جستاری بر حیات آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری؛

مرد مبارزه و میدان

فردای کشف حجاب رضاشاهی، مردم شیراز به عنوان اعتراض بازار را تعطیل و در مسجد وکیل تجمع کردند. در این میان آیت‌الله سیدحسام الدین فال‌اسیری به منبر رفت و به مجلس جشن مدرسه شاهپور اعتراض کرد و آن را منکر دانست و خواهان مقابله با چنین جلساتى شد. ‌به دنبال این سخنرانی، ماموران دولتی او را بلافاصله دستگیر و محبوس ساختند
مرد مبارزه و میدان

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری، فرزند حجت‌الاسلام سیدمحمد فال‌اسیری و نوه روحانی معروف حاج سیدعلی‌اکبر فال‌اسیری (روحانی مبارز عصر قاجار)، در سال 1316ق مطابق با 1277ش در شیراز متولد شد. او در شیراز، نزد عالمان و استادان نامدار آن عصر، به تحصیل علوم دینى پرداخت و در محضر میرزا محمدصادق مجتهد و دیگران، ادبیات، فقه، اصول و فلسفه خواند و به‌ویژه در فقه مهارت پیدا کرد. فال‌اسیری سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و در سال‌های حضورش در نجف نزد سیدابوالحسن مجتهد اصفهانی و شیخ ضیاء‌الدین عراقی و شیخ محمدکاظم شیرازی تحصیل کرد و به درجه اجتهاد رسید.
 
سکونت در شیراز و اقدامات اجتماعی
آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری پس از پایان دوره تحصیل و کسب درجه اجتهاد در سال 1305ش از نجف به ایران مراجعت کرد و در زادگاه خود، شیراز، ساکن شد. حسام‌الدین پس از سکونت در شیراز در مسجد جامع وکیل به اقامه نماز جماعت مشغول شد؛ و هم‌زمان به تدریس علوم دینی در حسینیه قوام پرداخت. وی در کنار فعالیت‌های علمی به عمران و آبادانی بناهای مذهبی در شیراز نیز مبادرت ورزید. حرم امامزاده محمد بن احمد بن موسى(ع) با تلاش سیدحسام‌الدین ساخته شد. افزون بر این، او در تعمیر و مرمت مسجد وکیل و سایر مساجد شیراز کوشش فراوانی به جای آورد. حسام‌الدین به واسطه فعالیت‌های اجتماعی و ویژگی‌های علمی و اخلاقی برجسته‌ای که داشت پس از پدربزرگ (سیدعلى‌اکبر) به فرد برجسته علمى و سیاسى خاندان فال‌اسیرى تبدیل شد.
 
فعالیت‌های سیاسی حسام‌الدین فال‌اسیری
از منظر تاریخی، وی از جمله روحانیون برجسته‌ای است که دوران زندگی‌اش با حکومت دو شاه پهلوی، رضاشاه و محمدرضا، معاصر بوده است؛ از همین رو، فعالیت‌ها و مبارزات سیاسی آیت‌الله فال‌اسیری ابعاد گوناگونی پیدا کرده که در رویدادهای مهم عصر پهلوی اول و دوم قابل بررسی است.
 
آغازگر جریان مبارزه علیه فرمان کشف حجاب
یکی از برنامه‌های اصلی سیاست مدرنیزاسیون حکومت پهلوی اول نوسازی فرهنگی بود. رضاخان که پیش از رسیدن به مقام پادشاهی خود را فردی دین‌دار و پایبند به اصول مذهب نشان داده بود، پس از به دست گرفتن قدرت و تثبیت آن، سیاستی را در دستور کار خود قرار داد که مبتنی بر مدرن‎سازی جامعه، عرفی‎سازی و مذهب‎زدایی بود. در این میان، اجرای طرح لباس متحدالشکل و اعلام کشف حجاب زنان بیش از سایر اقدامات رضاشاه در زمینه مذهب‌زدایی مورد توجه واقع شد و واکنش‌ها و مخالفت‌های جامعه ایرانی به‌ویژه قشر روحانیت را برانگیخت.[1]
 
بنا بر مستندات تاریخی، نخستین واکنش روحانیت علیه طرح کشف حجاب از شیراز آغاز شد. به دنبال فرمان کشف حجاب و در فروردین 1314ش در جشنی که با حضور میرزا علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف وقت، در مدرسه شاهپور شیراز برگزار شده بود «عده‎ای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته، به ناگاه برقع از روی بر گرفتند و با چهره‎ای باز و گیسوانی نمایان، پایکوبی را آغاز کردند».[2] این اتفاق به قدری با فرهنگ و فضای جامعه ایرانی نامأنوس بود که حتی برای عده‎ای از حاضرین در جشن یادشده نیز پذیرفتنی نبود و برخی از آنان به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند.[3]
 
آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری
آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری
 
روز بعد این خبر در شهر پخش شد. مردم شیراز به عنوان اعتراض بازار را تعطیل و در مسجد وکیل تجمع کردند. در این میان آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری به منبر رفت و به مجلس جشن مدرسه شاهپور اعتراض کرد و آن را منکر دانسته و خواهان مقابله با چنین جلساتى شد. ‌وی در این سخنرانی ضمن انتقاد از عملکرد رژیم، طرح کشف حجاب را از مظاهر رواج بی‌دینی در جامعه معرفی کرد و به مردم هشدار داد که مواظب توطئه‌ها باشند. ‌به دنبال این سخنرانی، مأموران دولتی او را بلافاصله دستگیر و محبوس ساختند. زبان سرخ و سخنان افشاگرانه این عالم فرزانه
موجب شد وی را به مدت چهل روز در خانه خودش محبوس کنند.[4]  
  
اندکی بعد، اخبار اعتراض‌های شیراز و دستگیرى آیت‌الله حسام‌الدین فال‌اسیرى به قم، مشهد و تبریز و سایر شهرها رسید. پس از دستگیری فال‌اسیری، روحانیون حوزه علمیه مشهد به اعتراض برخاستند و در منزل یکی از روحانیون طراز اول، آیت‎الله شیخ یونس اردبیلی، جلسه‎ای برگزار کردند تا علیه طرح قریب‎الوقوع رضاشاه، یعنی حجاب‎زدایی اعتراض کنند.[5]
 
در قم آیت‌الله حائرى تلگراف اعتراض‌آمیزى براى رضاخان ارسال کرد.[6] آیت‌الله حاج آقا حسین قمى نیز به خاطر جریان شیراز و دستگیری فال‌اسیری با برقرارى جلسه مشابهى در دبیرستان فردوسى مشهد طى تلگرافى به رضاشاه انزجار خود و سایر علما را از این موضوع اعلام کرد.[7] در پى همین اعتراضات بود که روحانیت مشهد در مسجد گوهرشاد گرد آمدند و مردم به اعتراض علیه این عملکرد رژیم فرا خوانده شدند که در نهایت به قیام مسجد گوهرشاد منجر گردید.[8]
 
از این منظر، آیت‌الله حسام‌الدین فال‌اسیری نخستین کسی بود که در فضای خفقان‌آلود عصر رضاشاه، به مخالفت آشکار با طرح کشف حجاب برخاست و سبب آگاهی مردم و آغاز اعتراض علیه طرح مزبور شد؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت سخنرانی فال‌اسیری و اعتراض‌های پس از آن بود که سبب وقوع قیام تاریخی مسجد گوهرشاد در مشهد گردید. پس از ماجرای مسجد گوهرشاد، حکومت رضاشاه آیت‌الله فال‌اسیری را به مشهد تبعید کرد و وی قریب دو سال در آنجا اقامت اجباری داشت.
 
تأسیس حزب الله در ایران
فعالیت‌های سیاسی آیت‌الله حسام‌الدین فال‌اسیری پس از شهریور 1320ش و سقوط رضاشاه از سر گرفته شد. حسام‌الدین با توجه به شرایط و فضای سیاسی پهلوی دوم تلاش نمود به فقه سیاسی خود موجودیتی در قالب تشکل و‌ حزب‌ ببخشد؛ از همین رو، در سال‌ 1327ش و با هدف‌ بسط‌ تعلیمات‌ اسلامی‌ و آشنا کردن ‌مردم‌ به‌ حقایق‌ اسلامی‌ حزب الله را در شیراز تأسیس کرد. رئیس اداره سیاسی وزارت کشور در یکی از گزارش‌های خود درباره تأسیس حزب الله می‌نویسد: «اخیرا در شیراز حزبی به نام حزب الله تشکیل گردیده است... روزنامه استخر منتشره در شیراز حاوی مرام حزب الله است. به طوری که از مطالب روزنامه مزبور استنباط می‌شود تشکیل حزب مزبور تبانی مذهبی بوده و عمده مرام و مقصود موسسین اشاعه و بسط تعلیمات اسلام و آشنا نمودن مردم به حقایق قرآن می‌باشد».[9]
 
فال‌اسیری و حزب الله: حمایت از نهضت ملی‌شدن نفت
آیت‌الله سیدحسام‌الدین، به عنوان رهبر حزب الله، در وقایع پیش از کودتاى 28 مرداد سال 1332ش از همفکران و حامیان آیت‌الله کاشانى و دکتر مصدق در شیراز بود. بنا بر گزارش‌های تاریخی «... فال‌اسیری به منبر رفته و در مورد پشتیبانی اهالی از دولت آقای دکتر مصدق مطالبی گفت و حاضرین را دعوت به شرکت در میتینگ و تعطیل عمومی روز 23 ماه نموده است».[10]
 
پس از کودتا و شکست دولت دکتر مصدق، آیت‌الله حسام‌الدین فال‌اسیری نیز دستگیر و بار دیگر به مشهد تبعید شد. هم‌زمان با تبعید فال‌اسیری به حیات حزب الله، که فرصت تبدیل به حزبی‌ قدرتمند را نیافته بود، نیز خاتمه داده شد.[11] 
 
سرانجام، آیت‌الله سیدحسام‌الدین فال‌اسیری در 3 اسفندماه 1345ش دار فانى را وداع گفت و در حرم امامزاده محمد بن احمد بن موسى(ع) (شاهچراغ) در شیراز دفن شد.
  
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . اسماعیل معظم‌پور، نقد و بررسی ناسیونالیسم تجددخواه در عصر رضاشاه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، صص 113-114.
[2] . مهدی صلاح، کشف حجاب زمینه‌ها، واکنش‌ها و پیامدها، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 218.
[3] . همان‌جا.
[4] . فخرالدین فال‌اسیری، دورنمایی از سیمای یک مجاهد: شرحی از زندگانی سیدعلی‌اکبر فال‌اسیری و مبارزات او با استعمار و استبداد عصر خود، قم، فخرالدین فال‌اسیری، 1371، صص 113ـ114.
[5] . عباس مخبر، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، ۱۳۷۱، ص 41.
[6] . حمید بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه؛ نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های 1320-1305ش، تهران، عروج، 1376، ص 501.
[7] . همان، ص 543.
[8] . حسین مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج 6، تهران، انتشارات علمی، 1377، صص 281- 282.
[9] . بهروز طیرانی، احزاب سیاسی ایران (1320 تا 1330 ش)، ج 1، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد، 1376، ص 165.
[10] . مهدی شریفی، کتاب اسلامی: روایت زندگی حجت‌الاسلام شیخ عباسعلی اسلامی، تهران، خیمه، 1392، ص 9.
[11] . محمدرضا رحمتی، نقش مجتهد فارس در نهضت تنباکو (زندگی‌نامه سیاسی ـ اجتماعی سیدعلی‌اکبر فال‌اسیری)، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، 1371، ص 221.
https://iichs.ir/vdcbw0b5.rhba5piuur.html
iichs.ir/vdcbw0b5.rhba5piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما