«آیت‌الله مشکینی در عرصه علم و عمل» در گفت‌وشنود با آیت‌الله احمد جنتی

به رغم دوستی با آقای منتظری، در برابر او دچار رودربایستی نشد

روزهایی که بر ما می‌گذرد، تداعی‌گر ارتحال عالم ربانی و معلم اخلاق، حضرت آیت‌الله حاج میرزا علی مشکینی است. به همین مناسبت، به‌هنگام دیدیم که روایت منش و سیره اخلاقی او را از زبان یار دیرین و دوست صمیمی‌اش حضرت آیت‌الله احمد جنتی مرور کنیم.
به رغم دوستی با آقای منتظری، در برابر او دچار رودربایستی نشد
□ این گفت‌وشنود را با پرسش از جایگاه علمی مرحوم آیت‌الله مشکینی در دهه‌های 1330 و 1340 آغاز می‌کنیم. حضرتعالی این بعد از شخصیت ایشان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. مرحوم آیت‌الله مشکینی مجموعه‌ای از فضایل متعدد بود و بنده به ایشان بسیار ارادت دارم. ایشان از لحاظ علمی، در حد یک مجتهد بزرگ و عادل بودند و طلاب بسیار به ایشان ارادت و علاقه داشتند و در کلاسهای درس ایشان شرکت می‌کردند، اما برای شخص بنده فراتر از جایگاه علمی، مراتب اخلاقی ایشان بود. ما عالم و فاضل زیاد داریم، اما در قضیه فضایل اخلاقی، کمبودهای زیادی داریم.
 
□ به برخی از ویژگیهای اخلاقی ایشان اشاره بفرمایید.
آیت‌الله مشکینی بسیار متواضع بود و کوچک‌ترین نشانه‌ای از تکبر را در ایشان مشاهده نمی‌کردید؛ مانند یک طلبه ساده زندگی می‌کرد و مصداق بارز تعبیر قرآنی درباره مؤمنان است که با آرامش و تواضع روی زمین حرکت می‌کنند. ایشان در مجالس جایگاه خاصی را برای خود قائل نبود و هر جا که پیش می‌آمد می‌نشست. احترام همه افراد را در هر جایگاهی که بودند حفظ می‌کرد. فوق‌العاده خوش‌اخلاق و خوش‌محضر بودند و همنشینی با ایشان، همواره لذت‌بخش بود. همیشه چهره‌ای متبسم داشت و در عین متقی و عابد بودن، خشکه مقدس نبود و چهره گرفته نداشت. بسیار هم خوش‌قلم بود. خبر دارم که گاهی شعر هم می‌گفت. خط بسیار زیبایی هم داشت و در نثرش، تعلیق و پیچیدگی وجود نداشت.
 

 
□ ایشان در ارتباط با انقلاب اسلامی و مسائل مبارزاتی، چه سیری را طی کردند؟
آیت‌الله مشکینی در مسائل انقلاب و مسائل ولائی، از پیشگامان و از ابتدای شروع نهضت امام در صف یاران و همکاران ایشان بود. ایشان عضو بنام جامعه مدرسین به‌شمار می‌آمد و به شکل مرتب در این جلسات شرکت می‌کرد. درحالی‌که برای بسیاری از کسانی که در ردیف و رده ایشان بودند، امضا کردن اطلاعیه‌ها کار دشواری بود، ایشان تمام اطلاعیه‌های جامعه مدرسین را امضا می‌کرد.
 
□ چرا دشوار بود؟
چون بیم از تعقیب ساواک در میان بود، اما ایشان از این بابت هراسی نداشت و بسیار شجاع بود. افراد از این جهت، سه گروه بودند: عده‌ای که اساسا به نهضت امام و اوضاع سیاسی کشور علاقه‌ای نداشتند و کار خودشان را می‌کردند؛ گروهی هم که علاقه داشتند، اما جرئتش را نداشتند و همیشه کنار می‌کشیدند و گروهی که هم علاقه‌مند بودند و هم اهل مبارزه. ایشان خیلی راحت در جلسات متعدد شرکت و حتی اعلامیه‌های تند و خطرناک را امضا می‌کرد. آیت‌الله مشکینی نه تنها در جلسات جامعه مدرسین، بلکه در جلساتی هم که مرحوم شهید بهشتی و مرحوم دانش و امثال آنها برای روحانیان مبارز در تهران تشکیل می‌دادند شرکت می‌کرد. من هم از قم به تهران می‌آمدم و معمولا در آن جلسات حضور داشتم.
 
□ خاطره‌ای از آن جلسات به یاد دارید؟
بله؛ در یکی از آن جلسات، شهید بهشتی درباره حزب جمهوری اسلامی صحبت کرد و گفت: قصد دارد این حزب را تشکیل دهد و به فکر اساس‌نامه بود. در آن جلسه، نوشته‌ای به عنوان اساس‌نامه تنظیم شد. من یک نسخه را گرفتم و در جیبم گذاشتم و با آقای مشکینی از جلسه خارج شدیم. در راه که می‌رفتیم پلیس به ما مشکوک شد و ما را به کلانتری بردند. ما را که سوء‌سابقه‌ای نداشتیم، از روی حدس و گمان دستگیر کرده بودند. پلیس احساس می‌کرد ما قرار است کاری بکنیم و در جریاناتی دخیل هستیم. من دیدم اگر اساس‌نامه را از ما بگیرند، کارمان خیلی سخت می‌شود، بنابراین در فرصتی که مأموران برای یک لحظه غافل شدند، اساس‌نامه را درآوردم و به پشت صندلی انداختم. آنها چند سوال و جواب از ما کردند و بعد گذاشتند که برویم و خلاصه به خیر گذشت.
 
□ چه سالی؟
آذر 1357. یک بار هم در قم ما دو نفر را با هم دستگیر کردند و سه روزی در خدمتشان بودیم. در این فاصله، ایشان مدام قرآن می‌خواند؛ به عبارتی دلداده قرآن و مأنوس با آن بود.
 
□ پس از رحلت آیت‌الله حکیم، عده‌ای از علما از جمله حضرتعالی و مرحوم آیت‌الله مشکینی، اعلامیه مرجعیت امام را امضا کردید. از آن مقطع چه خاطره‌ای دارید؟
برخی از اطلاعیه‌های جامعه مدرسین، از جمله این اعلامیه، بسیار تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز بودند. در آن زمان این احتمال وجود داشت که به حضرت امام صدمه جدی بزنند و حتی ایشان را شهید کنند، اما ازآنجاکه مراجع مصونیت داشتند، باید مرجعیت ایشان اثبات می‌شد. من و هفت نفر دیگر از جمله ایشان، اطلاعیه‌ای را مبنی بر تصدیق مرجعیت امام امضا کردیم. اطلاعیه‌های فراوانی در جامعه مدرسین به امضای ایشان موجود است.
 
□ صراحت بیانی ایشان هم مثال‌زدنی بود. دراین‌باره چه خاطراتی دارید؟
بله؛ مرحوم آقای‌ مشکینی بسیار شجاع و صریح‌اللهجه بود. ایشان با اینکه با آقای منتظری سابقه دوستی طولانی داشت و حتی در قضیه کتاب «شهید جاوید» در کنار ایشان بود، بعد از انقلاب و در قضیه قائم‌مقام رهبری و نیز بعد از سخنان توهین‌آمیز آقای منتظری در 13 رجب سال 1376 و نیز قضیه سازمان مجاهدین انقلاب، صراحتا به میدان آمد و موضع‌گیری کرد. ایشان همواره بر مواضع خود باقی بود و هرگز تغییر موضع نداد. همیشه هر چه را که صلاح می‌دانست، رک و صریح بیان می‌کرد. همواره بر اساس احساس‌ وظیفه عمل می‌کرد.
 
□ اشاره‌ای هم به ولایت‌پذیری ایشان داشته باشید. ایشان در این حوزه چگونه عمل کردند؟
بسیاری از افراد هنگامی که هم‌دوره‌هایشان به مناصب بالایی دست می‌یابند رشک می‌برند، اما آیت‌الله مشکینی در برابر رهبر معظم انقلاب تواضع و فروتنی همراه با علاقه و ارادت داشت و هرگز به این گونه ضعفها آلوده نشد. نزاهت و علو اخلاقی ایشان او را در این عرصه حفظ و حراست می‌کرد.
 
□ از منظر جنابعالی، برجسته‌ترین ویژگی ایشان چه بود؟
تقوا؛ واقعا آیت‌الله مشکینی را می‌شد به درستی جزء متقین به‌شمار آورد. شاگردان ایشان هم متاثر از روحیه استاد، آدمهای بااخلاقی می‌شدند. آیت‌الله مشکینی برای طلاب، درس اخلاق زیاد می‌گذاشت. برای سخنرانی درباره اخلاق هم، زیاد از ایشان دعوت می‌شد. خود من در یکی از همین سخنرانیها در یکی از ایوانهای طبقه فوقانی مدرسه فیضیه قم، برای نخستین‌بار ایشان را دیدم.
همان طور که اشاره کردم ایشان بسیار خوش‌خلق بود و با همه افراد با هر سطحی، با مهر و محبت صحبت می‌کرد و ابدا خشونت به خرج نمی‌داد.
 
□ ایشان به بیان موعظه هم شهرت داشتند. دراین‌باره چه تحلیلی دارید؟
همین طور است. در جلسات مختلفی که آیت‌الله مشکینی در آنها شرکت می‌کرد، دیگران از ایشان می‌خواستند موعظه‌ای بکند؛ مثلا در پایان جلسات مجلس خبرگان، با اشاره به آیه یا حدیثی موعظه می‌کرد که بسیار خوب بود. حتی در جلساتی که در محضر رهبر معظم انقلاب بودیم، به اشاره معظم‌له موعظه می‌کرد. احادیث زیادی را هم حفظ بود و حافظه‌ای بسیار قوی داشت.
 
□ به آثار قلمی ایشان هم اشاره‌ای داشته باشید؛ خاصه اینکه جنابعالی برخی از آنها را هم ترجمه کرده اید.
ایشان آثاری داشتند که از من خواستند ترجمه کنم. یکی از این آثار مجموعه‌ای از احادیث است که از ایشان به یادگار مانده است و من خوشحالم که در این کار مشارکت داشتم. آیت‌الله مشکینی کتابی هم دارد به نام«الموعظ ‌العددیه» که دنباله همان کتابهای قبلی است که از ایشان ترجمه کردم. آیت‌الله مشکینی علاقه زیادی به گردآوری روایات و نشر معارف اهل بیت(ع) داشت؛ همچنین از ایشان ترجمه مواعظ با عنوان«نصایح» منتشر شد و نیز جزوه‌ای درباره ازدواج نیز با ترجمه بنده از ایشان نشر یافت.
 
□ از منظر حضرتعالی، با توجه به معاصرت معلمان اخلاق بزرگی مثل مرحوم آیت‌الله مشکینی با ما، چرا فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه در زمان حاضر چندان اخلاقی نیست؟
کمبود اخلاق در محیط اجتماعی و فرهنگی وجود دارد و ضعف بزرگی هم هست، اما ضعف بزرگ‌تر در حوزه علمیه است که دیگر معلمان اخلاقی مثل آیت‌الله مشکینی نداریم. طلبه کسی نیست که فقط مجموعه‌ای از مسائل علمی را بداند و بحرالعلوم شود! افرادی بودند و هستند که مراتب علمی بالایی دارند، ولی چون فاقد اخلاق هستند، صدمات زیادی به اسلام زده‌اند. به نظر بنده مطالعه آثار امام در این زمینه می‌تواند بسیار کارساز باشد؛ چون ایشان تجسم ‌اخلاق و صفای ‌نفس و تهذیب ‌اخلاق بودند.
 
□ مرحوم آیت‌الله مشکینی به دلیل اعتقاد به ضرورت تغییر و تحول در حوزه، کارهایی از قبیل تلخیص «رسائل» و «تحریر‌العالم» و امثال آنها را انجام دادند. نظر شما دراین‌باره چیست؟
بنده هم مثل ایشان معتقد بودم کتابهایی که در حوزه تدریس می‌شوند در دوره خودشان بسیار مفید بوده‌اند، ولی در آن زمان طلبه‌ها غیر از درس خواندن کاری نداشتند و می‌توانستند تمام دقت خود را صرف مطالعه و تحقیق کنند، ولی در این دوره وظایف متعددی به عهده طلبه‌ها بود؛ چون حوزه قم هم حوزه تبلیغات بود و هم حوزه انقلاب و وضعیتش با حوزه نجف خیلی فرق می‌کرد. در چنین وضعیتی، خواندن کتابهای به آن مفصلی امکان نداشت و طلاب را از کارهای دیگرشان باز می‌داشت؛ به همین دلیل ایشان معتقد بود که این کتابها باید خلاصه شوند که بسیار فکر درستی بود و خیلیها هم این فکر را دنبال کردند. البته من این روزها نمی‌دانم در حوزه چه می‌کنند و کمی از حوزه دور افتاده‌ام، ولی می‌دانم که این کار انجام شده است و دارد می‌شود. به هر حال آیت‌الله مشکینی جزء اولین کسانی بود که خلاصه کردن کتابهای حوزوی را پیشنهاد داد و خود نیز به آن اقدام کرد.
 
□ خاطراتی را از روزهای آخر عمر ایشان بیان کنید.
آیت‌الله مشکینی همواره بسیار صبور بود. در روزهای آخر در بیمارستان، کسی از ایشان ناله یا بیقراری ندید. بسیار آرام بود و هر کسی که به ملاقات ایشان می‌رفت این آرامش را در ایشان می‌دید. رحلت ایشان برای بنده فوق‌العاده سنگین بود. خدایش رحمت کند.
 
□ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
https://iichs.ir/vdce.n8ebjh8vp9bij.html
iichs.ir/vdce.n8ebjh8vp9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما