن اوضاع ایشان را تبعید نمود؛ اما با دور کردن امام از کشور نیز خیال رژیم آسوده نگشت و رفتار امام و نزدیکان وی نیز تحت نظارت و فشار ساواک قرار گرفت. چنانچه در زمان تبعید امام، فرزند ایشان سید مصطفی نیز دستگیر شد.
 
از آنجا که سید مصطفی، پس از دستگیری آیت‌الله خمینی، به روحانیون‏‎ ‎‏مراجعه و صاحبان دکّاکین را ترغیب به بستن کسب و کار می‌نمود؛ لذا‏‎ ‎‏ در ساعت 10:15 صبح با کمک مأمورین ساواک دستگیر و به ساواک‏‎ ‎قم تحویل گردید.3 علاوه بر نظارت ساواک بر اطرافیان امام، زندگی ایشان هم زیر ذره‌بین ساواک قرار داشت. بر این اساس و طبق یکی از اسناد به‌جا مانده از رژیم، نوع پوشش و لباس ایشان هم گزارش می‌شد. در یکی از این گزارشها آمده است، «از ساعت 5 بعدازظهر شخص مزبور با لباس نو، پالتو و بدون کلاه بنا به میل شخصی به اتفاق اینجانب و دو نفر مأمور ابتدا جهت بازدید مزار آتاتورک سپس گردش در اطراف و دیدن شهر رفتییم. روحیه وی خوب و با نوشتن الفاظ لاتین خود را سرگرم می‌نماید».4 با این حال محل تبعید امام در ترکیه بنا به دلایلی و با گذشت اندک زمانی تغییر کرد و رژیم تصمیم به تبعید امام به عراق (نجف) گرفت.
 
تبعید امام به نجف و کنترل ایشان توسط ساواک
امام با تصمیم جدید رژیم در 13 مهر 1344 از ترکیه به عراق تبعید می‌شود. این تبعید چند دلیل عمده داشت که عبارتند از: فشارهای عمده جامعه مذهبی و حوزه‌های علمیه داخل و خارج ... برای آزادی امام، مشکلات امنیتی و روانی دولت ترکیه و افزایش فشارهای داخلی جامعه مذهبی ترکیه و از همه مهمتر تصور رژیم شاه از اینکه فضای ساکت و سیاست‌ستیز آن ایام در حوزه نجف فعالیت‌های امام را محدود خواهد کرد.5 برای این منظور رژیم شاه به مذاکره با دولت عراق پرداخته و مقدمات لازم برای تبعید امام را فراهم می‌کند. در این رابطه، رژیم شاه شرط کرده بود که آن دولت (عراق) از امام استقبال رسمی نکند و تبلیغاتی نیز به انجام نرساند. در مقابل، دولت ایران نیز متعهد شده بود امام را به عنوان تبعیدی به عراق نفرستد و دخالتی در مدت اقامت ایشان نکند.6 اما تحلیل و تصور ساواک کاملا اشتباه بود و به زودی نجف تبدیل به محلی برای فعالیتهای سیاسی و دیدار شخصیتهای مبارز انقلابی با امام گشت. امام به‌رغم دوری از کشور تمام تحولات سیاسی را رصد و مواضع خود را نسبت به آن اعلام می‌نمود. به عنوان نمونه در جنگ شش روزه اعراب علیه اسرائیل، با صراحت تمام اعلام داشت: در شرایط اسف انگیز فعلی بر هر مسلمانی لازم است که کلیه نیروهای خویش را برای‏   ‏آزاد کردن سرزمینهای اشغال شده و انتقام از اشغالگران به کار گیرند.7 این شرایط باعث شد، تا ساواک رویه خود در رابطه با امام را کنترل ایشان و به اصطلاح زیر نظر گرفتن کارها و رفتارهای ایشان بنماید.
 
رژیم شاه به مذاکره با دولت عراق پرداخته و مقدمات لازم برای تبعید امام را فراهم می‌کند. در این رابطه، رژیم شاه شرط کرده بود که آن دولت (عراق) از امام استقبال رسمی نکند و تبلیغاتی نیز به انجام نرساند. در مقابل، دولت ایران نیز متعهد شده بود امام را به عنوان تبعیدی به عراق نفرستد و دخالتی در مدت اقامت ایشان نکند.  
کنترل امام توسط ساواک: عراق (نجف)
به طور کلی روشهای نظارتی و کنترلی ساواک بر مبارزین سیاسی متفاوت بود. به عبارتی ترتیب کار این نهاد در خارج از کشور این چنین بود:  1. استفاده مخفیانه از کارمندان سفارت که معمولاً در نمایندگیهای کوچک مانند سفارتخانه‌های ایران در آفریقای سیاه که ایرانیان کمی در آنجا مقیم بودند 2. استفاده از کارمندان سفارتخانه و مأموران ساواک که معمولاً در کشورهای حساسی چون اتحاد جماهیر شوروی که ایرانیان زیادی آنجا مقیم بودند صورت می‌گرفت. 3. فعالیتهای وسیع به اشکال گوناگون در کشورهایی که دانشجو و یا ایرانیان زیادی در آنجا مشغول تحصیل یا زندگی بودند.8 در این رابطه به‌رغم اینکه مأموران ساواک در زمان تبعید امام به عراق او را همراهی نکردند؛ اما به‌تدریج و با وسعت یافتن فعالیتهای ایشان، اقدامات سختگیرانه این نهاد علیه فعالیتهای امام آغاز گردید. ساواک علاوه بر نظارت مستقیم بر امام، با نهاد اطلاعاتی و امنیتی عراق نیز همکاری داشت. بر این اساس، بسیاری از نامه‌های مرسولی به امام، کنترل و یا سانسور می‌شد، سفر بسیاری از روحانیون و طلاب علاقه‌مند به دیدار با امام، منع می‌گشت و در مواردی نیز از حربه مخدوش کردن چهره امام استفاده می‌شد. به عنوان نمونه ساواک گاهی شایعه می‌کرد که امام در عراق دست از سیاست شسته و به کار تدریس و تربیت طلاب مشغول است و یا در مواردی حتی بین امام و سایر علما، اختلافاتی ایجاد می‌کرد؛ هر چند در بیشتر موارد با شکست مواجه می‌گشت.
 
چنانچه در یک نمونه از نظارت و کنترل ساواک بر امام، در یکی از گزارشهای صورت گرفته در تاریخ 28 مرداد 1345 و در ارتباط با برنامه نهضت روحانیت در ایران آمده است، اخیراً در عراق، برنامه نهضت روحانیون... به وجود آمده که در رأس آن سیدموسی‏‎ ‎‏آیت‌الله زاده اصفهانی قرار دارد. به همین منظور و برای جلب توجه [امام] خمینی سیدموسی‏‎ ‎‏آیت‌الله زاده اصفهانی هر هفته دو سه روز از بغداد به نجف به ملاقات [امام] خمینی می‌رود‏‎ ‎‏و گویا تا کنون موفق نشده که نظر [امام] خمینی را نسبت به برنامه مزبور جلب نماید...9 حساسیت ساواک بر امام تا حدی بود که یکبار خانه ایشان در قم مورد حمله مأموران امنیتی قرار گرفت و بسیاری از نامه‌ها و کتب ایشان ضبط و ثبت گردید تا دوستان و یا سایر روحانیون، احازه دسترسی به آنها را نداشته باشند. این حمله در شرایطی صورت گرفت، که امام  در عراق در تبعید قرار داشت.
 
نظارت ساواک بر امام تا جایی پیش رفت که بسیاری از دوستان و نزدیکان امام مورد شناسایی ساواک قرار گرفت و به شدت کنترل می‌شدند. در یکی از این گزارشها آمده اشخاصی که در عراق جزء دار و دسته خمینی هستند عبارتند از: ‏سیدمحمود دعایی؛ ‏سیدمحمدباقر موسوی مازندرانی؛ ‏شیخ حسن علی کروبی؛ ‏شیخ حسن رستمی مازندرانی؛ ‏شیخ محمدرضا یا شیخ محمد رحمت‏ و...‏10 این نوع نظارتها به خوبی بیانگر این موضوع است که ساواک متوجه تأثیر افکار امام بر مبارزین انقلاب بود و برخلاف برآوردهای رژیم، منزوی کردن و ساکت نمودن امام از راه تبعید نتوانست ساواک و رژیم را به اهداف مورد نظر برساند. در واقع ساواک به خوبی می‌دانست تأثیر افکار امام بر مردم تا حدی جدی است که توطئه ترور ایشان هم می‌تواند سقوط سریع رژیم را به همراه داشته باشد، بر اساس همین تفکرات، شاهدیم که گزینه ترور ایشان، هیچ‌گاه به طور جدی طرح یا اجرا نگردید.
 
سخن نهایی
بررسی این موضوع پیرامون نظارت ساواک بر امام  در دوران تبعید نشان داد که این نهاد به خوبی از گسترش و نفوذ افکار امام آگاه بود و تبعید به ترکیه و سپس عراق، این موضوع را به خوبی به اثبات رساند که تفکرات ایشان محدود به مرز و یا مکان خاصی نیست، از این رو تلاشها برای نظارت فعالیتهای ایشان و محدود کردن آنها چه از سوی امام و چه حامیان فکری وی آغاز گردید؛ اما فرجام کار برای همه روشن است و آن چیزی نیست جز شکست ساواک در این عملیات و پیروزی امام و امت اسلامی.
 

دهه 1350. امام خمینی در حال زیارت روزانه حرم مقدس علوی(ع) در نجف

پی نوشت:
 
1. حسین بشیریه، موانع توسعه سیاسی در ایران، تهران، نشر گام نو، 1384، چاپ پنجم، ص 149.
2. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران 1320-1357، تهران، نشر قومس، 1384، چاپ ششم، ص 286.
3. سجاد راعی گلوجه، زندگینامه و مبارزات آیت‌الله‏ سید مصطفی خمینی، تهران، عروج، 1384، ص 64.
4. امام خمینی در آیینه‌ اسناد ساواک، ج 5، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 25.
5. یحیی فوزی، اندیشه سیاسی امام خمینی، قم، دفتر نشر معارف، 1384، ص 43.
6. جلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد دوم، قم، انتشارات دفتر اسلامی، 1391، چاپ هفدهم، ص 124.
7. صحیفه امام، ج 2، ص 199 .
8. مدنی، همان، ج 2، ص 207 .
9. راعی گلوجه، همان، ص 102.
10. همان، ص 93 . https://iichs.ir/vdcj.8eifuqevysfzu.html
iichs.ir/vdcj.8eifuqevysfzu.html
نام شما
آدرس ايميل شما