بررسی وضعیت علما و مدرسان مشهد در دوره رضاخان؛

علل رکود شش‌ساله حوزه علمیه مشهد

حوزه علمیه مشهد تا سال 1314، در کنار حوزه نوپای قم، یکی از قطب‌های تربیت طلاب علوم دینی بود و مدارس مختلفی که با محوریت حرم مطهر امام رضا(ع) در چند قرن شکل گرفته بودند رونق زیادی داشتند، اما بعد از این سال، این حوزه به مدت شش سال وارد دوران رکود شد
علل رکود شش‌ساله حوزه علمیه مشهد
 
وجود مرقد مطهر حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) در خطه خراسان، از دیرباز ناحیه طوس و بعدها مشهد را به محل تجمع شیعیان و علاقه‌مندان به معارف اسلامی تبدیل کرده است. ابن‌بطوطه، جهانگرد مغربی، در سفرش به مشهد، در سال 734ق و هم‌زمان با حکومت ایلخانان مغول، ضمن توصیف ساختمان بقعه امام رضا(ع) از وجود مدرسه‌ای در کنار آن خبر داده است.
 
رشد تشیع در ایران پس از حمله مغول باعث شد مشهدالرضا(ع) به مهم‌ترین قطب مذهبی در عهد تیموریان تبدیل شود. در زمان جانشینان تیمور، آرامش نسبی بر خراسان حاکم شد؛ مدارس متعددی به همت برخی از سلاطین و امیران تیموری در مشهد بنا شد و فعالیت‌های علمی دوباره رونق گرفت.
 
با آغاز سلسله صفوی و رسمی شدن مذهب شیعه در ایران، بسیاری از عالمان شیعی جبل‌عامل لبنان به مشهد مهاجرت کردند. شاهان صفوی نیز برای تربیت عالمان شیعی، مدارس جدیدی تأسیس کردند. با سقوط صفویان و به‌موازات تضعیف حوزه علمیه پررونق اصفهان، حوزه علمیه مشهد قوّت گرفت و در قرن چهاردهم قمری، یک قطب علمی در ترویج معارف تشیع شد.
 
پس از فترت کوتاه ناشی از آشفتگی سقوط صفویه، ساخت مدارس دینی در این شهر در دوره قاجار از سر گرفته شد. در این مقطع، طلاب علوم دینی از شهرهای دیگر به مشهد مهاجرت کردند و اغلب مدارس آباد بود؛ شمار طلاب بیش از دوهزار نفر بودند و استادان و مدرسان بزرگی در هر رشته به تدریس اشتغال داشتند و برای هر یک از درس‌های ادبیات، فقه، اصول و حکمت، حوزه‌های درسی بزرگ تشکیل شد.1
 
دورنمای مسجد گوهرشاد و گوشه‌ای از ایوان ناصری بارگاه امام رضا(ع)
دورنمای مسجد گوهرشاد و گوشه‌ای از ایوان ناصری بارگاه امام رضا(ع)
شماره آرشیو: 2646-1ع
 
مدرسه دودر، پریزاد، بالاسر، مدرسه میرزاجعفر، خیرات‌خان، مدرسه عباس‌قلی‌خان، باقریه، مدرسه نواب، بهزادی،  ابدال‌خان و سلیمان‌خان از جمله مدارسی بودند که در این دوره تاریخی به تناوب در اطراف حرم امام رضا(ع) بنا شدند و حوزه علمیه مشهد را شکل دادند.
 
وضعیت حوزه علمیه مشهد در آغاز سلطنت رضاشاه
تأسیس حوزه علمیه قم در سال 1340ق (1300ش) تا حدزیادی توجه عالمان و جویندگان علم را از حوزه مشهد به این شهر جلب کرد. بااین‌حال مدارس علمیه مشهد در اواخر دوره قاجار و سال‌های ابتدایی حکومت پهلوی اول، همچنان در علوم معقول و ادبیات جایگاه ویژه‌ای داشت.
 
 کلاس درس روحانیان در مسجد گوهرشاد مشهد در اوایل سلطنت رضاخان
کلاس درس روحانیان در مسجد گوهرشاد مشهد در اوایل سلطنت رضاخان
شماره آرشیو: 1-126-24ط
 
شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری، که طبع شعر نیز داشت، در مدرسه نواب، حلقه درس مهمی تشکیل داده بود. همچنین در فلسفه و حکمت نیز حوزه علمیه مشهد به سه استاد معروف خود نام‌بردار بود؛ ملا محمدعلی، معروف به «حاجی فاضل» که از شاگردان میرزای شیرازی و در فقه و فلسفه مبرز بود، ریاست علمی حوزه و مسند قضاوت شرعی داشت؛ میرزا عسکری شهیدی معروف به «آقابزرگ» که  استاد مسلّم فلسفه مشهد بود، 23 سال در این شهر حکمت تدریس کرد و نیز شیخ اسدالله یزدی، که حکیمی وارسته بود، شاگردان فراوانی تربیت کرد.2
 
رضاشاه در سال‌های ابتدایی سلطنتش به خاطر تثبیت ارکان حکومت نوپایش، چندان خود را درگیر ساختار مذهبی و سنتی ایران نکرد و حتی تلاش کرد چهره‌ای مذهبی از خود نشان دهد، اما به‌تدریج به اقداماتی دست زد که عکس‌العمل روحانیان و قشرهای متدین جامعه را برانگیخت. واکنش نسبت به اجرای قانون «اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه» در سال 1308ش و پس از آن اجرای کشف حجاب در سال 1314ش در همین زمینه قابل ارزیابی است.
 
آتشی که شعله‌ور شد
در 13 فروردین 1314ش و در جریان جشنی که با حضور علی‌اصغر حکمت، وزیر معارف، در مدرسه شاهپور شیراز منعقد شده بود «عده‌ای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته به‌ناگاه برقع از روی برگرفتند و با چهره‌ای باز و گیسوانی نمایان پایکوبی را آغاز کردند».3
 
آیت‌الله العظمی حاج آقا سیدحسین قمی به اتفاق خادمین حرم رضوی(ع) در حال نصب ضریح مطهر
آیت‌الله العظمی حاج آقا سیدحسین قمی به اتفاق خادمین حرم رضوی(ع) در حال نصب ضریح مطهر
 
این اتفاق موجی از اعتراض را در محافل دینی شیراز و سپس حوزه‌های علمیه قم، مشهد و تبریز در پی داشت. در همین زمان، مراسمی با حضور رضاشاه در دبیرستان فردوسی مشهد برگزار شد که در آن دختران و زنان بی‌حجاب حضور داشتند. البته علمای خراسان به‌ویژه آیت‌الله حاج سیدحسین قمی، از بزرگان حوزه مشهد، ابتدا نسبت به نقش شاه در برگزاری این مراسم تردید داشتند؛ چراکه یک سال پیش و در زمان برگزاری جشن هزاره فردوسی در طوس، رضاشاه نسبت به حضور چند زن بی‌حجاب واکنش نشان داده و دست‌اندرکاران جشن را مواخذه کرده بود. با توجه به این سابقه، علمای مشهد وقایع دبیرستان فردوسی را حرکتی خودسرانه مسئولان شهر تلقی کردند، اما به‌تدریج با علنی‌شدن وقایعی از این نوع و اصرار رضاشاه بر تداوم آن، آیت‌الله قمی در مشورت با علمای بنام مشهد تصمیم گرفت به تهران رود و اعتراض علمای مشهد را به رضاشاه منتقل کند.
 
در همین زمان، مراسمی با حضور رضاشاه در دبیرستان فردوسی مشهد برگزار شد که در آن دختران و زنان بی‌حجاب حضور داشتند. البته علمای خراسان به‌ویژه آیت‌الله حاج سیدحسین قمی، از بزرگان حوزه مشهد، ابتدا نسبت به نقش شاه در برگزاری این مراسم تردید داشتند  
آیت‌الله قمی و نهی از منکری که به دیوار تکبر رضاشاهی خورد
آیت‌الله حاج سیدحسین قمی (1244-1325ش) از استادان و بزرگان حوزه علمیه مشهد، از 23 سال پیش از این تاریخ، به توصیه استادش میرزا محمدتقی شیرازی (میرزای دوم)، مجاور حرم امام هشتم شد و به کار تربیت طلاب و ترویج معارف دینی مشغول بود. قاطعیت و دوری جستن آیت‌الله قمی از دستگاه حکومت، در گرایش مردم به ایشان بی‌تأثیر نبود. در سفرهای رضاشاه به مشهد، آیت‌الله قمی از علمایی بود که در مراسم استقبال از شاه و دیدار عمومی با وی حاضر نمی‌شد. در آرشیو مرکز اسناد آستان قدس رضوی دو نامه در سال‌های 1302 و 1306ش از  این مرجع دینی خطاب به نایب‌التولیه وقت آستان قدس موجود است که در آنها بر حفظ شئونات مذهبی در حرم و یکی از امامزاده‌ها تأکید کرده و این خود نشان‌دهنده موقعیت و جایگاه مذهبی وی است.4
 
 آیت‌الله العظمی حاج آقا سیدحسین قمی در کنار برخی فرزندان و اصحاب خود در مشهد
آیت‌الله العظمی حاج آقا سیدحسین قمی در کنار برخی فرزندان و اصحاب خود در مشهد
 
آیت‌الله قمی به‌اتفاق دو فرزندش و با بدرقه پرشکوه علما و مردم مشهد، در 10 تیرماه 1314 به تهران رفت و در بدو ورود، در باغی در شهر ری مقیم شد. به محض اطلاع مردم و علمای تهران از این سفر، جمعیت زیادی برای دیدار ایشان به شهر ری رفتند. افزایش روزافزون ملاقات‌های مردمی، حساسیت حکومت را برانگیخت؛ به‌گونه‌ای که آنها درصدد ممانعت و حتی حصر باغ برآمدند. از آیت‌الله قمی نقل شده است که شدت محاصره به حدی بود که «قوت و غذا از خارج از آنجا با زحمت به ما می‌رسید».5 امام خمینی(ره) نیز، که در آن زمان به عنوان مجتهدی فاضل در حوزه علمیه قم شناخته می‌شد و به دیدار آیت‌الله قمی موفق شده بود، برای توصیف وضعیت ایشان از تعبیر «حبس» استفاده کرده و علت آن وضعیت را همراهی نکردن مردم دانسته بودند.6
 
آیت‌الله قمی ... در 10 تیرماه 1314 به تهران رفت و در بدو ورود، در باغی در شهر ری مقیم شد. به محض اطلاع مردم و علمای تهران از این سفر، جمعیت زیادی برای دیدار ایشان به شهر ری رفتند. افزایش روزافزون ملاقات‌های مردمی، حساسیت حکومت را برانگیخت؛ به‌گونه‌ای که آنها درصدد ممانعت و حتی حصر باغ برآمدند  
آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس و رئیس وقت حوزه علمیه قم، نیز از حامیان آیت‌الله قمی بود و ایشان نیز در پی ابلاغ قانون اتحاد شکل لباس برای طلاب، در 11 تیرماه در تلگرافی خطاب به رضاشاه به این قانون اعتراض کرده بود. یکی از علمای نزدیک به آیت‌الله حائری نقل کرده است که ایشان نامه یادشده را بعد از نگارش و مخابره آن، به او دادند و خواستند متن آن به رویت آیت‌الله قمی برسد. این فرد می‌گوید وقتی من صورت تلگراف را دادم، تمام بازاری‌هایی که در محضر آیت‌الله قمی بودند، آن را خواندند. آقای قمی تلگراف را که دید خیلی خوششان آمد و برای آیت‌الله حائری دعا کردند.7
 
در مدت ده ‌روزی که آیت‌الله قمی در شهر ری اقامت داشت نه‌تنها به درخواست او برای دیدار با شاه پاسخی داده نشد، بلکه روزبه‌روز محل اقامتش در حصر و محدودیت بیشتر قرار گرفت. سرانجام به ایشان ابلاغ شد که فقط اجازه دارد به عتبات عزیمت کند و حق بازگشت به مشهد را ندارد. حتی مختاری (رئیس شهربانی وقت) زمان حرکت ایشان را نیز نیمه‌شب تا یک ساعت مانده به صبح تعیین کرد؛ به این ترتیب آیت‌الله قمی به اتفاق همراهانش به عراق تبعید شد. با اینکه مراجع و علمای بنام نجف به ایشان پیشنهاد کردند که به سامرا برود و مکتب میرزای شیرازی را احیا کند، اما آیت‌الله قمی با توسل به استخاره، در کربلا حوزه علمیه تشکیل داد و در مدت اقامت خود در این شهر، آثار علمی، شاگردان و خدمات اجتماعی بسیاری برجای گذاشت.8
 
آیت‌الله العظمی حاج آقا سیدحسین قمی در کنار برخی فرزندان و اصحاب خود در کربلا
آیت‌الله العظمی حاج آقا سیدحسین قمی در کنار برخی فرزندان و اصحاب خود در کربلا
 
سرکوب بی‌رحمانه قیام گوهرشاد و آغاز رکود حوزه علمیه مشهد
مردم و علمای معترض مشهد که از سرنوشت آیت‌الله قمی نگران بودند، در حرم امام رضا(ع) تحصن کردند. روز 20 تیر، معترضان در مسجد گوهرشاد تحصن کردند و پای منبر روحانیان از جمله شیخ محمدتقی بهلول، نشستند. بین مردم معترض و مأمورانی که قصد برهم‌زدن تجمع را داشتند، درگیری‌هایی رخ داد و تعدادی از معترضان به شهادت رسیدند.
 
حادثه مسجد گوهرشاد چگونه رقم خورد؟   بامداد یکشنبه 21 تیرماه 1314ش، به دستور رضاشاه مأموران نظامی به تجمع مردم حمله کردند و با سلاح‌های گرم جمعیت متحصن را به خاک و خون کشیدند. بیش از 33 نفر روحانی در حوزه مشهد در این قیام شرکت کردند که تعدادی از آنها دستگیر شدند و تعدادی از آنها از جمله شیخ بهلول نیز از چنگال مأموران امنیتی گریختند یا مخفی شدند.9 به این ترتیب حوزه علمیه مشهد، که مرکز مقاومت علیه کشف حجاب بود، تقریبا از هم فروپاشید؛ مدارس دینی تخریب شد و حکومت مستبدانه رضاشاه در این شهر همه شئون و عرصه‌های زندگی مردم را قبضه کرد.10
 
مدارس بزرگ و معروف مشهد مانند مدرسه نواب، مدرسه میرزا جعفر و مدرسه باقریه به اداره معارف و اوقاف تحویل داده شد. برخی از مدرسان حوزه مخفیانه در خانه‌های خود تدریس می‌کردند. برخی از علمای قدیمی حوزه‌ها مانند مرحوم حاج شیخ علی‌اکبر نهاوندی، مرحوم میرزا احمد کفائی و مرحوم حاج شیخ کاظم دامغانی در حجره‌های مدرسه سلیمان‌خان، که تنها مدرسه باقی‌مانده مشهد بود، چند ساعتی گرد می‌آمدند یا در مدرسه نواب که در اختیار سازمان اوقاف بود، دو یا سه نفر از اهل علم که سابقه‌ای داشتند حضور می‌یافتند.11
 
البته این وضعیت در حوزه‌های علمیه سایر شهرها و ازجمله قم نیز حاکم شد؛ به‌ویژه اینکه آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس و ستون اصلی این مرکز دینی، یک سال پس از این وقایع، در سال 1315ش درگذشت. حوزه مشهد هم که با تبعید آیت‌الله قمی پشتوانه و اعتبار اصلی خود را از دست داده بود، از حیث سیاسی کاملا به حاشیه رفت.
 
اندک طلاب باقی‌مانده در حوزه‌ها نیز وضع مالی خوبی نداشتند؛ از موقوفات مدارس علمیه چیزی حاصل نمی‌شد؛ مردم نیز وضع اقتصادی‌شان مناسب نبود و پرداخت وجوهات شرعی کاهش یافته بود. در نتیجه تنگناهای مالی ناشی از این اوضاع، تعدادی از اهل علم از کسوت روحانیت خارج شدند و برای معلمی به دبستان‌های تازه‌تأسیس رفتند؛ همچنین تأسیس دانشکده معقول و منقول در تهران و مشهد نیز به تضعیف بیشتر جایگاه حوزه‌های علمیه در این دو شهر منجر شد.12
 
برخاستن دوباره ققنوس حوزه از خاکستر استبداد رضاشاهی
با برکناری رضاشاه از قدرت در شهریور 1320، اوضاع حوزه علمیه مشهد نیز به‌تدریج بهبود یافت؛ علمای تبعیدی به مشهد بازگشتند تا حوزه رونق بگیرد.
 
احیای دوباره حوزه علمیه مشهد مرهون کوشش‌ سه شخصیت علمی زبده، یعنی میرزا احمد کفائی، شیخ مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی، بود. میرزا احمد کفائی با تکیه بر جایگاه دینی و علمی و خانوادگی خود و با جلب اطمینان حکومت، مدارس و موقوفات آن را از دولت پس گرفت و اجاره‌بندی کرد تا از این طریق برای مخارج طلاب و استادان عایدات فراهم شود؛ درنتیجه، بسیاری از استادان و طلاب به حوزه بازگشتند؛ همچنین میرزا احمد کفائی برخی از علمای شهرهای دیگر، نظیر آقابزرگ اشرفی شاهرودی، از شاگردان بنام میرزا محمدحسین نائینی، را به مشهد دعوت کرد.13
 
آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی در کنار آیت‌الله العظمی میرزا مهدی شیرازی در حال سفر به ایران
آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی در کنار آیت‌الله العظمی میرزا مهدی شیرازی در حال سفر به ایران
 
آیت‌الله قمی نیز در اواسط سال 1322ش به ایران بازگشت و در مسیر رسیدن به مشهد، با استقبال باشکوه مردم شهرهای مختلف مواجه شد. بااین‌حال مدت اقامت ایشان در مشهد طولانی نشد و خلی زود به عتبات بازگشت تا در کنار آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی، مرجع اعلم وقت، عمر خویش را صرف تدریس و تربیت طلاب کند. آیت‌الله قمی در پاییز 1325ش و در پی رحلت آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی، به مرجعیت اعلم رسید، اما این دوره نیز چندان طولانی نبود و این مجتهد آگاه و مبارز، پس از سه ماه در اسفندماه همان سال در نجف درگذشت.
 
نتیجه‌گیری
حوزه علمیه مشهد در دوران حکومت رضاشاه، دو دوره متفاوت را پشت سرگذاشت؛ پیش از قیام مسجد گوهرشاد در تابستان 1314ش، این مرکز در کنار حوزه نوپای قم، یکی از قطب‌های تربیت طلاب علوم دینی بود. مدارس مختلفی که با محوریت حرم مطهر امام رضا(ع) در چند قرن شکل گرفته بودند رونق زیادی داشتند و استادان و عالمان متعددی در آنها مشغول تدریس بودند. این حوزه نیز به موازات ساختار دینی کشور و حوزه قم به زعامت آیت‌الله حائری یزدی، نگرشی توأم با زمان‌سنجی و عمل منطبق با شرایط زمانه نسبت به حکومت پهلوی داشت.
 
بااین‌حال اقدامات ضددینی رضاشاه این آتش زیر خاکستر را روشن کرد. با زمزمه اجرای کشف حجاب، حوزه علمیه مشهد هسته مخالفت و مقاومت در برابر حکومت شد. تلاش آیت‌الله قمی برای گفت‌وگو با شاه نیز با بی‌اعتنایی متکبرانه او روبه‌رو شد و این عالم دینی نیز به کربلا تبعید شد.
 
واقعه خونین مسجد گوهرشاد نشان داد که رضاشاه برای رسیدن به اهداف خود، هیچ صدای مخالف یا منتقدی را برنمی‌‌تابد. پس از این واقعه، حکومت همه محافل و مراکز دینی را زیر سیطره خود درآورد و حوزه علمیه مشهد عملا وارد دوران رکود شد. این وضعیت تا شش سال بعد و زمان کنار رفتن رضاخان از مسند قدرت ادامه یافت. در این مقطع بود که بار دیگر رونق به حوزه علمیه مشهد بازگشت و در سال‌های بعد بستر تربیت نسل مؤثری از طلاب انقلابی و آگاه شد.
 
پی نوشت:
 
1. جلیل امجدی، «حوزه علمیه مشهد در گذر زمان»، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 52 (بهار 1395)، ص 53.
2. همان‌جا.
3. سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چ چهارم، 1366، ص 39.
4. رحیم روح‌بخش، «مرجعیت در عرصه سیاست؛ بررسی موردی مبارزات آیت‌الله قمی در مشهد»، ویژه‌نامه نقش مشهد در انقلاب اسلامی، ضمیمه فصلنامه تاریخ‌پژوهشی، سال چهارم، ش 4 (بهمن 1392)، ص 50.
5. همان، ص 51.
6. همان‌جا.
7. غلامرضا کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 63.
8. رحیم روح‌بخش، همان، ص 52.
9. جلیل امجدی، همان، ص 57.
10. مهدی صلاح، کشف حجاب زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 187.
11. جلیل امجدی، همان، صص 57-58.
12. همان، ص 59.
13. همان‌جا. https://iichs.ir/vdcbssb8.rhb95piuur.html
iichs.ir/vdcbssb8.rhb95piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما