نگاهی به ساواک؛

سازمان جهنمی

ساواک برخوردار از هزاران نفر مخبر حقوق‏‌بگیر بود. مجله نیوزویک گزارشى داده بود که بودجه رسمى ساواک در سال 1972م 225میلیون دلار و در سال 1973 310میلیون دلار بوده است، ولى این رقم بسیار کم است؛ زیرا منافع عظیم دیگرى در بودجه‌‏هاى سرّى دیگر بخش‌هاى امنیتى وجود داشته است
سازمان جهنمی
 
ساواک مهم‌ترین تکیه‌گاه حکومت پهلوی از زمان تأسیس تا فروپاشی این رژیم بود. در این مقاله تلاش می‌شود چگونگی شکل‌گیری این نهاد مورد بررسی قرار گیرد.
 
در بهمن 1335 از سوی دولت لایحه تشکیل سازمان امنیت در مجلس شورای ملی مطرح و طی یک رأی‌گیری سفارشی در صحن علنی به تصویب رسید. بررسی طرح یادشده در مجلس سنا با درنگ بیشتری نسبت به ساختار پیش‌بینی‌شده تشکیلات آن، همراه بود و از جمله عده‌ای که بنای مخالفت با راه‌اندازی این نهاد را گذاردند رضاعلی دیوان‌بیگی بود که موجودیت و اختیارات آن را موجب اختناق دانسته و ابراهیم خواجه‌نوری ضمن شرح مفصلی از پیامدهای ایجاد سیستم پلیس سیاسی مورد نظر، به آن رأی مخالف داد؛1 بااین‌همه قانون تأسیس آن با اکثریت ضعیفی در 29 اسفند مصوب شد و حکومت نظامی لغو گردید.2
 
با تشکیل کابینه منوچهر اقبال در آغاز 1336 بختیار به عنوان معاون نخست‌وزیر و سرپرست تشکیلات جدید سیاسی، انتظامی به مجلس معرفی گردید. نام نهاد فوق‌الذکر در ابتدا سازمان اطلاعات و امنیت بود، اما پس از دایر شدن وزارت اطلاعات، تسمیه آن به امنیت و اطلاعات مبدل شد که به تقلید از تخفیف معمول در عناوین شبکه‌های پلیسی فرامنطقه‌ای اختصارا عبارت منفور ساواک از آن استخراج شد.3
 
محمدرضا پهلوی شأن تأسیس این نهاد را بدین نحو توجیه می‌کند: «در همه کشورهای دنیا سازمان‌های مشابه آن وجود دارد؛ چون هر مملکتی موظف است با کسانی که امنیت داخلی و خارجی‌اش را تهدید می‌کند، مبارزه کند؛ چنین سازمان‌هایی هم در کشورهای دیکتاتوری و هم در دموکراسی‌های غربی وجود دارد نظیر: ک.گ.ب، سیا، اف بی آی، ام آی فایو و سرویس اطلاعات و ضدجاسوسی فرانسه» و در جای دیگر گوید: «در ایران نیز مانند هرجای دیگری خائنان، جاسوسان، آشوبگران و خرابکاران حرفه‌ای به‌سر می‌برند که حضورشان می‌بایست به دولت و سران نظامی اطلاع داده می‌شد. این وظیفه ساواک بود تا آنها را مطلع سازد».4
 
براساس قانون وظایف سازمان امنیت از این قرار بود: بنیادنامه نهاد یادشده بدین شرح است: ماده (1) برای حفظ امنیت کشور و جلوگیری از هرگونه توطئه که مضر به مصالح عمومی است سازمانی به نام اطلاعات و امنیت کشور وابسته به نخست‌وزیری تشکیل می‌شود و رئیس سازمان پست معاون نخست‌وزیر را داشته و به فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی منصوب خواهد شد.
 
ماده (2) سازمان اطلاعات و امنیت کشور دارای وظایف زیر است: الف) تحصیل و جمع‌آوری اطلاعات لازم برای حفظ امنیت کشور؛ ب) تعقیب اعمالی که مقتضی قسمتی از اقسام جاسوسی است. عملیات عناصری که بر ضد استقلال و تمامیت کشور به نفع اجنبی اقدام کنند؛ ج) جلوگیری از فعالیت جمعیت‌هایی که تشکیل و اداره کردن آن غیرقانونی اعلام شده یا شود و همچنین ممانعت از تشکیل جمعیت‌هایی که مرام و رویه آنها مخالف قانون اساسی است؛ د) جلوگیری از توطئه و اسباب‌چینی علیه امنیت کشور؛ ه) بازرسی و کشف و تحقیقات نسبت به بزه‌های زیر:
1. بزه‌های منظور در قانون مجازات مقدمین بر علیه استقلال و امنیت کشور مصوب خرداد 1310؛ 
2. جنحه و جنایاتی که در فصل اول باب دوم قانون کیفر عمومی مصوب دی‌ماه 1304 پیش‌بینی شده است.
 
ماده (3) مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور از حیث طرز تعقیب بزه‌های مذکور در این قانون و انجام وظایف در زمره ضابطین نظامی خواهند بود و از تاریخ تصویب این قانون رسیدگی به کلیه بزه‌های مذکور در فوق صلاحیت نظامی خواهد بود.
 
ماده (4) کارمندان سازمان اطلاعات و امنیت کشور هرگاه متهم به ارتکاب بزه شوند که راجع به خدمت بوده یا ملازمه با خدمات آنان داشته باشد از حکم نظامیان و خدمت‌گذاران ارتش هستند و با رعایت مقررات قانون دادرسی و کیفر ارتش مصوب 1338 دادگاه‌های نظامی خواهند بود.
 
ماده (5) اساسنامه سازمان و آیین‌های داخلی و استخدامی و مالی مربوط به هیئت دولت قابل اجراست».
 
در سال 1337 تفسیریه زیر الحاق و مصوب شد: «ماده (1) در مورد بزه‌های مطرح در قانون سازمان اطلاعات کشور 29 اسفند 1335 هرگاه متهم نظامی یا کارمند مسلح شاهنشاهی باشد وظیفه ضابطین به عهده اشخاص مندرج در ماده 123 قانون دادرسی و کیفر ارتش و مأموران سازمان ضد اطلاعات خواهد بود. ماده (2) مأموران سازمان ضد اطلاعات در زمره ضابطین نظامی محسوب می‌شوند».5
 
کنترل احزاب دولتى از طریق ساواک انجام مى‏‌شد و تمامى گزارش‌هایى که ساواک درباره این احزاب تهیه کرده گواه این مدعاست. اغلب گزارش‌ها در اداره کل سوم ساواک تهیه مى‌‏شد. اداره امنیت داخلى ساواک، که اداره سوم هم نامیده مى‏‌شد و مهم‌ترین جزء کل دستگاه سرکوب و شکنجه‌‏گر بود، به پنج بخش تقسیم مى‏‌گشت که بخش نخستین آن، تحقیقات و عملیات در مورد چند گروه و سازمان کلیدى مخالف را برعهده داشت  
دایره اختیارات ریاست ساواک بر کلیه امور سیاسی و امنیتی، اطلاعات و ضدجاسوسی کشور در رده غیرنظامی مشرف بوده و دارنده منصب ریاست کل آن با مرتبه معاونت نخست‌وزیر، در هیئت دولت عضویت داشت. با توجه به آنکه انگیزه پیدایش چنین سازمانی با طراحی بر مدار مختصات سی.آی.ایA، تبدیل شمشیر برهنه حکومت نظامی به تیغ مستتر امنیتی بود، هیئت گزینش مؤسسین از جمله سرپرست، دوره‌های اختصاصی فشرده‌ای را در ستادهایی نظیر مرکز فنی، آموزشی سیا در مریلند کالیفرنیا و آموزشگاه عملیاتی سازمان ضدجاسوسی انگلستان اینتلیجنس سرویس لندن و دانشکده عالی موساد لتا فاکدیم در تل‌آویو گذرانیدند.6 گمارش مراتب سازمانی این نهاد با شرکت عناصری از آگاهی شهربانی، وزارت کشور، ضد اطلاعات ارتش صورت یافت، اما هسته اولیه مدیران ساواک در مراحل اولیه راه‌اندازی مرکب از افسران فرمانداری نظامی و بعضا رکن دوم ستاد همچون امجدی، رفعت، مبصر، پاکروان، زیبایی، شهشهانی، کیانی، انصاری، مولوی، صمصام،7 و بالاخره سرهنگ حسن علوی‌کیا بودند8 و علت انتخاب این رسته با توجه به بیشینگی همبندی ایشان با تیمور بختیار در برابر وفاداری آنان نسبت به پهلوی صورت گرفته بود.9
 
در مدت اندکی گروه مستشاری تئوری چارت تشکیلاتی ساواک را طرح‌ریزی کرد10 و با وجود سازمان‌بندی ظاهری بدنه اصلی شبکه اجرایی آن، مجموعه این نهاد تا مدت‌ها کاریکاتوری از نظام اطلاعاتی و ضداطلاعاتی تلقی شده و اهمیت ویژه آن از منظر تسهیلات پیش‌بینی‌شده در هیئت وزیران که از حیث حساسیت منظورشده مستلزم بودجه‌ای نامحدود و کاملا سری بود، به شمار گرفته می‌شد.11
 
رژیم پهلوی پس از سقوط حکومت مصدق مشروعیتش را از دست داده و براى آنکه همچنان استوار بماند ناچار بود نیروهاى سرکوبگر را تقویت کند و در چنین وضعیت سیاسى و اجتماعى بود که ساواک‏ با نقشه و کمک فنى «سیا» با هدف مبارزه با کمونیسم در ایران ایجاد گردید.12 چنان‌که بالاتر یاد شد به موجب قانون ساواک‏ مستقیما به نخست‏‌وزیرى وابسته بود و رئیس آن که مقامش درسطح معاون وزیر بود، مى‏‌بایست تنها به نخست‏‌وزیر حساب پس بدهد، اما در عمل به دلیل کمرنگ شدن تدریجى اهمیت نخست‌وزیر و وضعیت سیاسى پرتنش سال‌هاى دهه 1350، رئیس ساواک بى‏‌واسطه با شاه تماس مى‏‌گرفت.13
 
از سال 1335 تا 1357 چهار نفر که همگى افسر ارشد بودند در پى یکدیگر در رأس ساواک قرار گرفتند: سپهبد تیمور بختیار، سرلشکر حسن پاکروان، ارتشبد نعمت‌الله نصیرى و سپهبد ناصر مقدم.
 
ساواک برخوردار از هزاران نفر مخبر حقوق‌‏بگیر بود. مجله نیوزویک گزارشى داده بود که بودجه رسمى ساواک در سال 1972م 225میلیون دلار و در سال 1973 310میلیون دلار بوده است، ولى این رقم بسیار کم است؛ زیرا منافع عظیم دیگرى در بودجه‏‌هاى سرّى دیگر بخش‌هاى امنیتى وجود داشته است.
 
کنترل احزاب دولتى از طریق ساواک انجام مى‏‌گرفت و تمامى گزارش‌هایى که ساواک درباره این احزاب تهیه کرده گواه این مدعاست. اغلب گزارش‌ها در اداره کل سوم ساواک تهیه مى‏‌شد. اداره امنیت داخلى ساواک، که اداره سوم هم نامیده مى‌‏شد و مهم‌ترین جزء کل دستگاه سرکوب و شکنجه‌‏گر بود، به پنج بخش تقسیم مى‏‌گشت که بخش نخستین آن، تحقیقات و عملیات در مورد چند گروه و سازمان کلیدى مخالف را برعهده داشت: حزب توده، جبهه ملى و احزاب مربوط به آن، دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور، اقلیت‌هاى قومی متأثر از جریان‌های فرامرزی و روحانیت.
 
بخش دوم درباره افکار عمومى و نهادهاى همگانى کار مى‏‌کرد و شامل مطبوعات، عشایر، سازمان‌هاى کارگرى و دهقانى، احزاب سیاسى وابسته به دولت، مدارس و دانشگاه‌ها و دستگاه‌هاى دولتى بود. بخش سوم اسناد بخش امنیت داخلى را نگهدارى مى‏‌کرد. بخش چهارم مسئول فعالیت‌هاى ویژه‏‌اى چون سانسور، ترویج افکار، آموزش و عملیات ویژه و مسائل حقوقى از قبیل بازجویى بود. اداره امنیت داخلى، بر چهار زندان نیز مدیریت داشت از جمله زندان معروف باغ مهران که گفته مى‏‌شود داراى اتاق‌هاى شکنجه و حیاط اعدام بود.
 
ساواک مهم‌ترین نقش را در سرکوب سازمان‌های سیاسی مخالف شاه و تحرکات ضد رژیمی مردم داشت و در این راه به شکنجه‏‌هاى قرون وسطى و ایجاد ارعاب و وحشت عموم مبادرت می‌کرد.14 عمر ساواک از 1335 تا 1357، 22 سال به طول انجامید و در مدت استقرار فضایی آکنده از خفقان را بر کشور حاکم کرد و یکی از مهم‌ترین دلایل وقوع انقلاب، انباشت توده انبوه نارضایتی مردم از سرکوب‌های این نهاد بود.15
 
مهدی سمسار (صاحب امتیاز و مدیر بعدی روزنامه رستاخیز) در کنار سرلشکر تیمور بختیار (رئیس ساواک) در فرودگاه مهرآباد
مهدی سمسار (صاحب امتیاز و مدیر بعدی روزنامه رستاخیز) در کنار سرلشکر تیمور بختیار (رئیس ساواک) در فرودگاه مهرآباد
شماره آرشیو: 1-2833-4ع
 
پی نوشت:
 
[1]. مهرزاد بختیاری (سردار اکبری)، آخرین بازی معمار ساواک، تهران، نشر کوله پشتی، 1394، صص 92-94؛ خواجه نوری در مجلس گفت: «می‌گویند در روز قیامت، در جهنم مارهایی وجود دارد که انسان برای رهایی از چنگ آن مارها به افعی پناه می‌برد. ما حاضریم مادام‌العمر حکومت نظامی داشته باشیم، ولی سازمان امنیت در این مملکت دایر نشود».
2. جمارک گازیوروسکی، دیپلماسی آمریکا و ایران، جمشید زنگنه، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۲۰۰. ‌
3. مهرزاد بختیاری (سردار اکبری)، همان، صص 92-94.
4. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، صص 339 و 370.
5. هارالد ایرنبرگر، درباره ساواک به مثابه یکی از ابزار سلطه امپریالیسم و ارتجاع، جهت آزادی، ۱۹۷۸م، صص ۶۶-۹۴.‌
6. مهرزاد  بختیاری (سردار اکبری)، همان، صص 92-94.
7. سرهنگ سیاوش صمصام، که دارای نسبت خویشاوندی با محمدرضا پهلوی بود، به ریاست دفتر بختیار گمارده شد.
8. مهرزاد بختیاری (سردار اکبری)، همان، صص 92–94.
9. البته آنها پس از خروج نخستین رئیس ساواک از کشور، اغلب از دایره مرکزی آن به بخش‌های جانبی ساواک یا خارج از آن منتقل شدند.
10. مهرزاد بختیاری (سردار اکبری)، همان، صص 92-94.
11. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱، صص ۱۵۰ـ۱۶۳.
12. مسعود بهنود، از سیدضیا تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۷، چ هفتم، صص ۵۲۱‌ ـ ‌۸۲۵.
13. مهرزاد بختیاری (سردار اکبری)، همان، صص 92-94.
14. فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج ‏1، ص 451.
15. مهرزاد بختیاری (سردار اکبری)، همان، صص 92-94.
 
  https://iichs.ir/vdcfvmdy.w6dccagiiw.html
iichs.ir/vdcfvmdy.w6dccagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما