پیوند میان مسجد و انقلاب اسلامی؛

خیزشگاه انقلاب اسلامی ایران

در انقلاب کبیر فرانسه، از «زندان باستیل» در شهر پاریس و در انقلاب اکتبر 1917م روسیه، از محیط‌های کارگری، کارخانه‌ها و جوامع دهقانی به‌عنوان خیزشگاه انقلاب نام برده شده است. انقلاب اسلامی ایران هم از خاستگاه و پایگاه ویژه‌ای برخوردار بود که در پیروزی آن سهم بسزایی داشت
خیزشگاه انقلاب اسلامی ایران
 
مسجد حلقه‌ای است که در تعامل تاریخی سه عامل اساسی در تحولات سیاسی و مذهبی ایران، یعنی رهبری، ایدئولوژی (دین) و مردم، نقش واسطه‌گری خویش را به‌درستی ایفا و در میانه آن سه، پیوندهای آنها را برای خیز اجتماعی و انقلاب سیاسی فراهم کرده است. در واقع، مسجد همواره در مرکز مثلثی قرار داشته که در سه سویِ آن سیاست، اقتصاد و فرهنگ جای گرفته و تنها مسجد بوده که به دلیل نهادینگی دینی توانسته است از یک‌سو پیونددهنده آنها باشد و از سوی دیگر با اتحاد این سه، آنها را برای حادثه‌آفرینی تاریخی به حرکت درآورد. در نوشتار پیش‌رو تلاش شده است اهمیت و نقش بی‌بدیلِ مساجد در سیر شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ارزیابی شود.
 
مساجد به‌منزله خاستگاه انقلاب اسلامی
تاریخچه جنبش‌های سیاسی، اجتماعی و حرکت‌های مردمی و انقلابی که با هدف ایجاد اصلاحات یا دگرگونی در ساختار نظام‌های حاکم بر جوامع بشری شکل گرفته، نشان‌دهنده آن است که این جنبش‌ها همواره از خاستگاه و پایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند؛ برای نمونه در انقلاب کبیر فرانسه، از «زندان باستیل» در شهر پاریس و در انقلاب اکتبر 1917م روسیه، از محیط‌های کارگری، کارخانه‌ها و جوامع دهقانی به‌عنوان خیزشگاه انقلاب نام برده شده است.
 
نگاهی به تحولات تاریخ معاصر کشور ما نیز نشان می‌دهد که «مساجد» به عنوان مرکز و پایگاه دینی و فرهنگی، نقش بسیار حساس و خطیری در ایجاد هسته‌های اولیه نهضت امام خمینی(ره)، احیای اسلام اصیلِ انقلابی و جهت‌دهی به حرکت‌های مردمی داشته است. بی‌تردید، «انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک جنبش اجتماعی، با استفاده از مساجد، فراگیر شد. شبکه مساجد و جلسات مذهبی همانند حلقه واسط میان رهبران انقلاب و مردم انقلابی بودند که وظیفه بسیج مردم را در جهت مخالفت با سیاست‌های حاکم بر عهده داشتند».1
 
نشانه‌های تاریخی در دو دهه پایانی حکومت پهلوی حکایت از آن دارد که پیوند انقلاب اسلامی با مسجد و حضور علما در آن به عنوان پایگاه مبارزه را از همان نخستین جرقه‌های منتهی به انقلاب، یعنی قیام 15 خرداد 1342ش، می‌توان ردیابی کرد. امام خمینی، رهبر انقلاب، نه‌تنها جلسه‌های درسی، عبادت و نماز جماعت را در مسجد برگزار می‌کرد، بلکه مسجد را بهترین مکان برای شروع نهضت می‌دانست. ایشان در سال 1342ش و پس از آزادی از زندان، در مسجد اعظم قم، در جمع هزاران نفر از علمای قم و مردم، از رژیم پهلوی انتقاد کردند؛ ازهمین‌رو، بعد از تبعید امام به عراق، مساجد شهرهای مختلف با پیروی از شیوه ایشان و با تدوین سخنرانی‌های کوبنده، این حرکت را تداوم بخشیدند2 برای مثال، شهید آیت‌الله مفتح در مسجد «الجواد» تهران علاوه بر فعالیت‌های علمی و آموزشی، با برگزاری کلاس‌های تفسیر دین برای نسل جوان به روشنگری دست زدند.
 
