نگاهی به آمد و شد ژنرال هایزر به ایران

تدارکاتچی کودتا در برابر رهبر انقلاب

با ورود امام خمینی(ره) به ایران خشم مردم انقلابی ایران بر ضد هایزر به‌شدت برانگیخته شد. این خصومت‌ها اکنون از مرحله شعار و پوستر و دیوارنویسی فراتر رفته بود و هواداران امام را واداشته بود که وی را به هر نحو ممکن از کشور بیرون اندازند.
تدارکاتچی کودتا در برابر رهبر انقلاب
 
پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر:
ژنرال هایزر، در اوج فعالیت‌های انقلابی برای جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی از سوی آمریکا به ایران فرستاده شد. او با پیشینه نظامی و تجربه‌های فراوانی که داشت بر این پندار بود که می‌تواند با حمایت و پشتیبانی ارتشی که محمدرضا پهلوی آن را به‌ظاهر تقویت کرده بود، با انقلاب مقابله کند، اما واقعیت جاری در ایران، با آنچه آمریکاییان می‌پنداشتند متفاوت بود. ارتش نه‌تنها در جامعه ریشه نداشت که از یک‌سو با ورود و حمایت ژنرال‌هایِ آمریکایی روزبه‌روز بیشتر از جامعه می‌گسست و از سوی دیگر با گسترش محبوبیت امام خمینی بر اتحاد و همبستگی مردم و بدنه ارتش نیز افزوده می‌شد. این نوشتار کوتاه، درنگی بر ورود امیدوارانه ژنرال هایزر به ایران، فعالیت‌های ناکام و خروج مفتضحانه او از ایران است.

رابرت هایزر
رابرت هایزر
 
ژنرال‌هایِ آمریکایی و امیدواری به اجتناب از انقلاب
سقوط دولت نظامی، نخست‌وزیری بختیار و اعلام خروج شاه از کشور همگی نشانه‌های فروپاشی قریب‌الوقوع رژیم پهلوی و ارتش شاهنشاهی بود. خطر از دست رفتن انسجام ارتش چنان جدی بود که شورای امنیت ملی آمریکا تصمیم گرفت ژنرال رابرت هایزر، معاون فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا، را به تهران بفرستد. هایزر مأموریت داشت با حفظ انسجام نیروهای مسلح و ممانعت از انجام اقدام‌های پراکنده یا کودتا بر ضد بختیار، مقدمات لازم را برای طراحی یک کودتای نظامی در صورت سقوط دولت بختیار فراهم کند. برژینسکی نیز مأموریت هایزر را پشتیبانی ارتش از حکومت غیرنظامی بعد از شاه می‌دانست1 که در صورت شکست بختیار می‌بایست ارتش را مهیای یک کودتای نظامی می‌کرد. برژینسکی امیدوار بود با ورود هایزر به ایران، این امید در ارتش پیدا شود که اگر دست به اقدام بزنند از پشتیبانی آمریکا برخوردار خواهند شد. هایزر در حالی به ارتش امید بسته بود که خود یکی از خصوصیات رهبران نظامی ایران را بی‌میلی در قبول مسئولیت می‌دانست.2 در این برهه، سایرونس ونس، وزیر امور خارجه آمریکا، در پیامی به سولیوان تأکید کرد: ما می‌خواهیم بختیار از حمایت یکپارچه نظامیان برخوردار شود، ولی درعین‌حال باید نظامیان در صورت ناکامی دولت غیرنظامی، آمادگی لازم را برای دست زدن به اقدام‌های ضروری داشته باشند. او می‌نویسد: «کار این مأمور نظامی در تهران اقدام‌هایی به‌منظور حصول اطمینان از وحدت نیروهای مسلح، حمایت آنها از دولت قانونی و آماده ساختن آنان برای جلوگیری از سقوط و ازهم‌پاشیدگی کامل کشور بود».3
 
جیمی کارتر و زبیگنیو برژینسکی
 
با این اوصاف، هایزر هر روز با فرماندهان عالی‌رتبه ارتش دیدار می‌کرد و می‌کوشید آنها را متقاعد کند تا برای سرکوب نظامی نقشه بکشند، اما نمی‌دانست که چنین برنامه‌هایی پیشاپیش آغاز شده‌اند. مشکل، آن‌طور که هایزر مداوم تکرار می‌کرد، این نبود که ژنرال‌های ایرانی توانایی همکاری با یکدیگر را نداشتند، بلکه مشکل ناتوانی ژنرال‌ها در اداره کل کشور بدون همکاری مردم بود. ایرانیانی که در آبان شاهد سرکوب‌ها بودند این مسئله را دریافته بودند، اما هایزر آن را درک نمی‌کرد.4 وی اقرار کرده بود که با اوضاع ایران چنان‌که باید آشنا نیست. او تا آوریل ١٩٧٨ نام امام خمینی را نشنیده بود و حدس می‌زد که حداکثر 10 تا 20 درصد از مردم ایران از ایشان حمایت می‌کنند، اما آمریکایی‌ها امیدوار بودند بتوانند با فعالیت ژنرال هایزر و همچنین پشت‌گرمی ارتش به حضور فعالانه آمریکا در ایران، از انقلاب اسلامی در حال وقوع جلوگیری کنند؛ امری که بعدها مشخص شد ناممکن است.
 
هایزر در خاطراتش نوشته است: آتشی که پیرامون حضور من در تهران افروخته شده بود رفته‌رفته به مرز اشتعال می‌رسید. شعار «مرگ بر هایزر» آرام‌آرام در سطح شهر، سردر ستاد مشترک و بر دیوارها نوشته می‌شد و سربازان هنگام ورود به ستاد مشترک آن را مشاهده می‌کردند که ظاهرا بر آنان تأثیر می‌نهاد. نام من رفته‌رفته بر پلاکاردهای تظاهرکنندگان دیده می‌شد. عکس من در کنار عکس کارتر قرار گرفته بود  
انقلاب اسلامی و ناگزیری از خروج
تا ژانویه ۱۹۷۹، عمده آمریکایی‌های مقیم ایران، کشور را ترک کرده و فقط ۱۵ درصد از آنها باقی مانده بودند. با پیدا شدن جسد یکی از سرهنگ‌های ارتش ایالات متحده به نام آرتور هاین هوت، وابسته به گروه مستشاری نظامی آمریکا، در محل اقامت خودش (که مطبوعات ایران گروه‌های تروریستی را عامل آن معرفی کردند)، موجی از ترس در میان آمریکایی‌ها به راه افتاد. درواقع خودکشیِ هاین هوت مصادف شده بود با قتل یک آمریکایی دیگر در کرمان، که مقاطعه‌کار بود. فرد اخیر با چاقو کشته شده و در کنار جسدش روی دیوار با افشانک رنگی نوشته بود: «به خانه‌ات برگرد». در پی این حوادث، وزارت خارجه برای نخستین‌بار از شهروندان خود خواست ایران را ترک کنند،5 اما برژینسکی پی برده بود که کارتر تمایلی به حمایت از راه‌حل نظامی ندارد؛ چراکه وی اعتقاد داشت زمانی کودتای نظامی صورت خواهد گرفت که دیگر فرصتی برای سازش باقی نماند باشد، بااین‌حال او درصدد بود هایزر را در بزنگاه بازگشت آیت‌الله خمینی در دسترس داشته باشد. برژینسکی آگاه بود که اگر هایزر ایران را ترک کند، واشنگتن تنها فرماندهی را که می‌توانست روند یک کودتا را هماهنگ کند از دست خواهد داد، اما وقتی کارتر سرانجام تصمیم گرفت به هایزر اجازه دهد از ایران خارج شود و امور مربوط را به ژنرال گاست، رئیس گروه مستشاری نظامی آمریکا در ایران، واگذار کند، وحشت‌زده شد و این موضوع مشغله ذهنی‌اش شده بود که ترک هایرز چه پیامی می‌توانست برای ژنرال‌های ایرانی در پی داشته باشد؛ اینکه آمریکا پشت ژنرال‌های ایرانی را خالی می‌کند.6 در پی انعکاس این اخبار، افکار عمومی به‌شدت بر ضدِ هایزر و دولت آمریکا برانگیخته شد و عرصه را برای فعالیت‌های بیشتر وی تنگ کرد. دراین‌باره هایزر در خاطراتش نوشته است: آتشی که پیرامون حضور من در تهران افروخته شده بود رفته‌رفته به مرز اشتعال می‌رسید. شعار «مرگ بر هایزر» آرام‌آرام در سطح شهر، سردر ستاد مشترک و بر دیوارها نوشته می‌شد و سربازان هنگام ورود به ستاد مشترک آن را مشاهده می‌کردند که ظاهرا بر آنان تأثیر می‌نهاد. نام من رفته‌رفته بر پلاکاردهای تظاهرکنندگان دیده می‌شد. عکس من در کنار عکس کارتر قرار گرفته بود.7
 
جیمی کارتر و محمدرضا پهلوی
 
با ورود امام خمینی(ره) به ایران خشم مردم انقلابی ایران بر ضد هایزر به‌شدت برانگیخته شد. این خصومت‌ها اکنون از مرحله شعار و پوستر و دیوارنویسی فراتر رفته بود و هواداران امام را واداشته بود که وی را به هر نحو ممکن از کشور بیرون اندازند. سولیوان که اوضاع را با هوشیاری و تیزبینی تحلیل می‌کرد صریحا به هایزر هشدار داد که حضور او اثر بسیار مخربی حتی بر سرنوشت ارتش خواهد داشت؛ زیرا مخالفان، ارتش را به اطاعت از وی متهم می‌کنند و لذا در اجرای دستورها تردید و اکراه نشان می‌دهند و او را عامل بسیاری از خونریزی‌ها معرفی می‌نمایند. به همین دلیل سولیوان تصمیم گرفت از طریق وزارت خارجه مقدمات و دستور خروج هایزر از ایران را سریعا فراهم کند؛ زیرا اگر تأخیری رخ می‌داد مردم و نیروهای انقلابی مستقر در حوالی فرودگاه مهرآباد، اتوبوس‌های مظنون به حمل هایزر را توقیف می‌کردند.8
 
ویلیام هیلی سولیوان و محمدرضا پهلوی
 
در آخرین و حساس‌ترین لحظات در واشنگتن وحدت نظر برای یک تصمیم وجود نداشت و هایزر در ایران گاهی بلاتکلیف و گاهی مشغول مذاکره با رهبران نظامی بود. در ۱۴ دی به هایزر پیامی مبنی بر توقف دستورات داده شد و تنها دو روز بعد سایروس ونس پیام داد که طبق دستور قبلی عمل شود.9 هایزر عقیده داشت که تأخیر واشنگتن در تصمیم‌گیری و اتخاذ موضعی مشخص، مشکلاتی جدی برای آنها در مذاکرات به‌وجود آورده بود. افزون بر این، آمریکایی‌ها نمی‌توانستند شرایط موجود را درک کنند و بر اساس تغییرات زمان موضع‌گیری کنند. تیمسار ربیعی (فرماندهی نیروی هوایی) در دیدار با هایزر مطرح می‌کند که پرزیدنت کارتر همه کارهایش را با برنامه حقوق بشر شروع کرده، حالا کشور ما باید درد سرش را بکشد. هایزر عدم وجود طرحی جامع را این‌گونه مطرح می‌کند که براون (وزیر دفاع وقت) در تلگرافی به او می‌گوید: «ارتش باید صد درصد از دولت غیرنظامی حمایت کند. این دستوری نبود که از قبل به من داده شد. من ابتدا به‌عنوان مشاور به ایران آمدم، اما الان باید جهت هم می‌دادم».10 با ورود امام خمینی به ایران و اوج گرفتنِ فعالیت‌های انقلابی و آغاز نهادسازی‌های ابتدایی، برخلاف گمان سولیوان و هایزر، ارتش نه از حکومت بختیار حمایت کرد و نه توانست در برابر سخنان روشنگرانه امام خمینی مقاومت کند؛ درنتیجه تمام سناریوهای آمریکا در مواجهه با پرطرفدارترین و مردمی‌ترین انقلاب قرن،11 شکست خورد و آنها نتوانستند از چیزی که قابل جلوگیری نبود، جلوگیری کنند.
 
فرجامِ سخن
مأموریت هایزر نمادی از شکاف بـنیادین در نگـرش زمـامداران آمـریکا در دوران حاکمیت جیمی کارتر نسبت به مسائل ایران بود. تصویرهایی که شاه از موقعیت خود و نیز کشورش برای جهانیان ترسیم می‌کرد ناگهان در برابر طوفان انقلاب تاریک و کـدر شد. کسانی که به ظواهر جامعه ایران می‌نگریستند از شناخت عمق و ماهیت درونی آن بازماندند و درنتیجه خود بدل به عروسک‌هایی شدند که باید صحنه را ترک می‌کردند.
  https://iichs.ir/vdcftedy.w6d1jagiiw.html
iichs.ir/vdcftedy.w6d1jagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما