[حسین اشراقی]: "«... از بین نزدیکان و اطرافیان شاه، اشرف پهلوی و نسبت‌هائی که به او داده می‌شود، بیش از همه به شاه ضربه می‌زند. و به همین جهت عده‌ای که آرزومند بقاء سلطنت شاه و حفظ برادر اشرف هستند، واقعاً دلشان می‌خواست که خود اشرف به جای ندیمه‌اش در حادثه ترور جنوب فرانسه کشته می‌‌‌شد. گرچه شک نیست که بسیاری از نزدیکان شاه نیز در بدنامی وی سهم به سزائی دارند، ولی در این میان باید نام اشرف را در رأس همه آنها قرار داد...»
اشرف پهلوی به روایت یاران محبوب!
دوشنبه 17 ژوئیه 1978[26 تیر 1357]
[حسین اشراقی]: "«... از بین نزدیکان و اطرافیان شاه، اشرف پهلوی و نسبت‌هائی که به او داده می‌شود، بیش از همه به شاه ضربه می‌زند. و به همین جهت عده‌ای که آرزومند بقاء سلطنت شاه و حفظ برادر اشرف هستند، واقعاً دلشان می‌خواست که خود اشرف به جای ندیمه‌اش در حادثه ترور جنوب فرانسه کشته می‌‌‌شد. گرچه شک نیست که بسیاری از نزدیکان شاه نیز در بدنامی وی سهم به سزائی دارند، ولی در این میان باید نام اشرف را در رأس همه آنها قرار داد...» و به دنبال این گفته، اشراقی رو به من کرد و گفت: «تو که اشرف را خوب می‌شناسی، بهتر است به او بگوئی که: یک قمارباز اصیل خیلی خوب می‌داند چه موقع باید میز قمار را ترک کند. اشرف هرچه می‌خواسته به دست آورده، و حالا هم موقعش رسیده که ایران را ترک کند. او با ثروت بی‌حسابی که برای خود فراهم کرده هر جای دنیا که بخواهد می‌تواند به راحتی زندگی کند. همه ما هم به خوبی می‌دانیم که شرکت اشرف در کنفرانس‌های مختلف بیشتر به یک جک شبیه است تا واقعیت. و چون او همه چیزش را از صدقه‌سر برادرش دارد، پس باید فدیه شهرتش را بپردازد و تا دیر نشده و هنوز وقت باقی‌ است از کارهائی که تا به حال انجام می‌داده دست بکشد... تو تنها کسی هستی که می‌توانی این حرفها را به او بزنی...».
 
حرفهای اشراقی تا پایان روز در گوشم صدا می‌کرد، و هر کلمه‌اش مثل پتکی دائم بر مغزم ضربه می‌زد. گرچه او با بی‌‌پروائی تمام، مسائلی را عنوان کرد که سبب رنجیدگی‌ام شد، ولی توجه به این واقعیت انکارناپذیر هم به ناراحتیم افزود که: اگر من این حرفها را به والاحضرت اشرف نزنم، هیچ‌کس دیگر داوطلب آن نخواهد بود... ولی خدای من! در چنین صورتی، تکلیف دلبستگی و عواطف و حق‌شناسی من نسبت به والاحضرت چه می‌شود، آیا می‌توانم کسی را بیابم که به اندازه والاحضرت به من لطف و محبت داشته باشد؟ آیا بعد از صحبت راجع به این مسائل، والاحضرت مرا موجودی خائن تصور نمی‌کند که برای حفظ خودم قصد فدا کردنش را دارم؟... واقعاً کدام راه، شرافتمندانه ــ و یا کمتر غیر شرافتمندانه ــ است؟"1
 

اشرف پهلوی و یکی از دوستان وی
شماره آرشیو: 1400-11ع
 
پی نوشت:
 
1. پرویز راجی ، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، ص211. https://iichs.ir/vdcd.x0o2yt0n5a26y.html
iichs.ir/vdcd.x0o2yt0n5a26y.html
نام شما
آدرس ايميل شما