امام خمینی بر فراز منبر مسجد اعظم قم در دوران آغاز نهضت اسلامی
امام خمینی بر فراز منبر مسجد اعظم قم در دوران آغاز نهضت اسلامی
 
در سال 1352ش، آیت‌الله مفتح برای ایجاد تشکل بین نیروهای مؤمن و مبارز و گشودن سنگری برای معرفی اسلام راستین، امامت «مسجد جاوید» را پذیرفت. به دلیل استقبال مردم از برنامه‌ها و سخنرانی‌های شخصیت‌هایی چون شهید مطهری و آیت‌الله خامنه‌ای، برنامه‌های این مسجد بیش از هجده ماه تداوم نیافت و در 3 آذر 1353ش، پس از سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای، ساواک مسجد جاوید را تعطیل و آیت‌الله مفتح را‌ زندانی کرد. در سال 1355ش، این عالم مجاهد امامت مسجدی را در حوالی حسینیه‌ ارشاد پذیرفت که به «مسجد قبا» معروف شد. ایشان در این مسجد کلاس‌های عقیدتی و سخنرانی‌های روشنگرانه‌ای در سطح وسیع برگزار می‌کرد.3
 
نشست شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح و جمعی از روحانیان منطقه شمال تهران در مسجد قبا (دهه 1350)
نشست شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح و جمعی از روحانیان منطقه شمال تهران در مسجد قبا (دهه 1350)
 
«مسجد جلیلی»، واقع در خیابان ایرانشهر، یکی دیگر از پایگاه‌های مهم مبارزه علیه حکومت پهلوی بود. در این مسجد، از بازاریان تا روحانیان و دانشگاهیان شرکت داشتند. شخصیت تأثیرگذار این مسجد آیت‌الله مهدوی کنی بود. شهید باهنر نیز گاه در این مکان و «مسجد هدایت» فعالیت و علیه رژیم پهلوی سخنرانی داشتند تا جایی که ایشان به دلیل فعالیت‌های انقلابی در این مسجد و مسجد الجواد ممنوع‌المنبر شدند.4
 
علاوه بر مساجد فوق که از اصلی‌ترین کانون‌های مبارزه در تهران به‌شمار می‌آمدند، باید از مسجد لرزاده تهران، مسجد دانشگاه تهران، مسجد آتشی‌ها و رضای شیراز، مسجد روضه محمدیه یزد، مسجد قیزللی (معروف به مسجد میرزا یوسف‌آقا) تبریز، مسجد جامع قم، مسجد سید و مسجد امام علی(ع) اصفهان نام برد که در هدایت حرکت‌های اسلامی و مردمی و نیز تجمع راه‌پیمایان و معترضان حکومت پهلوی در دوران پیش از انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشتند؛ تا جایی که «دولت در آستانه انقلاب همه گروه‌های سیاسی را برهم زده و اعضای اصلی آنها را سرکوب کرد، اما هنوز بر مساجد و وعاظ و سخنرانان این مساجد مسلط نشده بود».5
 
«مسجد جلیلی»، واقع در خیابان ایرانشهر، یکی دیگر از پایگاه‌های مهم مبارزه علیه حکومت پهلوی بود. در این مسجد از بازاریان تا روحانیان و دانشگاهیان شرکت داشتند. شخصیت تأثیرگذار این مسجد آیت‌الله مهدوی کنی بود. شهید باهنر نیز گاه در این مکان و «مسجد هدایت» فعالیت و علیه رژیم پهلوی سخنرانی داشتند تا جایی که ایشان به دلیل فعالیت‌های انقلابی در این مسجد و مسجد الجواد ممنوع‌المنبر شدند  
فرصت‌سازی مساجد برای انقلابیون؛ منابع و امکانات
ظرفیت‌های مساجد در ایجاد فرصت برای نیروهای انقلابی را می‌توان در ذیل چند عنوان بررسی کرد:
 
الف) ایجاد شبکه غیررسمی ارتباطات:
شاید مهم‌ترین نقش مسجد در پیروزی انقلاب اسلامی را بتوان ایجاد شبکه‌های ارتباطی غیررسمی اما منسجم و گسترده در سراسر کشور دانست که پیام‌ها و اطلاعات انقلابی را به‌راحتی در سراسر کشور پخش می‌کردند. جان دی استمپل، از کارشناسان سفارت آمریکا، دراین‌باره نوشته است: «یک جنبه مهم رشد حرکت انقلابی، مشارکت دائمی و فزاینده سازمان‌های شیعی‌مذهب ایرانیان در جنبش بوده است. در کشور 35 میلیونی ایران، تقریبا 80 تا 90 هزار مسجد و 180 تا 200 هزار روحانی وجود دارد و سریع‌ترین و مطمئن‌ترین راه برای رساندن پیام از شهری به رهبران شهر دیگر از طریق شبکه مساجد انجام می‌گرفت».6
 
افزون بر این، در جریان انقلاب اسلامی، مردم ایران به اخباری که از مساجد پخش می‌شد به‌مراتب بیشتر از صداوسیما اعتماد و اعتقاد داشتند و اخبار به‌سرعت از مساجد به همه‌جا راه می‌یافت. همچنین نوارهای سخنرانی‌های امام خمینی و پیام‌های ایشان با برنامه‌ریزی دقیق، در مساجد، به دست مردم می‌رسید؛ به همین دلیل، رژیم با مساجد مخالفت کرد و قصد تعطیلی آنها را داشت، اما موج حرکت چنان قوی بود که رژیم نتوانست آن را از ریشه بخشکاند.
 
انعکاس ارتباط موفق بین مردم، مسجد و انقلاب اسلامی در گزارش‌های ساواک نیز مشهود است؛ برای نمونه در یکی از این گزارش‌ها چنین آمده است: «از فعالیت مساجد هدایت، الجواد و حسینیه‌ ارشاد که اقدامات آنها مخالف مصالح کشور بود، جلوگیری به عمل آمد تا با مذاکره با مسئولین مساجد و حسینیه‌ مزبور، اقدامات آنان در آینده با مصالح کشور هماهنگی داشته باشد...».7
 
تجمع مردم انقلابی و معترض در مسجد ارک تهران
تجمع مردم انقلابی و معترض در مسجد ارک تهران
 
ب) آموزش، آگاهی‌بخشی و سازماندهی:
به‌جرئت می‌توان گفت که اولین و مهم‌ترین ستون و پشتوانه‌ مردم در دوران انقلاب مساجد بوده‌اند. ازآنجاکه انسان‌های مقیّد به ارزش‌ها و عقاید دینی این کانون را در رأس همه سنگرها انتخاب کردند، بسیاری از نشست‌ها و تجمع‌های مسلمانان در این کانون شکل گرفت و نتایج مطلوبی نیز به همراه داشت. حضور روشنفکران مذهبی غیرروحانی در مساجد در کنار روحانیان تحول جدیدی در عرصه اندیشه دینی به‌وجود آورد؛ چراکه اتحاد این دو گروه و بهره‌گیری ایدئولوژیک از مکتب تشیع به‌عنوان راهنمای عمل انقلاب سبب شد گفتمان سیاسی ایدئولوژیک شیعه به‌صورت گفتمان غالب درآید.
 
همچنین مساجد این امکان را برای انقلابیون فراهم می‌کردند که در هر موقعیتی، مسائل مربوط به حرکت اسلامی را زنده نگاه دارند و تداوم بخشند. بی‌شک مؤثرترین حرکت در تداوم انقلاب پیگیری مجالس بزرگداشت شهدا با محوریت مساجد بود؛ برای مثال، پس از به خاک‌وخون کشیده‌شدنِ قیام مردم قم در اعتراض به چاپ مقاله احمد رشیدی مطلق در 17 دی 1356ش، اعتراض‌ها و تجمع‌ها در شهرهای مختلف سازمان یافت؛ درنتیجه، نیروهای امنیتی و نظامی رژیم تقریبا در همه‌ شهرها درگیر بودند و مساجد به یکی از فعال‌ترین مراکز سازماندهی و هدایت خیزش‌ها تبدیل شدند. «تبریز اولین شهری بود که به‌دلیل برگزاری مراسم چهلم شهدای قم، هدف خشونت رژیم قرار گرفت. به دنبال آن شهرهایی چون قم، شیراز، اصفهان، زنجان و تهران به آتشی سوزان برای سران حکومتی تبدیل شدند».8
 
آیت‌الله مهدوی کنی در کنار اعضای فعال و مبارز مسجد جلیلی
آیت‌الله مهدوی کنی در کنار اعضای فعال و مبارز مسجد جلیلی
 
ج) حمایت مالی از انقلاب در سایه اتحاد با بازار:
هر نهضتی برای سازماندهی و اقدامات انقلابی نیازمند منابع مالی فراوان است؛ زیرا در هر انقلاب، تعداد زیادی افراد درگیر در مبارزه و گستره بزرگی از اقدامات پنهان انقلابی وجود دارد که باید از لحاظ مالی تغذیه شوند. در این میان تلاش موفقیت‌آمیز علمای دینی در برقراری ارتباط با شبکه‌های اجتماعی بازار و استفاده از کمک‌های مالی آنها نقشی اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.
 
 مستندات تاریخی نشان‌دهنده این امر است که «تنها کانال بسیج بازاریان در اتحاد با سایر گروه‌ها، مساجد بودند؛ ... [همچنین] مساجد محل امنی برای بازاریان فراهم کرده بودند تا گرد هم آیند و به مخالفت با رژیم پرداخته و فشارهای حکومت را افشا کنند».9 علاوه بر این، تأمین منابع مالی گروه‌های انقلابی و سازماندهی آنها برای برگزاری تظاهرات‌ها، اعتصاب‌ها، انتشار و پخش روزنامه‌ها و اعلامیه‌ها را نیروهای بازار که در پیوند با مساجد بودند، برعهده داشتند.
 
این اتحاد سبب می‌شد بسیاری از قشرهای جامعه از طریق دو ستون اصلی بافت شهری، یعنی مسجد و بازار، آگاهی و حمایت لازم را کسب کنند و در جریان مبارزه انقلابی، به نقش‌آفرینی جدی بپردازند؛ ازاین‌رو در آن سال‌ها مساجد همراه بازارها به مراکز نیرومند پشتیبانی انقلاب و ستاد عملیاتی رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شده بودند. سرانجام جمهوری اسلامی ایران نیز با آرای مردم در مسجد متولد شد.
 
نمایی از یکی از راه‌پیمایی‌های اعتراضی مردم
 
فرجام سخن
در تاریخ معاصر ایران، مسجد در نقش تابلوی فرهنگی جامعه و نیز نقطه کانونی تجمع دینی، سیاسی و اقتصادی مردم در هر شهر و روستا ظاهر شد. مساجد در فرآیند انقلاب اسلامی به عنوان کانون هویت‌ساز و بسیجگر انقلاب، الهام‌بخش رفتار دینی و سیاسی مردم شدند و گفتمان دینی مطرح‌شده از منابر مساجد توانست در پیوند با رهبری هوشمندانه امام خمینی به عنوان گفتمان هژمون در جریان انقلاب درآید و بار دیگر شالوده تمدن ایرانِ اسلامی را بر محوریت مسجد سامان بخشد.
 
پی نوشت:
 
1. رضا شریف‌پور، مسجد و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 83.
2. غلامرضا گلی زواره، باران بیداری (تأملی در جنبه‌های معنوی، فکری، تاریخی و سیاسی انقلاب اسلامی ایران)، قم، نورالسجاد، 1387، ص 65.
3. همان، ص 67.
4. مرتضی نعمتی زرگران، شهید دکتر محمدجواد باهنر، مواضع و دیدگاه‌ها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صص 89 و 92.
5. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1388، ص 657.
6. جان دی استمپل، درون انقلاب ایران، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، رسا، 1379، ص 68.
7. علیرضا زهیری، عصر پهلوی به روایت اسناد، تهران، معارف، 1379، ص 333.
8. رضا شریف‌پور، همان، ص 60.
9. Misagh Parsa, social origin of iranian revolution, rutgress university press, 1989, p.p 94-125. https://iichs.ir/vdcfmtdy.w6d1cagiiw.html
iichs.ir/vdcfmtdy.w6d1cagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما