در نشست هم‌اندیشی نویسندگان و راویان داستانی با محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر مطرح شد؛

قریبی: افق نگاه نویسنده باید مطابق افق انقلاب اسلامی باشد

دکتر رضا قریبی، معاون اجرایی و توسعه منابع پژوهشکده، گفت: مشکلی که به‌هرحال در حوزه رمان و مباحث تاریخی‌مان داریم، افق نگاهمان در این حوزه باید افق انقلاب اسلامی باشد؛ یعنی اگر از پلشتی‌های زمان شاه می‌گوییم به این معنا نیست که الان پلشتی وجود ندارد، بلکه باید طوری بنویسید که مردم از ظلم کردن و بی‌عدالتی متنفر بشوند
قریبی: افق نگاه نویسنده باید مطابق افق انقلاب اسلامی باشد

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ نشست هم‌اندیشی صمیمی نویسندگان و راویان داستانی با محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر در پژوهشکده تاریخ معاصر با همکاری انجمن قلم ایران برگزار شد.
 
مجدآبادی: زندگی خصوصی شمس پهلوی بهترین سوژه است
مجتبی مجدآبادی، تاریخ پژوه و نویسنده، از دیگر سخنران برنامه بود که طی سخنانی اظهار داشت: اما چیزی که می‌خواهم خیلی مختصر و سریع عرض کنم این است که سوژه به اندازه انگشت‌های دست برای نوشتن یافت نمی‌شود، اما سوژه به اندازه همه بال و خیالی که شما برای نوشتن دارید، در رژیم پهلوی وجود دارد. آن قدر سوژه هست که نیاز نیست ما برایش جلسه تشکیل بدهیم.
 
وی افزود: اگر فقط و فقط قرار باشد که خود خاندان پهلوی برای کار مورد سوژه قرار بگیرند، برای هر کدام به‌تنهایی آثار متعددی را می‌توان نوشت. مثال: شمس پهلوی. زندگی خصوصی او بهترین سوژه است. زندگی اعتقادی‌اش بهترین سوژه است. می‌دانید که فقط دو بار تغییر اعتقاد رسمی می‌دهد؛ یعنی مسیحی می‌شود، مسلمان می‌شود و برمی‌گردد. به مسائلی که در حوزه اقتصادی دارد وارد نمی‌شوم. یکی از آنها پروژه‌ بهشهر است و مسائلی که با پیمانکارانی پیدا می‌کند که با دربار زد و بندهایی دارند و مقرری‌ها و سهمیه‌های تعیین‌شده؛ شاهزاده‌ها از 9 درصد و 10 درصد و 11 درصدی به بالا را دارند.
 
مجدآبادی ادامه داد: در اتفاقاتی که در ساخت و سازها و پروژه‌های عمرانی متعدد می‌افتد، چه اتفاقات جالبی در حوزه اقتصادی می‌افتد و روابط اجتماعی این افراد با یکدیگر، هر کدام می‌تواند سوژه بسیار زیبا و قابل بحث داستانی باشد.
وی ادامه داد: مرکز بررسی تاریخی وزارت مجموعه کثیری از کتاب‌ها در حوزه رجال سیاسی و مبارزان علیه رژیم ستم‌شاهی را که در انقلاب فعال بوده‌اند، منتشر کرده است. برای هر یک از این انقلابیون می‌شود داستان‌های متعددی نوشت. زندگی‌نامه، شرح ماجرا، شرح دستگیری، شرح مبارزات و... همه اینها به صورت مستند چاپ شده و آماده هستند و نیاز چندانی به مراجعه به کتابخانه و پیدا کردن پرونده‌ها و مطبوعات دوره‌های قبل نیست. از همه اینها استفاده کرده و کاملا یک اثر مشخص و معین فراهم آورده‌اند، ولی کسی به سراغ اینها نرفته است.
 
این نویسند با بیان اینکه در خود کتاب 22 جلدی «تاریخ انقلاب اسلامی»، بیش از ششصد سوژه را می‌شود راجع به شهرستان‌ها و بحث انقلاب اسلامی پیدا کرد و داستان نوشت. گفت: تورقی بفرمایید و ببینید که چقدر می‌توان در آن سوژه پیدا کرد. چاپ شده و در همه جا هم یافت می‌شود و خیلی هم ساده است.
 
وی ادامه داد: در حوزه نظامی و امنیتی رژیم، بسیاری سوژه‌های زیبا و جذاب وجود دارند. یکی از سوژه‌ها را که خود من پرونده‌اش را مطالعه کرده‌ام می‌گویم. ساواک یک موردی را تحت عنوان الماس پیگیری می‌کرده. این را که دارم خدمتتان عرض می‌کنم از قول مدیر کل اداره ششم اطلاعات خارجی رژیم قبل است به اسم آقای سرهنگ محمد ترازیان. او می‌گوید من در جلسه شورای هماهنگی اطلاعات به معاونت ساواک توپیدم که آیا من در اینجا معاون اطلاعات هستم یا عمله اکره موساد؟ چرا من باید بروم و در کشورهای خارجی و حوزه عربی شرکت تأسیس کنم؟ پولش را من بدهم، امکاناتش را من بدهم، ترابری‌اش را با من باشد، منبع و منشأ و مسائل اطلاعاتی‌اش را من انجام بدهم و از اخبار و اطلاعاتش حتی رئیس ساواک هم باخبر نشود. مسئول موساد که درون اطلاعات خارجی و در شورای امنیت اطلاعات است، همان موقع داغ داغ بردارد و ببرد اسرائیل.
 
وی ادامه داد: در حوزه داخلی، هر رژیمی برای بقا و ادامه حیاتش نیازمند سازمان اطلاعاتی است. در این بحثی نیست. اما در کشور ما، رژیم گذشته، سازمان اطلاعاتی را حتی خود رژیم ایجاد نکرد، بلکه آمریکایی‌ها در اسفند 1335 مستقیما در ایران ایجاد کردند. به موضوع دقت کنید. خود کشور احساس نکرد که نیازمند یک سازمان امنیتی برای حفظ خودش هست.
 
وی گفت: آمریکایی‌ها برای اهداف خودشان در ایران ایجاد کردند و جالب اینجاست که در هر سازمان اطلاعاتی‌ای، بخش ضد جاسوسی مهم‌ترین بخش است، اما طبق منابع خود ایران، از جمله خاطرات آقای فردوست و انواع و اقسام خاطرات نظامیان رژیم پهلوی ــ اصلا به نظام جمهوری اسلامی ارتباطی ندارد ــ قوی‌ترین اداره کل ساواک، اداره کل سوم یعنی امنیت داخلی است برای سرکوب مردم. استفاده شده است. هم از لحاظ عِدّه، هم عُدّه، هم بودجه، هم آموزش، همه موارد لازم انجام می‌شده‌اند. چرا؟ به خاطر اینکه یک رژیم ضد مردمی نیازمند آن است که 24 ساعته مردمش را کنترل کند. همین سوژه را ببینید چقدر جالب است.
 
این مورخ گفت: در رژیم پهلوی در همین اواخر همه جا این حرف بود که زن از شوهرش می‌ترسد، چون می‌ترسد منبع ساواک باشد و همه چیز را نمی‌تواند به او بگوید، می‌ترسد برود و او را لو بدهد. همین طور برعکس؛ یعنی تا این حد بحث امنیتی را در جامعه پیاده کرده بودند که هیچ نوع پرده و حائلی بین ساواک و حتی خانواده‌ها نبود. سوژه‌های مختلفی را می‌شود در این زمینه به‌دست آورد و استفاده کرد.
 
مجدآبادی تصریح کرد: در یک سری از آثار دیگری که در اسناد هستند و می‌شود از آنها استفاده کرد، مقاطع مختلف تاریخی هستند. یکی از مقاطع را دوستان توضیح دادند و گفتند کودتای 1299. در کودتای 28 مرداد 1332 هم همین است. شما ببینید چه کار عظیم تبلیغاتی و امنیتی را انجام می‌دهند. توسط چه کسانی؟ توسط عوامل وابسته لمپن و خانم‌های... برای اینکه شاه را به ایران برگردانند. یک کودتای در واقع سیاسی انجام می‌شود. توسط چه کسانی؟ توسط یک مشت لمپن و یک مشت آوازه‌خوان و غیره. اسناد اینها موجودند.
 
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر ما در سال 1299 کتمان انگلیسی‌ها را داریم که کودتا کار ما نبوده، در 28 مرداد، سر این موضوع که آمریکایی‌ها می‌گویند ما انجام دادیم و انگلیسی‌ها می‌گویند ما انجام دادیم دعواست. اسنادش آشکارترند. سوژه‌هایش هم بیشترند و خیلی هم می‌شود استفاده کرد. سوژه‌ها خیلی زیادند و من بحثم را در این زمینه تمام می‌کنم.
 
امین‌آبادی: استعفای دولت علی امینی یک سوژه نابی است
از دیگر سخنرانان برنامه روح‌الله امین‌آبادی بود که طی سخنانی اظهار داشت: دوستان درباره منابع کار نویسندگی، نوشتن کتاب، رمان صحبت‌های کمی شد. اما برای نوشتن یک کتاب تاریخی، ساختن یک فیلم سینمایی یا سریال‌های تلویزیونی یا نوشتن یک رمان، دسترسی به روند رخدادها خیلی مهم است. فرض کنید یک نفر صبح در ساعت 8 از خانه خارج می‌شود و نفر دومی هم همان ساعت از خانه خارج می‌شود. سوار ماشین می‌شوند و در جایی به هم می‌رسند و تصادف، قتل یا مرگی اتفاق می‌افتد. اگر این حادثه را فقط در صحنه رخداد نگاه کنید، علت حادثه مشخص نمی‌شود، اما وقتی حرکت دو انسان از بالا فیلم‌برداری می‌شود و روند حرکت دو نفر که به هم می‌رسند و تصادف و مرگی اتفاق می‌افتد، این مشخص می‌شود.

سیدروح‌الله امین‌آبادی

وی افزود: رخدادهای تاریخی هم به این صورت اتفاق می‌افتند. وقتی روزشمار یک تحول نوشته می‌شود، روزشمار شهریور 1320 تا بهمن 1357 تدوین می‌شود، شما علت سقوط را به‌خوبی می‌فهمید، اما اگر در بهمن 1357، این دیده بشود، دلیل سقوط مشخص نمی‌شود. نوشتن کتاب رمان، تولید یک فیلم سینمایی، تولید یک سریال مستلزم اطلاع از روند رخدادهای آن بازه است؛ مثلا شما می‌خواهید درباره زندگی علی امینی کتاب بنویسید. طبیعی است که در سیر وقایع و رخدادهای مرتبط با زندگی این فرد به اطلاعاتی دسترسی داشته باشید.
 
امین‌آبادی ادامه داد: ما در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و پژوهشکده تاریخ معاصر سال‌هاست که روی یک مجموعه‌ای داریم کار می‌کنیم به نام مجموعه «روزشمار پهلوی». دورنمای این مجموعه روزشمار شهریور 1320 تا بهمن 1357 است. در گام اول از فروردین سال 1340 شروع کردیم و الان به سال 1346 رسیده‌ایم و جلد اول این کتاب مربوط به سقوط دولت شریف‌امامی و روی کار آمدن علی امینی است. چون قرار بر این است که سوژه‌هایی معرفی بشوند برای کار داستان‌نویسی، رمان‌نویسی یا کارهای دیگر تاریخی و به همین دلیل فقط روی سه‌ماهه اول، یعنی بهار سال 1340 متمرکز می‌شوم.
 
وی گفت: در فروردین سال 1340 آیت‌الله بروجردی از دنیا می‌روند. شما اگر به روزنامه‌های چهار و پنج فروردین تا روز فوت آیت‌الله بروجردی نگاه کنید، محبوبیت عظیم و گسترده آیت‌الله بروجردی را درک می‌کنید تا حدودی که سفارت‌خانه‌های خارجی بعد از فوت آیت‌الله در تهران تعطیل می‌شوند و سفیر شوروی شخصا به مسجد شاه می‌رود و به شاه تسلیت می‌گوید. یا مراسماتی گرفته می‌شود و با اینکه فرح تازه وارد دربار شده و می‌خواست خودی نشان بدهد و در فررودین همان روزها یک سمینار بزرگ موسیقی تشکیل داده بود، اصلا برنامه‌ها به هم می‌ریزد. زندگی عادی مردم مختل می‌شود. نگاه به روزنامه‌های چهل‌روزه بعد از فوت آیت‌الله بروجردی سوژه‌های ناب زیادی در اختیار قرار می‌دهد؛ مثلا روزنامه «اطلاعات» گزارش می‌دهد که در مشهد درست مثل اینکه پدر یا فامیل خودشان فوت کرده به خانه‌های همدیگر می‌‌روند و به هم تسلیت می‌گویند.
 
امین‌آبادی با اشاره به اینکه شرایط کشور هنوز بعد از گذشت یک هفته از فوت آیت‌الله بروجردی، شرایط عادی نشده، گفت: این یکی از رخدادهای بهار سال 1340 است که سوژه‌های نابی در میان روزنامه‌های بعد از فوت ایشان می‌شود پیدا کرد. حادثه دوم از بهار سال 1340 مربوط به اعتراض معلم‌هاست. اطلاع دارید که روز معلم در زمان شاه 12 اردیبهشت بود. بر اثر اعتراض معلمین تجمعاتی جلوی مجلس برگزار می‌‌شود و معلمی به نام دکتر خانعلی کشته می‌شود و این اعتراضات منتهی به سقوط دولت شریف‌امامی و روی کار آمدن دولت علی امینی می‌شود. اگر شما روزنامه‌های آن روزها و مشروح گزارشات مجلس را بخوانید به‌صراحت نوشته که معلمین حتی از خرید یک دانه پرتقال ــ نه یک کیلو ــ عاجزند. نمی‌توانند حتی یک دانه پرتقال در سال بخورند. در نتیجه دلیل اعتراض معلمین را که به آن قضایا منتهی شد درک می‌کنید.
 
وی ادامه داد: علی امینی که روی کار می‌آید مثل همه مسئولینی که به قدرت می‌رسند باید مسائل سابق را توضیح بدهند یا تشریح وضعیت کنند؛ او می‌گوید که ما در حالت ورشکستگی به سر می‌بریم. ورشکستگی یعنی چه؟ همان‌طور که خود او بارها گفته یعنی: حاصل برنامه‌های اقتصادی شهریور 1320 تا امروز که 15 اردیبهشت سال 1340 است.
 
امین آبادی ادامه داد: یعنی شما باید یک فردی را تصور کنید که در شهریور سال 1320 به دنیا آمده باشد و در شهریور سال 1340 نوزده ساله یا بیست ساله است. این تصویر یک فرد ورشکسته است. در ادامه سوژه نابی را به دوستان خواهم گفت که می‌شود روی آن متمرکز شد و بر اساس آن کتاب‌ها و رمان‌ها نوشت.
 
این تاریخ‌پژوه گفت: همه می‌دانیم که علی امینی یک دولت روی کار آمده بر اثر فشار دولت کندی بوده است؛ یعنی آمریکا تحمیل کرد بر شاه و او مایل به علی امینی نبود. علی امینی بارها در سخنرانی‌ها و صحبت‌هایی که داشته گفته من یک دولت ورشکسته‌ای را تحویل گرفتم و بارها در نامه‌هایی که رئیس بانک مرکزی دولت علی امینی به مقامات بانکی آمریکا می‌نوشت می‌گفت: «آقا! اگر این صدمیلیون دلار وام را به ما ندهید، این بیست‌میلیون دلار وام را به ما ندهید، دولت من قادر به اداره امور نیست و دچار اضمحلال می‌شود».
 
وی افزود:  قرار بود آمریکا در طی مدت این یک سال به دولت علی امینی از طریق اعطای وام کمک کند و بودجه‌ای که با کسری بودجه نوشته شده بود درست بشود و از کسری خارج بشود. اما در تابستان سال 1340 علی امینی نمی‌تواند این وام را دریافت کند و سقوط می‌کند. این دولت یک‌ساله علی امینی، دولتی که برآمده از اراده رئیس‌جمهور آمریکا بود و نتیجه امید به وامی که از آمریکا دریافت می‌شد و استعفای دولت علی امینی یک سوژه نابی است که می‌تواند به تدوین یک کتاب یا رمان بینجامد؛ فردی که به کمک آمریکا امیدوار بود و امیدش ناامید شد و دولتش هم سقوط کرد و اسدالله علم روی کار آمد.
 
امین‌آبادی ادامه داد: جلال‌الدین همائی شعری دارد که می‌گوید: «از بهر دفع غم به کسی گر بری پناه/ هم غم به‌ جای ماند و هم آبرو رود/ آن آبروی چو جوی بود، رنج و غصه سنگ/ سنگش به جای ماند و آبش ز جو رود». دولت علی امینی مصداق این شعر بود که با یک امیدی روی کار آمد و بارها نامه نوشت که ما داریم سقوط می‌کنیم، اما وامی از سوی دولتی که او را تحمیل کرده بود دریافت نکرد و سقوط کرد. این سوژه یک موضوع، یک کتاب، یک نوشته، یک سریال، یک فیلم‌نامه سینمایی می‌تواند باشد.

قریبی: افق نگاه نویسنده  باید مطابق افق انقلاب اسلامی باشد
رضا قریبی، معاون اجرایی و توسعه پژوهشکده تاریخ معاصر، از دیگر سخنرانان این برنامه بود که طی سخنانی اظهار داشت: عزیزان به نیت سوژه آمده‌اند، اگر سمت راست و چپتان را یک نگاهی بیندازید، فقط همین جا چهار، پنج تا سوژه ناب در همین فضا وجود دارد. یکی از عکس‌ها عکس اعدام طیب است و دیگری حاج اسماعیل رضایی. حاج اسماعیل رضایی در واقع به خاطر برگزاری جشن تولد امام زمان(ع) در مسجد حضرت فاطمه زهرا(س) توی خیابان آزادی روبه‌روی شرکت زمزم، با پاپوشی که حبیب ثابت‌پاسال با عبدالکریم ایادی بهائی براش درست کردند دستگیر و اعدام شد. دقت کنید که یک جشن ساده برای امام زمان(ع) چطور قلب دشمنان آقا را می‌ترکاند. دو سال پیش با مؤسسه پانزده خرداد یک جلسه‌ای داشتیم و یک انیمیشن دو سه دقیقه‌ای دراین‌باره درست کردند. اما این انیمیشن برای این شخصیت کم است؛ باید درباره این شخصیت یک رمان خوب نوشته شود. حاج اسماعیل رضایی یک آدم بازاری و کاسب درجه یکی بوده. به فقرا کمک می‌کرده. او فقط بایستی دو سال در زندان می‌ماند.
 
وی ادامه داد: عکس ژنرال طوفانیان، را که کنار ریپورتر ایستاده، مشاهده می‌کنید. یا مستند «رد روباه» را که برایتان پخش کردم 52 قسمت پنج‌دقیقه‌ای است که ان‌شاءالله این را هم خدمتتان می‌دهیم ببرید به دوستان بدهید. 52 سوژه بر مبنای اسناد سفارت انگلستان است. هر کدام پنج دقیقه‌ است.

رضا قریبی

حالا ما هم به قول آقای دکتر حقانی توقع نداریم که نویسندگان ما در تاریخ متخصص شود و امکانش هم نیست؛ چون کسی که در حوزه رمان و قصه است، باید با خیال‌پردازی‌ها روی ضمیر ناخودآگاه افراد کار کند. قریبی ادامه داد: روزی به یکی از دوستانم که در زمینه کاراته کار می‌کند گفتم: «چقدر طول می‌کشد تا کسی کمربند دان 10 را بگیرد؟» گفت: «به‌طور طبیعی ده سال. ولی اگر اختصاصی بیایی پیش من، ظرف دو سال دان 10 را می‌گیری». مشکل دوستان نویسنده حوزه رمان‌ها و قصه‌های تاریخی این است که یک دوست یا مشاور تاریخی یا مرکزی برایشان وجود ندارد. البته ما اینجا هستیم. من اگر بخواهم مثال بزنم می‌توانم درباره میزان مصرف گوشت و پروتئین توی برخی از مناطق روستایی ما در اواخر رژیم پهلوی که بین چهار تا پنج گرم بوده است، اشاره کنم.
 
وی افزود: به‌عنوان نمونه ایران در آن زمان، در دوره پهلوی رتبه چهارم طلاق جهان را داشته، الان رتبه 27 را دارد؛ یعنی اساس و بنیان نظام پهلوی علیه خانواده بوده. من همین الان یک سوژه جهانی به شما معرفی می‌کنم که اتفاقا موضوع زنانه‌ای هم هست. با خانم شهید اندرزگو جلسه داشتم، به آقای دوستان نویسنده هم گفته‌ام که به نظر من زندگی خانم اندرزگو از خود کارهای شهید اندرزگو مهم‌تر است. چگونه می‌شود که یک چریک در طراز کار پارتیزانی بتواند زن بگیرد، بچه‌دار بشود، مبارزه کند؛ درحالی‌که کارهای چریکی و پارتیزانی اصلا امکان ازدواج را برای شخص فراهم نمی‌کند، ولی او بیاید تا دقیقه نود، تا لحظه اعدام همراه همسرش برود، بچه‌اش هم داخل زندان به دنیا بیاید، محل شهادت همسرش را هم به او نگفته باشند. خب ببینید که چه داستان قشنگ و الهام‌بخشی نه برای ایران که الهام‌بخش دنیاست.
 
قریبی در پایان خاطرنشان کرد: یک نکته دیگر هم بگویم. مشکلی که به‌هرحال در حوزه رمان و مباحث تاریخی‌مان داریم، دوستان! افق نگاهمان در این حوزه باید افق انقلاب اسلامی باشد؛ یعنی اگر از پلشتی‌های زمان شاه می‌گوییم به این معنا نیست که الان پلشتی وجود ندارد، بلکه باید طوری بنویسید که مردم از ظلم کردن و بی‌عدالتی متنفر بشوند.
 
https://iichs.ir/vdce7f8w.jh8ewi9bbj.html
iichs.ir/vdce7f8w.jh8ewi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما