«جستارهایی در چیستی انقلاب و جمهوری اسلامی» در گفت‌وشنود با پروفسور حامد الگار

آمریکا هنوز هم، ماهیت انقلاب اسلامی را درک نکرده است

پروفسور حامد الگار را می‌توان از پژوهندگان میدانی تاریخ انقلاب اسلامی دانست؛ چه اینکه علاوه بر حضور پیش و پس از انقلاب خویش در ایران، تحولات مربوط با این رویداد را از نزدیک دنبال کرده و با بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نیز دیدارهای متعددی داشته است. او در این گفت‌وشنود، از چیستی انقلاب و جمهوری اسلامی گفته است.
آمریکا هنوز هم، ماهیت انقلاب اسلامی را درک نکرده است
از منظر جنابعالی، شما چه عناصری در پدید آمدن انقلاب اسلامی مؤثر بودند؟
اولین عامل مهم این بود که مردم ایران، بیش از 25 سال زیر فشار اختناق رژیم پهلوی زندگی کرده و به تنگ آمده بودند. برخی تلاش می‌کنند تا سیاست به اصطلاح حقوق بشری کارتر را در این زمینه مهم جلوه بدهند، اما به نظر من، ازآنجاکه فقط معدودی عناصر لیبرال ممکن بود به شعارهای رئیس‌جمهور ایالات متحده توجه کنند، تأثیر این حرکت کارتر در توده‌های مردمی که بار اصلی انقلاب را به دوش می‌کشیدند، چندان زیاد نبود. به نظر من یکی از عوامل مهم در تسریع روند انقلاب،‌ شهادت مرحوم آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در نجف بود؛ چون مردم ساواک و رژیم پهلوی و نهایتا آمریکا را عامل این رویداد می‌دانستند. عامل مهم دیگر، نشر مقاله و توهین به حضرت امام در روزنامه «اطلاعات» بود. البته فاصله عمیق بین طبقات فقیر و غنی هم، در وقوع انقلاب اسلامی تأثیر داشت، اما عامل اول و اساسی نبود. به نظر من انقلاب ایران بیش از هر چیز، یک انقلاب فرهنگی و دینی بود. یادم هست که یک سال قبل از انقلاب، به تهران آمدم و از دیدن سر و وضع برخی از مردم واقعا تعجب کردم؛ چون فرقی با غرب نداشت! این وضعیت، قطعا مورد قبول اکثر مردم ایران ــ که متدین بودند ــ نبود.
رفتارهای فرهنگی شخص شاه هم، در تسریع روند انقلاب نقش داشت. از جمله برگزاری مراسم پرهزینه و مضحک جشن‌های 2500ساله، که از خود مردم ایران، کسی در آن شرکت نداشت و صرفا برای خودنمایی در نظر اربابان خارجی برگزار شده بود. مسئله دیگر، تبدیل تقویم هجری به شاهنشاهی بود که خشم مردم را به‌شدت برانگیخت و روحیه ضددینی شاه را آشکارا به نمایش گذاشت.
 
حامد الگار
 
و دخالت کشورهای خارجی،‌ به‌خصوص آمریکا؟
همین‌طور است. موقعی که محمدرضا پهلوی تلاش می‌کرد از آمریکا پناهندگی بگیرد، در مصاحبه‌ای گفت: اگر قرار باشد در ایران محاکمه شود، باید هفت تن از رؤسای جمهور آمریکا هم محاکمه شوند! به قول حضرت امام اگر شاه در عمرش یک حرف حسابی زده باشد، همین است! چون آمریکا شریک جرم شاه بود و پس از کودتای 28 مرداد، آشکارا در امور ایران مداخله کرد و شاه را دربست در اختیار گرفت تا به مطامع و اهداف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود دست پیدا کند.
 
نقش حضرت امام را در پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری آن چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به اعتقاد بنده، شخص حضرت امام و کاریزمای کم‌نظیر او مهم‌ترین عنصر پیروزی انقلاب و تداوم آن بوده است. اگر ایشان نبود، این انقلاب به پیروزی نمی‌رسید. البته که همراهی هزاران هزار ایرانی هم، در پیدایش انقلاب و سپس دفاع از آن در عرصه‌های خطیر متعدد، به‌ویژه در جنگ تحمیلی، در تاریخ کم‌نظیر است. مردم از هر نظر، به امام خمینی اعتماد و اعتقاد داشتند و به همین دلیل، فرامین ایشان را بی‌چون و چرا اجرا می‌کردند؛ زیرا تمام ابعاد سیاسی و معنوی اسلام را در ایشان متجلی می‌دیدند. امام هم‌زمان مرد علم، عرفان، سیاست و جهاد بودند. این ویژگی‌ها، کمتر در یک انسان جمع می‌شوند. یکی از باارزش‌ترین خاطرات من در زندگی، این است که سعادت داشتم سه، چهار بار، امام خمینی را ببینم. ضرورتی هم نداشت که انسان با ایشان حرف بزند تا تحت‌تأثیر قرار بگیرد. فقط کافی بود به چهره و چشم‌های نافذ امام نگاه کنید تا به‌شدت تحت‌تأثیر قرار بگیرید. اگر امام خمینی توانسته در یک فرد غیرایرانی، این‌گونه تأثیر بگذارد، تأثیر ایشان در قلوب ایرانی‌ها و مردم متدین، به مراتب بسیار عمیق‌تر بوده است.
 
به نظر شما تفاوت‌های اصلی انقلاب اسلامی، با سایر انقلاب‌های جهان در چیست؟
عدم حضور اکثریت قاطع مردم در صحنه در سایر انقلاب‌ها و حضور بالای 90 درصد مردم ایران. انقلاب‌ها معمولا انقلابِ یک طبقه یا گروه و همراه با جنگ داخلی بوده‌اند و همه اقشار ملت هم، از آن حرکت‌ها پشتیبانی نکرده‌اند، اما در انقلاب ایران، تمام اقشار حضور داشتند. اساسا دلیل مهم ادامه انقلاب اسلامی، همین وحدت بین اقشار گوناگون است. از نظر من انقلاب ایران به لحاظ حضور مردمی، منحصربه‌فرد است.
 
به نظر شما آیا امریکا، انقلاب ایران و پدیده برآمده از آن، یعنی جمهوری اسلامی، را درک کرده است؟
خیر؛ آمریکا در آغاز، نه وقوع انقلاب در ایران را باور می‌کرد و نه پس از آن، شعار «نه شرقی، نه غربی» را. آمریکا تصور می‌کرد مثل بسیاری از ادوار پیشین، شورشی در ایران روی داده و به زودی خاموش خواهد شد! به همین دلیل هم ژنرال هایزر را برای راه انداختن کودتای نظامی به ایران فرستاد، اما او خیلی زود متوجه شد که ابدا، زمینه برای انجام کودتا آماده نیست و اوضاع به کلی، با 28 مرداد 1332 فرق کرده است. به نظر من آمریکا، هنوز هم ماهیت انقلاب اسلامی را درک نکرده و تصور می‌کند با هزینه کردن مبالغ هنگفت برای تبلیغ علیه جمهوری اسلامی می‌توان یک انقلاب فرهنگی و دینی ریشه‌دار را از بین برد.
 
تأثیرات انقلاب اسلامی در جهان اسلام و در نگاه کلی‌تر جهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
قبل از انقلاب، آمریکا سیاست سلطه‌طلبانه خود در منطقه را براساس مثلث «ایران ـ اسرائیل ـ ترکیه» شکل داده بود. پس از انقلاب، یکی از این اضلاع به هم ریخت و مهم‌ترین پایگاه سیاسی و استراتژیک آمریکا در منطقه از دست رفت و آمریکا، لطمه جبران‌ناپذیری خورد. انقلاب اسلامی هرچند نتوانست تأثیری بر حکومت‌های دست‌نشانده کشورهای عربی و اسلامی بگذارد، اما موجب هوشیاری مسلمانان در سراسر دنیا شد. من در سال‌های اول انقلاب اسلامی، به کشورهای اسلامی زیادی سفر کردم. از جمله تجربه‌های جالب من در این سفرها، این بود که در بسیاری از خانه‌های مردم مسلمان فیلیپین، کنیا، تانزانیا و... عکس حضرت امام را می‌دیدم.
یکی از آثار مهم انقلاب اسلامی،‌ نزدیک شدن اهل سنت و اهل تشیع به یکدیگر است. به رغم تلاش‌های تفرقه‌افکنانه برخی رهبران کشورهای عربی، به‌خصوص عربستان، دل‌های مردم مسلمان، به یکدیگر نزدیک شده و دشمن مشترک خود را شناخته‌اند. انقلاب اسلامی توانسته الگویی نسبتا موفق، مبتنی بر شعار «نه غربی، نه شرقی» ارائه کند. خدمات ایران در لبنان، فلسطین، بوسنی، یمن، سوریه و... مثال‌زدنی است.
 
به نظر شما مهم‌ترین موفقیت جمهوری اسلامی چیست؟
مهم‌ترین موفقیت جمهوری اسلامی، این است که به رغم تحریم‌های ظالمانه گسترده و توطئه‌های فراوانی که از اولین روز پیروزی انقلاب به آن تحمیل شد، از جمله کودتاهای مختلف، جنگ تحمیلی، تحریم و...، هنوز هم با اتکای به مردم، محکم روی پای خود ایستاده است. غرب که مدعی دموکراسی است، در انتخابات‌های مختلف نمی‌تواند حتی 50 درصد مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشاند، اما جمهوری اسلامی همواره در این زمینه، با آمارهای بالا موفقیت‌آمیز عمل کرده است.
 
به نظر شما چرا حرکت‌های انقلابی در کشورهای اسلامی، آن‌گونه که باید به نتیجه نمی‌رسد؟
مهم‌ترین عامل، فقدان رهبری آگاه و دوراندیش است. رابطه مقلِّد و مقلَّد در مکتب تشیع را دست‌کم نگیرید. مردم به مرجع دینی اعتماد دارند و بی‌چون و چرا، دستورات ایشان را انجام می‌دهند، در حالی که چنین رابطه‌ای در اهل تسنن وجود ندارد. اکثر علمای دینی کشورهای سنی، آگاهی سیاسی ندارند. استقلال روحانیت شیعه از حکومت‌ها، عامل فوق‌العاده مهمی است. از همین رو علمای شیعه هر وقت که شرایط مناسب بوده، توانسته‌اند حرکت‌های اجتماعی بزرگی را رقم بزنند.
 
انقلاب ایران، چه تأثیری روی رابطه ایران با دو ابرقدرت آن زمان، یعنی آمریکا و شوروی داشت؟
به نظر من تضاد و دشمنی آمریکا و شوروی سابق، یک نمایش سطحی و کاذب بود؛ چون هر جا که منافع آنها ایجاب کرده ــ از جمله جنگ تحمیلی ایران ــ کاملا همسو حرکت کرده‌اند! هم شوروی و هم آمریکا، همواره تلاش کردند تا اسلام سیاسی را تضعیف کنند؛ چون هر دو خوب می‌دانند که دشمن اصلی آنها، اسلام سیاسی است. هر دو هم تا جایی که توانستند، از شاه و رژیم او حمایت کردند. البته شوروی‌ها زودتر از آمریکایی‌ها فهمیدند که کار رژیم پهلوی تمام است و نهایتا، مزورانه از انقلاب ایران حمایت کردند. هدف اصلی آنها هم، جا انداختن عامل داخلی مزدورشان، یعنی حزب توده بود. در آن دوره، نتیجه سیاست‌های هر دو ابرقدرت، با اندکی اختلاف، همیشه برای مسلمانان فاجعه‌بار بود. مصادیق به قدری آشکارند که نیازی به یادآوری آنها نیست.
 
در خارج از کشور، افراد زیادی درباره انقلاب اسلامی قلم زده و عمدتا هم، به تحریف واقعیت‌ها پرداخته‌اند! تحلیل شما از آثار این نویسندگان چیست؟
ما ضرب‌المثلی داریم که هر کسی یهودی است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود! واقعیت این است که بسیاری از کسانی که در این زمینه قلم زده‌اند، یهودی هستند؛ مثلا خانم نیکی کدی یهودی است. او تا حدودی درباره تاریخ ایران مطالعه کرده و کمی هم فارسی بلد است، اما ابدا ماهیت انقلاب اسلامی را درک نمی‌کند. اکثر اینها حتی وقتی هم که می‌خواهند مطالعات میدانی کنند، به تهران، به‌خصوص شمال آن می‌روند و با مردم طبقات مرفه صحبت و حرف‌های آنها را منعکس می‌کنند، درحالی‌که انقلاب اسلامی را مردمان طبقات متوسط به پایین ایجاد کردند و در طول انقلاب و هشت سال جنگ، تمام‌قامت از آن دفاع کردند و هنوز هم، همان‌ها در میدان ایستاده‌اند. گاهی هم دوستان ایرانی برای شرکت در گردهمایی‌ها، از شخصیت‌هایی مثل جیم بیل دعوت می‌کنند که واقعا از نظر من، عجیب است! این شخصیت‌ها مأموریت و وظیفه‌ای جز تحریف واقعیت‌ها ندارند و متأسفانه به دلیل ناآگاهی برخی از مسئولین فرهنگی، در بعضی از زمینه‌ها موفق هم شده‌اند! اینها علاقه بسیار زیادی، به افرادی مثل آقای سروش دارند و زمینه‌های مناسبی را برای نشر و ترویج افکار این طیف از افراد فراهم می‌کنند.
 
و سخن آخر؟
با تمام توطئه‌چینی‌ها و فشارهای گوناگون کشورهای غربی، به‌خصوص آمریکا، این عوامل نمی‌توانند ضربه‌ای به انقلاب ایران بزنند. چیزی که ممکن است انقلاب را در معرض آسیب قرار دهد، استحاله فرهنگی و اعتقادی است. به همین دلیل هم غرب از رویارویی سخت‌افزاری به تهاجم نرم‌افزاری روی آورده و تلاش می‌کند با تغییر نگاه نسل‌های جدید، انقلاب را از درون آسیب‌پذیر کند. این نکته‌ای است که دلسوزان انقلاب، باید مدنظر قرار دهند. در دوره ظهور انقلاب اسلامی هم، توطئه‌های مختلف، مخصوصا برنامه‌ریزی‌های ابرقدرت‌ها کم نبودند، اما وحدت و انسجام ملی، حول محور یک رهبری باهوش، مؤمن و قاطع، این حرکت را پیروز کرد. تداوم آن هم جز با وحدت،‌ هوشیاری و ایمان ممکن نیست.
 
https://iichs.ir/vdcg3w9q.ak9uz4prra.html
iichs.ir/vdcg3w9q.ak9uz4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما